0
کارگردان : منیر قیدی
نویسندگان : منیر قیدی، ارسلان امیری
بازیگران : طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار، علی شادمان، ثریا قاسمی، امیرعلی ایمان وند، علیرضا داوری، آناهیتا افشار، صابر ابر، هستی فرتوتی، فریما کهنمویی
خلاصه داستان : در سال های جنگ، خانواده برخی رزمندگان در مجتمع های ویلایی در حوالی خط مقدم ساکن شده اند. عزیز برای دیدن تنها پسرش داوود همراه با دو نوه اش وارد مجتمع می شوند. ورود عزیز، مصادف با اتفاقات جدیدی برای ساکنین ویلایی ها است.
![Vilaeiha Vilaeiha](/Upload/Public/Content/Images/1395/12/11/1416420787.jpg)
|
![Vilaeiha Vilaeiha](/Upload/Public/Content/Images/1395/12/11/1416420787.jpg)
|
اولین ساختهٔ منیر قیدی «ویلاییها» واکنشهای اغلب مثبتی را از سوی مخاطبین و منتقدان دریافت کرده است. دلیل این میزان توجه تا حدودی معلول فضای قیاسی جشنواره است اما با در نظر گرفتن چند نکته میتوان «ویلاییها» را اثری قابل قبول و رضایتبخش دانست. داستان فیلم در مورد خانوادههای بخشی از اعضای ارتش است که در جریان جنگ تحمیلی به ویلاهایی در نزدیکی محل جنگ منتقل شدند و برخی مسئولیتها را به عهده گرفتند. فیلم به لحاظ ساختار روایی داستانگو بهحساب نمیآید. به عبارتی خط روایی مشخص و پیرنگ اصلیای را در فیلم شاهد نیستیم و رویکردی توصیفی جایگزین روایت کلاسیک شده است. یکی از وجوه مثبت فیلم که باعث تحسین آن شده همین سبک قصهگویی و زاویه نگاه متفاوت فیلم به جنگ است. دوربین در هیچ لحظهای به خط مقدم نمیرود. لوکیشن فیلم از جبهه فاصله دارد و داستان به کل در همین مکان روایت میشود درنتیجه جبهه و جنگ به شکل مستقیم در فیلم حضور ندارند. با این محدودیتِ عامدانه، فیلم سعی میکند با نمایش تأثیرات جنگ بر زندگی خانوادههای ساکن در ویلاها به تصویری متفاوت از دفاع مقدس برسد. تصویری که علاوه بر مکان متفاوت، جنس متفاوت یعنی زنان را در مرکز خود جای داده است.
بنابراین تمرکز بر افرادی که حضور مستقیم در جبهه برایشان ممکن نبوده، به لحاظ ساختاری تمرکز بر لوکیشن متفاوت و دور از جبهه را توجیه میکند. به همین دلیل فیلمساز موفق شده در کنار طرح موضوع جدید، ساختار مناسب آن را هم ایجاد کند. همانطور که گفته شد فیلم فاقد یک خط داستانی مشخص است و رویکردی توصیفی را در پیش گرفته است. سه شخصیت در بین زنان حاضر در فیلم پررنگ میشوند و خطوط روایی اصلی فیلم را تشکیل میدهند. پریناز ایزدیار که همسر یکی از فرماندههای جنگ است در مجتمع ویلایی هم بهنوعی نقش فرمانده را برای خانوادهها بازی میکند. برنامههای روزانه توسط او تنظیم میشود و مدیریت مجتمع بر عهدهٔ اوست. فیلمساز ایزدیار را متناسب با جایگاه خاصی که در بین زنان دارد با خصوصیاتی متفاوت ترسیم میکند. برای مثال در توزیع مواد غذایی بچههایش را در اولویت آخر قرار میدهد. زمانی که میخواهد خبر مجروح شدن یا شهادت رزمندهها را به همسرانشان بدهد از عکسالعملهای احساسی دوری میکند و تصمیمگیریهایش نوعی اعتمادبهنفس را در خود دارند که او را از دیگر زنها متفاوت جلوه میدهند. ثریا قاسمی دومین شخصیتی است که محوریت بیشتری در فیلم دارد. او نقش مادربزرگی را ایفا میکند که دو نوهٔ خود را بیخبر از مادرشان برداشته و به مجتمع آمده است. طناز طباطبایی سومین شخصیت محوری فیلم است که نقش مادر آنها به او سپرده شده است. با ورود طباطبایی به داستان مثلث روایی فیلم کامل میشود و دوربین در گردش بین این سه شخصیت، مشکلات و روابطشان را به تصویر میکشد.
