سخنان امیرمؤمنان علی(ع) در فضیلت پیامبر(ص)

پس از سپاس: خداوند پیامبر صلى الله علیه و آله را برانگیخت در حالى که احدى از عرب نبود که کتابى بخواند، و نه دعوى پیامبرى و نزول وحى کند. پس با آنان که نافرمان بودند به همراهى مطیعانش جنگید، عاصیان را به سوى نجات سوق مى داد، و براى رهانیدن مردم از گمراهى پیش از آنکه مرگشان فرا رسد پیشدستى مى نمود.

سخنان امیرمؤمنان علی(ع) در فضیلت پیامبر(ص)   

 

درباره پیامبر و فضیلت خویش

پس از سپاس: خداوند پیامبر صلى الله علیه و آله را برانگیخت در حالى که احدى از عرب نبود که کتابى بخواند، و نه دعوى پیامبرى و نزول وحى کند. پس با آنان که نافرمان بودند به همراهى مطیعانش جنگید، عاصیان را به سوى نجات سوق مى داد، و براى رهانیدن مردم از گمراهى پیش از آنکه مرگشان فرا رسد پیشدستى مى نمود.

بر سر از راه مانده و از پاى درآمده اقامت مى کرد تا او را به مقصدش برساند، مگر هلاک شونده اى که خیرى در او نبود. تا آنجا ایستاد که راه نجات را به آنان نشان داد، و در جایگاه انسانیشان جاى داد، تا آسیاى حیاتشان به کار افتاد، و امورشان استوار شد. به خدا سوگند من پیشرو لشگر اسلام بودم تا آنکه ارتش کفر به عقب گریخت، و در سایه پرچم اسلام درآمد، هرگز ناتوان نگشتم و دچار ترس نشدم، و خیانت و سستى ننمودم. به خدا سوگند باطل را مى شکافم تا حق را از پهلوى آن درآورم.

مؤلف: انتخاب شده این خطبه در گذشته نیز آمد، جز اینکه من آن خطبه را در این روایت با اندکى اختلاف و کم و زیاد دیدم، به همین جهت آن را بار دیگر ذکر کردم.

 

در وصف پیامبر (ص) و تهدید بنى امیه و پند به مردم

تا اینکه خداوند محمّد صلّى اللَّه علیه وآله را گواه و بشارت دهنده و ترساننده برانگیخت. در کودکى بهترین مردم، در بزرگسالى نجیب ترین انسان، در اخلاق پاکترین پاکان، و دوام جود و سخایش از همه بیشتر بود.

پس شما (اى بنى امیّه) از شیرینى دنیا لذت نبردید، و براى نوشیدن شیر از پستان آن توانمند نشدید، مگر بعد از آنکه مهارش را رها، و تَنگ پالانش را نبسته یافتید. حرامش نزد اقوامى به منزله درخت سدر بى خار (آسان و در دسترس) و حلالش دور از دسترس و غیر موجود بود. به خدا قسم به آن دنیایى دست یافتید که چون سایه اى گسترده تا زمانى معین است. زمین براى شما از هر مانعى آزاد، و دستتان در آن باز است، ولى دستان رهبران واقعى از سر شما کوتاه است، و شمشیرهاى شما بر آنان غالب، و شمشیر آنان از شما بازگرفته شده است.

بدانید هر خونى را خونخواهى، و هر حقّى را خواهنده اى است. خونخواه خونهاى ما چون حاکمى است که درباره خودش حکم دهد، و او همان خدائى است که خواهنده حاجتى او را ناتوان نکند، و گریزنده اى از پنجه عدالتش بیرون نرود. اى بنى امیّه، به خدا سوگند مى خورم که پس از اندک زمانى این حکومت را در دست غیر خود، و در خانه دشمنانتان خواهید دید. بدانید بیناترین دیده دیده اى است که در خیر نفود کند و شنواترین گوش آن گوشى است که پند را بشنود و بپذیرد.

اى مردم، دل از نور چراغ پند دهنده اى که خود پندپذیر است روشن کنید، و آب را از چشمه زلالى که از تیرگى صاف مانده بکشید.

