احمد نجیبی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی روستای تاریخی ابیانه، در گفتوگو با ایسنا، "عرفه" را یکی از سنتهای قدیم مردمِ ابیانه دانست که در تحکیمِ آداب و رسوم مردم این روستا، نقش مهمی داشته و معمولا در روزهای پایانی سال انجام میشده و زمان آن 9 تا 10 روز طول میکشیده است.
به گفتهی او، اما این ائین تاریخی دیگر در این روستا برگزار نمیشود، چون مردم روستا به مرور به شهرهای مختلف مهاجرت کرده و معمولا در نوروزو زمان برگزاری این مراسم، همه مردم در روستا نیستند.
علیاکبر ارشدی یکی از اهالی ابیانه دربارهی چگونگی برگزاری این آئین در این روستای تاریخی گفت: از گذشتهها آئین «عرفه» از بیستم اسفند آغاز شده و تا آخرین روز سال ادامه داشت، در این آئین همهی اهالی وظیفه خود میدانستند که شبها به تدریج برای خواندن فاتحه و دلجویی به دیدار خانوادههایی که در طول سال فردی از آنها فوت شده، بروند و صاحب عزا در این چند شب بر اساس توان مالی خود با پالوده (فالوده مخلوط نشاسته گندم بومی و شیره انگور و برف که برف را از کوههای اطراف میآوردند) یا تاتاله (برگه زردآلو) یا شاهوش (مویز) یا چای و غیره از مهمانان پذیرایی میکرد.
او اظهار کرد: این مراسم که به «عرفه» مشهور بود و تا آخرین روز اسفند ادامه داشت، در روز پایانی سال که آن را نیز «عرفه» مینامیدند،؛ صاحبان عزا درِ خانه را آب و جارو کرده و منقلی از آتش دم در میگذاشتند. نزدیکان و بزرگان روستا که از قبل دعوت شده بودند از سپیده دم تا طلوع آفتاب برای خواندن فاتحه به دور منقل آتش جمع میشدند و با طلوع آفتاب برای خوردن صبحانه به داخل منزل دعوت میشدند، بعد از این پذیرایی تجمع اختصاصی مردم، به عمومی تبدیل شده و همهی اهالی روستا وظیفه داشتند در دستههای چندنفری برای خواندن فاتحه و ادب و احترام به در خانهی عزاداران بروند. این مراسم تا ظهر ادامه داشت.
همچنین علیاکبر آریان، پژوهشگر تاریخ ابیانه با اشاره به برخی از خصوصیاتِ خاص این آئین مانند حضور عموم مردم به مدت 10 شب، حضور خصوصی از سپیده دم تا طلوع آفتاب روز عرفه، حضور عمومی مجدد از طلوع افتاب تا ظهر همان روز، وجود یک یا دو منقل آتش و خواندن فاتحه، بیان کرد: زین العابدین خوانساری ابیانه در صفحه 144 کتاب «ابیانه و فرهنگ مردم آن»، با بیان رسم و رسوم مردم ابیانه (مذهبی یا ملی ) در پایان به شرح کامل روز عرفه آخر سال اشاره میکند. او نوشته است؛ «بدیهی است پایبندی به این سنتها که در روحیه مردم ابیانه سرشته بوده و در شرایطی که دائما در کارهای روزمره با هم نزدیک بودهاند، اینگونه مراسم با عث تحکیم محبت و احساس همدردی و همیاری و همچنین دوام و قوام نظام اجتماعی مردم بوده است.»
«عرفه» در فرهنگ مردم دیگر نقاط ایران
ارشدی همچنین با اشاره به بررسیهای انجام شده دربارهی برگزاری این آئین گفت: در اکثر نقاط کشور، آخرین روز سال «عرفه» یا «علفه» نام دارد. در این شب در شهر خمین سعی میکنند در همه اتاقها چراغ روشن کنند. روی بام خانهها آتش روشن میکنند. بچهها پشت در خانههای روستاییان میآیند و از هر منزل تخم مرغ پخته و شیرینی میگیرند.
او اضافه کرد: از آدابی که مردم شاهرود قبل از فرارسیدن نوروز انجام میدهند بزرگداشت یادآوری مردگان است که به نام «عرفه» یا «علفه» معروف است.
وی بیان کرد: همچنین در روستای نجفآباد در خراسان دو روز را بهعنوان روز علفه (عرفه) میشناسند. عرفه راستگو یک روز قبل از عید است و عرفه دروغگو دو روز به عید شناخته شده است. این روز را روز زیارت اهل قبور میدانند.
این بومی روستای ابیانه افزود: در دلیجان علفه (عرفه) به آخرین پنجشنبه سال گفته میشد و در شب علفه زنان دستههای علف را از سردر خانهها آویزان میکردند و معتقد بودند که اسب اسفندیار میآید و آنها را میخورد، انجام این کار را خوشیمن میدانستند.
او با بیان اینکه در عرفه مردهها در سمنان، زنان برای خیرات اموات خود طعامی چون حلوا و نان روغنی میپزند، ادامه داد: بزرگداشت و یادآوری مردگان در آخرین روزهای پایانی سال بهویژه در آخرین شب جمعه سال، از جمله آدابی است که در استان سمنان برگزار میشود. دو روز مانده به پایان سال را اهالی استان سمنان به نام علفه یا عرفه زندهها و علفه یا عرفه مردهها میدانند.
ارشدی در توضیح «علفه» نیز بیان کرد: به باور برخی مردم، چون علفه همزمان با سبزشدن علفها ونشاط بهاری است و با این جشن به استقبال بهارمیروند، یادی نیز ازگذشتگان میکنند. برخی دیگر علفه را به عرفه مربوط میدانند .
به گفتهی او این مراسم از سالهای گذشته در بیشتر مناطق ایران از خراسان گرفته تا مرکز و جنوب و مناطق زاگرسنشین همه ساله هرچند با تفاوتها وحالتهای اندک انجام میشود. اما در فرهنگ لغتهای معتبری مانند دهخدا و معین چنین آمده است؛ «"علفه" آنچه پادشاهان برای پذیرایی سفرا و لوازم نگاه داشت ایشان به مصرف رسانند.»