ماهان شبکه ایرانیان

کتاب هفته بنیتا؛ هفته‌ اول بهمن ماه ۹۵/ آنتیگون

در میان کتاب‌های پرفروش هفته‌ی گذشته چند نمایشنامه به چشم می‌خورد

در میان کتاب‌های پرفروش هفته‌ی گذشته چند نمایشنامه به چشم می‌خورد. نمایشنامه‌هایی از «ویلیام شکسپیر» و «ژان آنوی». با توجه به برگزاری جشنواره‌ی تئاتر فجر در این روز‌ها، بهتر دیدیم که در کتاب هفته‌ی بنیتا به بررسی و معرفی یک نمایشنامه بپردازیم. به این منظور نمایشنامه‌ی «آنتیگون» اثر ژان آنوی را که برداشتی از «آنتیگونه» اثر «سوفکل»، نمایشنامه‌نویس شهیر یونان کلاسیک است، گزینه‌ی مناسبی می‌تواند باشد. این نمایشنامه در در هفته‌ی گذشته در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های هفته قرار داشت که می‌توانید مطلب مربوط به آن را در بنیتا بخوانید.

سوفوکل

 مجسمه‌ی سوفوکل

یونان کلاسیک بر تمدن بشری دین بزرگی دارد. تمدن امروز غرب تقریبا در همه‌ی جهات وام‌دار تفکر و اندیشه‌ی یونان است. این تاثیر در حوزه‌ی هنر هم بسیار نمود دارد و هنرمندان امروز هم همواره در مدیاهای مختلف هنری گوشه چشمی به آن دوران دارند. در این میان حوزه‌ی ادبیات داستان متفاوتی از سایر هنرها دارد. قواعدی که در نوشتن تراژدی‌ها و کمدی‌های یونان به کار می‌رفت و «ارسطو» آن‌ها را به شیوه‌ای مدون در کتاب «بوطیقا» به نسل‌های بعدی انتقال داد، هنوز هم کاربرد خود را حفظ کرده‌اند. آثار ادبی و حماسی و نمایشی آن هم بعد از گذشت 26 قرن، همچنان مورد بازخوانی و استفاده قرار می‌گیرند و در قاموس ادبیات غرب به چشم می‌آیند.

در میان آثار نمایشی یونان کلاسیک، آثار سوفوکل جایگاه ویژه‌ای دارد. همه‌گان او را با شاهکار «ادیپ شهریار» می‌شناسند؛ در حالی که آثار دیگر او نیز به همان نسبت قوی و پرمایه‌اند. یکی دیگر از آثار درخشان او آنتیگونه است که در واقع ادامه‌ای بر تراژدی ادیپ شهریار است و داستان آنتیگونه دختر ادیپ را روایت می‌کند. 26 قرن بعد از سوفوکل، ژان آنوی نمایشنامه‌نویس فرانسوی بار دیگر به سراغ آنتیگون رفت.

ژان آنوی

ژان آنوی متولد 1910 فرانسه است. مادرش ویلون می‌نواخت و پدرش خیاط بود. او نخستین نمایشنامه‌اش را با عنوان «زن روی بخاری» را نوشت. در اوایل جوانی راهی پاریس شد که مهد تئاتر فرانسه بود. تنفس در فضای هنری پاریس او را وابسته کرد و تصمیم گرفت که تمام زندگی‌اش را با تئاتر گره بزند. آنوی در اواسط دهه‌ی 20 زندگی خود مورد توجه محافل تئاتری پاریس قرار گرفت. اولین نمایشنامه‌ی و با نام «سمور» با موفقیت روی سن رفت و نام آنوی را بر سر زبان‌ها انداخت. او که در طول حیاتش بیش از 30 نمایشنامه نوشت با اجرای برخی از آثارش در کشورهای مختلف زود به شهرت جهانی رسید. آثار این نمایشنامه‌نویس به خاطر تصویری که‌ از وضع انسان و رابطه او با دنیای خود می‌دهند و همچنین از لحاظ شکل و ارزش‌های نمایشی، جالبند؛ او با انسان و مقامش در دنیا سر و کار دارد. نمایشنامه‌ی آنتیگون در سال 1944 و زمانی که پاریس در اشغال نازی‌ها بود، روی صحنه رفت و تبدیل به نمادی برای مبارزه با آلمانی‌ها شد.

نمایش آنتیگون ژان آنوی

و اما آنتیگون. آنتیگون در داستان سوفوکل، داغدار از مرگ پدر و برادران است؛ اما گویا این درد برای او کافی نیست و باید در بند «کرئون» حاکم مستبد شهر «تبای» باشد و همچنین شاهدی بر پوسیدن پیکر یکی از برادرانش که کرئون فرمان داده کسی دفنش نکند* باشد. این نکته، قلب درگیری شخصیت‌های مختلف نمایشنامه‌ی سوفوکل است. داستان آنتیگون آنوی هم همین‌ها را روایت می‌کند.