اى بندگان خدا، به نادانى خود تکیه ننمایید، و هواى نفس شما را به دنبال خود نکشد، زیرا آن که به نادانى خود تکیه زد و اسیر هوا شد به لبه پرتگاه هلاکت افتاده، بار ضلالتى را که به دوش گرفته از جایى به جایى انتقال مى دهد، آن هم به خاطر اندیشه باطلى که به دنبال هم به بازار مى آورد، و مى خواهد آنچه را نمى چسبد بچسباند، و آنچه را نزدیک نمى گردد نزدیک گرداند.

خدا را خدا را، از اینکه نزد کسى شکایت برید که اندوه شما را برطرف نمى سازد، و توانایى بازکردن گره از کار شما را ندارد. امام به غیر آنچه از جانب خدا مأمور است وظیفه اى ندارد، تکلیف او ابلاغ کامل پند و اندرز، و جدیت در خیرخواهى، و زنده کردن سنّت، و اقامه حدود بر کسى که سزاوار حدّ است، و رساندن سهم بیت المال به کسى که مستحق آن است.

پس براى فراگیرى دانش بشتابید پیش از آنکه درختش خشک شود، و قبل از آنکه در بهره گیرى علمى از معادن آن، گرفتار خود مشغولى شوید. دیگران را از منکر نهى کنید و خود نیز از ارتکاب به آن بپرهیزید، زیرا مسئولید اول خود از گناه کناره گیرى کنید سپس دیگران را از آن نهى نمایید.

 

در زمینه برترى اسلام، و توصیف پیامبر اکرم، آن گاه توبیح اصحاب

خدا را سپاس که اسلام را تشریع، و آبشخوارهاى آن را براى آن که بخواهد وارد شود آسان نمود، و ارکانش را در برابر آن که قصد غلبه بر آن دارد غیر قابل شکست قرار داد، و آن را براى کسى که به آن آویخت پناهگاه امن و براى وارد بر آن حریم سلامت قرار داد. آن را برهان ساخت براى کسى که به وسیله آن سخن گفت، و شاهد براى کسى که به وسیله آن به دفاع برخاست، و نور براى آن که طلب روشنى کرد، و فهم براى آن که اندیشه نمود، و مغز براى آن که آراسته به تدبیر شد، و نشانه براى بافراستى که راه حق جست، و بینایى براى کسى که عزم جزم کرد، و پند براى کسى که پند آموخت، و نجات براى آن که تصدیق کرد، و تکیه گاه براى کسى که به آن متّکى شد، و آسایش براى آن که خود را به آن واگذاشت، و سپر براى آن که صبر پیشه کرد. اسلام روشن ترین راه، و آشکارترین مسلک هاست، علائم راهش بلند، جاده هایش روشن، چراغهایش درخشان، میدان تمرینش آماده براى مسابقه، هدفش مرتفع، و جاى دهنده مسابقه گذاران است، جایزه اش مورد رغبت، و سوارانش شریف. راهش تصدیق، نشانه اش اعمال شایسته، پایانش مرگ، میدان تمرینش دنیا، محل گرد آمدن مسابقه گذارانش قیامت، و جایزه مسابقه اش بهشت است.

 

 در وصف پیامبر صلّى اللَّه علیه وآله

تا آنکه پیامبر شعله اى براى خواستار نور برافروخت، و نشانه اى براى وامانده در گمراهى روشن ساخت. خداوندا، او امین و مورد اعتماد تو، و گواه حضرتت در قیامت، و نعمتى است که به رسالت فرستادى، و رحمتى است که به حق گسیل داشتى. الهى، بهره اى وافر از عدالت خود به او عنایت فرما، و از احسانت پاداشى صد چندان به او کرامت کن. خدایا، بنایش را از همه بناها بالاتر قرار ده، و او را بر سفره مهمانیت گرامى دار، و مقامش را نزد خود شریف گردان، و او را از جانب خود بالاترین درجه بهشتى بخش، و از رفعت و فضیلت بهره مندش ساز، و ما را بدون دچار شدن به رسوایى و گرفتار شدن به پشیمانى و آلوده شدن به انحراف و پیمان شکنى و گمراهى و گمراه کردن و فریب خوردگى، در زمره او محشور فرما.

 

منبع: ترجمه نهج البلاغه استاد انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان