در طول تاریخ ایرانیان به پرورش تن و همچنین ترویج خلق و خوی نیک و پهلوانی اهمیت زیادی می دادند. در جامعه سنتی ایران زورخانه جایگاهی مقدس برای پروراندن تن و اندام و بالا بردن اندیشه و فضایل اخلاقی بود.
فضایی که با هوای عطرآگینِ همراه با ویژگی های پهلوانی، سلحشوری و رفتار و اخلاق جوان مردی و ایثارگری بود. مکانی که علاوه بر اجرای ورزش های باستانی و آئین های ویژه اش، در آن کشتی پهلوانی نیز گرفته می شد و هم اکنون نیز ادامه دارد.
مکانی که آیین پهلوانی اش و خودش در سال 2010 در فهرست میراث معنوی یونسکو به نام #ایران ثبت گردید.
ورزشی که به تحقیق دانشگاه ورزش آلمان در شهر کلن، قدیمی ترین ورزش بدن سازی در دنیا می باشد!
امروز به مناسبت روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای به زورخانه سری زده ایم .
همراه با کارناوال خود را آماده ی ورود به زروخانه کنید!
“یا علی مدد”
17شوال روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای
هفده شوال روزی است که حضرت علی با عمروبن عبدود پهلوان معروف عرب مبارزه کرد و او را در میدان نبرد شکست داد و پرچم کفر را واژگون ساخت.
به همین دلیل این روز را به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای نامیده اند.
در این جنگ حضرت علی(ع) پس از شکست دادن عمرو بن عبدود به طرف او رفت تا سرش را از بدنش جدا کند که عمرو آب دهان خود را به صورت حضرت علی(ع) انداخت ؛حضرت هیچ واکنشی از خود نشان نداده و از جای خود برخاستند و مقداری در میدان جنگ قدم زدن سپس به سمت او رفتتد ،عمرو علت این کار را جویا شد حضرت گفت: آن لحظه که آب دهانت را به صورت من انداختی من را غضب گرفت نمی خواستم تو را به این حالت بکشم ؛مقداری قدم زدم تا آرام شوم و تو به خاطر خداوند لا شریک له بکشم.
از آنجایی که روز های ماه قمری در مقایسه با تقویم شمسی هر سال تغییر می کند روز دقیقی برای این مناسبت در تقویم شمسی وجود ندارد و هر سال این روز در تقویم شمسی با سال قبل متفاوت است.
کارناوال نیز به مناسبت این روز به بحث زورخانه و ورزش باستانی ایران پرداخته است.
تاریخچه زور خانه
بدون شک ورزش های متنوعی در ایران باستان رایج بوده است اما منبع دقیقی از وجود فضایی شبیه به زورخانه ها موجود نمی باشد. اما از شواهدی که بر می آید ایرانیان پیش از اسلام نیز مکان مخصوصی برای ورزش خود داشته اند، اما #دوران صفویه دوران رشد و شکوفایی ورزش، مخصوصا ورزش باستانی بوده است.
برخی پژوهشگران معتقدند که زورخانه در قرن 7 خورشیدی به وسیله پوریای ولی پهلوان پر آوازه که اهل خوی بوده است، سازماندهی شده.
زورخانه همراه با اوج گرفتن مذهب تشیع در آن دوران به بلندترین مرتبه خود دست یافت و ورزش زورخانه ای ترقی و پیشرفت بسیاری کرد.
تاثیر تشیع در زمان صوفیه بر ورزش زورخانه ای بسیار زیاد بود به طوریکه از نظر ورزشکار مومن، زورخانه جای نیکان و پاکان و مکتب فتوت و جوان مردی بود.
در دوران قاجار نیز با توجه به علاقه پادشاهان این سلسله به ورزش کشتی، زروخانه ها و کشتی پهلوانی رونق زیادی داشت اما با مرگ ناصرالدین شاه، قهرمانان و پهلوانان از پایتخت متفرق شدند و زورخانه ها دیگر رونق سابق را نداشتند.
