ماهان شبکه ایرانیان

مستشرقان یهودی و تفاسیر اولیّه ی امامیّه(۳)

یک پاسخ کلّی بر این سه شبهه   لزوم بررسی سندی و متنی روایات   باید گفت: کتب روایات به تهذیب، حفظ، ترویج و تبیین روایات عصر خود پرداخته اند و بدین روی، خدمت شایانی انجام داده اند، اما باب وارسی و نقد و بررسی متن و سند این روایات همواره بر روی عالمان بعدی گشوده است و هیچ یک از علمای اسلام به تمامی روایات مجموعه های حدیثی بدون تحقیق و ب ...

مستشرقان یهودی و تفاسیر اولیّه ی امامیّه(3)

یک پاسخ کلّی بر این سه شبهه
 

لزوم بررسی سندی و متنی روایات
 

باید گفت: کتب روایات به تهذیب، حفظ، ترویج و تبیین روایات عصر خود پرداخته اند و بدین روی، خدمت شایانی انجام داده اند، اما باب وارسی و نقد و بررسی متن و سند این روایات همواره بر روی عالمان بعدی گشوده است و هیچ یک از علمای اسلام به تمامی روایات مجموعه های حدیثی بدون تحقیق و بررسی و درایت در آنها، عمل نمی کنند، چنان که در این کتاب ها بعضاً احادیث متعارض هم وجود دارد، که محدثان و فقها در حل تعارض آنها می کوشند. مثلاً در همین کتاب تفسیر علی بن ابراهیم، روایات دیگری آمده است که برخلاف روایت مورد استناد براشر، بر عصمت پیامبر (ص)دلالت دارد، از جمله دو روایت زیر:
« فإما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله» (فصلت(41)/36) أی: ان عرض بقلبک نزغ من الشیطان فاستعذ بالله، فالمخاطبة لرسول الله (ص)و المعنی للناس.( قمی، 237/2)
اگر وسوسه ای از شیطان به تو رسید از آن به خدا پناه ببر. در این آیه، روی خطاب با پیامبر است اما معنای آن برای مردم می باشد.
عن عمربن یزید بیاع السابری قال: قلت لأبی عبدالله(ع) : قول الله تعالی فی کتابه:« لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر»( فتح(48)/ 2) قال: ما کان له من ذنب و لا هم بذنب، و لکن الله حمله ذنوب شیعته، ثم غفرها له.( قمی، 290/2)
علی بن ابراهیم به سندش از عمر بن یزید بیاع سابری چنین روایت کرده است که وی گفت: از امام صادق (ع)در مورد این آیه از قرآن:« لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر»( فتح(48)/2) پرسیدم. فرمود: نه گناهی بر پیامبر بوده است و نه گناهی داشته است، بلکه خداوند در این آیه گناهان پیروانش را بر او حمل کرده و سپس آنها را آمرزیده است.

ب) روایت تفسیر عیاشی
 

عن المفضل بن محمد الجعفی قال: سألت اباعبدالله (ع)عن قول الله عز و جل:« کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مئة حبة و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسعٌ علیم»( بقره(2)/261) قال: الحبة فاطمه، و السبع السنابل سبعة من ولدها، سابعهم قائمهم. قلت: الحسن؟ قال: إن الحسن امامٌ من الله مفترض طاعته، و لکن لیس من السنابل السبعة او لهم الحسین و آخرهم القائم. قلت: قوله« فی کل سنبلة مئة حبة» فقال: یولد الرجل(1) منهم فی الکوفة مائة من صلبه، و لیس ذاک إلا هؤلاء السبعة.( عیاشی، ج 1، ص 167)
مفضل بن محمد جعفی گوید: از امام صادق(ع) در باب تأویل کلام خدای تعالی« کمثل حبة انبتت سبع سنابل» پرسیدم. فرمود:« حبه» فاطمه (ع)است و « هفت خوشه» هفت تن از فرزندان اوست که هفتمین آنها قائم ایشان است. گفتم: پس حسن چه؟ فرمود: حسن (ع)از ناحیه ی خدای تعالی امام مفترض الطاعة است، ولی از خوشه های هفتگانه نیست. نخستین آنان حسین و آخرین ایشان قائم است. گفتم: معنای « فی کل سنبلة مائة حبة» چیست؟ فرمود: از صلب مردی از ایشان در کوفه صد تن متولد می شود، اما هیچکدام از آنان خوشه های هفتگانه نیستند.

