به گزارش ایسنا، کتاب «سیاست فرهنگ در دانشگاه ایرانی» (رویکردی فرهنگی به آموزش عالی) نوشته سیدضیاء هاشمی در 345 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 18 هزار تومان منتشر شده است.
در پشت جلد این کتاب نوشته شده است: «نهاد دانشگاه ریشه در جهان سنت و تاریخ گذشته دارد؛ اما صورتبندی متأخر آن طی چند قرن اخیر و بویژه در جهان مدرن سبب شده است تا دانشگاه یکی از نهادهای اصلی مدرنیته و محل تعامل میان دانش، فرهنگ و جامعه باشد. نهاد دانشگاه در جهان جدید، به منزله تولیدکننده و متحولکننده دانشی است که میتوان آن را هم به مثابه علم و هم به مثابه فرهنگ در نظر گرفت. عموما وجه تخصصی و علمی دانشگاه مورد توجه و تمرکز بوده و اغلب به دانشگاه به مثابه نهاد تولید علم تخصصی و متخصص حرفهای تأکید شده است.»
دیگر کتاب منتشرشده «دانشگاهی که بود...» نوشته ناصر فکوهی است که در 472 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 25 هزار تومان به چاپ رسیده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: «پیشینه دانشگاه در ایران بیش از تأسیس دانشگاه تهران بوده و به قرن نوزدهم میرسد؛ از این رو باید این نهاد را دارای تجربهای دست کم صدساله دانست. این تجربه - هر چند امروز در بسیاری موارد از آن انتقاد میکنیم - ابعاد مثبت و منفیای داشته است. شاید یکی از مهمترین ابعاد مثبت نظام دانشگاهی در ایران، ایجاد سرمایه فرهنگی نسبتا گستردهای باشد که با پراکنش، به ویژه در سالهای پس از انقلاب، از جامعه و کشور ما در برابر بسیاری از خطرهای جهان کنونی محافظت میکند.»
همچنین «نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟» نوشته محمدامین قانعیراد در 377 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 19 هزار تومان به چاپ رسیده است.
در نوشته پشت جلد این کتاب آمده است: «توسعه علمی را نباید صرفا به معنای افزایش تعداد مقالهها یا تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهها تلقی کرد. این رشدِ یکجانبه عوارض خاص خودش را دارد. اگر بخش علمی به طور یکسویه توسعه یابد، عوارضی به دنبال خواهد داشت. یکی از این عوارض پدیده فرار مغزهاست. برای جلوگیری از پدیده فرار مغزها و نیز برای درک و کاربرد علم و صنعت جهانی در وهله نخست باید ظرفیتهای درونی توسعه علمی و صنعتی را گسترش داد.»
این سه کتاب از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به چاپ رسیده است.