مسابقههای کشتی تا سال 1318 به آیین کشتی پهلوانی برگزار میشد اما در زمان رضاشاه و با گسترش فرهنگ جدید ورزشی باشگاهها شکل گرفتند و اصول جدید ورزشی حاکم شد.
معماری زورخانه ها
شکل و نمای داخل و خارج ساختمان روزخانه، مخصوصا در قدیم، به تکیه شبیه بود و همچنین تکیه به خانقاه و خانقاه به آتشکده های دوران باستان شباهت داشت. این شباهت از نظر مسلکی ممکن است مربوط به توصف و همچنین پیروان مکتب جوان مردان و عیاران باشد که زاییده ی فکر ایرانی است و از فرهنگ باستانی مردم ایران سرچشمه می گیرد.
نمای بیرونی زورخانه 4 گوشه است با گنبد و یا گنبد گل دسته مانند که هوا و روشنایی آفتاب را از دریچه ها و شیشه ها به درون زورخانه می کشاند.
ساختمان زور خانه چنان مقدس و محترم است که ورزش کاران بدون وضو وارد آن نمی شوند و اولین اقدام آنان پس از ورود، خاک بوسی آن جاست. تمامی اجزای این مکان و مساحت و محل قرار گرفتن ها فلسفه ای در پشت خود دارد.
اولین نشانه فرهنگ غنی این ورزش باستانی را از اولین برخورد ورزشکار با زورخانه که درب مکان است می توان دید.
درب زورخانه ، کوتاه است و علت آن تعظیم و تکریم به مکان مقدس و خودشکنی و از بین بردن تکبر است.
سردم ، در عرف پهلوانان جای مقدسی به شمار می رود و روشن نگاه داشتن آن همانند روشن نگاه داشتن سقاخانه کاری لازم الاجرا بوده است. در سردم مرشد، دم به دم مدح حضرت علی (ع) می خواند و در اعیاد، مدیحه خوانی می کند و در وفات ها، به خواندن مرثیه می پردازد.
سقف زور خانه یکی از قسمت های زورخانه است که شباهت زیادی با مساجد و تکایا دارد، سقف گنبدی شکل است و گنبد تنها روی گود را می پوشاند و سایر قسمت ها دارای سقف مسطح است و بالاترین نقطه گنبد معمولا برای تهویه سوراخ بوده است.
حکمت ساختمان زورخانه را توجه ورزشکاران از قعر گود به آسمان آبی، تجسمی از ذات بی نهایت باری تعالی، می دانند.
وسایل زورخانه
تخته شنا
چوبی است هموار به درازی 70 و پهنای 7 سانتی متری که گاهی کوچکتر و بزرگتر از این اندازه نیز ساخته می شود. به زیر تخته نزدیک دو سر آن دو پایه ی ذوزنقه ای به بلندی 4 سانتی متر میخ کوب می شود.
میل ورزش
افزاری است چوبی و کله قندی و توپر که ته آن گرد و هموار و سر آن تخت یا گرد است و در میان آن دسته ای به درازای پانزده سانتی متر فرو برده اند و وزن هر میل از 5 کیلو تا 40 کیلوگرم است.
میل باز
همانند میل ورزش است ولی دسته اش بلند تر از میل ورزش و وزنش کمتر از آن است تا بازی با آن و پرتاب کردنش آسان باشد. وزن هر میل بازی 4 تا 6 کیلوگرم می باشد.
سنگ
دو قطعه تخته سنگ حجیم به شکل نعل کفش های قدیمی است که در قسمت بالای آن مربع و در پایین منحنی است و در وسط هر یک از سنگ ها سوراخ و دستگیره ای در نظر گرفته شده و در دو طرف دستگیره برای جلوگیری از خراش برداشتن دست ورزشکار قطعات نمد می گذارند. سنگ های زورخانه وزن مشخصی نداشت وزن آن بستگی به اندازه و سلیقه کسی که آن را سفارش داده بود در نظر گرفته می شد. در مسابقات بین المللى وزن هر یک از سنگ ها 20 کیلو گرم، طول آن 100 و عرض آن 70 و ضخامت سنگ 5 سانتى متر است.
سنگ زورخانه به گفته پژوهشگران همان سپر است و ورزشکاران برای قوی کردن بازو ها از آن استفاده می کردند.
کباده
کباده شکلی از همان کمان جنگی است. این وسیله را در فرهنگ های فارسی به معنای کمان نرم و سست که مخصوص مشق کمان کشیدن است، ضبط کرده اند. از در فرهنگ دهخدا از نوعی کمان مشقی برای قوی شدن کتف کمانداران نام می برند. تصور می رود کباده های اولیه به صورت کباده های کنونی نبوده است. اکنون کباده ها را از آهن خالص می سازند و تنه آن حالت فنری ندارد.
کباده های زورخانه قرن هاست که به دو شکل است یکی بدنه ای کمانی یا مقوس دارد که آهنین و سنگین است و در مقابل برای حفظ تعادل زهی زنجیری و بلند به دو سر آن آویخته بودند. در زورخانه ها معمولا دو جور کباده وجود داشت یکی سبک برای تازه کارها و دوم سنگین برای ورزشکاران سابقه دار.
وزن کباده معمولى 14 کیلوگرم ، طول کمان آن 150 و طول زنجیر آن 200 سانتى متر است.
لباس های ورزش باستانی
تنکه
شلوار کوتاهی است که ران تا زیر زانو را می پوشاند و آن را هنگام ورزش کردن و کشتی گرفتن می پوشند. این تنبان از یک رویه چرمی یا پارچه ماهوتی چند لایه دوخته می شود. رویه ی آن بیشتر به رنگ آبی مایل به سبز است.
کمر و نشیمنگاه و سر دوزانوی تنکه از چرم است. روی ران های تنکه گل و بوته های بزرگی قلاب دوزی می شود.
بالای تنکه را، که زیر شکم می افتد، “پیش قبض”، روی زانو را “پیش کاسه” یا “سر کاسه” و پشت زانو را “پس کاسه” می نامند.
لنگ
همان لنگی است که در گرمابه استفاده می گردد. برخی ورزشکاران به جای پوشین تنکه، لنگی روی زیرشلوار خود می بندند و در گود می روند. بستن آن به این شکل است که دو سر از پهنای لنگ را در کمرگاه بر روی ناف گره می زنند و پایین لنگ را، که آویزان است، از پشت پا می گیرند و از میان دو پا بالا می برند و در “پیش قبض” که همان گره است، فرو می کنند.
اکنون فدراسیون ورزش های باستانی استفاده از لنگ را برای این ورزش ممنوع کرده اما هنور در برخی شهر ها مانند اراک و کرمانشاه از لنگ استفاده می کنند.
گردانندگان زورخانه
مرشد
امروزه مرشد به کسی میگویند که آوازی خوش دارد و هنگام ورزش روی سردم مینشیند و با آهنگهای گوناگون که هر کدام ویژه یکی از حرکات ورزشی است ضرب میگیرد و شعرهای رزمی که بیشتر از شاهنامه برگزیده میشود میخواند و صدای ضرب و آواز خود را با حرکات ورزشکاران، هماهنگ میکند. در قدیم مرشد یا کهنه سوار کسی بود که کار آموزش ورزشکاران و پهلوانان با او بود.
مشت و مال چی
به کسی می گویند که قبل از ورزش به ورزشکاران و پهلوانان لنگ و تنکه می دهد و پس از ورزش آن ها را مشت و مال می دهد تا کوفتگی و خستگی از تنشان خارج شود. پادویی زورخانه نیز با مشت و مال چی است.
مقام و القاب ورزشکاران در زورخانه
پیش کسوت: در زورخانه به کسی می گویند که سال مندتر و آزموده تر از دیگر ورزشکاران باشد. پیش کسوت از تمام فن و فنون و ریزه کاری های ورزش باستانی آگاه است.
میان دار: در زورخانه هر کس که سابقه یا جسارت بیشتری داشته باشد و به قول باستانی کارها تخته شنا خود را در وسط بگذارد یا وسط گود ورزش کند میان دار می گویند. میان دار در میان گود روبروی مرشد ایستاده و گرداندن ورزش به عهده او می باشد و دیگر ورزشکاران از او پیروی می کنند. میان دار باید همانند پیشکسوت آزموده باشد. معمولا پیشکسوت هر زورخانه میان دار نیز می باشد.
پهلوان: بزرگترین مقام در عالم زورخانه و ورزش باستانی عنوان پهلوانی می باشد. پهلوان به کسی گفته می شود که تمام مراحل ورزش باستانی مثل مراتب ساختگی، نوچگی و نوخواستگی را پشت سر گذاشته و در تمام ورزش های باستانی ورزیده شده و در فنون کشتی به استادی رسیده باشد.
نوخواسته: نوخواسته جوان نوچه ای است که کمی در ورزش باستانی آزمودگی یافته و پهنه ی کار خود را گسترش داده و برای کشتی گرفتن و ورزش های تو گودی به زورخانه ای دیگر می رود.
نوچه: به جوان ورزشکاری گویند که زیر نظر پهلوانی، فن های کشتی را می آموزد و شاگرد او محسوب می شود. نوچه از نظر چابکی و تردستی برگزیده ترین شاگرد آن پهلوان است.
مراسم و ورزش زورخانه ای
ورزش زورخانه ای ورزشی گروهی می باشد. پیش از آغاز مراسم، هر ورزش کاری که مایل باشد می تواند به تنهایی در جاسنگی، سنگ بگیرد. برای سنگ گیری، ورزشکار به پشت می خوابد و با سنگ، که در وسایل زورخانه توضیح داده شد، ورزش می کند.
در زورخانه مرشد در سردم قرار گرفته و هنگامی که گروه ورزشکاران در گود جای می گیرند، ضرب گیری اش آغاز می شود.
مرحله 1) با شنا رفتن آغاز می شود. در هنگام شنا میان دار تخته را در میانه ی گود می گذارد و دیگر ورزشکاران گرد او تخته های خود را به زمین می گذارند و گوش به ضرب مرشد می سپارند. هر چند بار که میان دار شنا برود، ورزشکاران نیز از او پیروی می کنند.
مرحله 2) اکنون زمان میل گیری است! پهلوان میان دار میل را بر سر می گیرد و به دور شانه می چرخاند و ورزشکاران دیگر نیز با ضرب مرشد از میان دار پیروی می کنند.
مرحله 3) زمان پا زدن است! به هر شکلی که میان دار پا بزند دیگر ورزشکاران نیز از او پیروی می کنند! پا زدن انوام مختلفی دارد که برخی از آن ها از این قرارند : پای جنگلی، پای ضربدری، پای شاطری، شاطری یک، دو، سه، پای یا فتاح، پای تبریزی شلاقی، تبریزی شلاقی یک، دو، سه، پای تبریزی لا فتی.
مرحله 4) نوبت نوبتِ چرخ زدن است! بر خلاف تمرین های قبلی چرخ زدن تمرینی تک نفره است. در این مرحله میان دار به کنار آمده و آنان که اهل چرخ زدن هستند به نوبت به میان می آیند و با ضرب مرشد چرخ می زنند.
چرخ زدن با کوچکترین ورزشکار آغاز و با بزرگترین پیشکسوت پایان می پذیرد.
مرحله 5) زمان دعا کردن است. میان دار یا پیکسوتی اهل دعا برای ورزشکاران در گود، برای جمعیت خارج گود و غائبین دعا می کند و به بدکاران نفرین می فرستد! افراد دعای او را “آمین” و نفرین او را “بیش باد” می گویند.
پس از دعا مراسم اصلی ورزش تمام می شود و هر ورزشکاری بخواهد می تواند کباده بگیرد. اگر کباده گیر ورزشکار مهمی باشد مرشد برایش می خواند.
در گذشته پس از اتمام مراسم اصلی ورزش، میان دار دست کشتی دراز می کرد تا اگر کسی احساس می کرد می تواند میان دار را شکست دهد برای کشتی پیش می آمد. اگر کسی پیش نمی آمد بین نوچه ها کشتی می انداختند.
اما امروزه مراسم ورزش در زورخانه پس از مراسم دعا تمام می شود و کشتی پهلوانی در مسابقاتی جدا برگزار می گردد.
آداب زورخانه
* هر ورزشکار به محض ورود به به گود، خم می شود و دست راست خود را به کف گود زده سپس آن دست را به نیت خاک بوسی آستان پهلون پرور زورخانه، بر لب برده و می بوسد.
* هر قسمت از گود برای خود مقامی دارد. وسط گود جای میان دار است. دومین جایگاه روبروی میان دار و زیر سردم قرار دارد در این جا سادات به احترام جدشان پیغمبر قرار می گیرند بعد ایشان به ترتیب سابقه ورزشی دور تا دور گود می ایستند.
* ورزش با لباس، زشت و ناپسند می باشد و مطابق آیین فتیان ممنوع است.
* از انجا که زورخانه جای پاکان و جوان مردان دانسته می شود، باید از شوخی و گفتار زشت دوری جست.
* ثروت و موقعیت اجتماعی در زورخانه به حساب نمی آید و فقط مقام ورزش و تقوا مراتب اشخاص را مشخص می کند.
مراسم گلریزان
گلریزان از سنت های دیرین زورخانه است که به مناسبت خاصی برپا می شود. این مناسبت ها می تواند برای کشتی گرفتن دو پهلوان، آشتی دادن دو ورزشکار پشکسوت، کمک به کسی که نیازمند است، افتتاح زورخانه و یا برای احترام مقدم پهلوانی که از شهری دیگر آمده در اعیاد مختلف نیز مراسم گلریزان برگذار می گردد. در گذشته دو نوچه از دو طرف یک لنگ را می گرفتند و دور جمعیت حاضر می جرخاندند و جمعیت در آن مبلغی را می گذاشتند.
ویدئویی از زورخانه و مراسم آن در استان کرمانشاه
در حال بارگذاری ویدئو ...
زورخانه ها در جامعه امرزوی
ورزش زورخانهای امروزی با ورزش چند سال اخیر تفاوت بسیاری از نظر ظاهری و نوع ورزش کرده است همان طور که ذکر شد امروزه استفاده از لنگ در ورزش باستانی از طرف فدراسیون این ورزش ممنوع شده است .
امروزه مسابقههای ورزش باستانی به صورت تیمی در یکی از شهرهای ایرانی صورت میگیرد که در آن هر تیم شامل 10 نفر میباشد یک نفر مرشد، 8 ورزشکار و یک میاندار، که ورزش را با پیچیدگی بسیار زیادی نسبت به ورزش ساده زورخانه انجام میدهند.
امروزه در تهران 50 زورخانه برقرار است که از مهمترین این زورخانهها میتوان به ورزشگاه شهید فهمیده که میزبانی مسابقه های کشوری فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران است و به ثبت ملی رسیده است اشاره کرد.
شاید زورخانه ها همانند گذشته رونق زیادی نداشته باشند اما با غنا و زیبایی این مکان و آیین های پهلوانی اش برنامه ریزی برای توسعه این مکان های ورزشی و تشویق جوانان به روی آوردن به ورزش های باستانی ایران دور از دسترس نمی باشد.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که اکنور ورزش باستانی و زورخانه ها دارند، مشکلات مالی است و عدم توانایی در درآمدزایی می باشد که باید از طریق برنامه ریزی های دولتی و کمک های نهاد های مردمی خون تازه ای در رگ های زورخانه ها جاری شود تا بتواند باری دیگر رونق سابق خود را داشته باشد.
سخن آخر
نظر شما درباره ی زورخانه ها چیست؟
آیا از غنای ورزش های باستانی ایرانی آگاهی داشتید؟
چه راهکار هایی را برای توسعه این ورزش ها پیشنهاد می کنید؟
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.