همین که به کشف فرصتهای فراهم شده در بازاریابی دیجیتال میپردازیم، فکر کنم خوب باشه که در ابتدا نگاهی هم به تاریخ تبلیغات دیجیتالی بیاندازیم و بعد محیط فعلی رو مرور کنیم. در ادامه با یوکن همراه باشید.
اولین تبلیغ گسترده دیجیتالی در اوایل دهه 1990 شروع شد. بنرهای نمایشی برای محصولات Sear پایین صفحه، برای مشتریان آنلاین شرکت ارائهدهنده خدمات آنلاین prodigy نمایان شد. در اون زمان خیلی شبیه به آگهی روزنامه بودن، یعنی بصری بودن، اما تعاملی نبودن.
در سال 1993، اولین تبلیغ قابل کلیک توسط یک شرکت حقوقی به نام Silicon Valley ایجاد شد و از اون زمان بود که همه چیز شروع شد. در سال 1994 بنرهای وب رایج بودن و تا سال 1998 همینطور باقی ماند. در اون زمان، اولین کلمات کلیدی جستجوی تبلیغات از طریق شرکتی که در نهایت توسط یاهو خریداری شد، در دسترس بود.
گوگل با راه اندازی AdWords در سال 2000 ، ادامه راه رو گرفت و باقی مسیر بازاریابی دیجیتال اتفاق افتاد. از سال 2000 تا به امروز شاهد تغییر محیط بودیم و رسانههای اجتماعی، تبلیغات ویدیویی و تبلیغات بینابینی، روشی کاملاً جدید در بازاریابی رو حول محور تقویت محتوا و نه فقط آگهی رو عرضه کردن. همینطور شاهد پلتفرمهای کاملن جدیدی بودیم که برای تقویت آگهی، رهگیری آگهی، ارائه آگهی، popup و بهدست آوردن ارزش بازار کلان ایجاد شده اند.
در سال 2010، موبایل راه خودش رو باز کرد و هزینههای تبلیغات موبایلی، هر سال 90 درصد بیشتر شد. با افزایش به کارگیری رسانه دیجیتال، میبینیم که مردم مدتزمان بیشتری آنلاین هستن و این یعنی کانالهای دیجیتال، به سرعت در حال رشد هستن و همزمان با اون، شکوه بازاریابی دیجیتال در حال افزایشه. در سال 2000، تصمیم به اینکه تبلیغات کار خور را بهصورت دیجیتال انجام بدین خیلی سخت بود، اما حالا انجام ندادنش احمقانهست.
در طول این سالها شاهد تغییراتی فوقالعاده در نحوه پاسخگویی مردم به بازاریابی آنلاین هستیم، و امروز تصویر خوبی از این محیط داریم. اول از همه، جستوجو، منبع شماره یک مورد استفاده در زمان تصمیمگیری برای خرید یک چیزه. این از مصرفکننده شروع میشه و به تصمیمگیرندههای رده بالای کسب و کار میرسه. شفافیت و جستوجوی وبسایت شما، احتمالاً باارزشترین دارایی آنلاینه و هدف ایدهآلیه، چراکه جستوجوکنندهها، نیتشون رو نشون میدن و موقعیت دارن. جستوجوی پولی، یکی از کلیدهای محیط دیجیتال امروزه و در حال حاضر پیشرو این مسیر AdWords هست.
روزهایی بود که ایمیل، یکی از رویاهای بازاریابها بود. یک فهرست پر از ایمیل در اوایل دهه 2000 خیلی ارزش داشت. امروز همچنان اثربخشی داره، اما باید روی موبایل باشه. حدود 50 درصد از تمامی ایمیلها، روی موبایل باز میشن. بنابراین محیط، تغییری بزرگ داشته. با داشتن ایمیل روی موبایل، بازار دیجیتال نیاز به وبسایت موبایلی داره. همچنین شاهد روند عظیمی در اتوماسیون بازاریابی هم هستیم. این مفهوم دربردارندهی پیشنهادهای اتوماتیک بر اساس نتایجه، و به طور خودکار افرادی رو که به سایت شما سر زدن رو دوباره بازاریابی میکنه، و حتی تبلیغات سفارشی ایجاد میکنه؛ یعنی مخصوص چیزی که کاربر به دنبالشه. اتوماسیون همچنان در دو سال آینده به توسعه ادامه میده و احتمالاً یکی از مفاهیم کلیدی مجموعه ابزارهای بازاریابها باقی میمونه.
رسانهی اجتماعی هنوز در حال ثابت کردن ارزش خودش برای چندین برنده. درسته که از سوی مشتریها به عقب رونده شده و این با تبلیغات و رسانهی اجتماعی ارتباط داره، اما این شیوه بازاریابی هنوز جوانه و جا برای پیشرفت داره. احتمالاً آگهیهای اجتماعی در محیط امروز محبوبیت بیشتری دارن. در نهایت، ما در محیطی بالغ برای بازاریابی محتوا هستیم. ساخت محتوای با ارزش برای مخاطب، «شاخص کلیدی عملکرد» زیادی برای کسانی ایجاد میکنه که درست انجامش میدن. به گزارش کاربرها، محتوای جالب یکی از سه دلیل برتر دنبال کردن یک برند از دید اونهاست.
حالا شاید بازاریابی محتوا در واقع در اولین گامهاش باشه. مصرفکنندگان بیشتر و بیشتری از عناوین احساسی خسته شدن و در پاسخ به تکنیکهای رایج قبلی، با اثربخشی کمتری واکنش نشون میدن؛ مثل لیستهای دهتای برتر و حقههای عجیب حل بعضی مسائل.
حالا مهمه که نسبت به محیط بازاریابی آنلاینحواسمون جمع باشه. پیشنهاد میشه همین که یک روند جدید ایجاد میشه، امتحانش کنین و ببینین برای برند شما چه جوابی داره.
در زمینه "بازاریابی آنلاین" شما را به خواندن سایر مقالات آموزشی در این زمینه دعوت میکنیم :
منبع: UCAN