چکیده:
نگارنده، با نظری به درون مایه کتاب احیاء علوم الدین نوشته ی ابوحامد غزالی( متوفی 505 هجری) به شروط اعتبار حدیث می پردازد که غزالی در کتاب دیگر خود« المستصفی» بیان کرده است. آنگاه برخی از احادیث کتاب احیاء العلوم را بر آن اساس ارزیابی کرده و ضعف آن احادیث را نتیجه می گیرد. نگارنده، کلمات محدثان اهل تسنن- مانند ابن جوزی، زین الدین عراقی و جلال الدین سیوطی- در مورد اعتبار احادیث غزالی را نقل می کند و یکی از مبانی او- یعنی وجوب حسن ظنّ به تمام صحابه و اعتماد کامل به آنان- را نقد و بررسی می کند.
کلید واژه: غزالی، ابوحامد/ احیاء علوم الدین( کتاب)/ المستصفی فی علم الاصول( کتاب)/ حدیث، ارزیابی/ احادیث کتاب احیاء العلوم، ارزیابی/ صحابه، اعتماد بر کلام آنان.
مقدّمه
1. کتاب احیاء علوم الدین اثر ابوحامد محمد غزّالی (م 505) به عنوان کتابی اخلاقی، مشهور است؛ لیکن نگاهی به فهرست مطالب این کتاب،(1) نشان می دهد که برخلاف مشهور، احیاء العلوم تنها کتابی اخلاقی نیست و غزالی در این اثر، به هر سه بخش آموزه های اسلام( اعتقادات، اخلاقیات و احکام) پرداخته و در هریک از آنها مطالبی را به خواننده عرضه کرده است. افزون بر این، غزالی مندرجات کتاب خود را از دست مطالبی می داند که « واجب است عالم عامل آنها را بداند و هر که از این مطالب آگاه نباشد، از دانشمندان آخرتی به شمار نمی رود... مطالبی که هیچ متدیّنی از دانستن آنها بی نیاز نیست.»( احیاء العلوم، ج 1، ص 4)
2. یکی از ویژگیهای احیاء العلوم، افزون بر اثرگذاری فراوانش بر نوشته های عرفانی و اخلاقی پس از آن، استفاده فراوان نویسنده اش از احادیث نبوی است؛ به گونه ای که دانشمند سنّی مذهب دیگری، یعنی زین الدین عراقی، در تخریج احادیث احیاء العلوم کتابی فراهم آورده و آن را « المغنی عن حمل الاسفار فی الاسفار فی تخریج ما فی الاحیاء من الاخبار» نامیده است.
3. احادیث و اخبار به دو گروه متواتر و آحاد، تقسیم می شوند. حجّیّت اخبار
متواتر در اعتقادات و اخلاقیّّات و احکام، نزد جمهور مسلمانان مقبول و پذیرفته است؛ لیکن حجیت اخبار آحاد در هریک از این سه دسته آموزه، در بین دانشمندان مسلمانان، محلّ نزاع و اختلاف است. به همین سبب، علمای علم الحدیث فریقین برای احادیث « معتبر» و اخباری که بتوان بدانها ترتیب اثر داد، شروطی وضع کرده اند. غزّالی نیز در نوشته های اصولی اش، برای حدیث معتبر، شروطی قائل شده است.
4. به نظر می رسد، اهمّیّت فراوان احیاء العلوم، دعوی نویسنده اش درباره ی آن و کاررفت احادیث بسیار در این کتاب، در کنار اعتقاد غزّالی به « شروط حجّیّت خبر»، بررسی احادیث این کتاب را دست کم، براساس شروط مقبول غزّالی، واجب می گرداند. از همین رو، در ادامه، نخست، شروط اعتبار حدیث نزد غزّالی، ذکر می شود و سپس سخنان برخی از دانشمندان اهل تسنّن درباره ی احیاء العلوم و شیوه ی حدیثی نویسنده اش در این کتاب، نقل می شود و پس از آن، به اختصار و برای نمونه، شواهدی از ناهمخوانی احادیث احیاء با شروط مقرّر توسّط غزّالی، آورده می شود. داوریهای منفی برخی از حدیث شناسان اهل سنت و شواهدی از کتاب احیاء، روشن می کند که غزّالی در موارد بسیاری، به شروطی که برای حجّیّت خبر وضع کرده، وفادار نبوده است. نتیجه منطقی عدم اعتبار این احادیث، عدم صحت سخنان مبتنی بر آنهاست.
