Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
جمهوری اسلامی ، 17/4/81
«مرجعیت » و «رهبری »
دو موضوع بسیار مهم در تفکر دینی تشیع می باشد; چراکه در حفظ اساس و موجودیت اسلام
نقشی بسیار حساس و تعیین کننده داشته اند و با بهره گیری از تعالیم روشنگر اسلامی
و به خصوص روحیه ی شهادت طلبی و بیگانه ستیزی مذهب تشیع، همواره افکار عمومی مسلمانان
را متوجه مقاصد پلید و اهداف شیطانی استعمارگران ساخته اند . همین عوامل اعث شده
استعمار خارجی و استبداد داخلی همواره از برپایی یک حکومت دینی در این کشور اسلامی
در هراس باشد .
از این رو آنان در دو
حوزه ی اندیشه و عمل به مواجهه با این جریان برآمده اند; روزی با شعار جدایی دین
از سیاست، و روزی با شعار انتقال رهبری از روحانیت به روشن فکران غرب گرا، و چنین
وانمود می کنند که تنها راه رسیدن به پیش رفت و ترقی، وابستگی به جهان غرب است و
شرط تحقق این رؤیای شیرین، انتقال رهبری است . اینان با قرینه سازی تاریخی چنین
توهم کرده اند که ایران اروپای قرون وسطاست و اسلام هم مسیحیت; غافل از این که نه
ایران اروپاست و نه اسلام مسیحیت .
این روشن فکران وابسته که
به «تجددگرایان مسلمان » معروف شده اند و امروز نام «اصلاح طلب » بر خود نهاده اند
به دلیل قرابت و هم خوانی نظرات و افکارشان با دنیای غرب، مورد حمایت سردمداران
رژیم های استکباری غرب قرار می گیرند و تمام تلاش خود را به کار می بندند تا از
برقراری حکومت دینی در این کشور جلوگیری کنند; بی آن که بدانند نهاد روحانیت و
مرجعیت هم چنان که تا امروز به صیانت و پاس داری از سنگرهای ایدئولوژیک و ارائه ی
اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله وسلم برخاسته است تا پایان نیز برای اقتدار
هر چه بیش تر ولایت فقیه، که فلسفه ی عملی فقه اسلامی است، خواهد کوشید .