ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

جمله

فلسفه ویتگنشتاین ludwig wittgenstein (1951-1889) نقش بسزائی درشکل گیری فلسفه های حاکم بر غرب معاصر داشته و نقطه عطفی درتحولات فکری اروپائیان بحساب می آید0 و حاکی ازبحران خاص تفکر فلسفی در قرن حاضرمی باشد،نظریات وی از فلسفه «اتمیسم منطقی » (Logical Atomism) راسل نشات گرفته و جهت معینی رادر حوزه این فلسفه ترسیم می کند، البته علاقه میان راسل و ویتگنش ...
در مقاله حاضر ابتدا چگونگی پیدایش مسئله صدق در لهستان معاصرِ تارسکی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس مراحل ورود تارسکی به عرصه معناشناسی توضیح داده شده است
نظریه های عمده درباب صدق، صدق را وصفی برای جمله می دانند اما براساس نظریه زیادگی اظهار صدق که توسط فرانک رمزی و فرگه ارائه شد صدق، امری زاید و حشو تلقی می شود
بی شک هر یک از ما واژه ها و جمله هایی مانند« x (مثل راست گویی) خوب است »،« y (مثل دروغ گویی) بد است »، «باید به x عمل کرد» و« x وظیفه است » را به تکرار بر زبان می رانیم
ایجاز گاه اعجاز می کند . افلاطون می فرماید: گزیده گویی پلی به سمت حقیقت است . بارها اتفاق افتاده است که جمله ای کوتاه و قشنگ شنیده ایم، با جان و دل آن را پسند کرده و گوشه ای یادداشت کرده ایم و حتی آرزو کرده ایم کاش ما گوینده آن بودیم . در روایات نیز آمده است: «خیراالکلام ما قل و دل; نیک ترین سخنان آن است که کم و با برهان و دلیل باشد .»
پاراداکس (2) دروغگو برای تئوری صدق مساله ای بس حائز اهمیت است و در واقع، تا حدود زیادی، برای پرهیز از همین پارادکس بود که تارسکی شرایط کفایت صوری (3) را برای تعاریف صدق ارایه نمود. در این مقاله می خواهیم این پارادکس و پارادکسهای مشابه و مرتبط با آن را مورد پژوهش قرار دهیم
پیشخوان