نمایشنامه آنتیگون ژان آنوی

آنتیگون ژان آنوی در نگاه اول، دست کم از نظر آغاز و انجام ماجرا و سرنوشت شخصیت‌ها، تفاوت چندانی با آنتیگون سوفوکل ندارد. در واقع متن آنوی بر پایه این فرض شکل گرفته است که خواننده داستان را پیشاپیش می‌داند و اکنون در حال بازخوانی همان ماجرایی است که پیش از این خوانده است. شخصیت‌های نمایشنامه آنوی در واقع نقش شخصیت‌هایی را بازی می‌کنند که خیلی پیشتر ساخته و نوشته شده اند. به‌گونه‌ای می‌توان گفت که شخصیت‌های سوفوکل درگیر نقشی هستند که تقدیر برایشان در نظر گرفته، در مقابل شخصیت‌های آنوی در تقدیری که اثر سوفوکل اعمال می‌کند گرفتارند. آنها چون باید بر اساس الگویی پیشتر نگاشته بازنویسی شوند، نمی‌توانند کار تازه‌ای انجام دهند یا تصمیم تازه‌ای بگیرند. پس می‌بینیم برخلاف آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسید، تفاوت‌هایی وجود دارد. تفاوت میان متن اصلی و متنی که بر اساس این متن اصلی بازنویسی شده و همین بازنویسی است که در متن آنوی حضور شخصیتی تازه را ایجاب می‌کند؛ شخصیتی که در متن سوفوکل نشانی از او نیست.

آنتیگونه

در بخش‌هایی از این نمایشنامه می‌خوانیم: «من نمی‌خوام بفهمم. فهمیدن برای شما خوبه. من برای کار دیگه‌ای، غیر از فهمیدن، این‌جام. من اومدم این‌جا که به شما بگم نه و بمیرم.

کرئون: نه گفتن آسونه!

آنتیگون: همیشه آسون نیست.

کرئون: برای این‌که بگی باشه، باید عرق بریزی، باید آستینات رو بالا بزنی، دودستی زندگی رو بچسبی و نهایت تلاشت رو بکنی.»

آنتیگون متنی است که بسیار می‌توان در موردش نوشت و صحبت کرد. در مورد رویارویی آنتیگون و کرئون. دلیل این هم قدرت و پختگی متن و نیز لایه‌های پنهانی است که در خود دارد. آنچه که آنتیگون در مخاطب خود ایجاد می‌کند، شور مبارزه و مقاومت و “نه” گفتن است در دنیایی که مردگان را از خاک بیرون می‌کشند و زندگان را در دخمه‌ها چال می‌کنند. شاید بتوان با این دیدگاه، نمایشنامه‌ی آنتیگون را، بنا به گفته‌ی «اکبر شریعت» مروج چیزی به نام «آنتیگونیسم» دانست. آنتیگونیسم، نیازی به تشکیلات ندارد. نیازی به میتینگ‌های سیاسی ندارد، نیازی به اسلحه ندارد و… ندارد؛ بلکه، به کسانی نیاز دارد که فارغ از مصلحت‌اندیشی، “نه” گفتن را آموخته باشند. به همین دلیل است که این اثر در اوج جنگ جهانی دوم نمادی می‌شود برای ایستادگی فرانسویان در مقابل هیتلر و مقاومت برای بازپس‌گیری پاریس.

نمایشنامه آنتیگون ژان آنوی

آنوی در نمایشنامه‌ی آنتیگون نشان می‌دهد فقط یک داستان‌سرا و نقال نیست؛ بلکه او بیش از هر چیز به مسئله موقعیت بشر در روی زمین توجه دارد و می‌خواهد این پوچی و انطباق نداشتن بین انسان‌ها را نشان دهد و بر همین اساس است که اثرش با نمایشنامه‌ی معروف سوفوکل متفاوت می‌شود و این نویسنده می‌تواند بر اساس تراژدی کهن یونان، اثری مطابق با ذوق مردم جامعه‌ی امروز بنویسد.

این کتاب توسط داریوش سیاسی ترجمه شده و نشر ثالث نیز آن را منتشر کرده است. برای تهیه‌ی این کتاب می‌توانید به کتاب‌فروشی نشر ثالث واقع در خیابان کریمخان زند بین ایرانشهر و ماهشهر شماره ١٤٨ مراجعه کنید.

منبع: بنیتا


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان