ماهان شبکه ایرانیان

فرق «قرائت، تلاوت و ترتیل»

برای انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتیل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»

برای انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتیل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ». «اتْلُ ما أُوحِی إِلَیک مِنْ کتابِ».[ برای انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتیل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»«اتْلُ ما أُوحِی إِلَیک مِنْ کتابِ«وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً».«أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ».«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا...».[ عنوان «تدبر» مورد بررسی واقع گشت، حال عناوین دیگر را بررسی می‎کنیم.

1.قرائت:

از ریشه «قَرَءَ» به معنی «جمع کردن و به هم پیوستن» می‎باشد و مقصود از آن در سخن، «جمع و پیوستنِ حروف و کلمات» می‎باشد که با به هم پیوستنِ حروف، کلماتِ با معنی و با پیوستنِ کلمات و حروف با هم، جملاتِ مفید ساخته می‎شود. به همین جهت، «هر جمع و پیوندی»، «قرائت» نمی‎باشد و هم چنین تلفظِ حرفی واحد را قرائت نمی‎گویند.

«مفردات» در معنی «قرائت» می‎گوید: «ضَمُّ الْحُرُوفِ و الْکلِماتِ بَعْضَها إِلی بَعْضٍ فی التَّرتیلِ».

از این معنی دقیق بر می‎آید که «قرائت» در جریان ترتیل مطرح است و جزئی از آن به حساب می‎آید که عمدتاً به بخشی از «ترتیل در لفظ» نظر دارد و لزوماً «ترتیل در معنی» را مطرح نمی‎کند و از این جهت ساکت است.

تعبیر «قرآن» در اصل، وزن مصدری «قَرَءَ» می‎باشد که اسم علم برای کتاب خدا گشته است؛ گویا که این کتاب آسمانی، جامع و چکیده کتب آسمانی گذشته و جامع و چکیده همه علومِ الهی در امر ارشاد و هدایت بشر می‎باشد و یا اینکه قرائت کننده و توضیح دهنده «کتاب تکوین، آفاق و انفس»، می‎باشد، از این رو، خود به «کتاب تشریع» موسوم گشته است.

2. «تلاوت»:

از ریشه «تَلی یتْلُو» به معنی «در پی آمدن، دنبال کردن» است به نحوی که مابینِ تابع و متبوع، چیزی جز تبعیت نباشد، حال اگر «متابعت»، «امری مادی و یا پیروی در حکم» باشد، مصدرش، «تُلُوّ وِ تِلْو» خواهد بود و اگر «متابعت» به واسطه «قرائت یا تدبر در معنی» باشد مصدرش «تِلاوَةْ» می‎باشد.

مثالِ پیروی مادی و پیروی در حکم:«وَ الْقَمَرِ إذا تَلیها».[قسم به ماه آنگاه که در پی خورشید رود و در حکمِ نورانیت، از آن تبعیت نماید).مثالِ پیروی در حکم فقط:«وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ...».[(وشاهدی از خاندان پیامبر او را الگو می‎گیرد و از او متابعت می‎نماید).مثالِ پیروی در قرائت و تدبرِ معنی:«...مِنْ أَهْلِ الْکتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیلِ وَ هُمْ یسْجُدُونَ».[بعضی از اهلِ کتاب، امتی بپا خاسته‎اند که آیاتِ خدا را در اوقات شب در حالی که به سجده رفته‎اند با قرائت و تدبر در معنی، دنبال می‎کنند).مثالِ پیروی در قرائت و تدبر و عمل:«الَّذِینَ آتَیناهُمُ الْکتابَ یتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِک یؤْمِنُونَ بِهِ...».[کسانی که به آنان کتاب دادیم آن را به حق تلاوت می‎نمایند، چرا که آنان به آن ایمان دارند). در این مورد، حدیث دیگری از پیامبر «حق تلاوت» را «پیروی راستین در عمل» معرفی می‎نماید: «فی قَوْلِهِ تَعالی: «... یتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ...»: یتَّبِعُونَهُ حَقَّ اتّباعِهِ».[ می‎بینیم این آیه شریفه، نظر به تلاوتِ جامع در پیروی لفظی، معنوی و عملی دارد.

پس «تلاوت قرآن»، «متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل» می‎باشد؛ بنابراین، «هر تلاوتی»، «قرائت» می‎باشد امّا «هر قرائتی» لزوماً «تلاوت» محسوب نمی‎شود؛ و اساساً «تلاوت» در مواردی بکار می‎رود که مطالب قرائت شده، وجوبِ پیروی را در پی آورد، از این رو گفته نمی‎شود: «تَلَوْتُ رِقْعَتَک»: «نامه‎ات را تلاوت کردم»، بلکه صحیح آن، «قَرَأْتُ رِقْعَتَک» می‎باشد؛ این معنی را بوضوح در آیات می‎بینیم:

«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ».[ آیا مردم را به نیکی فرمان می‎دهید و خود را فراموش می‎کنید حال آنکه شما کتاب را تلاوت می‎کنید! پس چرا تعقل نمی‎کنید ـ و هوای نفستان را مهار نمی‎زنیدـ).

در آیه شریفه با توبیخ، سؤال می‎کند، که: «تلاوتِ کتاب»، چرا «موجبِ عمل» نگشته است و چرا هوای نفس را مهار ننموده است؟ در قرآنِ کریم، آنجا که از «قرائت»، «تأنی و دقت» نیز مقصود باشد فعلِ قرائت با قید اضافی آورده می‎شود: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُکثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً».[ و قرآنی عظیم را ـ نازل کردیم ـ که جدا جدایش نمودیم ـ قطعه قطعه نازل کردیم ـ به این مقصود که آن را برمردم با تأنی و درنگ بخوانی و به این دلیل که به نحو خاصی آن را نازل کردیم.

3. «ترتیل»:

از ریشه «رَتَل» به معنی «جمع شدن و هماهنگی و نظام یافتن چیزی بر طریقی مستقیم» می‎باشد؛ از این رو به شخصی که دندانهایش از هماهنگی و ترکیب و نظام سالمی برخوردار باشد می‎گویند: «رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ».

این معنی باب مجرد را اگر به باب تفعیل بریم معنی «ترتیل» بدست خواهد آمد:[

«جمع کردن و هماهنگی و نظام بخشی چیزی بر طریق مستقیم»، «طریقِ مستقیم» نسبت به هر چیزی، معنایی متناسب با آن را خواهد داشت.

همان گونه که دندانها با نظمی خاص و براساسِ بنیادی محکم و صحیح، به منظورِ خرد کردن و هضم مناسبِ غذا چیده شده است و ترتیبِ دندانها با توجه به این هدفِ خاص، شکل گرفته است، آیاتِ قرآن نیز از نظم و چینش خاصی برخوردار می‎باشد که با هدفِ درمانِ فکر و روح بشر و هدایت و ارشاد آنها به قله‎های کمال انسانیت، هماهنگ گردیده است، از این رو، «ترتیل قرآن»:

«نظم وچینشِ خاص آیات، هماهنگ با تأمین نیازهای فکری ـ روحی بشر، با اهداف درمان فکر و روح و ثبات بخشی به قلب مؤمنین و هدایت و ارشاد آنها به قله‎های کمالِ بشری»، خواهد بود.این معنی از «ترتیل» به خداوند منسوب می‎باشد:«کذلِک لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَک وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلاً».[بدین سان قرآن را یکباره فرو نفرستادیم به این دلیل که از این راه، دلِ پرالتهابِ تو را ثبات بخشیم و ـ دلیل دیگر اینکه ـ آن را ما به نحوِ خاصی، چیده و نظام بخشیده‎ایم.

از آنجا که قرآن با روحِ بشر، سروکار دارد، این «چینش و انتظام» هم در بخش «الفاظ قرآن» و هم در حوزه «محتوا و معانی آیات» مطرح است که هم زیبایی ظاهر و هم عمق باطن را گویاست.

و در واقع، بخش الفاظ، انتظامش، مقدمه‎ای است برای ورود به حوزه معانی قرآن تا که با توجه به چینش و نظامِ خاصِ معانی آیات، به ژرف اندیشی و بررسی نتایج و آثارِ پیامِ قرآن بپردازیم.

با این توضیحات، معنایی که «راغب» در «مفرداتِ خویش» برای ترتیل آورده است نه با معنی بابِ مجردِ آن هماهنگ است و نه با کاربردِ واژه در قرآن، سازگاری دارد:«الرَّتَلُ: إتِّساقُ الشَیءِ وَ انتِظامُهُ عَلَی استِقامَةٍ، یقالُ رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ».«التَّرْتیلُ: إرْسالَ الکلِمَةِ مِنَ الْفَمِ بِسُهُولَةٍ وَ اسْتِقامَةٍ، قالَ تَعالی «وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتیلاً، وَ رَتَّلناهُ تَرتیلاً».ترتیل: فرستادن و خارج نمودن کلمه از دهان با سهولت و به شیوه صحیح می‎باشد. چرا که خدای تعالی می‎فرماید: وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ...».معنی «مفردات» به بخشی از معنی ترتیل آن هم جزء مقدمی آن نظر دارد، حال آنکه عمده، بخشِ معنی قرآن می‎باشد که به غفلت سپرده شده است.

این غفلتِ شگفت آور در اکثر تفاسیر و کتب لغت به چشم می‎خورد با وجود اینکه آیات و احادیثِ در مورد «ترتیل» به وضوح، این گونه تلقی از «ترتیل» را مردود می‎شمارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان