شیعه و اهل سنت از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت کرده اند که فرمود: «زوروا القبور فإنّها تذکرکم الآخرة»[1] هیچ یک از علما در زیارت قبور اشکالی نکرده و تمامی علمای اسلام چه سنّی و چه شیعه معتقدند که زیارت قبور از مستحبات است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: قبرستان بروید قبور را زیارت کنید؛ چرا که این کار یادآور آخرت است. انسان زمانی که وارد می شود درمی یابد چه کسانی با چه جایگاه های عظیمی هم اکنون اسیر خاک هستند!.[2]
برخی آثار سازنده زیارت قبور:
زیارت قبور، آثار سازنده فراوانی دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود.
1.زیارت قبور، ما را متوجه آخرت کرده، از غرورمان می کاهد.
2.زیارت قبورِ علما، صلحا، أطبا و خدمت گذاران نوعی تقدیر از مقام آنهاست.
وقتی که به زیارت علما و بزرگان می رویم می خواهیم از آن ها تقدیر کرده و بگوییم که شما را فراموش نکرده ایم. زیارت نوعی تقدیر از نقش هدایت گری و یا خدمت خالصانه انسان های بزرگ است.
3.زیارت قبور، تجدید بیعت با انبیا و اولیا است. مسلمانان با زیارت قبور انبیا و أئمه می گویند ما در همان مسیری که شما بودید قدم برمی داریم و در حقیقت از پویندگان راه شما هستیم. در اعمال حج نیز مستحب است که انسان دست بر روی حجرُ الاسود گذاشته و این دعا را بخواند: «أمانتی أدیتها، ومیثاقی تعاهدته، لتشهد لی بالموافاة، آمنت بالله عزّ وَ جلّ، وکفرت بالجبت والطاغوت، واللات والعزی، وهبل والأصنام، وعبادة الأوثان والشیطان، وکل ندّ یعبد من دون الله. سبحانه عما یقولون علواً کبیراً»[3]گویا دست بر حجر الاسود می گذاریم و با ابراهیم خلیل بیعت می کنیم و می گوییم: ابراهیم عزیز! ما شما را ندیدیم اما این سنگ، اثری از آثار شماست. دست برآن می نهیم چونان که گویا دست به ابراهیم خلیل می دهیم که ما نیز در راه توحید باقی خواهیم ماند و از توحید منحرف نخواهیم شد.
البته فواید دیگری هم برای زیارت هست، اما به همین مقدار اکتفا می کنیم. علاوه بر این روایاتی از پیغمبر اکرم داریم که هر که حج کند اما مرا زیارت نکند به من جفا کرده است: «من حجَّ بیت ربّی و لم یزرنی فقد جفانی»[4] این روایت با چهل سند از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده و لذا تمام مسلمانان جهان در این چهارده قرن هر گاه حج می رفتند به مدینه و زیارت پیغمبر نیز می شتافتند. سنّت بر همین جاری بوده و اکنون نیز هست.
مناقشه وهابیت: وهابیان می گویند سفر به زیارت پیامبر جایز نیست. قبل از ورود به اشکال وهابیت، باید عرض شود که برخی از آن ها می گویند زُوّار به زیارت قبر پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نمی روند؛ بلکه به زیارت مسجد پیغمبر می روند! این دروغی بس آشکار است. همه مسلمانان در هنگام زیارت خانه خدا به زیارت قبر پیغمبر اکرم می رفتند و لذا زیارت نامه هم می خواندند. در بخش جنائز از کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعه» آمده است که ائمه اهل سنت، همگی معتقدند زیارتِ قبور، مستحب است و تاکنون نیز به آن عمل می شده است.
اما مناقشه اصلی این است که می گویند: سفر کردن برای زیارت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) جائز نیست. یعنی اگرکسی ساکن مدینه بود، می تواند به زیارت برود؛ اما کسانی که ساکن آنجا نیستند نمی توانند به عنوان زیارت قبر پیغمبر، عازم مدینه شوند و این سفر جائز نیست. در واقع آن ها معتقدند که خود زیارت مستحب است؛ اما سفر برای زیارت جائز نیست. این شبهه از ابن تیمیه است. دلیل آن ها روایت ابوهریره از پیغمبر اکرم است: «لا تشدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد مسجدالحرام و مسجد الاقصی و مسجدی هذا»[5] یعنی بار سفرْ بستن و سفرکردن فقط در سه مورد جائز است: مسجد الحرام، مسجد الأقصی، و مسجدالنبی، و در بقیه حرام است. بیرون مکه، در خیلی از مکان ها روی تابلوها همین روایت را نوشته اند.
پاسخ: استثناء بر دو قسم است: استثنای مفرّغ و استثنای غیرمفرّغ. اگر هنگام استثناء مستثنی منه ذکر شود، مثل: «جائنی القوم الاّ زیداً» این إستثناء را غیر مفرّغ (تامّ)، و اگر مستثنی منه حذف شود، مثل: «جائنی الاّ زیداً» این إستثناء را مفرّغ می نامند. در این حدیث، مستثنی منه محذوف است. در عبارت «لا تشدّ الرحال الاّ..» مستثنی منه چیست؟ این جاست که مغالطه وهابیت آشکار می شود. می گوییم مستثنی منه چیست؟ خواهند گفت: «لا تشدّ الرحال الی مکان من الأمکنه الا الی ثلاثة». اگر این را بگویند، قطعاً سخن باطلی است! چراکه اگر واقعاً فقط سفر به سه مکان جائز باشد پس سفر برای تجارت، تحصیل علم، صله أرحام و جهاد و... حرام خواهد بود! و این خلاف ضرورت وحقیقت است؛ چراکه قرآن می فرماید: ( فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ) [6]پس معلوم می شود، مستثنی منه مکان نیست. به نظر شیعه، مستثنی منه مسجد است یعنی: «لا تشد الرحال الی مسجد من المساجد الا الی ثلاثة. ..» لذا می گوییم برای هیچ مسجدی سفر شایسته نیست مگر این سه تا. فرض کنید در مشهد، مسجد جامعی هست، اما فردی بگوید که من می خواهم به نیشابور بروم و در مسجد جامع نیشابور نماز بخوانم! این کار لغوی است؛ چراکه همان مسجد جامع در خود مشهد هم هست. پس بحث پیغمبر اکرم نفیاً و اثباتاً درباره مسجد است، و هیچ ارتباطی به زیارت قبر پیغمبر یا سایر اولیاء ندارد.
2.علاوه بر این، خود روایت پیش ما مخدوش است؛ چرا که ابوهریره آدم سالمی نیست. در صحیح بخاری آمده که وقتی بخاری در جایی گیر می کند و ثابت می شود حدیثش دروغ است می گوید: «هذا من کیس ابی هریره»!! [7]
3.از نظر روایات ائمه اطهار(علیهم السلام)، مسجد کوفه جزو مساجد اَربعه است. پس أهمیت مسجد کوفه از نظر ما کمتر از سه مسجد مذکور نبوده و شدّ رحال برای این مسجد نیز مثل آن سه مسجد خواهد بود.
4.علاوه بر این، خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) شنبه ها از مدینه عازم مسجد قبا می شدند، و در آنجا نماز می خواندند. دخت گرامی پیغمبر اکرم، زهرای مرضیه(علیها السلام) در بعضی از روزها از شهر مدینه به سرزمین احد برای زیارت قبر حمزه می رفت و آنجا دو رکعت نماز در مسجد کنار قبر حمزه می خواند و بازمی گشت.
پی نوشت ها
[1] القزوینى، محمدبن یزید; سنن ابن ماجة; تحقیق و ترقیم وتعلیق: محمد فؤادعبد الباقى، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ج1، ص500.
[2] آقاى سرمد شاعرى است که به مصر رفته و اهرام آنجا را دیده است این اشعار از دیوان وى است: به مصر رفتم و آثار باستان دیدم *** به چشم آنچه شنیدم ز داستان دیدم بسى چنین و چنان خوانده بودم از تاریخ *** چنان فتاد نصیبم که آنچنان دیدم گواه قدرت شاهان آسمان درگاه *** بسى هرم ز زمین سر به آسمان دیدم ز روزگار کهن در حریم الأهرام *** نشان روز نو و دولت جوان دیدم گذشته در دل آینده هر چه پنهان داشت *** به مصر از تو چه پنهان که بر عیان دیدم تو کاخ دیدى و من خفتگان در دل خاک *** تو نقش دیدى و من نعش ناتوان دیدم توتخت دیدى ومن بخت واژگون برتخت *** تو صَخره دیدى و من سُخره زمان دیدم تو عکس دیدى و من گردش جهان برعکس *** تو شکل ظاهر و من صورت نهان دیدم شدم به موزه مصر و ز عهد عاد و ثمود *** هزار وصله فرعون باستان دیدم تو چشم دیدى و من دیده حریصان باز *** هنوز در طمع عیش جاودان دیدم تو تاج دیدى و من تخت رفته بر تاراج *** تو عاج دیدى و من مشت،استخوان دیدم تو سکه دیدى و من رواج سکه سکوت *** تو حلقه من به نگین نام بى نشان دیدم میان این همه آثار خوب و بد به مثل *** دو چیز از بد و از خوب توأمان دیدم یکى نشانه قدرت یکى نشانه حرص *** دو بازمانده ز دیوان خسروان دیدم بقدرت است قوام جهان که بى قدر است *** نه هیچ قاعده قائم در این جهان دیدم
[3] على بن بابویه، فقهُ الرضا، چاپ الأولى1406 ق، انتشارات المؤتمر العالمى للإمام الرضا (علیه السلام) ، مشهد المقدسة، ص 218-219.
[4] مستدرک سفینة بحار الانوار، سال 1418ق، مؤسسة النشر الإسلامى التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، ج2،ص 203
[5] مسند احمد، ج2، صص277-278. قال حدثنا على بن إسحاق حدثناه عبدالله ثنا ابن جریج فذکر حدیثا قال وأخبرنى عطاء أن أباسلمة أخبره عن أبى هریرة عن عائشة فذکره ولم یشک حدثنا عبدالله حدثنى أبى ثنا عبدالرزاق أنا معمر عن الزهرى عن ابن المسیب عن أبى هریرة قال قال رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) لا تشد الرحال الا لثلاثة مساجد مسجد الحرام و مسجدى هذا والمسجد الأقصى.
[6] آل عمران/137; ترجمه: پس در روى زمین گردش کنید و ببینید.
[7] القرطبى، ابو الحسن على بن عبدالملک بن بطال الکبرى; شرح صحیح بخارى، مکتبه الرشد، السعودیه (ریاض) 1423 هق 2003م، چاپ دوم ص 527.