این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه سال 1395 وضعیت انتشار کتاب خیلی خوب بود گفت: ارشاد نسبت به سالهای قبل خیلی سریعتر مجوز کتابها را صادر میکرد و این مسئله که در کمترین زمان مجوزها صادر میشد خوب بود و همین باعث شد تعداد عناوین کتاب بسیار زیاد باشد.
او با بیان اینکه سال 95 سال پررونقی برای کتاب بود تأکید کرد: ادبیات داستانی خیلی متنوع بود و کارهای زیادی منتشر شد. فضا هم کلاسیکتر بود یعنی مطبوعات در حوزه کتاب خیلی منظمتر، حرفهایتر و منسجمتر نسبت به سالهای قبل فعالیت میکردند. از دیگر نقاط مثبت امسال، برگزاری نمایشگاه کتاب در شهرستانها به همت وزارت ارشاد بود که نویسندگانی مانند ما که در تهران بیشتر شناخته شدهایم در شهرستانها نیز کارهایمان دیده شد.
او افزود: همچنین مخاطبان جوان و علاقهمند به ادبیات داستانی به چرخه مخاطبان ما اضافه شدهاند. در فضای مجازی میبینیم خیلی از جوانان ادبیات و آثار جدید را میخوانند و دنبال میکنند. به نظرم این موضوع خیلی پررنگ بود. در کل سال خوبی بود و امیدوارم سال آینده بهتر از این شود، و مسئولان دست ناشران را بازتر بگذارند و فضا پررونقتر شود.
فرشته نوبخت درباره سطح آثاری که در بازار هستند اظهار کرد: زمانی که تعداد زیادی کتاب در بازار منتشر شود طبعا کارهای خوب و متوسط در بینشان وجود دارد و این را که آثاری سطحشان متوسط است ضعف نمیدانم و فکر میکنم این اتفاق برای مخاطب بهتر است و مخاطب را بیشتر جذب میکند.
او درباره انتقادهایی که به متوسط بودن آثار موجود در بازار میشود، با رد این موضوع گفت: ما اصول و معیاری نداریم که بگوییم این کار ضعیف است و یا قوی، حتی کسانی که در مورد آثار نظر میدهند و کارها را ضعیف ارزیابی میکنند، زمانی که به صورت جزئی با آنها وارد گفتوگو میشویم نمیتوانند بگویند بر اساس چه معیارهایی کارها را ضعیف یا قوی میدانند.
نوبخت خاطرنشان کرد: برخی از کارهایی که سال 95 منتشر شدند خیلی خوب بودند و به نحوی میتوانند پیشنهاد به ادبیات داستانی ما باشند. همچنین نویسندگان در زمینه رمان نیز فضای مختلفی را تجربه کردند. البته کارهای تکراری و متوسط هم میانشان وجود داشت، که این مسئله به خودی خود چیز بدی نیست. ممکن است مخاطب این کارها را دوست داشته باشد و بخواهد آنها را مطالعه کنند.
این نویسنده تأکید کرد: زمانی که آثار ترجمه را مطالعه میکنم و آنها را با کارهای متوسط به زعم برخی منتقدان مقایسه میکنم، احساس میکنم از آنها چیزی کم نداریم و شاید از آنها پیشروتر هم باشیم. بهتر است خودمان را دست کم نگیریم. زمانی که خودمان را دستکم بگیریم، نمیتوان انتظار داشت از ادبیات ما پژواکی به جهان برسد.
او سپس درباره بهترین و بدترین خبری که در حوزه ادبیات و کتاب در سال 95 شنیده است گفت: خبر خوب این است که دوستان کارهایشان منتشر میشود و مسئلهای که خیلی برایم خوشحالکننده بود، صدور سریع مجوز کتاب توسط ارشاد بود و اینکه سختگیری سالهای قبل وجود نداشت. درباره بدترین خبر حضور ذهن ندام و امیدوارم اصلا بدترین خبر نباشد.
این داستاننویس کتابهایی را هم برای مطالعه پیشنهاد کرد و گفت: رمان «ما اینجا داریم میمیریم» از مریم حسینیان، زیرا این کتاب تلفیقی از فانتزی و رئال است و میتواند پیشنهادی برا ادبیات داستانی ما باشد، مجموعه داستان «اتاق قرمز» از یک نویسنده ژاپنی ادو گاوارانپو با ترجمه محمود گودرزی، رمان« مارون» از بلقیس سلیمانی و همچنین کتاب خودم به نام «زمستان فصل مردن نیست».