به گزارش ایسنا، دکتر ابوالقاسم عیسیمراد متخصص روانشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. این استاد دانشگاه در تحقیقی به «تحلیل روانشناختی شخصیت شهید ابوترابی» پرداخته است.در این تحلیل که در اختیار ایسنا قرار گرفته،آمده است:
عیسی مردای که خود از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس به شمار میآید در تحلیل خود آورده است: تحلیل شخصیتی بزرگ چون ابوترابی ظرافتهایی را میطلبد تا بتوان به برخی از زوایای وجودی او پی برد. نگاه به گذشتهی او، بررسی ابعاد شخصیتی ابوترابی، توجه به اعمال، رفتار، اهداف، افقها و چشماندازها، دغدغهها و ابعاد معنوی، الهی و عرفانی وی، تعامل اجتماعی، بهداشت روانی و آثاری که او بر دیگران گذاشته، نگرشهای مثبتگرایانه، زندگی فردی و اجتماعی او و سایر زوایای شخصیت ابوترابی مباحثی است که میتوان گذرا به آنها پرداخت. پرداختن به شخصیتی که خود ذوابعاد است و ابعاد شخصیتی او منجر به استحکام و قوی بودنش میگردد، بسیار زیبا است. در این مختصر به برخی از ابعاد او پرداخته میشود.
در یک نگاه عمیق به سرگذشت زندگی ابرمردی تاریخی همچون ابوترابی درمییابیم که او در چه بسترهای معنوی چشم به جهان گشوده است. خانوادهی او چگونه انسانهایی بودهاند. پدر و مادر او در زندگیاش چه نقشهایی داشتهاند. پدری عرفانی و فیلسوفی در شکلگیری شخصیت معنوی او نقش کلیدی را داشته است و در پرورش ابوترابی اهتمامی جدی را معمول داشته است.
مادر شهید که از شیرهی جانش او را پرورش داده الگوهای الهی و معنوی را در نظرش جلوهگر مینماید. ابوترابی که از طرف پدر و مادر و خاندانشان مملو از معارف دینی و عمل بر سنت و سیرهی معصومین(ع) است، وجودش سرشار از عشق به اهل بیت میشود. جد مادری ابوترابی (آیتالله العظمی علوی قزوینی) که صاحب کرامات زیادی بوده نقش تعیین کنندهای در رشد معنوی وی داشته است.
ابوترابی از ابتدای کودکی تا آخرین لحظات عمرش در ارتقای روح معنوی خویش با جدیت تلاش میکرد و این الگو او را شاخص نموده بود. ویژگیهای شخصیتی او با توجه به عوامل تکامل دهندهی شخصیت که عبارتند از: 1. وراثت 2. محیط طبیعی و جغرافیایی3. محیط اجتماعی 4. عوامل فرهنگی و تاریخی که در او اثرگذار بوده است.
عوامل ذکر شده و تلاش و جدیت آدمی برای وصول به مراحل عالی دینداری و بهداشت روانی خود میتواند انگیزه، اهداف، نگرش و غایتنگری را جلوهگر نماید. ابوترابی با توجه به شرایط و ویژگیهای خاص خانوادگی، محیطهایی که در آن زندگی کرده و تربیت الهی و قرآنی او همه و همه در شکلدهی شخصیت ابوترابی نقش داشته است. او در نوجوانی که هویتیابی فرد شکل میگیرد توانست بین خود، جامعه و طبیعت که از مظاهر بهداشت روانی است سازگاری ایجاد نماید. با توجه به نگرش و دیدگاه انسانگرایی، ابوترابی معیارهای انسانی رابا گرایش به سالم بودن مورد توجه قرار میداد.
بنا به دیدگاه روانشناسی شناختی کِلی انسان اهل تفکر، اندیشه و تعقل است. در تئوری شخصیت کِلی انسان آیندهنگر است و این در حالی است که برخی دانشمندان مانند فروید انسان را اسیر گذشته میدانند. ولی آنچه مسلم است انسان از گذشته عبرت میگیرد. در حال زندگی میکند و برای آینده برنامهریزی مینماید. با این مقدمه به برخی الگوی شخصیتی از جوانب فردی، اجتماعی، معنوی، سیاسی، اخلاقی و ... مورد عنایت قرار گرفت، عبارتند از:
1. پاکباش و خدمتگزار؛ یکی از شعارهای اصلی سید آزادگان مرحوم ابوترابی این شعار بود. او از عمق وجودش اعتقاد داشت باید به مردم خدمت کنیم. کراراً میفرمودند: باید افتخار کنیم که مردم ما را لایق دیدند تا به کارهایشان رسیدگی کنیم و برای خدمت به مردم باید با تمام وجودمان عمل کنیم که این همان اوج بهداشت روان است. عبادت جز خدمت به خلق نیست و این همان شکلگیری شخصیت قوی و معنوی شهید است که ذکر کردیم. او معتقد بود پاکی و سلامت نفس میتواند انسان را به حق نزدیک نماید و خطاب روز قیامت به نفس زکیه و پاک به نفس مطمئنه اشاره شده است. یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی ... ابوترابی، مردمدار به معنای واقعی خود بود.
اصول بهداشت روانی در شخصیت شهید با این اشعار همخوانی کامل دارد. سازگاری فرد با خود، دیگران و جامعه، طبیعت، انعطاف منطقی، تعامل، همدلی و ... در رفتار او نشان داده میشد. ابوترابی در کمپهای اسرای ایرانی در عراق حتی به عراقیها هم خدمت میکند تا جایی که افسران عراقی هم وقتی مشکلی برایشان پیش میآید پیش ابوترابی میآمدند تا مشکل آنها حل شود.
2. جهاد؛ یکی دیگر از ویژگیها و خصوصیات سید آزادگان این بود که از نوجوانی تا آخرین لحظات عمرش دست از جهاد برنداشتند. صفاتی چون شجاعت و نترس بودن، مقاومت و استحکام، تحمل شداید و سختیها و بسیاری از صفات دیگر در جهاد جای دارد و ابوترابی قبل از اینکه به جهاد بیرونی بپردازد به جهاد با نفس پرداخت. ابوترابی قبل از انقلاب اسلامی فردی مبارز و شجاع بود، در لبنان با اسرائیلیها میجنگد، در آغاز دفاع مقدس با چمران به نبرد قهرمانانه میپردازد و در اسارت چون شیر میغرید و مقاومت میکرد و دشمن علیرغم همه فشارهایی که میآورد، سر تسلیم فرود میآورد.
3. رفتار و تعامل اجتماعی؛ ابوترابی در رفتار خود با خود، با دیگران (حتی با دشمنان) و رابطه رفتارش در محضر الهی نوع خاصی بوده است. به طور مثال انواع رفتار در زمان اسارت مانند: رفتار عراقیها با ایرانیها، ایرانیها با ایرانیها و ایرانیها با عراقیها (در کتاب روانشناسی اسارت، اثر نویسندهی مقاله به تفصیل آمده است) مورد عنایت قرار گرفته است. شهید در رفتار تعاملی خود با اسیران آنقدر شدید بود که نبود او در سالهای اسارت کاملاً لمس میشد. او آنچنان با اسیران و حتی عراقیها رفتار تعاملی خوبی داشت که افسران، درجهدارها و سربازان عراقی گویی که با برادرشان که دلسوزشان است سخن میگویند.
ابوترابی سرتاسر گوش بود و به درددلهای اسیران و مردم توجه میکرد و این چیزی نبود که فقط در اسارت بلکه قبل از اسارت و پس از آزادی، در مجلس شورای اسلامی و زمانی که در سفرهای خود به صورت پیاده به سمت مشهد الرضا با پای پیاده حرکت میکرد، مشهود بود. هر کس با او سخن میگفت گویی با تنها دوست صمیمیاش رفتار میکند؛ چرا که با تمام وجودش برای رضای خدا عمل میکرد. آقای ابوترابی همان کسی بود که همه به او پناه میبردند. وقتی افراد به ایشان مراجعه میکردند با نرمی و ملایمت و دلنشینی برخورد و رفتار میکردند. (آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب).
4. بهداشت روانی؛ ابوترابی براساس اصول بهداشت روانی که در قرآن، احادیث و روایات و سنت و سیرهی معصومین(ع) آمده است به سلامت نفس رسید. اصولی مانند اصل توحید، مسئولیتپذیری و مسئول بودن انسان، لزوم سالم بودن، ایمان، عدل، روابط اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، امامت، آگاهی، نظارت الهی، آزادی و ... همه تأکید مؤکدات اسلام است که ابوترابی با دینداری واقعی بهداشت روانی خود را تضمین کرد و دارای آرامش درونی قوی بود که در چهرهی ایشان نمایان میشد. ابوترابی آنقدر آرام و مطمئن بود که گویی از عمق اقیانوس برآمده است. آنچنان ساکت همچون آسمان در شبهای پرستاره در دل شب زندهداران غوغا میکرد در عین حال رزمندهای قهرمان(شهید چمران، در توصیف شهید ابوترابی).
5. عبادات، تضرع، دعا و مناجات؛ امروزه در دنیا انسانها جای معنویت را خالی میبینند و نقش معنا و معنویت و دین در زندگی بشر نقش اساسی دارد. همایش نقش دین در بهداشت روان که نقش عبادت، دعا، مناجات و عبادات بیشترین بهداشت روانی را در فرد ایجاد مینماید و باعث میشود میزان آسیبپذیری فرد کاهش یابد و مقبولیت اجتماعی و مورد اعتماد و وثوق بودن فرد مورد توجه ویژه قرار گیرد. ابوترابی تضرعها و مناجات عمیق عرفانی او چه قبل از اسارت، چه در اسارت و چه پس از آزادی مصادیق بسیار زیادی داشت. گریههای طولانی او همه را به یاد خدا میانداخت. ذکر میشود وقتی ابوترابی سر به سجده میگذارد و گریه میکند آنقدر اشک میریزد که زمین را خیس میکند و این عین سلامت روان اوست. ابوترابی مصداق واقعی کلام حضرت علی(ع) بود که فرمود: «المؤمن حزنه فی قلبه و بشرهُ فی وجهه.» انسان مؤمن غمش در دلش و خوشرویی و شادابی را در اجتماع عملی میکرد.
انسانهای بزرگ مانند اقیانوس هستند که با بزرگترین حوادث آرامش دارند. مثلاً ابوترابی با همهی تهدیداتی که در اسارت به او میشد تا جایی که میخ بر سرش میکوبند و بارها شکنجههای دردناک بعثیها را تحمل میکند ولی خم به ابرو نمیآورد چون روح بلند او حوادث را کوچک میکرد. اما روحهای کوچک با کوچکترین حوادث مانند برکهای که سنگی در آن پرتاب شود تا مدتها موج میگیرند و آرامش ندارند. ابوترابی از امام(ره) یاد گرفته بود تا با ارواح معصوم قرابت داشته باشد و کمالی یابد.
6. تواضع و فروتنی؛ مردان بزرگ چون عظمت یابند تواضع کنند. ابعاد تواضع متفاوت است. فخرفروشی گاهی به مقام و پست و مال و منال است، گاه به دین و دیانت و تقوی و ورع است، گاه به تحصیلات و مدارک علمی و تألیفات و نوشتن است و یا هر چیز دیگر که انسان را تهی میکند. ابوترابی با اینکه قبل از اسارت دارای تحصیلات علمی و حوزوی بوده و دارای موقعیتهای اجتماعی مناسب «نمایندهی حضرت امام(ره)»، و پس از آزادی بالاترین رأی را در مجلس شورای اسلامی میآورد و نماینده مقام معظم رهبری میشود اما اصالت دینی و زمینی بودنش را فراموش نمیکند و این است که ابوترابی را آسمانیاش میکند.
7. تحصیل علوم اسلامی و آشنایی به معارف دینی؛ ابوترابی دیپلم ریاضی میگیرد، در حوزه درس میخواند، دانشجوی دانشگاه الازهر مصر میشود و درس میخواند و درس میدهد. اما فرق درس خواندن ابوترابی با بسیاری از درسخواندهها این است که او از این حدیث معصوم الهام گرفته است. «اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه.» ابوترابی در اسارت هرچه میگوید چون کلام دل است بر دل مینشیند و همان میشود آموزشهای دینی. به قول شاعر:رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند/ بنگر تا چه حد است نشان آدمیت.