سخن براشر
 

براشر اشاره می کند که در تفسیر عیاشی، تنها در دو روایت در مورد تعداد ائمه ی شیعه سخن به میان آمده است، یکی روایتی به نقل از سلیم بن قیس از اصحاب معروف امام علی(ع) که در آن به وجود دوازده امام اشاره شده است و دیگری روایت فوق، پس می گوید:
اما مشکلات روایت خوشه های گندم که در این تفسیر یافت می شود و
تعداد ائمه را هفت تن ذکر می کند، فراتر از اختلاف در تعداد ائمه است. این روایت سه مشکل ایجاد می کند: اول آنکه مطابق این روایت، خط امامت با علی آغاز نمی شود. دوم آنکه حسن (ع)پسر بزرگ علی، اگرچه به عنوان امامی یاد شده که باید از وی اطاعت کرد اما خوشه ی گندم به حساب نیامده، خوشه هایی که نخستین آنها حسین است. چگونه باید فرق یک امام مفترض الطاعة و یک سنبل را فهمید؟ اشکال سوم آنکه: چگونه می توان وجود روایتی را در آثار شیعه ی دوازده امامی تفسیر کرد که در آن فقط از هفت امام یاد شده و تأکید می کند که آخرین شان قائم است؟»( براشر، ص 233).

پاسخها
 

نخستین امام
 

همه ی فرقه های شیعه اعم از کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، ناووسیه و اثناعشریه متفق اند که علی ابوالائمه و امام اوّل شیعیان است. لذا این سخن که « روایت خوشه های گندم، نافی آغاز امامت با امام علی (ع)است» سخنی ناصواب و گزافه است. روایت مذکور به هیچ عنوان بر مدعای وی دلالت ندارد. اساساً موضوع روایت، بحث امامت نیست و تنها برخی ائمه را خوشه می داند که می تواند بیانگر ویژگی آنها باشد.
باید بر این نکته افزود روایات متعددی که در همین تفسیر عیاشی ذکر شده و می رساند که امامت با امام علی (ع)آغاز می شود. از جمله روایتهایی که ذیل آیات ولایت، اولوالامر و ... آمده است. به عنوان نمونه ذیل آیه ی « الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»( مائده(5)/3) آمده است:
عن جعفر بن محمد الخزاعی عن ابیه قال: سمعت اباعبدالله(ع) یقول: لما نزل رسول الله(ص) عرفات یوم الجمعة أتاه جبرئیل فقال له: یا محمد! إن الله یقرؤک السلام و یقول لک: قل لأمتک: الیوم اکملت لکم دینکم- بولایه
علی بن ابی طالب(ع)- و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً( عیاشی، ص 322)
جعفر بن محمد خزاعی از پدرش روایت کرده که گفت: شنیدم امام صادق (ع)فرمود: هنگامی که رسول خدا(ص) روز جمعه وارد عرفات شد جبرئیل نزد ایشان آمده و گفت: ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: به امت خود بگو که امروز دین شما را به واسطه ی ولایت علی بن ابی طالب کامل کردم، نعمت خویش را بر شما تمام گردانیدم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد.
همچنین عیاشی روایت می کند:
عن سلیم بن قیس الهلالی قال: سمعت امیرالمؤمنین (ع)یقول: ما نزلت آیة علی رسول الله(ص) إلا اقرأنیها و املأها علی، فاکتبها بخطی، و علمنی تأویلها و تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها، و دعا الله لی أن یعلمنی فهمها و حفظها، فما نسیت آیة من کتاب الله و لا علماً أملاه علی، فکتبته منذ دعا لی بما دعا. و ما ترک شیئا علمه الله من حلال و لا حرام و لا امر و لا نهی، کان او لا یکون، من طاعة او معصیة إلا علمنیه و حفظته، فلم أنس منه حرفا واحدا.
ثم وضع یده علی صدری و دعا الله أن یملأ قلبی علما و فهما و حکمة و نورا لم انس شیئا، و لم یفتنی شی لم اکتبه.
فقلت: یا رسول الله! أو تخوفت علی النسیان فیما بعد؟
فقال: لست أتخوف علیک نسیانا و لا جهلا، و قد اخبرنی ربی انه قد استجاب لی فیک و فی شرکائک الذین یکونون من بعدک.
فقلت: یا رسول الله! و من شرکائی من بعدی؟ قال : الذین قرنهم الله بنفسه و بی، فقال: الاوصیاء منی إلی أن یردوا علی الحوض، کلهم هادٍ مهتد،
لا یضرهم من خذلهم، هم مع القرآن و القرآن معهم، لا یفارقهم و لا یفارقونه، بهم تنصر أمتی و بهم یمطرون، و بهم یدفع عنهم و بهم استجاب دعائهم.
فقلت: یا رسول الله! سمهم لی.
فقال: ابنی هذا- و وضع یده علی رأس الحسن(ع)- ثم ابنی هذا- و وضع یده علی رأس الحسین(ع)- ثم ابن له یقال له علی، و سیولد فی حیوتک فاقرأه منی السلام، تکملة اثنی عشر من ولد محمد.
فقلت له: بابی أنت[ و أمی ] فسمهم لی، فسماهم رجلا رجلا. فیهم و الله یا اخی بنی هلال، مهدی امة محمد(ص)، الذی یملا الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً. و الله انی لأعرف من یبایعه بین الرکن و المقام، و أعرف أسماء آبائهم و قبائلهم.( عیاشی، ج 1، 15-14 و نیز همان، 254-253.)
نیز باید دانست که عدد دوازده امام در شیعه امامیه- که نخستین آنها امام علی (ع)است، طبق روایات فریقین، امری متواتر، قطعی و مسلم است. لذا اخبار مخالف این امر مسلم، اگر به وجه صحیحی قابل تأویل نباشند، هیچ گونه حجیتی نخواهند داشت، و با ذکر دو شاهد، نمی توان تعداد فراوان روایات مخالف آن را - که همگی بر دوازده تن بودن ائمه دلالت دارند- کنار گذاشت.(2)

خارج بودن امام حسن (ع)از شمار خوشه ها
 

در این روایت، سخن از حصر تعداد ائمه به هفت نفر نیست تا گفته شود براساس
آن، امام حسن(ع) از شمار ائمه بیرون دانسته شده است و آن را اشکال روایت و یا از عقاید اولیه ی امامیه بدانیم که به تدریج اصلاح شده است. همچنین همانگونه که گذشت، برای آیات قرآن چهار وجه در نظر گرفته می شود نص، ظاهر، مجمل و مؤول آنچه در برخی روایات، از جمله روایت مذکور ذیل آیات قرآنی می آید، معنای تأویلی آیه است.
بعلاوه در تفسیر و تأویل آیات قرآن قاعده ای به نام « جری و تطبیق» وجود دارد، به این معنا که روایات تفسیری که ذیل برخی آیات نقل شده و مصادیقی را برای آن آیه نام می برد، به هیچ عنوان حصر آیه در آن مصادیق را نمی رساند، بلکه از جهتی خاص نمونه هایی برشمرده می شود. به آیه ی « إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهراًً فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض منها أربعة حرمٌ»( توبه(9)/36) اشاره می شود. راوی تأویل آن را از امام (ع)جویا می شود و امام(ع) می فرمایند:« اثنی عشر» اشاره به تعداد ائمه دارد. راوی می پرسد« منها أربعة حرمٌ» یعنی چه؟ امام (ع)می فرمایند: منظور امامانی هستند که نام آنها علی است، یعنی امام علی بن ابیطالب، امام علی بن الحسین، امام علی بن موسی الرضا و امام علی بن محمد الهادی(ع)(3)
توضیح اینکه به اعتقاد شیعه تمام امامان، نور واحد می باشند، اما ممکن است برخی ویژگی ها در تعدادی از ایشان بروز و جلوه ی بیشتری یافته باشد. ممکن است این تفاوت به لحاظ تعداد فرزندان نیز باشد به طوری که امام رضا(ع) تنها یک فرزند داشته و سایر ائمه از تعداد فرزندان بیشتری برخوردار بوده اند و این چیزی از مقام امامت ایشان نمی کاهد. یا آنکه ممکن است بگوییم: از برخی امامان، آثار و اخبار بیشتری نقل شده باشد. به عنوان مثال از امام رضا(ع) و یا صادقین (ع)نسبت به دیگر امامان، اخبار و روایات بیشتری رسیده است . لذا نهایت چیزی که می توان
گفت، آن که شاید به خاطر برخی ویژگی های خاص، برخی از ائمه « سبع سنابل» شمرده شده اند و این به هیچ عنوان نافی مقام امامت دیگر امامان نیست تا تعداد ائمه را تنها هفت تن بدانیم.

پی‌نوشت‌ها:
 

*استاد دانشگاه تهران.
**دانشجوی دکتری دانشگاه تهران .
1.ظاهراً « یولد للرجل» صحیح است و ما نیز در ترجمه به همین صورت آن را ترجمه کرده ایم.
2.ر.ک: صافی گلپایگانی، ص 83-45؛ ری شهری، اهل البیت فی الکتاب و السنه، ص 84-81. در این منابع، روایاتی از جمله حدیث جابر به نقل از مصادر شیعه و سنی آمده است که تصریح به نام ائمه دوازده گانه داشته و اولین امام علی (ع)و آخرین آنها مهدی قائم(ع) ذکر شده است. نیز رجوع شود: محمد ری شهری، دانشنامه امیرالمؤمنین (ع)بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ، مسعودی، عبدالهادی ( مترجم)، ج 2، ص 53-46، حدیث دوازده جانشین، درباره احادیثی که بر امامت علی (ع)پس از پیامبر دلالت دارند. همچنین رجوع شود: همان منبع، فصل ششم، احادیث امامی، ص 185-173.
3. برای آگاهی بیشتر در این خصوص، بنگرید: حسینی، زهرا؛ شاکر، محمدکاظم؛ نکونام، جعفر، جمع آوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و تحلیلی پیرامون آنها، پایان نامه، دانشگاه قم، 1378.
 

منبع:نشریه سفینه، شماره 25.
ادامه دارد...
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان