معرفی و بررسی BlacKkKlansman؛ اسپایک لی پله‌های موفقیت را در می‌نوردد

بالاخره با اکران «بلکککلنزمن» نام اسپایک لی Spike Lee دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. هرچند داستان فیلم در دهه ۷۰ میلادی می‌گذرد، اما حال‌وهوای آن بسیار شبیه به همین زمانی است که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ تبعیض نژادی در آمریکا و گسترش نفرت

بالاخره با اکران «بلکککلنزمن» نام اسپایک لی Spike Lee دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. هرچند داستان فیلم در دهه 70 میلادی می‌گذرد، اما حال‌وهوای آن بسیار شبیه به همین زمانی است که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ تبعیض نژادی در آمریکا و گسترش نفرت. این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های لی محسوب می‌شود و همه استعدادهای او را در خود جای داده است؛ نه تنها شوروشوق او در مورد سیاست، بلکه حس شوخ‌طبعی و شهود اجتماعی اسرارآمیزش در فیلم به نمایش در آمده است.
لی کسی است که دو سال قبل از شورش‌های لس‌آنجلس فیلم «کار درست را بکن» Do the Right Thing را ساخته بود. او هم‌چنین در جریان اتفاقات 11 سپتامبر متوجه شد داستان غمزده «ساعت بیست و پنجم» 25th Hour که در نیویورک می‌گذرد می‌تواند یادبودی برای از دست‌رفتگان در این فاجعه باشد.
«بلکککلنزمن» روایت داستان واقعی و باورنکردنی درباره ران استالورث Ron Stallworth اولین افسر پلیس سیاه‌پوست در کلرادو اسپیرینگز Colorado Springs است. او که رفتار خودپسندانه‌ی همکارانش را می‌بیند و از کار پشت میز خسته شده، با گروه نژادپرست «کو کلاکس کلان» Ku Klux Klan تماس می‌گیرد و ادعا می‌کند که یک سفیدپوست است. در ادامه دو بازجویی متفاوت از طرف ران (جان دیوید واشینگتن John David Washington) که با تلفن به حذب کلان نفوذ می‌کند و همکار سفیدپوستش زیمرمان Zimmerman (آدام درایور Adam Driver) که در جلسات گروه حضور پیدا می‌کند و خود را ران جا می‌زند، صورت می‌گیرد.هرچند داستان واقعی در سال 1978 رخ می‌دهد، لی و سه همکار نویسنده‌اش داستان را به اوایل دهه 70 تغییر می‌دهند که تفاوت‌های ظریفی در کل ماجرا ایجاد می‌کند؛ مثلا در اوایل دهه 70 موهای آفرو بزرگ، یقه‌های پهن، شلوارهای پاچه‌گشاد پلی‌استری و رنگ‌های شاد بیشتر در مد به چشم می‌خورد. مهم‌تر از همه، اوایل دهه 70 شورش‌های بیشتری به خصوص در عصر سیاست‌های رادیکال روی کار بود. ترور مارتین لوتر کینگ به تازگی اتفاق افتاده بود و حزب پلنگ سیاه (Black Panther Party) هنوز در حال فعالیت بود.
جو دو قطبی آن دوره، رادیکال‌های سیاسی از یک سو و تروریسم راست‌گرا از سوی دیگر، پس‌زمینه‌ی «بلکککلنزمن» را تشکیل می‌دهد و بیش از پیش به حال‌وهوای سیاسی این دوره نزدیک است. در آن زمان هم اختلاف‌های سیاسی تنها درباره دو دسته نبود که ارزش‌های مشابهی داشته باشند و از راه‌های متفاوت به هدف مشترکی برسند، بلکه درباره دو دیدگاه درست و غلط بود که سعی داشتند کشور را به روشی متفاوت اداره کنند.
لی که همیشه حال‌وهوای شوخ و سرخوشانه‌اش را حفظ می‌کند، چاشنی طنز را به سبک رفتار و پوچی یک مرد سیاه‌پوست که با تقلید صدا سعی می‌کند ادای سفیدپوست‌ها را دربیاورد و از پشت تلفن به‌دروغ خود را یک نژادپرست معرفی کند، اضافه کرده است. بااین‌حال استعداد لی به‌عنوان یک هنرمند، این صحنه‌ها را بسیار راحت و خودمانی نشان می‌دهد.  او درعین‌حال ترس و وحشت از برملا شدن راز زیمرمان که در مواجهه با رئیس گروه به یهودی بودن متهم می‌شود (که البته هست) را در کنار طنز روان ماجرا به تصویر کشیده است.این سیالیت موزون، توانایی تبدیل شدن طنز به وحشت و برعکس، ترکیب هر دو حالت در یک سبک ساختاری یکپارچه، متحد و منسجم است که اسپایک لی پس از ساخت «کار درست را بکن» به بعد در کارهایش دنبال کرده است؛ اما این فیلم به‌نوعی خصیصه فیلم‌های سیاه‌پوستی اخیر مثل «برو بیرون» Get Out اثر جوردن پیل Jordan Peele و «انتخاب غلط» Blindspotting با بازی و نویسندگی داوید دیگز Daveed Diggs و هم‌چنین «ببخشید که مزاحم شدم» Sorry to Bother You به کارگردانی بوتس رایلی Boots Riley را هم در خود دارد. خودبینی تفکیک‌ناپذیر زندگی آمریکایی در سال 2018 که به‌طور همزمان مزخرف و ترسناک است از المان‌های یکپارچه در میان این فیلم‌ها به‌حساب می‌آید. به همین منظور، در «بلکککلنزمن» تمام حالت‌ها و اتفاقاتی که پیش می‌آید ترکیبی از اغراق و واقع‌بینی را در خود دارد. هم‌چنین لی به‌درستی روی نفرت مدرن کلان از یهودی‌ها، در کنار نفرت از سیاه‌پوست‌ها، تأکید کرده است.
پایان فیلم طبق نظر اسپایک لی صورت می‌گیرد و «بلکککلنزمن» را به یکی از بهترین فیلم‌هایی که او در این سال‌ها ساخته تبدیل می‌کند. اشاره به درگیری‌هایی که در شارلوتزویل (Charlottesville) رخ داده و نشان دادن تصاویری که تابه‌حال ندیده بودیم از امتیازات ویژه این فیلم شمرده می‌شوند. این فیلم همه‌چیز را یکجا در خود دارد؛ گذشته، حال و آینده‌ی نگران‌کننده‌ی نامشخص.
این مقاله برگرفته از نوشته مایک لاسال Mick LaSalle در سایت sfchronicle.com است.نظر سایر منتقدان درباره این فیلم چیست؟