8. ایثار و جوانمردی؛ وقتی سخن از ایثار میشود ابوترابی دواطلب است. نقل میکنند وقتی ابوترابی قبل از انقلاب توسط ساواک دستگیر و زندانی میشود در زندان جوانمردانه در مقابل دشمن میایستد و با مؤدبانهترین برخوردها حتی به استقبال حوادث میرفت (نقل شده در یادواره ابوترابی در دانشگاه تهران). وقتی در اسارت جانبازی مورد شکنجهی وحشیانه عراقیها قرار میگرفت ابوترابی خود را سپربلای جانباز میکند تا شلاقها بر بدن جانباز اصابت نکند. در میدانهای مختلف او به استقبال میرود چرا که زندگی برای او معنا پیدا کرده و رنج بار اخروی یافته است. ابوترابی خریدار درد است، عاشقی یعنی خریدار بلا یعنی این که البلا للولا.
9. الگوی عرفانی عملی به جای عرفان نظری؛ ابوترابی قبل از آنکه به عرفان نظری بپردازد در عمل عارفانه به قصد قربت الیالله عمل میکرد. او هر چند از عرفان نظری بهره گرفته بود ولی در آن ماندگار نگشت چون سیر و سلوک واقعی در عرفان عملی است. او وقتی از کسوت طلبگی به رزم میپردازد و جهاد نفس را با جهاد در جبهه و اسارت و زندان توأم میکند و وقتی دردی را از دوش اسیری برمیدارد و یا غمی را از وجود مراجعه کنندهای میزداید معنایش این است که این همان عرفان عملی است.
عرفان که از بلندای افق «گفتن» نیست بلکه در زمین با فرشیان به حشر و نشر پرداختن و وجودش را بر عرش پیوند دادن است. عرفان ابوترابی از نوع مردمداری به معنای واقعی بود. نوع عرفان ابوترابی با رزم و جهاد و تحمل شکنجه و زندان رفتن بود. امام صادق(ع) در تعریف ایمان میفرماید : ایمان گواهی دادن به یکتایی خدا، اقرار به آنچه نزد خداست و تصدیق قلبی و عمل به ارکان است و در نهایت میفرماید: ایمان جز به عمل میسور نیست. دین باوری و دینداری واقعی در عمل انسان نشان داده میشود. سکوتهای معنیدار ابوترابی گاه از هزار سخن گفتن برتری داشت؛ چرا که او عاقلانه سخن خود را به وقت سخن میگفت و سکوت را به وقتش. این است که ابوترابی مثالزدنی میشود و عرفان از او به غبطه یاد میکنند.
10. ابوترابی و خانواده؛ انسانهای بزرگ با همه دغدغههای اجتماعی، سیاسی، مبارزاتی و ... به خانواده نیز توجه میکنند و در ارتباط با خانواده چنان محبوبیت و مقبولیتی دارند که فقدانش را احساس میکنند. در این وادی ابوترابی انسان موفقی بود چرا که هم در ازدواج با همسری که چون او میاندیشیده و از خانوادههای اهل عرفان و عمل بوده، زندگی مشترک را شروع میکند و علیرغم اوقاتی که ابوترابی در زندان شاه، مبارزات تشکیلاتی بر علیه رژیم شاه، مبارزات ضداسرائیلی در لبنان و مدت زمن حضور در دفاع مقدس و سالهای طولانی در اسارت و پس از آزادی کاروان رهپویان و نمایندگی مجلس و سایر مسئولیتهای اجتماعی، اما کانون خانوادهاش گرم و فرزندان او مثالزدنی و ارتباطات تعاملی آنها جالب توجه بوده است. زندگی سراسر اخلاقی و عرفانی ابوترابی با دغدغههای دینی از ابوترابی خیرات و برکاتی انجاد نموده که روح امید را در خانواده متجلی کرده است. ابوترابی پس از پایان جنگ و اسارت میگوید: «من پاداش اسارتم ـ اگر پاداشی هست ـ به همسرم که رنج و درد را تحمل کرد، تقدیم میکنم.»
