سرویس سیاست مشرق - هدایتالله بهبودی نویسنده و محقق شناختهشده کشور بعد از کتاب "شرح اسم" که زندگینامه تحقیقی درباره رهبر انقلاب بود دست به نگارش زندگینامه امامخمیــنی (ره) بنــیانگذار جمـهوری اســلامی زدهاست. وی پنج سال گذشته را صرف نوشتن "الف لام خمینی" کرده و میگوید کتاب را طوری نوشته که شناخت کافی را نسبت به امام خمینی به مخاطب میدهد حتی آن مخاطبی که امام را درک نکرده باشد.
آنچه در ادامه میآید، گوشههایی منتخب از کتاب الف لام خمینی است.
********
هوشمندی امام خمینی در انتشار نخستین بیانیه سیاسی
[آقا روحالله] پس از انتشار کتاب شیعیگری در نخستین مجالی که برای نوشتن پیدا کردبه کسروی تاخت و او را فرد بی سر و پایی معرفی کرد که در مرکز تشیع به شیعه و امام صادق علیه السلام توهین میکند. این موقعیت چه زمانی فراهم شد؟
سید علی محمد وزیری یزدی، از علماء صفحات یزد، سخنوری زبردست بود. او به یاری دیگر روحانیون شهر توانست مدرسه علمیه یزد را پس از شهریور 1320 بازگشایی کند؛ و اینک فرصتی تازه دست داده بود تا پس از سالها سکوت برای تبلیغ به شهرهای گوناگون سفر نماید.
وی دفتری داشت که آن را مجمع الجواهر مینامید و در سفرها همراه خود میبرد. آقای وزیری به دیدار علماء میرفت و از آنان میخواست در دفترش نوشتههایی به یادگار بگذارند. او در پانزدهم اردی بهشت 1323 در قم به ملاقات حاج آقا روح الله خمینی رفت و همین تقاضا را از او کرد.
آقای خمینی وقتی متوجه شد که امکان دیده شدن نوشتهاش توسط علمای دیگر فراهم شده، از این رو مخاطب اصلی خود را روحنیت شیعه قرار داد و یادداشتی مفصل نسبت به دیگر یادگار نوشتهها، نگاشت. در این مجموعه، بزرگانی چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و برخی علمایی که آقای وزیری از آنها کسب اجازه در امور حسبیه کرده بود، مانند آیات الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمود شاهرودی، سید محمد تقی خوانساری، حاج آقا حسین بروجردی... دست خط داشتند.
آقای خمینی در دو بند اول یادداشت خود اشارهای بسیار کوتاه به مطالب تفصیلی خود در کتابهای عرفانیاش، با تاکید بر جنبههای اجتماعی کرد. او نوشته را با آیهای از قرآن کریم آغاز کرد که مردم دعوت به قیام شدهاند:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی: قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموالله مثنی و فرادا
خدای تعالی در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است. قیام برای خدا است که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده.
خلیل آسا در علم الیقین زن ندای لا احب الافلین زن
قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحو کشاند. قیام برای خدا است که خاتم النبیین صلی الله علیه و آله را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین او ادنی رساند.
وی در بخش دوم یادداشت خود با اشاره به برخی از کاستیهای جامعه، همه آنها را نتیجه قیام برای منافع فردی و گروهی دانست و افزود:
خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند.
قیام برای نفع شخصی است که الان هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بی شرف کرده و نفس از هیچ کس در نمیآید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الان هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمیگوید. قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامهها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضاخان بی شرف تراوش کرده تعقیب میکنند و در میان توده پخش میکنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هر چه میخواهد بگوید و کسی نفس نکشد.
در بخش بعدی، روحانیان و همه حق جویان و وطن خواهان را مورد خطاب قرار داد و آنان را دعوت کرد تا سعادت دو جهان را در اقدام به اجرای آیه یادشده ببینند و نیز هشدار داد که اگر قیام اصلاحی خود را آغاز نکنند، بلید منتظر چیرگی هرزه گردان شهوت ران در جامعه باشند:
هان ای روحانیون اسلامی! ای علماء ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آئین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حق پرست! ای حق پرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان با ناموس! موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید «ان لله فی ایام دهرکم نفحاث الافتعرضوالها» امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از ست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فردا است که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آئین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند.
امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بی سر و پا را که تمام آئین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب روحی له الفداء آنهمه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فراگرفته؟ ای آقای محترم که این صفحات را جمع آوری نمودید و به نظر علماء بلاد و گویندگان رساندید، خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده، از همه امضا میگرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی میشد، همه یک دل و یک جهت از تمام کشور قیام میکردند. خوب است دینداری را دست کم از بهائیان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود، برای او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره سران بیدین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمه بیدینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه زدهها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سختتر شود: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله»
سید روح الله خمینی