خواندنی ها برچسب :

تاثیر-ادبیات-کهن-در-ادبیات-معاصر

از ابراز نگرانی به خاطر بی‌توجهی به ادبیات کلاسیک تا «دوری و دوستی» گفتن، از بی‌بته خطاب کردن بخشی از ادبیات امروز و ادبیات قارچی تا دیدگاهی که معتقد است گاهی کم‌سوادی ممکن است موجب خلاقیت بیشتر هم بشود، نگاه‌های مختلفی است که نسبت به رویکرد نسل جدید نویسندگان به ادبیات کلاسیک وجود دارد.
جواد محقق می‌گوید: تقریبا در سال‌های آخر قبل از انقلاب، بعضی از شاعران نوگرا مرگ شعر کلاسیک و غزل را اعلام کرده بودند، در حالی‌که این قالب‌ها امروز رواج زیادی دارند.
عباس مخبر از اختلالی که در ارتباط نسل امروز شاعران و نویسندگان با ادبیات گذشته به‌وجود آمده و علتی که موجب آن شده است، می‌گوید.
سیروس نوذری از توجه نداشتن شاعران امروز به ادبیات کهن می‌گوید و آن را ناشی از تنبلی و بسیار مخرب می‌داند.
یعقوب آژند از لطمه‌ای که فاصله گرفتن از ادبیات کهن به آثار ادبی معاصر می‌زند و گرفتار شدن ادبیات داستانی و نمایشی می‌گوید.
مشیت علایی می‌گوید: جریان کلاسیک‌گریزی بیشتر در شکل و فرم و اغلب در حوزه شعر ادبیات مدرن دیده می‌شود.
محمد سلمانی می‌گوید اگر شاعری در قالب‌های شعر کلاسیک توانایی ندارد حق ندارد مانیفست صادر کند که غزل و شعر کلاسیک مرده است.
محمدکاظم کاظمی می‌گوید: می‎توانیم بگوییم که از بین شاعران گذشته، کسی که بیشترین تاثیر را بر شاعران داشته، بیدل است.
عباسعلی وفایی می‌گوید: ادبیات معاصر منهای سنت و ادبیات کلاسیک و گذشته چندان معنی و مفهوم ندارد.
عبدالجبار کاکایی می‌گوید: نقطه قوت ادبیات ما این است که خودش را از گذشته دور کند.