11. ورزش و آمادگی جسمانی؛ ابوترابی علیرغم همهی درگیریهای کاری، اجتماعی و شغلی، ورزش میکرد. کسانی که او را در پیادهروی میدیدند میدانند او چگونه هم به امور مردم میپرداخت و هم به سرعت از کاروان رهپویان حرم تا حرم عقب نمیافتاد. کوهپیمایی او داستانی عجیب دارد که او چگونه خود را بر بالای قله میرساند. ورزشهای باستان را به خوبی انجام میداد و بینندگان را به تعجب وا میداشت. او به ورزش جسم و آمادگی رزمی و جسمانی میپرداخت تا در کنار آمادگی و تقویت روح و روان و اخلاق و عرفان بتواند سلامت بیشتر را حس نماید. او دیگران را هم به ورزش و تقویت جسم و روح و روان توصیه میکرد.
12. مدیریت دینی با نفوذ در قلوب؛ بهترین نوع مدیریت از دیدگاه اسلام حاکمیت بر قلوب است. مدیریتی که با علم و حلم همراه است. حضرت علی(ع) میفرماید: «الحلم عشیرة،» حلم و بردباری قبیله آدمی محسوب میشود.
ابوترابی با تأکید بر سنت و سیرهی معصومین(ع) با مدیریت دینی و الهی به مدیریت میپرداخت و چون با تمام وجودش با انسانها برخورد و رفتار انسانی داشت، خداوند مهرش را به دل انسانها میافکند و همه شیفتهی او میشدند. آثار روانی مثبت در چهرهی ابوترابی نمایان بود و چون خیرخواه مردم بود، بر دلها ره میگشود. ابوترابی چون با اخلاص، صداقت، سلامت نفس، عاشقانه و دیندارانه برای مردم کار میکرد و با فنون مدیریتی به معنای واقعی آن آشنا بود در مدیریتش موفق بود.
مگر نه این است که مدیریت پاسخگویی به انسانهایی که نیازمند اویند در اصلاح امور انسانها و جامعه براساس چارچوب الهی است. ابوترابی چنین بود آنچه را که برای خود میپسندید برای دیگران همان میپسندید و گاه بیشتر و بهتر. مصادیق اخلاق محوری رفتارهای ابوترابی در سلسله کتابهای خاطرات معنوی (گفتهها و ناگفتههای ابوترابی) منشور پاکی و خدمتگزاری و توصیفهای شعرا و نویسندگان در اوصاف شهید خود بیانگر شخصیت ابوترابی بزرگ است.
خلاصه اینکه ابوترابی دارای خصایص و ویژگی بسیار زیادی بوده که از منظر روانشناختی میتواند فوقالعاده اثرگذار باش. در این مختصر نتوانستیم به حق شأن و شخصیت ابوترابی پرداخته شود. کافی است سخنان و بیانات بزرگان دینی، اجتماعی و ... در مورد شخصیت ایشان خود درونمایی از افقهای وجودی این مرد بزرگ را عیان میکند، توجه کنیم. ابوترابی عارفی گمنام بود که بیآنکه شعار عرفانی دهد یک عارف شیدای به تمام معنا بود.
عطش انسانهای بسیار که بر ابوترابی میبالند و برایش مینویسند و سرایند، از او به عنوان الگوی مثالزدنی یاد میکنند و هزاران توصیف دیگر، بیانگر آن است که ابوترابی بسیار بزرگ بوده و شناساندن او بهعنوان یک الگوی عرفان عملی برای جوامع بشری بسیار مورد نیاز است. در این مختصر به همین اندازه از صفات و برجستگیهای دیگر شخصیت این انسان پرعظمت بسنده میکنیم و خطاب به او میگوییم:
«ای مقامت جنت المأوی دوست
ای جوارا... تو را خُلد برین
مادرت زهرا(س) تو را نزدش کشید
خوش تو را باشد خریدارت خداست
درد هجرانت عجب جانسوز گشت
در جوار رحمت اعلای دوست
واصِل نور کمال برترین
در جواب عشق تو روحت خرید
جایگاهت در جوار انبیاست
دوریات از بهر ما پرسوز هست.