این مترجم و اسطورهشناس در گفتوگو با ایسنا، درباره میزان اثرپذیری ادبیات معاصر از آثار ادبی کهن اظهار کرد: به طور طبیعی و معمول اینطور است که با پرورش نسلها، بستری پرورش پیدا میکند و قبل از هر دورهای، نویسندگان و شاعرانی باید وجود داشته باشند. اما اتفاقِ افتاده این است که ارتباط بین نسل امروز با گذشته کم شده است. به این دلیل که در جامعه ما نهادهای فرهنگی و آموزشی مستقل کمتری وجود دارند یا شکل نگرفتهاند و این باعث میشود در انتقال تجربهها از گذشته به آینده دچار مشکل باشیم که دچار مشکل هم هستیم.
او با بیان اینکه تجربیات گذشته کمتر از آنچه باید، به ما منتقل میشود و انگار همه از صفر شروع میکنند، گفت: آنها که در نسل من هستند، کموبیش با گذشته ارتباط داشتهاند، اما نسلهای بعدی که آمدهاند، به نظر من دچار اختلال در ارتباط هستند.
مخبر در ادامه به آسیبها و مشکلات ناشی از قطع ارتباط و بهرهگیری از تجربیات گذشته اشاره کرد و افزود: این قطع ارتباط و آسیبهای آن فقط به ادبیات هم مربوط نیست. حتی در سیاست، اقتصاد و هنر هم اگر این اتفاق بیفتد مشکلزا و آسیبزننده است، چون انباشت تجربهها مهم است؛ باید انباشتی وجود داشته باشد تا بر مبنای آن کارهای تکراری انجام نشود و بتوان بهتر عمل کرد. وقتی این تجربه نباشد، بخش زیادی از نیرو و انرژی برای اینکه دوباره بخواهیم این تجربهها را تکرار کنیم، هدر خواهد رفت.
مترجم «معنای زندگی» همچنین بیان کرد: استاد من آقای دکتر حقشناس میگفتند که تاریخ ما 2500 سال نیست بلکه 25 تا 100 سال است. این حرف را آقای همایون کاتوزیان و بزرگان دیگر هم طوری دیگر زدهاند. ما تجربه مستمر و پیوسته کمی داریم و در نهایت انباشت تجربه صورت نمیگیرد. این در سیاست هم اتفاق میافتد و تجربیات دیوانسالاری منتقل نشده است. وقتی خاطرات برخی سیاسیون را میخوانیم اغلب میگویند که ما تجربهای نداشتیم و هیچ چیز نمیدانستیم. این خیلی فرق میکند با اینکه افراد وقتی شروع به کار کردن میکنند، بدانند.
او در حالیکه معتقد است انباشت تجربه در تکنیکها و شاهکارهای گذشته همانند دیوان حافظ توسط نسل امروز دیده نمیشود، گفت: وقتی اینها دیده نمیشود، تجربیات هم منتقل نمیشود و به نظر من علت این موضوع شکل نگرفتن نهادهای ادبی فرهنگی و مستقل است و به طور کلی فضای گفتوگو در کشور وجود ندارد، برای همین تجربهها منتقل نمیشود و این دادوستد صورت نمیگیرد که این آسیبزننده است.