تصویر رایج از عرفان آن را با نوعی اعتزال، گوشه نشینی، پرداختن به اصلاح خویش و انصراف از جامعه همراه میداند و اصلاح فرد را بر اصلاح جامعه مقدم میشمارد. اغلب متصوفه، اصالت را به عزلت و گوشه نشینی میدهند. برای نمونه از سفیان ثوری نقل شده است: «بر تو باد به گوشه نشینی و کمی آمیختگی با مردم» (ابن حمدون، ١٩٩٦، ج ٣: ٣٣٥).