روزنامه شهروند _ پولاد امین: چند وقت بود که رسانهها انتقادات تندی را از ژیلا امیرشاهی، مجری باسابقه تلویزیون منتشر کردند که با ابراز نارضایتی بابت استفاده از بازیگران بهعنوان مجری گفته بود: اگر ما به حیطه کار بازیگران نزدیک بشویم، ممنوعالتصویر میشویم و بارها این اتفاق افتاده است. برای خود من بارها پیش آمده که پیشنهاداتی برای حضور در تئاتر داشتهام؛ اما از سوی مدیران تلویزیون چنین اجازهای بهم داده نشده. اما این اتفاق کاملا برعکس است و بازیگران سینما و تلویزیون به راحتی نقش یک مجری را در برنامههای تلویزیونی ایفا میکنند.
اینها اگرچه از قول ژیلا امیرشاهی نقل شد؛ اما در کل میتواند حرف و سخن بیشمار همکاران این مجری سرشناس باشد. کسانی که ادعا میکنند میان بازیگر بودن و مجری بودن تفاوت و فاصله زیاد است و بازیگران نباید این فاصله را نادیده گرفته و پا توی کفش مجریان بکنند. دلایل متعددی برای اعتراض به این مسأله میتواند برشمرده شود که شاید مهمترین آنها امنیت شغلی باشد؛ چراکه وقتی مجریان میبینند معدود فرصتهای کاری و شغلی که میتواند سکوی پرتاب آنها از نظر اقتصادی و البته اشتهار باشد، در اختیار کسانی قرار میگیرد که از حیطهای دیگر آمده و خود را میهمان ناخوانده سفره تلویزیون کردهاند، برآشفته شده و دست به اعتراض میزنند. اما حتی اگر این دلیل را هم نادیده بگیریم و نگاهمان فقط و فقط به اصل مسأله باشد؛ باز هم نمیتوانیم این موضوع را کتمان کنیم که حضور بازیگران در تلویزیون بهعنوان مجری در سالهای اخیر دارای حواشی بیشماری بوده است.
در حقیقت با اینکه در کشورهای مختلف حضور بازیگران مطرح در اجرای برخی برنامهها و شو و تاکشوهای تلویزیونی امری مرسوم است، اما در این مرزوبوم این پدیده همیشه، بهخصوص در این سالهای اخیر که این حضور پررنگتر شده، بحثآفرین و سوالبرانگیز بوده است. انگار نه انگار که یک بازیگر هم مثل هرکس دیگری این فرصت را باید داشته باشد که در یک حیطه جدید هم استعدادها و تواناییهایش را آزموده و به اصطلاح در پی فرصتهای جدید باشد؛ مثل هر حیطه دیگری که این آزادی باید برای افراد مختلف وجود داشته باشد و اصلا و اساسا بر این اساس است که قوانین و قواعد من درآوردی ازجمله سهمیه سالانه فیلم اولیها و... در یک شرایط آزاد و مناسب چیزی جز یک شوخی کودکانه اما تلخ نمیتواند به شمار آید...
این روزهای اخیر که خبر آغاز قریبالوقوع شوی روزانه اکبر عبدی به کارگردانی محمدحسین لطیفی منتشر شده؛ حضور بازیگران جلوی دوربینهای برنامههای اجرا محور و گفتوگو محور تلویزیون یک بار دیگر باعث حرف و حدیثهای فراوانی شده و درباره این اتفاق انتقاد و اعتراض و تحلیلهای گوناگون و جورواجوری که گاه به شوخی هم پهلو میزنند، رواج یافته است. یکی این نکته را حاکی از شهرتطلبی بازیگران میداند و دیگری از سیریناپذیری آنها. اما کسی به این نکته اشاره نمیکند که این امر هر دلیلی داشته باشد تفاوتی در این واقعیت ایجاد نمیشود که اتفاقا بهترین و پرمخاطبترین برنامههای مجریمحور این چند وقت اخیر همانهایی هستند که این بازیگران مجری شده روی صندلی اجرا نشستهاند...
