مقدمه
در اقتصاد قانون ساده ای وجود دارد که مصرف هر کس باید متناسب با درآمد او باشد. هر چه درآمد بالا برود، مصرف بالا می رود. قانون دیگری هم هست که مکمل قانون اول است که می گوید درآمدی هم که به دست می آید باید دائمی باشد و اگر درآمد مقطعی و زودگذر باشد نمی توان مصرف را بالا برد، چون این درآمد قطع می شود و انسان به مصرف بالاتر عادت می کند. وقتی شخصی به آنچه دارد قانع نیست، در اعتماد به نفس دچار مشکل می شود و فکر می کند که اگر امکانات بیشتری داشته باشد در جامعه موفق تر است و به اهداف خود می رسد، لذا با چشم و همچشمی درصدد از بین بردن نداشته ها و جایگزینی آن با داشته هاست. می توان چشم و همچشمی مثبت را هم تصور کرد و نگاه فرد فقط به حوزه اقتصاد محدود نشود. برای رسیدن به نقطه ای که دیگران از علم بیشتر و خلاقیت بهتر برخوردارند، باید به دیگران غبطه خورد و چشم و همچشمی را در این مسیر هدایت کرد. به قول قرآن در کارهای خیر باید با دیگران مسابقه گذاشت.
بعضی آدم ها مصرف خود را از بالا می برند بدون آنکه درآمد اضافه ای کسب کنند. وقتی می بینند که دیگران از کالاها و خدمات خاصی استفاده می کنند، آنها نیز در رقابت با دیگران مصرف خود را بالا می برند، این کار را چشم و همچشمی می گویند. این نوشتار به علل، آثار و راه های درمان این پدیده رایج اجتماعی می پردازد.
الف) علل چشم و همچشمی
1ـ مسابقه با دیگران
بعضی ها دوست دارند همواره خود را با دیگران مقایسه و در یک مسابقه نابرابر شرکت کنند، غافل از اینکه آدم ها از لحاظ درآمد، شخصیت، اعتبار اجتماعی، شهرت و... با یکدیگر تفاوت دارند.
2ـ کمبود اعتماد به نفس
وقتی شخصی به آنچه دارد قانع نیست، در اعتماد به نفس دچار مشکل می شود و فکر می کند که اگر امکانات بیشتری داشته باشد در جامعه موفق تر است و به اهداف خود می رسد، لذا با چشم و همچشمی درصدد از بین بردن نداشته ها و جایگزینی آن با داشته هاست، غافل از اینکه اگر عطش این شخص در مصرف فروکش کند، دیگرانی در جامعه هستند که در مصرف سیری ناپذیرند و لذا با چشم وهمچشمی همواره دنبال آنان است نه به هدف خود می رسد و نه به اهداف دیگران، چون به تعداد افراد و سلیقه ها، اهداف وجود دارند.
3ـ تربیت خانوادگی
کسانی که در خانواده هایی زندگی کرده اند که آرزوهای آنها سرکوب شده، امروز به فکر جبران گذشته ها هستند، لذا باید هر آنچه را که به چشم آنها خوب جلوه می کند، تهیه و آرزوهایشان را برآورده کنند.
4ـ بی توجهی به داشته ها
کسانی که چشم شان به رفتار مصرفی دیگران است، فقط یک روی سکه و توانایی های دیگران را می بینند. اما باید نگاهی به داشته های خود هم داشته باشند. مصرف دیگران ناشی از درآمد آنان است و بدون آن درآمد نمی توان آن گونه زندگی کرد. چه بسا ممکن است توانایی کسب درآمد کسی کمتر از دیگران باشد، اما از طریق ارث یا راه های مشروع به نقطه ای رسیده که می تواند سبک زندگی مناسب خودش را داشته باشد که برای دیگری امکان ندارد.
5ـ ازدواج های نامناسب
در ازدواج باید تناسب اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی در مرد و زن وجود داشته باشد. گاهی شخصی همسری را انتخاب می کند که در شأن او نیست و برای گذران زندگی مجبور می شود از الگوی دیگران پیروی کند. لذا دقت در انتخاب همسر و شرایط اقتصادی زوجین بسیار مهم است. البته این قاعده استثنا هم دارد. زنانی بوده اند که زندگی بسیار مرفهی داشته اند، ولی بعد از ازدواج، این ویژگی مانع ادامه زندگی مشترک آنها نشده است. در رأس همه این زنان، حضرت خدیجه«س» بوده است.
