به گزارش ایسنا، منطقه زنجان، حسین شاکری نوری 28 مرداد ماه سال 1345 در یکی از محلههای قدیمی تهران متولد و پس از چندی بهدلیل شغل پدر خانواده شاکری مجبور به مهاجرت به شهرستان زنجان شدند.
در این زمان حسین مشغول تحصیل در دوره پنجم ابتدایی بود که همزمان صدای انقلاب در زنجان نیز طنینانداز شد و او نیز در کنار همسن و سالانش به صف انقلابیون ملحق شد.
حسین با شنیدن نام امام خمینی و آشنایی با افکار و آرمانهای ایشان جذب خط انقلاب شد و با تمام وجود مشغول خدمت و فداکاری در این راه میشود .
با پیروزی انقلاب اسلامی دربهمن ماه 1357 حسین هم مثل تمام بچههای باغیرت زنجانی مشغول حراست و پاسداری از مردم و انقلاب شده و شبهای زیادی را در سنگرهای احداث شده در سرکوچهها تا صبح بیدار مانده و نگهبانی میداد .
وی در مقطع راهنمایی تحصیل میکرد 13 ساله بود که با دیدن اوضاع وخیم انقلاب، مردانه پا به میدان نبرد با مزدوران نهاد و دلیرانه در مدرسه و خیابان در مقابلشان سینه سپر کرده و بی ادعا و گمنام مشغول پاسداری از انقلاب شد .
سالهای 1359تا 1360 اوج درگیریهای خیابانی بین چهارراه انقلاب و سبزه میدان زنجان بود؛ بهطوریکه این منطقه جولانگاه گروهکهای ضد انقلاب و کمونیست همچون پیکار و فدائیان خلق و توده بود و همه روزه بعدازظهرها درگیریهای بسیار شدید و خونینی بین بچههای حزب الهی و ایادی مزدور آنان رخ میداد .
با آغاز جنگ تحمیلی حسین هم مثل تمام نوجوانان با غیرت و میهن پرست ایران اسلامی، چندین بار برای اعزام به جبهه اقدام کرد، اما بهدلیل کم سن بودن از بردنش به امتناع شد که در نهایت از التماس و خواهش خسته شده و با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سن خودش موفق به حضور در جبهه شد .
وی به دلیل شجاعت و نداشتن ترس در اکثر عملیاتها به عنوان نیروی خط شکن حضور پیدا کرده و به گفته اکثریت همرزمانش همشیه با کمال میل و اشتیاق داوطلب کارهای بسیارسخت و ماموریتهای واقعا خطرناک میشد.
اوایل زمستان 1364 رزمندگان گردان حضرت علیاصغر(ع) زنجان بعد از یه مرخصی کوتاه و چند روزه به منطقه بازگشته و در کمال بیخبری و حفاظت به مکانی بهنام نقطه نامعلوم در کناره رودخانه کارون منتقل میشوند و بلافاصله هم آموزشهای سخت غواصی و آب و خاکی آغازشده و در عرض 45 روز و شب چنان بلایی سر بچهها آورده میشود که هرکدام برای خودش یه غواص حرفهای و نترس میشوند.
شب عملیات فرا میرسد و حسین به عنوان راهنمای دسته غواصی شهید مجید آهومند هدایت نیروها به آن طرف رودخانه خروشان اروند را بر عهده میگیرد و بعد از رسیدن به موانع دشمن بهدلیل انفجار مین منور نیروهای غواص شناسایی شده و به ناچار مجبور به درگیری با نیروهای بعثی میشوند و در نبردی نابرابر و نزدیک یک به یک به شهادت رسیده و پیکر پاک و غرق خون شون در آب خروشان اروند غوطهور میشود .
حسین سرانجام در بهمن ماه 1364 که سر ستون نیروهای غواص بود، بلافاصله هدف رگبار تیربارهای دشمن قرار گرفته و با اصابت چندین گلوله در نزدیکی اسکله چهار چراغه عراق به شهادت رسید.
وی در زمان شهادت در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات و هدایتگر یکی از دستههای غواص گردان حضرت علیاصغر (ع) در آزادسازی بندر فاو عراق در سن 19 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.