ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

سواد زندگی

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با انتشار و به اشتراک گذاشتن مطلبی در فضای مجازی در میان نظرات موافق یا مخالف کاربران، گاهی به کامنت هایی برمی خورید که حالتان گرفته می شود، شما در چنین موقعیتی چه می کنید؟ شما که در فضای مجازی فعالیت می کنید خوب می دانید که همیشه کس یا کسانی هستند، که مشخصاً قصد دارند به شما آسیب بزنند، چرا که خودشان بسیار از نظ ...
پسر نوجوان شما کمی قبل از خواب سراغ یخچال می رود و به رغم اینکه شام مفصلی خورده است و گرسنه نیست، پنهانی به قول خودش " دلی از عزا درمی آورد"؛ دخترتان به رغم کمبود وزنی که دارد، همواره نگران است که مبادا وزنش اضافه شود و همواره ضعف دارد؛ باورتان بر این است که پسر خوش اشتها و سرحالی دارید و چه خوب که دخترتان از همین الان مراقب زیبایی و اندام اش هست
اغلب از زوج ها می شنویم که « من خیلی حسودی می کنم، آخه عاشق همسرم هستم، و اصلاً دوست ندارم به کسی جز من خیلی توجه نشان دهد»؛ « خوش به حالت که همسرت اینقدر حساس است، اگر روزی دیدی حساسیت اش کم شده و حسادت نمی کند، باید گوش به زنگ باشی و احساس نگرانی کنی»؛ آیا این باور رایج صحت دارد؟ آیا عشق و عاشقی حسد را توجیه می کند؟
"چند بار امید بستی و دام برنهادی تا دستی یاری دهنده، کلامی مهر آمیز، نوازشی یا گوشی شنوا به چنگ آری؟ چند بار دامت را تهی یافتی؟ از پای منشین؛ آماده شو که دیگر بار و دیگر بار دام باز گستری" که زندگی سخت ساده است و پیچیده نیز هم !
وقتی صحبت از کودکان می شود ناخودآگاه هلهله بازی و شادی تداعی می شود. کودکان در لحظه حال به سر می برند، درگیر مکالمه ذهنی نیستند و سرشار از انرژی و روح زندگی و امیدند
بعد از یک روز کاری سخت، خسته به خانه می آیید انتظار دارید در محیطی آرام، امن و پاکیزه کمی استراحت کنید
کمتر کارفرمایی در جهان ِ سرشار از رقابت ِ کسب و کار نوین وجود دارد که بلندپروازانه خواستار ارتقای کسب و کارش باشد، اما چیزی درباره استراتژی رقابتی نشنیده باشد
گاهی تمام زورمان را می زنیم و تمام تلاش مان را می کنیم، اما نتیجه دلخواه به دست نمی آید؛ کمی ناامید می شویم، اما به دور برمان نگاه که می کنیم، کودکان با چشم های کنجکاوشان حواس شان به ماست، که چه می کنیم؛ خیلی سریع از ما الگو می گیرند! لطفا با شادی از نو شروع کنید و امیدوار و پرتلاش ادامه دهید
« ناراحت نباش، مهم نیست؛ می تونست خدای نکرده خیلی بدتر از این بشه، اما شانس آوردی»! « می دونی چه کسایی الان با چه بیماری ها و مصیبت های کلانی دست و پنج نرم می کنند، غم تو که چیزی نیست؛ الکی غصه میخوری؛ بدتر از بد بسیار است»! به نظر شما این عبارات برای تسکین درد و اندوه موثرند یا بیشتر با بی ارزش نشان دادن رنج ما، نمک بر زخم مان می پاشند؟!
بسیار شنیده ایم که مادری از اینکه فرزندش می ترسد، نگران است؛ مادران با تجربه در پاسخ به نگرانی اش با اطمینان می گویند: " نترس! این ترس ها کاملاً طبیعی اند و به مرور که بزرگ می شود از بین می روند"
پیشخوان