شروط اعتبار حدیث نزد غزّالی
غزالی در کتاب المستصفی- که آن را در اصول فقه به نگارش درآورده است- در شروط حدیث معتبر می نویسد:
... پنجم: هر خبری که با آنچه خدا یا رسولش (ص)یا امت یا کسی که اینان تصدیقش کرده باشند، یا اینکه عقل و سمع بدان دلالت کنند، موافق باشد.( المستصفی، ص 112-113)
وی در ادامه، در اقسام احادیث که کذب آنها روشن است، می نویسد:
1. آنچه خلاف آن به ضرورت عقل یا تعقّل یا حسّ و مشاهده یا اخبار متواتر، معلوم است. 2. آنچه با نصّ قاطع کتاب و سنّت متواتر و اجماع امّت، مخالف باشد. 3. آنچه جمع کثیری که عادتاً تبانی آنها بر کذب محال است، به کذب بودنش تصریح کرده باشند. 4. آنچه جمع کثیری از نقل و روایت آن خودداری کرده باشند؛ با آنکه آن رخداد در حضور آنان اتّفاق افتاده باشد و به سبب فراوانی انگیزه های نقل آن، عدم نقلش محال باشد.( همان، ص 113-114)
غزّالی سپس به شروط راوی می پردازد و در این باره چنین می نویسد:
بدان که هر خبر واحدی مقبول نیست و بفهم که مقصود ما از قبول، تصدیق و از ردّ، تکذیب نیست؛ بلکه پذیرفتن سخن راوی عادل بر ما واجب است؛ هرچند ممکن است که گاه، او دروغ بگوید یا اشتباه کند. همچنین، پذیرفتن سخن فاسق، روا نیست؛ هرچند ممکن است گاه، او راست بگوید. بنابراین، مقصود ما از مقبول، آن است که عمل بدان واجب است و منظور ما از مردود، آن است که ما در عمل بدان، تکلیفی نداریم. پس حدیث مقبول، روایت مکلّف عادل مسلم ضابط است؛ چه در نقل آن خبر منفرد باشد و چه اینکه غیر او نیز در نقل آن خبر، با او همراهی کرده باشند.( همان، ص 123)
بنابر آنچه ذکر شد، شروط خبر واحدی که می توان بدان ترتیب اثر داد و به آن عمل کرد( حدیث معتبر) چنین است:
1. با بدیهی عقل و تعقّل صحیح، مخالف نباشد.
2. با نصّ قاطع قرآن، مخالف نباشد.
3. با سنّت متواتر، مخالف نباشد.
4. با اجماع امّت، مخالف نباشد.
5. این گونه نباشد که جمع کثیری که عادتاً تبانی آنها بر کذب محال است، به
کذب بودنش تصریح کرده باشند.
6. این گونه نباشد که جمع کثیری از نقل و روایت آن خودداری کرده باشند؛ با آنکه آن رخداد در حضور آنان اتفاق افتاده باشد و به سبب فراوانی انگیزه های نقل آن، عدم نقلش محال باشد.
7. راوی آن عاقل و بالغ و مسلم و عادل و ضابط باشد.
عالمان اهل سنّت و احادیث احیاء العلوم غزّالی
1. ابن جوزی( م 597): در این باره می نویسد:
غزّالی نگارش کتاب احیاء را در قدس، شروع کرد و آن را در دمشق، به پایان برد. او این کتاب را بر روش صوفیّه بنیاد نهاده و قانون فقه را در آن، فرو نهاده است... غزّالی در کتاب احیاء، احادیث موضوعه و غیر صحیح بسیاری را آورده و این به سبب شناخت اندک او نسبت به دانش حدیث است. ای کاش او این احادیث را به کسانی که بدین فنّ آشنایند، عرضه می کرد! چرا که او غثّ و سمین را در منقولاتش به هم آمیخته است.( الغدیر، ج 11، ص 163، به نقل از: المنتظم، ج 9، ص 169)
2. ابوالمظفّر سبط ابن جوزی( م 654):
غزّالی احیاء را بر اساس روشهای صوفیان، نوشته و قانون فقه را در آن، فرو گذارده است؛ از همین رو، دانشمندان احادیث غیرصحیح این کتاب را انکار کرده اند.( کشف الظنون، ج 1، ص 24)
3. زین الدین عراقی( م 806):
زین الدین عراقی مخرّج احادیث احیاء العلوم غزّالی است. وی هر جا که غزّالی مطلبی را به عنوان حدیث نقل کرده، نخست مأخذ آن را یاد می کند و سپس به بررسی ضعف و قوّت اسناد آن حدیث می پردازد. وی در موارد پرشماری، بر آنچه غزّالی به عنوان حدیث یا خبر نقل کرده، با عبارت « لم اجد له اصلاً»( احیاء العلوم، ج 1، ص 70 و 129 و 138 و 176؛ ج 2، ص 239 و
240 و 358 و 359 و 362؛ ج 3، ص 424 و 439 و 442؛ ج 4، ص 150؛ ج 5، ص 196؛ ج 6، ص 35 و 38 و 141) یا « باطل لا اصل له»( احیاء العلوم ج 2، ص 362؛ ج 4، ص 42 و 44 و 78؛ ج 5، ص 24؛ ج 7، ص 123؛ ج 10، ص 43) خطّ بطلان کشیده است.(2)
برای نمونه، غزّالی می نویسد که استغراق پیامبر(ص) در محبت خدا چنان بود که گاه، بیم آن داشت که آتش این محبت به جسم او برسد و آن را منهدم کند. از همین رو، بعضی از اوقات رسول خدا(ص) با دست خود بر ران عایشه می زد و بدو می گفت: کلمینی یا عائشة تا عایشه با سخن خود ایشان را مشغول کند و از امر عظیمی که حضرتش در آن بود، به در آورد.( احیاء العلوم، ج 8، ص 184)زین الدین عراقی ذیل کلمینی یا عائشة می نویسد: لم اجد له اصلاً( همان)(3).