در ماههای اخیر تنها در شبکه نسیم هفت برنامه روی آنتن رفتهاند که مجریان آنها پیشتر و بیشتر بهعنوان بازیگر شناخته میشدند. در این زمینه علاوه بر خندوانه با رامبد جوان و دورهمی مهران مدیری؛ باید به کودک شو با اجرای پژمان بازغی، وقتشه با اجرای کامران تفتی، کتاب باز با اجرای امیرحسین صدیق و سروش صحت و برنامه هزار داستان با اجرای هنرمندانی نظیر کتایون ریاحی، رضا فیاضی، گیتی خامنه، مسعود رایگان، فاطمه گودرزی، شهره لرستانی، الهام پاوهنژاد، کیهان ملکی، سیما تیرانداز، سام قریبیان، رضا داوودنژاد و... اشاره کرد.
زنان قصه ما با اجرای فریبا کوثری و نیز اجرای برنامه تلویزیونی استندآپ توسط امیرمحمد زند دیگر حضورهای بازیگران در مقام اجرا را تشکیل میدهد. از تجارب سابق بازیگران در مقام مجری نیز باید به برنامههایی با اجرای بهنوش بختیاری، محمدرضا شریفینیا، روشنک عجمیان، بیژن بنفشهخواه، الهام چرخنده، محسن افشانی، جواد رضویان، رویا نونهالی، مهران غفوریان، احمد نجفی، داریوش ارجمند، علیرضا شجاعنوری، اردلان شجاعکاوه، حسن جوهرچی و ... اشاره کرد.آنچه در پی میآید نگاهی است به مهمترین برنامههایی که در ماههای اخیر بازیگران بر صندلی اجرای آنها نشستهاند...
رامبد جوان
مثل یک معمار...
چند سالی میشود که رامبد جوان با اجرای برنامه خندوانه تبدیل شده به یکی از دو چهره مهم تلویزیون در مقام مجری برنامههای شبانه پرمخاطب. بازیگری که با حضور در سریال خانه سبز به مخاطبان معرفی شد و پس از آن در سینما تجربیات مختلفی را بهعنوان بازیگر و کارگردان پشت سر گذاشت. رامبد جوان که در اوایل کارش در سینما چندان موفق نبود، اجرای چند برنامه را در کارنامهاش دارد؛ نخستین اجرای جوان با موفقیت بسیاری مواجه شد و همین امر زمینه را برای ساخت و اجرای برنامههای بعدیاش فراهم کرد. در گپ یک بار دیگر این موفقیت را تکرار کرد و برخلاف انتظار، یلدای این خونه و گوشه دل شمرون موفقیت خاصی برایش نداشتند. اما به نحو شگفت انگیزی موفقیت و اشتهار او در مقام مجری مقارن شد با دوران موفقیتش در سینما آن هم بهعنوان کارگردان که محبوبیتش را همه گیر کرده است...
جوان تاکنون چند سری از برنامه خندوانه را ساخته و روانه آنتن کرده است. او درباره خندوانه میگوید: ساختن خندوانه برای من مثل نوشتن یک کتاب مهم برای یک نویسنده، مثل ساختن یک عمارت مهم برای یک معمار و مثل بزرگترین کاری است که یک آدم میتواند برای خودش و جامعهاش انجام بدهد. درواقع این برنامه، هم برای خود من و مسیر حرفهای و هنریام اهمیت دارد و هم برای مردم. این برنامه برای من و مردم به یک اندازه مهم است. من هم در این برنامه همراه با تماشاچیها و همراه با رشد خندوانه و پخته شدن آن رشد کردم و هنوز هم دارم همراه با مخاطبان برنامه نکتههای زیادی یاد میگیرم و اصلا اینطوری نیست که بگویم ببینید من چقدر شادم و هر چه در این برنامه میگویم را فوت آب هستم. من هم دارم با مردم، قدمبهقدم جلو میروم. به نظر من همه ما با هم همراه خندوانه تجربه به دست میآوریم و مدام پختهتر میشویم. مجموعه ما یعنی خود ما بهعنوان برنامهساز، تماشاچی و خود برنامه. همه با هم به نوعی آگاهی میرسیم و این آگاهی هر روز نسبت به روز قبل بیشتر میشود.
