سخنران:
آیة الله علامه سید مرتضی عسکری
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُلِلّه رَبِّ العالَمینَ و الصلوةُ و السلامُ عَلی خاتَمِ الأنبیاء و أفضَل المُرسَلین مُحمّدٍ و آلِهِ الطاهِرین.
(وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصَّلِحَتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الأرضِ... وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُم دِینَهُمُ الَّذِی ارتَضَی لَهُم..)(1)
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکم ران روی زمین خواهد کرد... و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت... .
فضیلت مجالس اهل بیت (عَلَیهِمُ السّلام)
امام جعفر صادق (عَلَیه السّلام) می فرمایند:
...شیعَتُنا منّا خُلِقوا مِن فاضِلِ طینَتِنا؛ (2)... شیعیان ما از بازمانده ی گِل ما خلق شدند.
... یَفرَ حونَ لِفَرحِنا و یَحزَنونَ لِحُزنِنا...؛(3)... در سوگواری ما محزونند و در شادمانی ما، مسرو... .
در حدیثی دیگر می فرمایند: مجلسی که در آن ذکر پیامبر و آل پیامبرعَلَیهِمُ السّلام باشد، برای اهل آسمان روشنایی دارد؛ همانند ستارگان که برای اهل زمین روشنایی دارند؛ و ملائکه از خداوند اجازه می خواهند که در این مجالس شرکت کنند.
خدا را سپاس می گوییم که ما را از دوست داران و شیعیان اهل بیت عَلَیهِمُ السّلام قرار داد.
موعودگرایی در ادیان
مردم دنیا به دو دسته تقسیم می شوند: یک دسته مانند حیواناتند؛ از مبدأ و مقصد خلقت خویش بی خبرند و به آن کاری ندارند.
خور و خواب و خشم و شهوت، شغب ست و جهل و ظلمت
حَیَوان خبر ندارد زِجهان آدمیّت (4)
دسته ی دیگر، مؤمنانند که به خالق جهان هستی و روز واپسین ایمان دارند. این ها از پیروان ادیان آسمانی اند؛ یهود و نصارا و تمام پیروان ادیان آسمانی، با ما مسلمانان در این عقیده که در پایان این دنیا، حکومت عادله ای بر پا خواهد شد، شریکند. مسیحیان، فرمان روای این حکومت عادلانه را عیسی بن مریم عَلَیهِما السّلام می دانند که سبب آن، تحریف کتاب های آسمانی آن ها است. من در سخن رانی هایی که برای تلویزیون داشتم، تورات ها و انجیل ها را آوردم و نشان دادم که چگونه در چاپ های بعدی، آن را تحریف کرده اند. بشارت های آمدن پیامبرخاتم صَلّی الله عَلَیه وَآله و... را آن گونه که خواسته اند، تغییر داده اند.
قرآن کریم نیز این مطلب را بیان کرده است:(...یُحَرِّفُونَ الکَلِمَ...)(5)، (...یَکتُمُونَ مَآ أنزَلنَا...)(6)
امّا مسلمانان روایات پیامبر خاتم صَلّی الله عَلَیه وَآله را در اختیار دارند و فرمان روای آخرالزمان را امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دانند.
ارزش احادیث شیعیان
در مکتب خلفا، سالیانی دراز نشر حدیث پیامبر صَلّی الله عَلَیه وَآله ممنوع بود؛ چرا که می خواستند فضایل علی عَلَیه السّلام و خاندان علی را پوشیده نگاه دارند؛ امّا پیروان و شیعیان اهل بیت عَلَیهِمُ السّلام نقل حدیث می کردند و این کار را افتخار خود می دانستند و به آن مباهات می کردند. علمای ما برای جمع آوری احادیث زحمات فراوان کشیده اند. مرحوم کلینی ازنیشابور تا بغداد، شهر به شهر گشته و روایت ها را جمع کرده است. شیخ صدوق بیش از دویست جلد کتاب حدیث دارد؛بنابراین ما در حقایق اسلامی بسیار روشن تر و آگاه تریم. چرا که میراث علوم آل محمّد صَلّی الله عَلَیه وَآله را محافظت کرده ایم و حوزه های علمیه ی ما وارث علوم اهل بیتند.(7)
برای من کتاب هایی از هند و پاکستان در ردّ تشیّع فرستادند که یکی از آن ها الشیعة و القرآن نوشته ی احسان زهیراللّهی بود که شیعه را معتقد به تحریف قرآن می دانست. در جواب او سه جلد کتاب نوشتم. البته از کتاب مرحوم حاجی نوری، فصلُ الخِطابِ فی تَحریفِ کتابِ رَبِّ الأربابِ استفاده کردم. با توجه به این هجوم ها علیه شیعه، حوزه های علمیه باید در عقاید و کلام، تخصص پیدا کنند. جنگ امروز، جنگ فرهنگی و عقیدتی است.
مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روایات اهل سنّت
در نشانه های ظهور حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و کیفیت حکومت ایشان، در احادیث هر دو فرقه از مسلمین روایات بسیار زیادی به چشم می خورد.
شیخ ابراهیم حَمَوینی شافعی، درفرائِدالسمطین، از ابن عباس روایت زیر را آورده است:
قالَ رسول الله صَلّی الله عَلَیه وَآله : إنّ خُلَفائی و أوصیائی و حُجَجَ اللهِ عَلَی الخَلقِ بَعدی [لَأتنا] اثنا عَشَرَ أوَّلُهُم أخی و آخِرُهم وَلَدی. قیلَ: یا رسولَ اللهِ صَلّی الله عَلَیه وَآله و مَن أخوکَ؟ قالَ صَلّی الله عَلَیه وَآله: علیُّ بنُ أبی طالِبٍ. قیلَ: وَ من وَلَدُکَ؟ قال صَلّی الله عَلَیه وَآله: المَهدیُّ[عج]. الّذی [یملؤها] یَملَأ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَت جَوراً و ظُلماً و الّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ بَشیراً و [نَذیراً] لَو لَم یَبقِ من الدُنیا إلّا یَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلکَ الیَومَ حتّی یَخرُجَ فیه وَلَدی المَهدیُّ فَیَنزِلُ روحُ اللهِ عیسیَ بنُ مَریَمَ فَیُصَلّی خَلفَهُ...؛(8)
رسول اکرم صَلّی الله عَلَیه وَآله فرمود: خلفا و جانشینان من حجّت های خدابر خلق پس از من دوازده نفرند، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم. گفته شد: ای رسول خدا، برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب[عَلَیهِ السّلام] سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی [عج] که زمین را از قسط و عدل پر سازد، همان سان که از ظلم و جور پر شده است. قسم به آن که مرا به حق به عنوان بشارت دهنده و ترساننده برانگیخت اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن را آن چنان طولانی سازد تا فرزندم مهدی خروج کند [پس از خروج او] عیسی بن مریم پشت سرش به نماز ایستد... .
در تاریخ أخطب خطبای خوارزم، موفّق بن احمد حنفی به سندش از أبی سلمی، از رسول الله صَلّی الله عَلَیه وَآله نقل می کند که فرمودند:
لَیلَةَ أُسرِیَ بی إلَی السّماءِ أرانیَ اللهُ ذُرِّیَّتی و المَهدیُّ فی وَسَطِهِم کَأنَّهُ کَوکَبٌ دُرّیُّ؛(9)
شبی که مرا به آسمان ها (معراج) بردند خداوند ذریه ام را به من نشان داد و دیدم که مهدی عَلَیهِ السّلام در میان آنان، مانند ستاره ای بسیار درخشان بود.
هم چنان که پیامبر خاتم صَلّی الله عَلَیه وَآله در میان پیامبران امتیاز داشت، حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز در میان ائمه عَلَیهِمُ السّلام امتیاز ویژه ای دارد. در روایتی دیدم امام جعفر صادق عَلَیهِ السّلام بر سجاده اش نشسته بود و گریه می کرد و خطاب به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرمود: «سیّدی».
سرداب غیبت
عالم مصری، شیخ محمود ابوریه رَحمةالله که بعد از خواندن کتاب عبدالله بن سبأ شیعه شده بود، برای من از مصر نوشت که شما عصرهای جمعه سوار اسب می شوید؛ شمشیر به دست، می روید و در مقابل سرداب غیبت می ایستید و می گویید که یابن الحسن ظاهر شو و خروج کن. در پاسخ او نوشتم، من در آن شهر به دنیا آمده ام و مدتی هم آن جا بوده ام. چنین چیزی که شما می گویید درست نیست.
حضرت امام علی النقی عَلَیهِ السّلام و امام حسن عسکری عَلَیهِ السّلام مکانی را برای عبادت خویش قرار داده بودند؛ همین جایی که الان به آن سرداب می گویند. آن وقت سرداب نبود، حجره ای بود که این دو بزرگوار آن جا عبادت می کردند. وقتی متوکّل مأموران را شبانه به منزل امام علی النقی عَلَیهِ السّلام فرستاد، مأموران، ایشان را از همین جا بردند؛ از جای عبادت شان. این جا راهی داشته از محل زندگی حضرت که الان جای قبر آن حضرت است. الان اطراف آن بالا آمده و آن جا مانند سرداب شده است.
آن چه برای ما ثابت است، آن است که خلیفه ی عباسی از بغداد سه نفر را فرستاد به محله ی عسکر؛ این جا را محلة العسکر می نامیدند، چون جای لشکریان متوکّل بوده و حضرت امام علی النقی عَلَیهِ السّلام را آن جا برده بود و ایشان در آن جا زیرنظر بوده است.
جامی حنفی روایت می کند که آمدند دیدند دَرِ خانه مرد سیاهی نشسته، پشم می ریسد. گفتند، صاحب خانه کجا است؟ گفت، در خانه است. وارد شدند. آمدند تا همین جایی که الان به آن سرداب غیبت می گویند. سطح سرداب پر از آب بود و در آخر سرداب یا اتاق، سجاده ای انداخته اند و شخصی روی آن، نماز می خواند. یکی از آنان برای گرفتن حضرت، قدم در آب گذاشت، امّا نزدیک بود غرق شود. دومی رفت، باز او نیز نزدیک بود غرق شود و سومی و... عذرخواهی کردند و برگشتند. وقتی ماجرا را به خلیفه گفتند، گفت که اگر این ماجرا را جایی نقل کنید، گردن شما ها را می زنم. آن چه ما از این سرداب می دانیم این است. ما عقیده نداریم که حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این جا است. ولی عقیده داریم که حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مراسم حج، شرکت می کنند و شاید بارها او را دیده باشیم و نشناخته باشیم.
غیبت صغرا و غیبت کبرا
مطلب دیگر این که دو غیبت داریم: غیبت کبرا و غیبت صغرا. در غیبت صغرا شیعیان آماده ی جدایی و دوری از امامت ظاهری امام شان شدند. مردم مسائل شان را از نایبان امام می پرسیدند که فقط آنان با امام در ارتباط بودند. این آماده کردن شیعیان بود برای غیبت کبرا. امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به چهارمین نایب خود می فرماید که به شیعیان من بگو غیبت کبرا شروع شد؛ بعد از این، به راویان حدیث رجوع کنید. راویان احادیث شیعه همین فقهای شیعه اند.
چگونگی حکومت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
مطلب دیگر، چگونگی حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. فرق بین حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سایر حکومت ها آن است که پیامبرصَلّی الله عَلَیه وَآله و علی بن ابی طالب عَلَیهِ السّلام حکومت شان مبتنی بر وجود شاهد بود. اگر کسی کشته می شد، و علیه قاتل شاهدی یافت نمی شد، خون کشته هدر بود. در دزدی و ... نیز همین طور.
حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بنابر علم ایشان است؛ یعنی آن که، اگر در زمان حکومت ایشان دزدی بشود، دستور می دهد دزد را بیاورند و دستش را ببرند و مال را به صاحبش بازگردانند. از این رو است که در زمان حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، عدلی به پا می شود که در هیچ زمان نبوده است.
اخلاق، هدف بعثت
آن چه ما لازم داریم آن است که سلسله ی جلیله ی اهل علم ندای حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را اجابت کنند که مانند حضرت عیسی عَلَیهِ السّلام می فرمایند:
(...مَن أنصارِی إلَی اللهِ قالَ الحَوارِیُّونَ نَحنُ أنصارُ الله...) (10)
...کیست که یاور من به سوی خدا (برای تبلیغ آیین او) گردد؟ حواریان [=شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: ما یاوران خداییم... .
حضرت عیسی عَلَیهِ السّلام که جنگ نداشت. انصار را برای تبلیغ شریعت می خواست.
امر مهم دیگر این که بیایید انصار حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شویم و عقاید را بخوانیم و تبلیغ کنیم.
خداوند در وصف پیامبر گرامی اسلام صَلّی الله عَلَیه وَآله می فرماید:
(وَ إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ)؛(11)
و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری.
خداوند پیامبرش را از نظر اخلاق می ستاید نه از نظر علمی و ...رسول گرامی اسلام صَلّی الله عَلَیه وَآله نیز می فرماید: «بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ؛ برانگیخته شدم تا فضایل اخلاقی را برجسته سازم».(12)
عظمت ما گروه مسلمین، عظمت اخلاقی است. باید در رشد و اشاعه ی اخلاق اسلامی بکوشیم. این تکلیف ما طلبه ها است.
اللّهم إنّا نَسئَلُکَ بِدَم المظلومِ الحسینِ عَلَیهِ السّلام أن تُصَلِّیَ عَلی مُحمّدٍ و آلِ محمّدٍ و أن تَرزُقَنا فی الدنیا زِیارَةَ الحُسَینِ عَلَیهِ السّلام و فی الآخِرَةِ شَفاعَةَ الحُسَین عَلَیهِ السّلام؛
خدایا، تو را به خون مظلوم حسین مسئلت می کنیم که بر محمّد و آل محمّد درود بفرستی و ما را در دنیا به زیارت حسین و در آخرت به شفاعت او موفق بداری!
خداوندا، این جمهوری اسلامی را تا ظهور حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سالم نگاه دار. دشمنان اسلام را در هر جا که هستند مخذول و منکوب بفرما!
برادران و خواهران ما، مسلمانان فلسطین را بر صهیونیست مظفّر و منصور بفرما!
شیعیانی که در عراق گرفتار ظلم بعث و صدام هستند بر دشمنان شان مظفّر و منصور بفرما!
هر کجا مسلمان ها گرفتاری دارند بر دشمنان شان مظفّر و منصور بفرما!
شرّ دشمنان شان را به خودشان برگردان!
ولّی فقیه را طول عمر با برکت، با توفیق خدمت گزاری به اسلام و مسلمانان عنایت کن!
دولت مردان جمهوری اسلامی را توفیق خدمت گزاری به اسلام و مسلمانان عنایت کن!
به ما، توفیق طلب علم اسلامی برای عمل عنایت کن!
وَالسَلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه
پی نوشت ها :
1- نور (24) آیه ی 55.
2- بحارالأنوار، ج53، ص 302.
3- همان، ج44، ص 287.
4- کلیّات سعدی، غزلیات (پند و اندرز) ص 847.
5- نساء(4) آیه ی 46: ... سخنان را از جای خود، تحریف می کنند... .
6- بقره(2) آیه ی159: ... کسانی که دلایل روشن، و وسیله ی هدایتی را که نازل کرده ایم، کتمان می کنند... .
7- ر.ک: سید مرتضی عسکری، معالم المدرستین.
8- ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج2، ص 312 و نیز ر.ک: بحارالأنوار، ج47، ص 71.
9- تاریخ مقتل الحسین عَلَیهِ السّلام.
10- آل عمران(3) آیه ی 52.
11- قلم(68) آیه ی4.
12- محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج11،ص 187.
منبع مقاله :
سخنرانان علامه مرتضی عسکری... [و دیگران]، (1381)، گفتمان مهدویّت: سخنرانی های گفتمان سوم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم