:«یک گردشگر» در «جاده آسیایی» بخشی از پارک ملی گلستان را طعمه حریق کرد. «امیر عبدوس» مدیرکل حفاظت محیط زیست استان گلستان در گفتوگو با روزنامه ایران عرصه جنگلی–مرتعی که طعمه حریق شده را نزدیک به 120 هکتار اعلام میکند اما «مطهری» مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی عرصه طعمه حریق شده را 140 هکتارعنوان میکند.
به گزارش به نقل از ایران ، جاده آسیایی (گرگان – مشهد) پیش از این هم راه را برای تخریب مهمترین پارک ملی کشور باز کرده بود؛ تا خروج جاده از این پارک روی میز مذاکره برود اما این گزینه هرگزشکل اجرایی به خود ندید.
«عبدوس» از موضوع جاده آسیایی گذر میکند و بحث را به سمت «فرهنگ سازی» برای مسافران و گردشگرانی میبرد که روشن کردن آتش در طبیعت جزئی از سبک زندگی آنها شده است اما فعالان حوزه محیط زیست اعتقاد دارند زخم جاده کاریتر از آن است که بتوان با فرهنگسازی رسانهای آن را مرهم نهاد. هرچند «معصومه ابتکار» در دولت اول روحانی خواستار بررسی ممنوعیت ورود گردشگر به جاده آسیایی شده بود اما ممنوعیتهای عبور از مسیر شنی هم بهگفته مدیر « روابط عمومی» سازمان حفاظت محیط زیست گلستان نتوانسته پارک ملی را از دست این عابران و گردشگران عبوری نجات بدهد.
«دباغیان» مدیر روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست استان گلستان به خبرنگار ما میگوید: نقطهای که این گردشگر گلستان را به آتش کشانده با شن مسدود شده اما او ماشیناش را متوقف میکند و چند متر داخل میرود تا فاجعه شروع شود. درنهایت آتش به جان درختچههای زرشک، بوتههای تمشک و «سیاه تلو» میافتد و بخشی از مراتع آن را به تلی از خاکستر تبدیل میکند.
کلنگ «جاده آسیایی» سال 82 زمین خورد. این جاده قرار بود بین 6تا11 متر تعریض شود اما آنقدر گسترش یافت تا نام بزرگراه دو بانده گرفت. دو بانده شدن جاده هم راه گردشگران بیمبالات را باز کرد وهم شکارچیان مسلح. نتیجه آن شد تا رسانهها تیتر بزنند: پارک ملی گلستان، میدان تیر شکارچیان. تلاشهای فعالان محیط زیست در سالهای بعد هم نتوانست شکل اجرایی به مصوبه خروج جاده از دل گلستان بگیرد. جادهای که پارک ملی گلستان را چند پاره کرد تا ذخایر طبیعی و گنجینههای کمیاب جانوری آن همواره تهدید شوند. جادهای که تصادفات را به یکی از علل مرگ و میر حیات وحش بیبدیل این پارک چون «پلنگ»، گوزن، قوچ و خرس تبدیل کرد.
«فاطمه واعظ جوادی» رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست کشور در دولت اول احمدینژاد طرح ساخت زیرگذر برای حیات وحش گلستان را اجرا کرد اما به گفته فعالان حوزه محیط زیست مشکل آنجا بود که حیات وحش توان تشخیص زیرگذرهای تعبیه شده در زیر جاده آسیایی را ندارند و همچنان جان را به سر عبور از جاده میگذارند. آنطورکه «مطهری» مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خراسان شمالی «این گونههای بزرگ از آتشسوزی که دیروز برتن قدیمیترین جنگلهای باستانی (هیرکانی) شعله کشید؛ گریختند اما بیشک خزندهها و پرندگانی که در دل جنگل لانه کردند نمیتوانند از شعلههای آن در امان بمانند.»
بادهای گرم تابستان
مدیرکل محیط زیست گلستان در حالی از مهار آتشسوزی در پارک ملی خبر میدهد که به گفته او قرار است چند ساعت بعد از این گفتوگو یک بالگرد برای اطمینان از اطفای کامل حریق گشتی روی پارک ملی گلستان بزند. هم او و هم مطهری از وزش بادهای گرم گلستان که میتواند آتش را تا شعاعهای ناپیدا بکشاند واهمه دارند. این آتش نزدیک 400 نفر از دو استان را از جمله محیط بانها، ارتش، سپاه، بسیج و مردم محلی به خود مشغول داشته است. مطهری میگوید نیروهای او از روز دوشنبه به پارک ملی رفتهاند وهنوز برنگشتهاند.
اما سؤالی که این روزها ذهن بسیاری را آزار میدهد این است که آیا این آتشسوزی آخرین آتشسوزی در یکی از قدیمیترین جنگلهای جهان است؟ همه میدانند که پاسخ این سؤال منفی است. بر اساس آمار مرکز آمار و سازمان جنگلها و مراتع ایران، در 7 سال اخیر بالغ بر 11 هزار مورد حریق در عرصههای جنگلی و مرتعی ایران به ثبت رسیده که در نتیجه آن بیش از 125 هزار هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است. این آمار منتهی به سال 94 است.
فقدان تجهیزات اطفای حریق و نبودن امدادرسانی هوایی در مواقع آتشسوزی نیز باعث شده تا میزان خسارات افزایش یابد به طوری که در سال 92 تنها در یک مورد حریق در پارک ملی گلستان که تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست اداره میشود 2000 هکتار جنگل و مرتع مشجر نابود شد. بر اساس آمار مرکز آمار ایران، سال 89را میتوان سال سیاه جنگلها نامگذاری کرد. در این سال جنگلهای هیرکانی 50 روز بیوقفه سوخت و در نهایت این باران بود که جان هیرکانی را از دهان شعلههای بیامان آتش بیرون کشید و نجات داد.
این آتشسوزیها هم نتوانست مسئولان را به اجماع برای ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق در گلستان برساند. در اوج آتشسوزی جنگلهای کشور از جمله جنگلهای گلستان در دولتهای نهم و دهم برنامهای برای خرید20 هواپیما با هدف تشکیل یگان هوایی حفاظت از محیط زیست شروع و در نهایت به خرید 8 هواپیما منجر شد.
8هواپیمایی که جز یکی از آنها (جایروپلن) که با سقوطی تلخ پروازش ناتمام ماند، هیچ کدام وارد عملیات اطفای حریق نشدند. سرانجام آن هواپیماها هم هرگز مشخص نشد. لاشه زنگ خورده از باران برخی از آنها تا مدتها در گوشه و کنار فرودگاههای کشور از جمله «کردستان» ماند اما تلاشهای رسانهای روزنامه ایران هم سرانجام آنها را مشخص نکرد.
ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی شاید وقتی دیگر
موضوع ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی از سال 2007 روی زبان افتاد. این کشور جمهوری آذربایجان بود که پرونده جغرافیای یک درصدی خود از جنگلهای باستانی هیرکانی را به یونسکو برد تا بهعنوان میراث طبیعی خود ثبت جهانی کند اما با شکایت میراث فرهنگی ایران، یونسکو پرونده را بازگرداند تا در پروندهای مشترک بهعنوان میراث طبیعی بشری در این فهرست جهانی ثبت شود.
جنگلهای هیرکانی تا قبل از جنگ جهانی دوم از آسیا به اروپا میرسید اما بخش اروپایی آن در میان رویارویی متفقین و متحدین، به تلی از خاکستر تبدیل شد. 90 درصد جنگلهای هیرکانی در ایران قرار دارد اما مخالفتها با ثبت جهانی بویژه از سوی سازمان جنگلها تا پیش از دولت روحانی اجازه نداد این پرونده به ثبت برسد تا شاید در سایه جهانی از اعتبارات بینالمللی و کمکهای کارشناسی بهره ببرد.
امروز هم که ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی از سد مخالفتهای داخلی عبورکرده؛ اختلاف دو کشور ایران و آذربایجان بر سر مدیریت پرونده به گفته «محمدحسن طالبیان» معاون میراث فرهنگی کشور اجازه نمیدهد به فهرست جهانی میراث طبیعی جهان بپیوندد. در نهایت تا به امروز چتر حمایتی جهانی شدن روی جنگلهای هیرکانی کشیده نشده است!
مستقل شدن پارک ملی از گلستان
جدیدترین نسخه پردیسان، برای نخستین پارک ملی کشور ثبت شده کشور، جدایی پارک از گلستان و تعریف ساختار مستقلی برای اداره آن است. این پیشنهاد از سوی استان گلستان با مخالفت روبهرو شده اما طرح شکل جدیتر از سوی عیسی کلانتری به خود گرفته است تا به گفته مطهری مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خراسان شمالی ذی نفعان دو استان در مدیریت آن سهم مشترکی داشته باشند.
حالا باید دید این طرح میتواند پایانی بر آتشسوزیهای سریالی در گلستان باشد؟ آیا اعتبار لازم در اختیار آن سازمان برای ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق قرار میگیرد تا پایانی بر آتش افتاده به جان گلستان باشد یا بازهم قرار است حریق در یکی از جنگلهای باستانی جهان با بیل و دبه آب خاموش شود. روشی که سالهاست تنها مرهم زخمهای عمیق جنگلهای کشور است.