بیلژ ابیری Bilge Ebiri ؛ ویلج ویس Village Voice
«بلکککلنزمن» یک فیلم طنز، قهرمانانه، تراژدی، ترسناک، خنده‌دار، بسیار جدی و حتی گیج‌کننده است؛ صحنه‌های فیلم مدام از مستند به ساختگی تغییر می‌کند. بااین‌حال، «بلکککلنزمن» یکی از جالب‌ترین فیلم‌هایی است که لی تابه‌حال ساخته است. من تا حالا فیلمی که از لحن پرتناقضش به‌عمد سوءاستفاده کند ندیده‌ام.

ویلیام بیبیانی William Bibbiani ؛ آی‌جی‌ان IGN
این فیلم جزو یکی از بهترین آثار اسپایک لی به‌حساب می‌آید. بازی‌های فوق‌العاده، فیلم‌نامه هوشمند و شوخی‌های به‌جا که بر مسائل واقعی تأکید می‌کند یک فیلم درام جنایی را شکل داده که هم بیننده را سرگرم کرده و هم او را شوکه می‌کند. مخاطبان «بلکککلنزمن» با یک فیلم پیچیده و پرشور درباره تأثیر قدرت نژادپرستی روی زندگی‌مان روبرو می‌شوند.استفانی زاکارک Stephanie Zacharek ؛ تایم Time
«بلکککلنزمن» بسیار خنده‌دار و درعین‌حال با ظرافت خاصی رُک است. جالب است بدانید که این فیلم قبل از اتفاقات نوامبر 2016 ساخته شده و رویکرد لی را کمی جنجال‌برانگیز جلوه می‌دهد. فیلم جدید لی بسیار عصبانی و درعین‌حال سرگرم‌کننده است و او به‌خوبی توانسته لحن متغیر فیلم را کنترل کند.

آ. اُ اسکات A.O. Scott ؛ نیویورک تایمز The New York Times
این فیلم یک فیلم خشمگین، خنده‌دار، بی‌پرده و یک مواجهه عالی بر پایه حقایق است. داستان مثل یک ساعت زنگ‌دار در دل یک کابوس تاریخی نواخته می‌شود و درعین‌حال سمفونی بخش نادر هنر سیاسی عامیانه را در همه ابعاد نشان می‌دهد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر