ماهان شبکه ایرانیان

مقدمه اى بر مقایسه ادیان توحیدى (۴)

۱۲. حکومت   با بزرگ شدن اجتماعات بشرى و پیچیده شدن روابط اجتماعى، انسان ها تدریجاً به ضرورت تشکیل حکومت پى بردند

مقدمه اى بر مقایسه ادیان توحیدى (4)

12. حکومت
 

با بزرگ شدن اجتماعات بشرى و پیچیده شدن روابط اجتماعى، انسان ها تدریجاً به ضرورت تشکیل حکومت پى بردند. این ضرورت به حدى است که انسان ها راضى شدند مقدارى از آزادى فردى خود را فداى مصلحت جمع کنند و بدین منظور، خود را به فرمانروایانى غالباً خودخواه و ستمگر تسلیم کردند. صدها، بلکه هزارها سال طول کشید تا بشر به تدریج فهمید جمهورى از سلطنت بهتر است، ولى شیوه حکومتى مناسب و بى اشکال خود را تا ابد کشف نخواهد کرد. در جمهورى نیمى از مردم حق رأى دارند و هنگام انتخابات، نیمى از دارندگان حق رأى پاى صندوق ها حاضر مى شوند و هنگام اعلام نتایج، آراى نیمى از رأى دهندگان براى تعیین رئیس جمهور همه افراد ملت کافى است که البته آنان نیز تحت تأثیر تبلیغات رأى داده اند. و ما شاهد بودیم که در رژیم پرمدعایى مثل آمریکا، دموکراسى چنان به بن بست رسید که دستگاه قضایى حکم به ریاست جمهورى بوش پسر داد.
تشکیل دولت کریمه حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مدینه منوره یکى از آخرین نمونه هاى احساس لزوم حکومت بود. مردم حجاز تا ظهور اسلام، حکومت نداشتند و خان هاى صاحب نفوذ ایشان مانند ابوجهل، ابولهب و ابوسفیان (بر خلاف رهبران ایران، روم و ده ها سرزمین دیگر) پادشاه یا رئیس جمهور نبودند.
پیوند دین و دولت در عهد باستان چنان طبیعى بود که کسى نمى توانست جدایى آنها را از یکدیگر تصور کند. مشروعیت دولت به دین وابسته بود و رهبران آن جوامعِ قدیم بین رهبرى دینى و دنیوى جمع مى کردند. در مواردى نیز مانند نظام طبقاتى هندوستان، جامعه بنى اسرائیل در عصر پادشاهان، مسیحیت کاتولیکى اروپا، ارتدکسى روسیه و خلافت عثمانى که این دو رهبرى از یکدیگر جدا شده بودند، رهبرى دینى از رهبرى دنیوى بالاتر بود و روحانیون به نصب و عزل فرمانروایان اقدام مى کردند.
نه تنها همه حکومت هاى باستانى دینى بودند، بلکه دین هاى عهد باستان نیز جنبه سیاسى و اجتماعى داشتند. دین هاى کنونى روح دولت هاى قدیم است و مى توان آنها را به نور ستاره هایى تشبیه کرد که به گفته اخترشناسان، احتمالا مدتى از انهدام خود آنها مى گذرد، ولى نورشان هنوز به ما مى رسد.
فیلسوف بزرگ جهان اسلام ابن سینا در آثار مختلف خود، نبوت را براى ایجاد نظم در جامعه ضرورى مى داند و حکمت عبادات و مناسک به عقیده او این است که مردم پیوسته نظام را به یاد داشته باشند. به هر حال، اگر انبیا را با حاکمان مقایسه کنیم، دوام تأثیرگذارى آنان شگفت آور است و به قول مولانا جلال الدین مولوى:
سکه شاهان شود روزى دگر
سکه احمد ببین تا مستقر[56]

1 ـ 12. قدرت و ارزش
 

برخى ادیان و مذاهب بر اساس قدرت و برخى دیگر بر اساس ارزش به حیات خود ادامه داده و مى دهند. پس از مسیحى شدن قسطنطین و رسمیت یافتن مسیحیت در امپراتورى روم، این دین قدرت را جدى گرفت و قیصرهاى مسیحى و پاپ ها حدود پانزده قرن با اقتدار تمام حکومت کردند و این چیزى بود که شهروندان به آن مباهات مى کردند. از آنجا که قدرت فساد مى آورد، حکومت پاپ ها آلوده شد و مصلحانى براى بازگرداندن ارزش هاى از دست رفته قیام کردند. این مصلحان پس از کسب موفقیت دو گروه شدند: برخى به کمک خان ها و حاکمان محلى حکومت تشکیل دادند و سرانجام به همان راهى افتادند که براى نابودى آن قیام کرده بودند; برخى دیگر به شکل اقلیت هاى کوچک زیر سایه حکومت هاى قدیم و جدید به حیات خود ادامه دادند و چون حکومت نداشتند، توانستند ارزش هایى را که میان آنان مطرح بوده است، نگه دارند. فرقه هاى صلح گرا (pacifist) مانند آمیش ها (Amish) و منونى ها (Mennonites) از این دسته اند.
در جهان اسلام، اهل سنت با داشتن خلفایى به عظمت پاپ ها، قدرت گرا بوده اند و فسادهاى خلفا را توجیه مى کرده اند، گرچه الغاى خلافت به دست آتاتورک در سال 1924، این گرایش را ضعیف کرده است; و شیعیان با داشتن امامانى به قداست حضرت مسیح(علیه السّلام) ارزش گرا بوده و به کمتر از رهبر معصوم راضى نمى شده اند، گرچه تأسیس حکومت شیعى صفویان در سال 906 هجرى قمرى این گرایش را ضعیف کرده است.

2 ـ 12. حکومت و انتظار
 

پیروان ادیان یا حکومت دارند و یا در انتظار آن روزشمارى مى کنند. مسیحیت از قرن چهارم میلادى حکومت داشته و به آن دلخوش بوده است، ولى یهودیت پس از انقراض سلطنت مقتدر باستانى خویش در سال 587 ق.م.، پیوسته در انتظار پادشاهى به سر برده است که مانند داوود و سلیمان، ماشیَح باشد یعنى پیامبرى از جانب خدا او را «مسح» کند تا همه از او اطاعت کنند و او بتواند آرمان ها و اهداف بلند یهودیان را محقق سازد. تشکیل اسرائیل در سال 1948 نیز، نزد عموم یهودیان، به معناى نفى این انتظار نیست و به همین دلیل به انتظار خود ادامه مى دهند.
در جهان اسلام نیز تسنن دولت داشته است، ولى تشیع در انتظار وجود مبارک حضرت مهدى(علیه السّلام) روزشمارى مى کرده است. تشکیل دولت صفوى و برپایى جمهورى اسلامى ایران نیز ابداً به معناى نفى این اعتقاد اصیل نیست، بلکه در هر دو مورد، انتظار ادامه یافته است.

3 ـ 12. رهبرى باطنى
 

قبلا گفتیم که شیعیان دوازده امامى منتظر قیام یکى از ائمه طاهرین(ع) بودند و سرانجام، این انتظار به وجود مبارک امام دوازدهم(علیه السّلام) تعلق گرفت.
اکنون مى گوییم که در زمان انتظار، رهبرىِ باطنى مطرح مى شود. رهبر باطنى ممکن است حاضر باشد مانند یازده امام(ع)[61] لقب امام (مانند مسیح و شاه) بعداً براى رهبران باطنى محض به کار گرفته شد.
یهودیان به مسیح نامیده شدن حضرت عیسى(علیه السّلام) و مخالفان تصوف به شاه نامیده شدن اقطاب صوفیان طعنه مى زنند، ولى اهل سنت با امام نامیده شدن دوازده رهبر باطنى تشیع مخالفتى ندارند; زیرا همه مسلمانان علماى اسلام را امام مى خوانند[62] همان طور که حضرت امام خمینى(ره) از همان اوایل نهضت، امام خوانده شد. البته بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، امامتِ ایشان هم ظاهرى بوده است و هم باطنى.

4 ـ 12. روحانى
 

بسیارى از ادیان جهان روحانى دارند، یعنى طبقه اى در آن جوامع وجود دارد که بر اساس انتصاب و گرفتن لقبى مانند کاهن و کشیش، بین خدا و خلق واسطه مى شوند. آنان امتیازات و محرومیت هایى دارند. رهبرى مراسم عبادى از امتیازاتى است که از آن برخوردارند و احیاناً از ازدواج و مالکیت محروم مى شوند.
ممکن است روحانى با عالم دینى تفاوت کند; به این معنا که عالم دینى صرفاً متخصص الهیات است: در حوزه علمیه آن دین تدریس مى کند و در باره معارف آن، کتاب و مقاله مى نویسد. چنین فردى اگر به مقام روحانیت نصب شود، مى تواند مراسم دینى را رهبرى کند و اگر نصب نشود، چنین حقى را ندارد.
برخى از امور عادى نیز ممکن است در دینى از وظایف روحانیون به شمار رود; مانند ازدواج در یهودیت و مسیحیت. وظایف متعدد و عجیب و غریب روحانیون یهودى در سفر لاویان تورات آمده است. کسانى از یهودیان که از قبیله حضرت موسى و هارون باشند، لاویان نامیده مى شوند که به منزله سادات جهان اسلام هستند.[64]
ازآنجاکه ازدواج درمسیحیت (بهویژه نزد کاتولیک ها وارتدکس ها) جنبه عبادى دارد، تنها درصورتى که کشیشى یااسقفى مراسم عقدرا درکلیسا اجراکند،ازدواج تحقق مى یابد.
در بیشتر ادیان، وظایفِ گوناگونِ روحانى و اصولا عبادت در معابد صورت مى گیرد و در بیرون آن رسمیت ندارد.
آموختن علوم دینى و تخصص در آنها در انحصار هیچ گروه و طبقه اى نیست و همه مردم، از زن و مرد و حتى کسانى که به آن دین معتقد نیستند، مى توانند علوم آن دین را بیاموزند. در باره روحانى شدن زن، یعنى صلاحیت اجراى مراسم اختلاف است; مثلا فرقه هاى مسیحیت در اینکه زنْ کشیش یا اسقف شود، اختلاف دارند. بسیارى از فرقه هاى پروتستان چنین چیزى را مجاز مى دانند.[65]
اسلام روحانى ندارد و به همین علت، درک مفهوم روحانى براى مسلمانان بسیار مشکل است.[66] در اسلام، مؤمن مستقیماً با خدا تماس مى گیرد و بر خلاف مسیحیت و بسیارى از ادیان دیگر، نماز مى تواند فرادى باشد و براى نماز جماعت نیز روحانى لازم نیست و هر کس داراى سه شرط باشد، مى تواند امام جماعت شود: عدالت، قرائت صحیح حمد و سوره و آشنایى با مسائل نماز.
اسلام فقط عالم دارد که تقلید از وى بر هر مسلمانى شرعاً واجب است، مانند رجوع به کارشناس که هر انسان عاقلى به آن اقدام مى کند. در نماز جماعت نیز اقتدا به عالم افضل و اولى است.
همچنین در بسیارى از ادیان مانند مسیحیت، نماز باید در معبد خوانده شود و در غیر آن امکان ندارد. ولى در اسلام، تمام روى زمین معبد است.[67]

13. آخرت شناسى
 

بحث در باره روزهاى پایانى (رجعت و قیامت) «آخرت شناسى» (Eschatology)نامیده مى شود. در اینکه آیا رجعت همان قیامت است یا نه، در هر یک از ادیان ابراهیمى دو نظر وجود دارد. براى نمونه در اسلام، شیعیان به رجعت و قیامت معتقدند، ولى اهل سنت منکر رجعت هستند و فقط به قیامت عقیده دارند. آیاتى که شیعیان به رجعت تفسیر مى کنند،[68] به عقیده آنان مربوط به قیامت است. میان یهودیان که اصولا به رستاخیز بعضى از مردم معتقدند، در باره ارتباط رجعت با قیامت چند دیدگاه وجود دارد. مسیحیت آن دو را یکى مى داند.
یهودیان پس از نخستین ویرانى شهر قدس، همواره در انتظار یک رهبر الهى فاتح بوده اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان بر گرداند. شخصیت مورد انتظار ماشِیَح (مسیح، مسح شده) خوانده مى شد. ماشیح لقب پادشاهان قدیم بنى اسرائیل بود; زیرا همان طور که قبلا گفته شد، مرسوم بود که پیامبران در حضورِ جمع، اندکى روغن بر سر آنان مى مالیدند و بدین شیوه نوعى قداست براى ایشان پدید مى آمد. این لقب در زمان هاى بعد به پادشاه آرمانى موعود یهود اطلاق شد. تعبیر ماشیح (مسیح) در تلمود مکرّر، آمده است، ولى ورود آن در عهد عتیق منحصر است به کتاب دانیال 9:25ـ26.[69]
از آنجا که لفظ «مسیح» (Christ)[70] به حضرت عیسى(علیه السّلام) اختصاص یافته است، دانشمندان براى اشاره به موعود یهود از واژه «مسیحا» (Messiah) استفاده مى کنند. «مسیحا» از روى کلمه عبرى «ماشیح» با توجه به تلفظ لاتینى آن ساخته شده است.
مهم ترین مژده مسیحایى در کتاب اِشَعیاى نبى آمده است:
نهالى ازتنه یَسّى پدرِ داوود بیرون آمده، شاخه اى ازریشه هایش خواهد شکفت وروح خداوند براو قرارخواهد گرفت، یعنى روح حکمت وفهم، وروح مشورت وقوت، وروح معرفت و ترس ازخداوند. خوشى او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داورى نخواهد کرد و بر وفق سمع گوش هاى خویش تنبیه نخواهد نمود، بلکه مسکینان را به عدالت داورى خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستى حکم خواهد نمود. جهان را به عصاى دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب هاى خود خواهد کشت. کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پروارى با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند. گاو با خرس خواهد چرید و بچه هاى آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازى خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعى خواهد گذاشت.[71] و در تمامى کوه مقدس من ضرر و فسادى نخواهند کرد; زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آب هایى که دریا را مى پوشاند (اِشَعیا 11:1ـ9).
دل هاى بنى اسرائیل از عشق به مسیحاى موعود لبریز بود و در مقابل، حاکمان ستمگر همواره در کمین چنین رهبر رهایى بخشى بودند. در باب دوم انجیل متّى مى خوانیم که هیرودیس کبیر، پادشاه فلسطین پس از زاده شدن حضرت عیسى(ع) در صدد قتل او برآمد، اما چون وى را به فرمان الهى به مصر بردند، خطر را از سر گذراند.
یهودیان آرمان مسیحا را توسعه داده، مسائلى دیگر بر آن افزودند و گفتند که در دوران مسیحا، برکات طبیعت افزایش مى یابد. آنان چیزهایى را براى دوران مسیحا تخیل کردند که حتى در عصر درخشان داوود و سلیمان وجود نداشت، مثلا معتقد شدند که در عصر مسیحا، ابر و باد و مه و خورشید و فلک به نفع بنى اسرائیل رفتارهاى تازه اى خواهند داشت و زمین نان هاى پخته و لباس هاى دوخته تولید خواهد کرد. این آرمان ها در کتاب هاى فراوانى ثبت شد و با این کار، ادبیات مکاشفه اى (Apocalyptic Literature)پدید آمد که تألیف کتاب دانیال به عقیده دانشمندان در حدود سال 165 ق.م.) در عهد عتیق نمونه اى از آن است. جمعى از دانشمندان معتقدند که خاستگاه این عقیده دین زردشت است. آنان مى گویند عقیده زردشتیان در این باب به یهودیت سرایت کرده و اعتقاد به قیام ماشیَح را پدید آورده است.[72]
آخرت شناسى میراثى است که از یهودیت براى مسیحیت باقى مانده است. مسیحیان رجعت و قیامت را یکى مى دانند، به این معنى که حضرت مسیح(علیه السّلام) که به عقیده آنان خدا است، هنگامى که براى بار دوم بیاید و حکومت هزارساله تشکیل دهد، داور نهایى مردم خواهد بود و آنان را روانه بهشت و جهنم خواهد کرد.
بارى، مسیحیت بر اساس اندیشه انتظار مسیحاى یهود پدید آمد و پس از رفتن حضرت عیسى مسیح(علیه السّلام) ، مسیحیان پیوسته در سوز و گداز و شوق بازگشت دوباره وى روزگار گذرانده اند. شور و هیجان امید به ظهور آن حضرت هنگام نزدیک شدن سال 1000 و 2000 میلادى میان مسیحیان اوج گرفت. اکنون که سال 2000 را پشت سر گذاشته اند و مسیح نیامده است، جمعى از آنان به دوهزارمین سال مصلوب شدن و برخاستن وى از قبر، یعنى حدود سال 2030 میلادى دل بسته اند. به گمان این گروه، وى در آن روزگار از آسمان فرود خواهد آمد و در زمین قیامت بر پا خواهد کرد، سپس مردم را داورى خواهد کرد و گروهى را به جهنم و گروهى را به فردوس خواهد فرستاد. در مسیحیت معاد روحانى مطرح است (متّى 22:30).
جامعه مسیحیت در آغاز باور داشت که حضرت عیسى(علیه السّلام) به زودى با شکوه تمام بازمى گردد و به همین دلیل، آن جامعه بى صبرانه منتظر روز پایانى بود. انتظار مذکور و شوق بازگشت مسیح در بخش هاى قدیم تر عهد جدید، مانند رساله اول و دوم به تسّالونیکیان منعکس شده است; ولى رساله هاى متأخرتر، مانند رساله اول و دوم به تیموتائوس، رساله به تیطس و رساله هاى پطرس به تشکیل جامعه و زندگى مسیحى در این جهان اهتمام ورزیده اند.
مسیحیان کتاب هاى مکاشفه تازه اى نوشتند، همچنین برخى از کتاب هاى مکاشفه یهودیان را دستکارى کرده، با آرمان هاى مسیحیان هماهنگ ساختند. کتاب مکاشفه یوحنّا در پایان عهد جدید براى مسیحیان بسیار اهمیت دارد. یوحنّا که به اعتقاد مسیحیان، یک حوارى کم سن و سال حضرت عیسى(علیه السّلام) بوده، رؤیاى سنین پیرى خود را در این اثر شرح مى دهد و در پایان مى گوید:
او که بر این امور شاهد است مى گوید: بلى، به زودى مى آیم. آمین. بیا، اى خداوند، عیسى مسیح. فیض خداوند ما عیسى مسیح با همه شما باد. آمین. (مکاشفه یوحنّا 22:20ـ21).
در کتاب مکاشفه یوحنّا، مطالب پیچیده و رمزى فراوانى آمده است که تقریباً به مدت 2000 سال بسیارى از مردم را گرفتار کرده و آخرت شناسى (Eschatology)مسیحیت را پدید آورده است.
با آنکه اکثریت مسیحیان با گذشت زمان دانستند که بازگشت مسیح نزدیک نیست، اقلیتى از آنان بر این عقیده باقى ماندند که وى به زودى مى آید. ایشان مطالب کتاب مکاشفه یوحنّا پیرامون جنگ بین خیر و شر را تفسیر لفظى مى کردند و به این علت در انتظار بازگشت نزدیک حضرت عیسى(علیه السّلام) به سر مى بردند تا وى بیاید و حکومتى هزارساله ایجاد کند، حکومتى که به روز داورى پایان خواهد یافت. از دیرباز گروه هاى کوچکى به نام اَدْوِنتیست و هزاره گرا در مسیحیت پیدا شدند که تمام کوشش خود را در راه آمادگى براى آمدن حضرت مسیح(علیه السّلام) در آخرالزمان مصروف مى دارند.
انبوهى از اصطلاحات در این باب وجود دارد، مانند:
بازگشت عیسى (The Second Coming of Jesus)،
انتظار مسیحا (Messianism)،
روز خداوند (The Day of the Lord)،
مکاشفه (Apocalypse)،
محنت (Tribulation)،
ظهور (Epiphany)،
حضور (Parousia)،
جذبه (Rapture)،
تقدیرگرایى (Dispensationalism)،
«ماران اَتا» (Maran-atha) (= «خداوند آمد») و...

پی نوشت ها :
 

[56]. مثنوى 4/2873.
[57]. این امامان در مدت 250 سال، تنها در پنج سال حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) و شش ماه حکومت حضرت امام حسن مجتبى(ع) و زمان قیام حضرت سیدالشهداء(ع) رهبر ظاهرى نیز بوده اند.
[58]. انبیاء 73.
[59]. توبه 12.
[60]. قصص 41.
[61]. نهج البلاغه، خطبه 40.
[62]. مثلا شهید ثانى(ره) در آغاز شرح لمعه، شهید اول(ره) را و مرحوم شیخ محمدحسن نجفى(ره) در آغاز جواهرالکلام، مرحوم محقق حلى(ره) را امام نامیده اند.
[63]. در اسلام، کسى که نسبش از طریق پدر به هاشم جدّ اعلاى حضرت رسول(ص) برسد، «سید» است. در مورد لاویان نیز وضع چنین است: موسى بن عَمرام (عِمران) بن قَهات بن لاوى.
[64]. «کاهن» در قرآن مجید و منابع اسلامى دیگر به معناى «غیبگو» است.
[65]. چند سال پیش، کلیساى انگلیکن به جواز کشیش شدن بانوان فتوا داد. این فتوا بر جمعى از روحانیون همان کلیسا گران آمد و تصمیم گرفتند کلیساى انگلیکن را ترک کنند و کاتولیک شوند. این روحانیون همسر داشتند و این مسئله مى توانست مشکل ایجاد کند; زیرا روحانى کاتولیک باید مجرد باشد. اما پاپ اجازه داد که آنان با وجود همسر، کاتولیک شوند. این قضیه اعتراض برخى از روحانیون کاتولیک را در پى داشت که گفتند که اگر روحانى مى تواند همسر داشته باشد، پس چرا ما باید از آن محروم باشیم؟
[66]. مخصوصاً اکنون که بیش از نیم قرن است علما و طلاب را روحانى مى نامند.
[67]. «جعلت لى الارض مسجداً و طَهوراً» (حدیث نبوى).
[68]. مانند آیه 83 از سوره نمل که بر حشر دسته اى از هر امتى دلالت مى کند، در حالى که به مقتضاى آیه 47 سوره کهف، در روز قیامت همه مردم بى استثنا محشور خواهند شد.
[69]. تاریخ سنتىِ تألیف کتاب دانیال در قرن ششم قبل از میلاد، نزد دانشمندان مردود است و ایشان تاریخ واقعى آن را حدود سال 165 ق.م. مى دانند.
[70]. واژه یونانى (christos)به معناى «روغن مالى شده» با تغییراتى اندک در زبان هاى اروپایى معادل «مسیح» است.
[71]. برخى مردم چنین عبارت هایى را تحت اللفظى مى گیرند و معتقدند که در عصر ظهور، به سبب فراگیرشدن عدالت، این امور نیز واقعاً رخ خواهند داد. جمعى دیگر این تعابیر را کنایه از شدت و وفور عدالت در آن زمان مى دانند; کسانى هم «گرگ» و «بره» و حیوانات دیگر را اشاره به انسان هاى شرور و نجیب مى دانند. این سه نوع برداشت در ادیان مختلف رایج است.
[72]. در باب هزاره هاى دین یهود، به منبع زیر رجوع شود: جولیوس گرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377، صفحات 69ـ127.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان