اگر جهان را شهر داستانها در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت که نویسندگان و شاعران، راویان این شهر اسرارآمیز هستند. آنها با جادوی قلمشان انسانها را سحر میکنند و زیبایی و زشتی، تلخی و شیرینی و سختی و آسانی زندگی را از نگاه خود به ما نشان میدهند. نوشتن ابزاری برای جاودانگیست اما با این حال، تنها عدهای از نویسندگان و شاعران به اکسیر جاودانگی دست پیدا میکنند. زنان، بخش جداییناپذیر ادبیات هستند و نمیتوان نقش آنها را در ادبیات نادیده گرفت. مصطفی مستور در اینباره در کتاب «استخوان خوک و دستهای جذامی» مینویسد: «اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو وژولیت و شیرین و فرهاد ول معطلاند. اگه روزی زنها بخواند از این جا برند، تقریبا همه ادبیات و سینما و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند».
بنیتا از این پس هر هفته به بررسی زندگینامه و معرفی آثار زنان شاعر و نویسنده میپردازد. در این قسمت، به بهانهی سالمرگ فروغ فرخزاد، شاعر گرانقدر ایرانی، نگاهی به زندگی و آثار این بانوی شاعر خواهیم داشت.
زندگینامه
فروغالزمان فرخزاد، در تاریخ 8 دیماه 1313 در تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی تبار متولد شد. فروغ، فرزند چهارم توران وزیریتبار و محمد فرخزاد است.
فروغ در سالهای 1330، در سن 16 سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی که پسرخالهی مادرش بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، پسری به نام کامیار بود. این ازدواج در سال 1334 به جدایی انجامید.
فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با او نامهنگاریهای عاشقانهای داشت. این نامهها و نامههایی که فروغ در زمان ازدواج نوشته بود، بعدها به دست پسرش کامیار و عمران صلاحی در کتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانهی قلبم» منتشر گردید.
پس از جدایی از شاپور، فروغ برای گریز از روزمرگی و وابستگیهای زندگی شخصی به سفر رفت. در این سفر او با فرهنگ اروپا آشنا شد، و با وجود اینکه در آن زمان زندگی روزانهاش به سختی میگذشت، به تئاتر و اپرا و موزه میرفت. او در این دوره زبان ایتالیایی، فرانسه و آلمانی را آموخت. سفرهای فروغ به اروپا، آشناییاش با فرهنگ هنری و ادبی اروپایی، برای او زمینهای برای دگرگونی فکری را در او فراهم کرد.
او پس از مدتی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز، آشنا شد و شروع به همکاری کرد و به این ترتیب، فروغ وارد عرصهی سینما شد. در سال 1341 او و گلستان فیلم خانهی سیاه را در آسایشگاه جذامیان بابا باغی تبریز ساختند.
فروغ در سال 1342 در نمایشنامهی «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» اثر لوئیجی پیراندلو به کارگردانی پری صابری بازی خوبی داشت. در زمستان همان سال فیلم «خانه سیاه»، برندهی جایزهی نخست جشنواره اوبر هاوزن شد و باز در همان سال، نشر مروارید مجموعهی «تولدی دیگر» را با تیراژ بالای سه هزار نسخه منتشر کرد.
فروغ در سال 1343 به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر کرد. یک سال پس از آن، او در دومین جشنوارهی سینمای مؤلف در پزارو شرکت کرد که تهیهکنندگان سوئدی، ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد دادند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش شدند. پس از این دوره، او مجموعهی «تولدی دیگر» را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب، تحسین گستردهای را برانگیخت؛ پس از آن مجموعهی «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر نمود.
در میان سالهای 1342–1343 فروغ یکبار اقدام به خودکشی کرد ولی خدمتکارش در هنگام غروب متوجه شد و او را به بیمارستان البرز برد.
فروغ سه اثر دیگرش (یعنی: اسیر، دیوار و عصیان) را پیش از این دوران تحول، به چاپ رسانیده بود.
مرگ فروغ
فروغ فرخزاد، در ساعت 4:30 بعد از ظهر دوشنبه 24 بهمن، 1345 هنگام رانندگی با خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در جادهی دروس قلهک، برای تصادف نکردن با اتوموبیل مهدکودک، از جاده منحرف شد و جان باخت.
فروغ در روز چهارشنبه 26 بهمن در امامزاده اسماعیل و با حضور خانواده، دوستان و علاقهمندانش، در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. صادق چوبک، ابوالقاسم انجوی شیرازی، جلال آلاحمد، مهدی اخوانثالث، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری، احمدرضا احمدی و بسیاری دیگر از هنرمندان و نویسندگان در این مراسم حاضر بودند.
آثار فروغ
فروغ در زمان حیاتش، پنج مجموعه منتشر کرد که عبارتند از: اسیر (1313) شامل 43 قطعه شعر، دیوار (1335) شامل 25 قطعه شعر، عصیان (1336) شامل 17 شعر، تولدی دیگر (1341) شامل 35 شعر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (1342) شامل 7 شعر. آثار فروغ تاکنون به 10 زبان زندهی دنیا، از جمله عربی، آذری، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، کردی، ترکی، اردو و ازبک ترجمه شده. آثار فروغ، از رویکردهای گوناگونی قابل بررسی هستند. تاکنون مقالات و پژوهشهای بسیاری پیرامون اشعار او انجام شده، با این وجود هنوز هم در بسیاری زمینهها اشعار فروغ جای بحث و بررسی دارند. موضوعی که اکثریت بر آن اتفاق نظر دارند، زنانه بودن شعر فروغ است. شعر فروغ از نقطه نظر اسطورهشناسی نیز قابل تامل است.
«فروغ به صراحت، شاعری اسطورهپرداز و اسطورهساز است وبه وفور از مضمونهای اسطورهای در هر شکل و ساختار برای غنای شعر خود بهره گرفته است. باز آفرینی، نو آوری و آشنایی زدایی او در مضامین اساطیری، گواه محکمی است بر عنوانی که بر آن نهادهایم». (اکبری بیرق و اسدیان، 186:1393)
سبک شناسی شعر فروغ و نیز بررسی تطبیقی آثار او یکی از علایق اهل ادب محسوب میشود.
جایگاه شعر فروغ در ادبیات فارسی به گونهایست که بسیاری از خوانندگان نیز از اشعار فروغ برای خلق اثراستفاده کرده اند.
یکی از این خوانندگان، علیرضا قربانیست که قطعهای به نام «فروغ» را به مناسبت پنجاهمین سالمرگ فروغ، منتشر کرد.
می توانید مطلب علیرضا قربانی پنجاهمین سالمرگ فروغ را با قطعه «فروغ» پاس داشت را بخوانید.
منابع:
دیوان کامل اشعار فروغ
بررسی تطبیقی کاربرد اسطوره و کهن الگو در شعر فروغ فرخزاد (اکبری بیرقی و اسدیان، مجله پژوهش های ادبیات تطبیقی)