نکتهای که در فیلم باعث جلبتوجه شده نمایش برخی ویژگیهای شخصیتی است که پیش از این جایی در آثار مربوط به دفاع مقدس نداشتند. فیلمساز با قرار دادن شخصیتها در موقعیتهای بحرانیِ خاص، بخشی از درونیاتشان را نمایان کرده که روبهرو شدن با آن تا حدی تکاندهنده است. این ویژگیِ انسانیِ مغفول مانده در سینمای ما، در لحظهای شکل میگیرد که شخصیت حفظ جان خود و نزدیکانش را نسبت به بقیه در اولویت قرار میدهد. این نکته برای فیلمساز یک تم کاملاً محوری بوده است چرا که در چندین سکانس از فیلم و برای افراد مختلف تکرار میشود. برای مثال صحنهای در فیلم وجود دارد که پس از به صدا در آمدن آژیر خطر همه به سمت زیرزمین میروند. ایزدیار که دیرتر از بقیه میرسد متوجه میشود بچههایش بیرون ماندهاند و هیچکس به فکر آنها نبوده است. نگاه بهتزدهٔ او به افراد داخل زیرزمین با سکوت همراه میشود و بهترین سکانس فیلم را میسازد. پسازاین حادثه، خود او و طباطبایی هم در موقعیتهای مشابه قرار میگیرند و با این بخش از شخصیت خود روبهرو میشوند. این تم برای فیلم بسیار ارزشمند است و سطح نگاه حاکم بر شخصیتها و روابط انسانی را ارتقا میدهد اما دو نکته در مورد آن قابلطرح است.
نکتهٔ اول نوعی تقابل جنسیتی است که در راستای این تم شکل میگیرد. مردها به جبهه رفتهاند و اصل عمل رفتن به خط مقدم و درگیری با دشمن خودبهخود به معنی اولویت دادنِ جان دیگران به جان خود است. به معنی ارجح شمردن مفاهیمی چون وطن و آزادگی و خانواده نسبت به هستی خود است. با توجه به اینکه تصویر خلق شده از آنها معنای خود را از خبر مجروح شدنها و شهید شدنها میگیرد، این تم در میان زنان چگونه قابل تعریف است؟ وقتی تمِ گفته شده در رابطه با اولویت یافتن حفظ زندگی خود در میان زنان، در تقابل با عمل رفتن به خط مقدم و شهید شدن قرار میگیرد، خودبهخود به این تقابل معنایی میرسد. نکتهٔ دوم میزان ظرافت بیان به کار گرفته شده در نمایش این تم است. همانطور که گفته شد در سکانسهای مختلف بیشتر شخصیتها در این موقعیت قرار میگیرند. بدون اینکه راجع به آن حرفی زده شود مخاطب بهدرستی مسئله را درک میکند. در پایان فیلم شخصیتها به مرحلهای میرسند که باید به شکل خودآگاه با این ویژگی انسانی خود روبهرو شوند. فیلمساز در نمایش این مرحله کاملاً آسان گیرانه عمل کرده و بدون هیچ ظرافتی شخصیتها را مجبور میکند در کنار هم تجربهشان را تعریف کنند. به عبارتی مفاهیمی که به شکل تصویری در فیلم اجرا شدهاند و کاملاً توسط مخاطب درک شدهاند دوباره در پایان به صورت دیالوگ و به شکل مستقیم بیان میشوند تا اطمینان حاصل شود که همهٔ مخاطبین تم جاری در فیلم را فهمیدهاند. برای فیلمی با این توان بیان بصری، تماشای یک سکانس با این میزان مستقیم گویی اتفاق مثبتی نیست.
«ویلاییها» فیلمی است که به دنبال نگاه ضد جنگ نیست. تصویری که از جامعهٔ کوچک زنان در فیلم شکل گرفته بیشتر از تأکید بر گرفتاریها و فلاکت، به دنبال نمایش زندگی و زنده بودن است. اخبار بدی که از جبهه به دستشان میرسد باعث توقف زندگی و حاکمیت غم نمیشود. سختیهای جنگ در فیلم کتمان نشده است اما در میان همهٔ اخبار ناگوار و کمبودها باز هم دختر و پسر جوانی پیدا میشوند تا به هم دل ببندند و زنی وجود دارد که رو به روی آینه آرایش کرده و در انتظار آمدن شوهرش بماند. «ویلاییها» به معنای واقعی کلمه یک فیلم دفاع مقدسی است و بهعنوان یک فیلم اول، اثری موفق و امیدوارکننده از آب درآمده است.
منتقد: دانیال حسینی