6ـ تأثیرپذیری از رسانه ها
بعضی ها اصرار دارند ماهواره را عامل چشم و همچشمی بدانند، ولی ماهواره جزیی از یک سلسله عوامل است و به طورکلی رسانه های داخلی و صدا و سیما هم در ترویج مصرف گرائی بی تأثیر نیستند. محتوای بعضی فیلم ها و سریال های داخلی با شکل ارائه آنها تناسبی ندارد و صمیمیت و الگوی بومی ایرانی ـ اسلامی در آنها رعایت نمی شود.
ب) آثار چشم و همچشمی
1ـ اختلال در مدیریت هزینه
وقتی زندگی روال عادی خود را دارد هر کسی می داند چقدر درآمد دارد و هزینه های او چه میزان است و بر این اساس برنامه ریزی و در واقع با نگاه به درون خانواده، هزینه را مدیریت می کند. اما کسی که چشمش به زندگی دیگران است، نمی داند هدفش چیست و حد مصرف او کجاست، چون مصرف دیگران قابل پیش بینی نیست و هر کسی الگوی مصرفی خود را می داند و از دیگران باخبر نیست.
ممکن است امروز همسایه ما اتومبیلی داشته باشد و چند ماه دیگر مدل دیگری را. اگر نگاه ما به مصرف او باشد، هدف گم و نوعی سرگردانی برای فرد ایجاد می شود. چنین فردی نه در مورد درآمد برنامه دارد و نه در باره هزینه و از همین جا آشفتگی در دریافت و پرداخت به وجود می آید؛ بسان کشوری که موازنه دخل و خرج ندارد، نظام این خانواده هم فرو می پاشد تا جایی که گفته می شود 30 درصد طلاق در کشور از آثار چشم و همچشمی است.
2ـ در دام قرض افتادن
کسی که چشمش به دیگران است و توانایی هزینه کردن ندارد، به ناچار در دام قرض گرفتن می افتد. تجربه نشان داده است مسیر کسانی که در راه وام گرفتن می افتند، نقطه پایان ندارد و همواره دلمشغول گرفتن وام و پرداخت آن هستند. در متون دینی سفارش شده تا جایی که ممکن است انسان خود را در معرض تقاضا از دیگران قرار ندهد. امام علی«ع» فرمودند: «إِیَّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَإِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهَارِ وَ مُهَمَّةٌ بِاللَّیْلِ وَ قَضَاءٌ فِی الدُّنْیَا وَ قَضَاءٌ فِی الْآخِرَة: از زیر بار قرض رفتن بپرهیزید که خوارکننده انسان در روز است و موجب اندوه و رنج بردن او در شب. یک بار گرفتار پرداختنش در این دنیا و یک بار گرفتاری دیر پرداختن و یا نپرداختن آن در آخرت را باعث می شود.»[1]
3ـ اضطراب
اضطراب و بی قراری و افسردگی از بیماری های شایع کشورهای در حال توسعه و پیشرفته است که به تدریج جای آرامش و معنویت و سادگی دوران های گذشته را گرفته است. این بیماری معلول بسیاری از عوامل است. به جرئت می توان گفت از عوامل مؤثر این کاهش معنویت و افزایش اضطراب، توهم مسابقه با دیگران است.
بسیاری از افراد با نگاه به دیگران و زندگی آنها، نوعی تشویش خاطر برای خود ایجاد کرده اند. آنان همیشه فکر می کنند در این مسابقه عقب افتاده اند و لذا به هر وسیله ممکن سرعت می گیرند تا در این رقابت بازنده نباشند. اتومبیل، منزل مسکونی، ویلای شخصی، لباس های فاخر و گرانقیمت، دکوراسیون و مبلمان منزل را موجب تقویت برای رسیدن به خط پایان می دانند و همواره در تشویش و اضطراب هستند که دیگران بر آنها سبقت نگیرند، یا اگر سبقت گرفته اند خود را به آنان برسانند، در حالی که قناعت و ماندن در حد کفاف، آرامش بیشتری را برای انسان به ارمغان می آورد.
4ـ حرام خواری
بیمارانی که مبتلا به چشم و همچشمی هستند وقتی درآمد کافی ندارند ممکن است برای رسیدن به اهداف خود به حرام خواری مبتلا شوند. کاسبی که درآمد محدودی دارد، کارمندی که حقوق ثابت دارد و کارگری که دستمزد معینی دارد، امکان دارد اضافه هزینه اش را با درآمد حرام جبران کند، در صورتی که در روایات ما آثار و پیامدهای بسیار بدی برای حرام خواری آمده است. تاریکی دل، عدم استجابت دعا، عدم قبولی نماز و درد و رنج جسمی از جمله این آثار است.
ج) درمان چشم و همچشمی
1ـ تغییر باورها
زندگی دیگران به جای آنکه بستر نامناسب هزینه را فراهم آورد، می تواند الگویی برای تلاش بیشتر باشد. انسان می تواند به بالادست خود نگاه و راه های افزایش درآمد مشروع را پیدا و با کار و تلاش بیشتر، خود را برای زندگی بهتر و رفاه بیشتر آماده کند. این کار هم رفاه فردی را به ارمغان می آورد، هم رفاه اجتماعی را. اگر همه فکر کنند توانایی های بالقوه زیادی دارند و می توانند آنها را به فعلیت درآورند، در این صورت تولید ملی افزایش می یابد، درآمد ملی بالا می رود و سرانه درآمد همه افراد بیشتر می شود.
2ـ تقلید در کارهای خوب
می توان چشم و همچشمی مثبت را هم تصور کرد و نگاه فرد فقط به حوزه اقتصاد محدود نشود. برای رسیدن به نقطه ای که دیگران از علم بیشتر و خلاقیت بهتر برخوردارند، باید به دیگران غبطه خورد و چشم و همچشمی را در این مسیر هدایت کرد. به قول قرآن در کارهای خیر باید با دیگران مسابقه گذاشت.
3ـ تربیت خانوادگی از کودکی
خانواده ها از دوران کودکی فرزندانشان دو کار مهم می توانند انجام دهند.
اول تا آنجا که امکان دارد خواسته های فرزندان را تأمین کنند. صبر کودک با صبر بزرگسال فرق دارد. یک دقیقه برای بزرگسال شاید در نظر کودک چند ساعت جلوه کند. لذا با توجه به آموزه های دینی و بهره گیری از کارشناسان مذهبی باید آرزوهای کودکان را برآورده کرد.
دوم از همان دوران کودکی، مدیریت هزینه و اولویت بندی در هزینه ها را به کودکان آموزش بدهند تا موازنه دخل و خرج در وجود آنها نهادینه شود. اگر این دو کار صورت گیرد، اولاً در بزرگسالی به فکر آن نخواهند بود که کمبودهای دوران کودکی را جبران کنند و ثانیاً مدیریت هزینه در سطوح بالاتر را هم یاد می گیرند.
4ـ نگاه به فرودستان
شکر و سپاس و قناعت از زیباترین آموزه های دینی ما مسلمانان است. باید بدانیم آنچه که داریم خدا داده است و باید قناعت کنیم و شاکر خداوند باشیم. بسیاری از افراد آنچه را که ما داریم ندارند، لذا مناسب است به جای نگاه به فرادستان که چشم و همچشمی را به دنبال دارد، نیم نگاهی هم به فرودستان داشته باشیم.
امام صادق«ع» فرمودند: «به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر. نگاه به ناتوان تر تو را قانع تر می سازد.»[2]
البته نگاه به فرودستان منافاتی با تلاش و کوشش برای رسیدن به زندگی بهتر ندارد. مراد امام این است که انسان در هر سطحی از زندگی هم که باشد باید به زیردستان نگاهی داشته و به آنچه که خود دارد قانع باشد.
امید است با کار و تلاش و تولید و قناعت به آنچه خدا داده است به حیات طیبه ای که قرآن وعده داده است نایل شویم.
پی نوشت ها
[1] علل الشرایع، ج 2، ص 527.
[2] کافی، ج 8، ص 244، ح 328.