اینها همه در حالی است که غزّالی خود یکی از شروط اعتبار حدیث را آن می داند که آن حدیث بدان گونه نباشد که جمع کثیری از نقل و روایت آن خودداری کرده باشند؛ با آنکه آن رخداد در حضور آنان واقع شده باشد و به سبب فراوانی انگیزه های نقل آن، عدم نقلش محال باشد.( المستصفی/ 113-114)
زین الدین عراقی همچنین، بسیاری از احادیث احیاء العلوم را از حیث اسناد، ضعیف برمی شمارد و با عبارت « بسند ضعیف جداً» از اعتبار آنها می کاهد و نشان می دهد که راویان این احادیث برخلاف شرط غزّالی، عادل و ضابط نبوده اند.( احیاء العلوم، ج 1، ص 82 و 138؛ ج 2، ص 222 و 358 و 359 و 361؛ ج 4، ص 154؛ ج 11، ص 35 و 61؛ ج 13، ص 14 و 73؛ ج 15، ص 155) همچنین، در ارتباط با « عادل و ضابط» بودن
راویان احادیث احیاء العلوم، وجود ابوهریره در اسناد دهها حدیث این کتاب، جالب توجه است.( نک: احیاء العلوم، ج 1، ص 143؛ ج 2، ص 240؛ ج 2، ص 301؛ ج 2، ص 332؛ ج 2، ص 336؛ ج 2، ص 372؛ ج 3، ص 416؛ ج 3، ص 538؛ ج 3، ص 538؛ ج 4، ص 41؛ ج 5، ص 141؛ ج 6، ص 22؛ ج 6، ص 50؛ ج 6، ص 59؛ ج 8، ص 92؛ ج 8، ص 149؛ ج 8، ص 149؛ ج 8، ص 166؛ ج 8، ص 166؛ ج 9، ص 28؛ ج 9، ص 110؛ ج 9، ص 120؛ ج 10، ص 71؛ ج 10، ص 117؛ ج 10، ص 135؛ ج 12، ص 6؛ ج 12، ص 185؛ ج 13، ص 15،ج 13،ص 92؛ ج 15، ص 98؛ ج 15، ص 165؛ ج 15، ص 180؛ ج 17، ص 61)
4. جلال الدین سیوطی( م 991): وی در مرقاة الصعود الی سنن ابی داوود، ضمن نقد حدیثی می نویسد:
من بر این حدیث، هیچ اسنادی نیافتم و هیچ کس را ندیدم که آن را یاد کرده باشد؛ جز غزّالی در احیاء. و پوشیده نیست که در احیاء احادیثی هست که هیچ اصلی ندارد.( علم الحدیث، ص 97)
داوریهای عالمان حدیث شناس اهل سنّت درباره ی احیاء، به دلالت التزامی، نشان می دهد که غزّالی در نقل حدیث، ضوابط لازم را رعایت نکرده است.
پینوشتها:
*دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث.
1. برخی از عناوین مطالب کتاب احیاء چنین است:
کتاب العلم، کتاب قواعد العقائد، کتاب أسرار الطهارة، کتاب أسرار الصلاة، کتاب أسرار الزکاة، کتاب أسرار الصیام، کتاب أسرار الحجّ، کتاب آداب النکاح، کتاب أحکام الکسب، کتاب الحلال و الحرام...، کتاب الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر...، کتاب التوبة، کتاب الصبر و الشکر، کتاب الخوف و الرجاء، کتاب الفقر و الزهد، کتاب التوحید و التوکل، کتاب المحبّة و الشوق و الأنس و الرضا، کتاب النیّة و الصدق و الإخلاص، کتاب المراقبة و المحاسبة، کتاب التفکّر، کتاب ذکر الموت.( احیاء العلوم، ج 1، ص 3-4)
2. یادآوری می شود که این داوری گاه از جانب زین الدین عراقی و گاه به نقل از دیگر دانشمندان اهل سنّت، نظیر ابن جوزی و عقیلی و... است.
3. جلال الدین بلخی نیز ظاهراً به پیروی از غزّالی، چنین سخنی را به پیامبر اکرم(ص) نسبت داده است. آن که عالم مست گفتش آمدی/ کلّمینی یا حمیرا می زدی.( مثنوی، دفتر اوّل، ش 2428) مصطفی آمد که سازد همدمی/ کلّمینی یا حمیرا کلّمی.( همان، دفتر اوّل، ش 1972)
منبع:نشریه سفینه، شماره 25.
ادامه دارد...