کامران تفتی
در ستایش عشق!
کامران تفتی دیگر بازیگری است که در چند وقت اخیر قبای مجری به تن کرده است. این بازیگر که چهره تلخ و لحن بیان تندش او را یکی از دورترین گزینهها به برنامهای با محوریت عشق و ازدواج جلوه میدهد، اما در این برنامه نهتنها جا افتاده و تماشاگران را راضی کرده که حتی با افزوده شدن وجهی جدید به تواناییهایش طیف جدیدی از علاقهمندان را نیز به دست آورده است...
تفتی که برخلاف عرصه سریالسازی در سینما نتوانسته موقعیتی یکه و یگانه به دست آورد و تقریبا نمیتوان فیلم خوبی در کارنامهاش یافت؛ اما در وقتشه در اجرای برنامهای با موضوع عشق و ازدواج که هدف اصلیاش ترویج ازدواج آسان، شیرین و ممدوح بود که در قالب یک برنامه ترکیبی روی آنتن شبکه نسیم رفت، حضوری موفق و شیرین را به نمایش گذاشت. حضوری که باعث شد اجرای سری جدیدی از این برنامه نیز به او سپرده شود.
تفتی درباره وقتشه که یک برنامه ترکیبی در سبکهای رئالیتی شو و استودیویی است، میگوید: در برنامه وقتشه دو هدف کلی وجود دارد، یکی اینکه برای ازدواج جوانان که در کشورمان هیچ کار جدی در این سالها صورت نگرفته، کاری انجام دهیم. در طول این سالها در تلویزیون هیچ برنامهای بهطور حرفهای در این زمینه ساخته نشده و وقتشه تنها برنامهای است که جسارت کرده سراغ این موضوع برود و مباحث جدیدی در این زمینه را مطرح کند. نکته دیگر اینکه ما قرارمان این است که مردم را نصیحت نکنیم و به آنها حکم ندهیم. یعنی دنبال این نیستیم که به مخاطبمان بگوییم اگر اینجور باشید به نتیجه خوبی میرسید، اینجور باشید اوف میشوید!
کامران تفتی به انتقادهایی که درباره مجری شدن بازیگران وجود دارد نیز پاسخ میدهد: شنیدهام که خیلیها میگویند، این هم مجری شد. اما هنر برای من پکیج است. هر کاری که در حوزه هنر بتواند وسیلهای باشد که من با مخاطبم حرف بزنم و دغدغهام را بگویم، انجام میدهم. چنین چیزی از این شاخه به آن شاخه پریدن نیست. زمان اجرای برنامهای چون وقتشه بیان، زبان بدن و نوع انتقال جسم جلوی دوربین عین بازیگری است. درواقع من یک اکتورم که برنامهای را جلوی دوربین اجرا میکنم و از همه عناصر بازیگری در آن بهره میبرم. در کل حس نمیکنم جای کسی را گرفته باشم. تلویزیون، سینما، تئاتر، موسیقی و... به قدری وسیع است که کسی نمیتواند جای کس دیگری را بگیرد. اگر دوستی دچار این حس شده باید در تواناییهای خود شک کند.
برنامه هزار داستان
هزار شهرزاد!
میگویند به تعداد آدمها داستانهای شیرین و تلخ وجود دارد؛ داستانهایی که گاهی میتوانند جذابتر از هر فیلمی باشند. برنامه هزار داستان با این هدف که تصویرگر قصههای شنیدنی آدمهای سرزمین کهنمان باشد، از جنوبیترین قسمت ایران تا شمالیترین و از غرب تا شرق به دنبال راویان بوده و در قالب یک برنامه، دورهمی صمیمانهای را شکل داده است.
مهمترین نکته این برنامه در این بین حضور چهرههای شناختهشده عالم سینما و تلویزیون است که در مقام هدایتکننده برنامه، مقابل راویان مینشینند و شنونده قصههای آنها میشوند. بازیگرانی که هرکدام پیشینهای پیش مخاطب دارند و همنشینی آنها در یکسری از برنامه میتواند جذابترین اتفاق ممکن برای تماشاگران باشد. این قضیه دلیل انتخاب بازیگران را بهعنوان مجری یا به عبارت بهتر هدایتکنندگان بحثها در این برنامه توجیه میکند.
نکتهای که از زبان تهیهکننده برنامه جواد فرحانی به این دلیل در دستورکار قرار گرفته است: مردم هنرمندان را دوست دارند و علاقهمند هستند با آنها بنشینند و صحبت کنند. همچنین چهرهها، جایگاهشان را از مردم دارند، زیرا با حمایت آنها در کارشان رشد کردهاند. به همین دلیل از آنها برای اجرای این برنامه استفاده کردیم که از دل مردم آمدهاند و مشهور شدهاند.
یکی از سازندگان این برنامه مریم نوابینژاد دراینباره میگوید: گفتوگو با هنرمندان و چهرههای محبوب یا پرداختن به موضوعات اجتماعی و حرفهای مردم، دو دسته از برنامههای تلویزیونی را شکل دادهاند که معمولا مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد و علاقهمندان بسیار دارد، اما به نظر میرسد این فرمول کمی دلزدگی ایجاد کرده و تماشاگران تلویزیون از این همه گفتوگوی تکراری خسته شدهاند. برای برنامه هزار داستان به قالبهای زیادی فکر کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که چهرهها میزبان برنامه باشند و به جای پاسخدادن به سوالهای مجری برنامه، خودشان سوال بپرسند و با میهمانان برنامه گفتوگو کنند.
چنین شد که برنامه هزار داستان هر شب یک میزبان دارد که از بین سلبریتیها انتخاب شدهاند. تاکنون هنرمندانی چون فرهاد آییش، بهناز جعفری، سروش صحت، بهنام تشکر، امیرعلی دانایی، کتایون ریاحی، رضا فیاضی، گیتی خامنه، مسعود رایگان، فاطمه گودرزی، شهره لرستانی، الهام پاوه نژاد، کیهان ملکی، سیما تیرانداز، سام قریبیان، رضا داوودنژاد، سحر ولدبیگی و نیما فلاح این برنامه را اجرا کردهاند.
شهره لرستانی که اجرای یکی از قسمتهای این برنامه را برعهده داشته، درباره هزار داستان میگوید: تجربه اجرا را دوست داشتم و برایم شیرین بود. البته متاسفانه نتوانستم برنامه را ببینم و بازتاب آن را متوجه شوم، اما اگر دوباره پیشنهاد اجرا به من شود، حتما میپذیرم. شبنم فرشادجو نیز درباره اینکه مقوله بازیگری سختتر است یا اجرا میگوید: بازیگری سختتر است. با وجود اینکه تجربه اجرا دلنشین بود و کارگردان به من تأکید کرد که اجرایم خوب بود و باز هم این کار را انجام بدهم، اما گفتم نه، من بازیگری را دوست دارم، مگر اینکه برنامهای با چنین موضوعی باشد و در حد یک قسمت بخواهم اجرا کنم.
پژمان بازغی
یک پژمان دیگر
اگر پیش از آغاز برنامه کودک شو از مردم نظرخواهی میشد که کدام بازیگر تلویزیون میتواند گزینه مناسبی برای اجرای یک برنامه کودکانه باشد؛ شاید در آن رأیگیری جایگاه پژمان بازغی جایی در اواخر صف بود. اما بههرحال این اتفاق افتاد و پژمان بازغی روی صندلی اجرای کودک شو نشست و اتفاقا موفق هم شد تا یکی از شیرینترین برنامههای شبکه نسیم حاصل این همنشینی غیرقابل پیشبینی باشد...
بازغی حضوری دیرینه سال در سینما و تلویزیون دارد. بازیگر جوان سریال پرطرفدار آژانس دوستی خیلی زود به سطح اول سینما و تلویزیون راه یافت؛ اما متاسفانه از یک سطح خاص فراتر نرفت و همیشه همان ماند که در روزهای آغازین ورودش نیز بود. بازیگری با چند کار درجه یک چون سربازهای جمعه و دوئل که در ادامه نتوانست این روند را ادامه دهد؛ با اینکه در چند سال اخیر با فیلمهایی چون ناهید و اسرافیل گامهایی رو به جلو برداشته است...
کودک شو اما چرخشی اساسی در کارنامه بازغی بود. یک مسابقه تلویزیونی با محوریت خانوادهها و بچههاشان که روی دیگری از پژمان بازغی را به مردم نشان داد. کودک شو رقابتی را بین کودکان سه تا پنجسال و والدینشان برگزار میکند. در این برنامه علاوه بر بخش رقابتی، چهرههایی از بخشهای گوناگونی چون بازیگران سینما، تلویزیون، خوانندگان، ورزشکاران، فعالان حوزه موسیقی و... نیز به همراه فرزندانشان حاضر میشوند و در این قسمت هم برنامههایی برای میهمان ویژه در نظر گرفته شده است. پژمان بازغی درباره حضور در این برنامه میگوید: این برنامه با هدف ایجاد و استحام خانواده است و من به دلیل علاقهای که به این بحث دارم و برایم مهم است، اجرا در این برنامه را پذیرفتم. حضور هنرمندان سینما و تلویزیون بهعنوان مجری در چنین برنامههایی باعث جذب مخاطب میشود و این دلیل دیگری بود که بخواهم اجرای کودک شو را برعهده بگیرم.
مهران مدیری
هم درد و هم درمان!
موقعیت مهران مدیری در تلویزیون با اینکه امروز میتواند مشابه رامبد جوان باشد و هر دوی اینها اجرای دو برنامه موفق یکی دوسال اخیر را برعهده دارند، اما این دو روند مشابهی را پشت سر نگذاشته اند و همان قدر که رامبد جوان کمکم به محبوبیت و موفقیت رسیده، مهران مدیری از همان ابتدا و با اولین برنامههایش در اوج شروع کرده و امروز که بر صندلی اجرای دورهمی مینشیند، سابقه حدود ٢٠سال ایستادن در اوج برنامهسازی را در کارنامهاش دارد...
بازیگر و کارگردان مشهور و موفق آثار طنز تلویزیون و سینما که در دهه ٨٠ با مجموعههایی مثل پاورچین، نقطهچین و شبهای برره به اوج شهرت رسیده بود، دوسال پیش بعد از یک دوره چهار-پنج ساله دوری از تلویزیون در شبکه نسیم با برنامه دورهمی که تشکیل شده بود از نمایشهایی با تم طنز اجتماعی که در کنار اجرایی که میتوان آن را استندآپ کمدی به سبک مهران مدیری لقب داد؛ میهمان خانههای مردم شد و حالا که این برنامه در آستانه سه سالگی است به جرأت میتوان گفت جای خود را در فرهنگ دیداری - شنیداری مردم باز کرده و به گویشی دیگر به عقیده اهالی فرهنگ از این تجربه نمره قبولی دریافت کرده است.
مدیری درخصوص دورهمی نیز اعتقاد دارد: بازشدن فضای تلویزیون برای طرح برخی مسائل است که موجب میشود برنامهای مثل دورهمی ساخته شود. پیش از این اینگونه نبود. اما رویکرد رسانه ملی اخیرا بازتر شده و به بعضیها این امکان را دادند که وارد خطوط قرمز شوند. خطوط قرمزی که البته چیز عجیب و غریبی هم نیست و بیشتر به دغدغههای مردم مربوط میشود. من خودم کارگر زادهام و افتخار میکنم که جنس درد را میشناسم و از درد مردم میگویم. و اما دورهمی؛ بههرحال این برنامه نوروز ٩٧ تمام میشود. ما تقریبا با همه یا حداقل بیشتر آدمهای سینما و ورزش و حتی افراد تأثیرگذار حوزههای دیگر صحبت کردیم و به موضوعات زیادی پرداختیم و فکر میکنم مسألهای نمانده که طرح نشده باشد.