یکی دیگر از فیلمهای مورد توجه در سال 2016 و البته مراسم اسکار 2017؛ «ارقام پنهان» Hidden Figures بوده است. فیلمی اقتباسی از زندگینامه سه زن سیاهپوست و ریاضیدان که در دهه 60 میلادی در آمریکا در سازمان ناسا مشغول به کار بودهاند. کارگرانی این فیلم را تئودور ملفی (Theodore Melfi) به عهده داشته و فیلمنامه را نیز به همراه آلیسون شرودر (Allison Schroeder) با اقتباس از کتابی بر اساس داستانی واقعی، به نام «ارقام پنهان» نوشتهاند. ستاره فیلم تاراجی پی هنسون (Taraji P. Henson) در نقش کاترین جانسون است (Katherine Johnson) ریاضیدانی که مشخصات مدارهای پروژهی مرکوری و چندین پروژه دیگر را اندازه میگرفت. دیگر هنرپیشگان این فیلم، اوکتاویا اسپنسر (Octavia Spencer)، جنل مونی (Janelle Monáe)، کوین کاستنر (Kevin Costner)، جیم پارسون (Jim Parsons)، کریستن دانست (Kirsten Dunst) و ماهارشالا علی (Mahershala Ali) هستند.
فیلمبرداری فیلم در مارس 2016 شروع شد و در می همان سال به پایان رسید. فیلم روز 25 دسامبر 2016 در آمریکا اکران شد و با استقبال خوبی مواجه شد. برخی آن را یکی از 10 فیلم برتر سال خواندهاند. برای 3 اسکار نامزد شد – بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین نقش مکمل زن (اوکتاویا اسپنسر)- برای 2 جایزهی گلدنگلوب نیز نامزد بود و جایزهی سگ (Screen Actors Guild Award) را برای بهترین بازی برای بازیگران در فیلم به خود اختصاص داد.
تیودور ملفی کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهای آمریکایی است که بیشتر برای فیلم «وینسنت مقدس» St. Vincent با بازی بیل موری (Bill Murray) شناخته میشود؛ و در سال 2016 فیلم ارقام پنهان را ساخته که با نقدهای بسیار مثبتی مواجه شده است.
تاراجی پندا هنسون (Taraji Penda Henson) متولد 11 سپتامبر 1970، نویسنده و بازیگر آمریکایی است. رشته بازیگری را در هاروارد گذرانده است و در چندین برنامه تلویزیونی مهمان بود تا در سال 2001 با فیلم «بچه پسر» Baby Boy شناخته شد. برای بازی در «شتاب و طغیان» Hustle & Flow در سال 2005 و «مورد عیب بنجامین باتن» The Curious Case of Benjamin Button در سال 2008 بسیار موردتقدیر قرار گرفت و نامزد دریافت جوایزی چون اسکار، جایزهی منتخب منتقدین و سگ (SAG Award) برای نقش مکمل زن شد. در سال 2010 در فیلم کمدی «شب قرار» Date Night و باز ساخت «بچه کاراتهکار» The Karate Kid بازی کرد. او همچنین برای بازی در سریالهای تلویزیونی شناخته میشود و بارها برای بازی در سریالهای کوتاه و بلند تلویزیون نامزد دریافت جایزه شده و چندین جایزه نیز برده است. او برای بازی در سریال «امپراتوری» Empire، اولین هنرپیشه سیاهپوستی بود که توانست جایزهی منتقدین را برای بهترین هنرپیشه نقش اصلی در سریالهای دراما از آن خود کند. در سال 2016 از طرف مجلهی تایمز یکی از 100 شخصیت تأثیرگذار سال شناخته شد و در سال 2016 برای بازی در ارقام پنهان جایزه سگ را از آن خود کرد.
اوکتاویا لنورا اسپنسر (Octavia Lenora Spencer) متولد 25 می 1972، نویسنده و بازیگر آمریکایی است. اولین تجربه بازیگریاش در فیلم «زمانی برای کشتن» A Time to Kill بود و در سال 2011 با بازی در فیلم The Help شناخته شد. جایزه اسکار، گلدن گلوب (Golden Globe)، سگ، بفتا (BAFTA) و منتخب منتقدین (Critics’ Choice Movie Award) را از آن خود کرد و مورد توجه قرار گرفت. در سال 2013 نیز در فیلم Fruitvale Station خوش درخشید و در سال 2016 نیز برای کارهای متعددش استقبال زیادی از او شد؛ و برای بازی در فیلم ارقام پنهان هم نامزد دریافت جوایز اسکار، سگ و گلدن گلب بود.
فیلم در جادهای شروع میشود که 3 زن سیاهپوست در حال کار بر روی ماشینی خراب در میان جادهاند. در حال صحبت باهم هستند و درست اول داستان متوجه میشویم با سه شخصیت محکم و قوی مواجه شدیم. پلیسی سفیدپوست به سراغشان میآید و نگرانی را در وجودشان حس میکنیم. صرف سیاه بودن،
زن بودن و کار در ناسا برای پلیس سفیدپوست عجیب است و متوجه میشویم که هنوز زن بودن و سیاهپوست بودن در آمریکا توجیه نشده است. زنان داستان سر کار میروند و تمام مدت متوجه تبعیض میان سفیدپوستان و سیاهپوستان هستیم. تابلو غذاخوری جدا، دستشوییهای جدا برای رنگینپوستان، حتی ظروف غذاخوری و چای هم برای رنگینپوستان جداست و سفیدپوستان به آنها دست نمیزنند. در طول داستان میبینیم که باوجود داشتن مسئولیتهای یک مدیر بخش، مقام و منصب به دلیل سیاهپوست بودن به یکی از زنان داستان (دوروتی) داده نمیشود و یا دیگری (مری) به دلیل زن بودن اجازه انتصاب در مقام مهندسی را ندارد؛ اما داستان اصلی که حول کاترین میگردد نشان از تلاش این دختر نابغه در حل مسائل پیچیده ریاضی دارد. کاترین بخش اصلی محاسبات برده میشود تا در طراحی اعزام موشک و فضانورد در فضا همراه تیم اصلی کار کند. هیچکس با او حرف نمیزند ولی در داستان پرتلاشترین فرد تیم نشان داده میشود. با تلاش زیاد و نشان دادن لیاقت در میان تیم جا پیدا میکند و مهمترین معضل تیم را برایشان حل میکند. ولی همچنان برای دستشویی رفتن مجبور است به ساختمانی دور برود و بر اثر غیبتهای زیاد به همین دلیل، مورد مواخذه قرار میگیرد. رئیس (کوین کاستنر) متوجه داستان میشود – این صحنه یکی از تأثیرگذارترین قسمتهای فیلم است- پس از درگیری میان این دو کاراکتر، با کندن تابلوی دستشوییِ رنگینپوستان، این تبعیض را در ناسا از بین میبرد.
در طی داستان هر 3 زن سیاهپوست با تلاش شخصی و همت عالی موفق میشوند موانع را از جلوی راه موفقیتشان، یکبهیک بردارند و پلههای تلقی را طی کنند و در راه رسیدن به هدف آمریکایی رقابت برای اول بودن به همتیمیها و سفیدپوستان کمک کنند. مشکلات خانوادگی و موانع برای زندگی آسوده برای سیاهپوستان در دهه 60 بهخوبی در فیلم نمایش دادهشده و بازی بازیگران فیلم نیز بر گیرایی فیلم افزوده است.
مری (جنل مونی) اولین زن سیاهپوستی است که در برابر قانون تبعیضآمیزی که اجازه تحصیل را به زنان در دانشکدهی مهندسی نمیداده، میایستد و در دادگاه حق تحصیل میگیرد و پایهگذار حرکتی مفید میشود.
تلاش دزدکی دورتی (اوکتاویا اسپنسر) برای یادگیری عملکرد دستگاه جدیدی که در نهایت میتواند باعث از کار بی کار شدن او و تیمش محاسبهگرش شود و همراهی با تیمش برای رسیدن به امنیت شغلی یکی دیگر از تکههای تأثیرگذار فیلم است.
در نهایت با تلاش همه افراد دستاندرکار و به کمک اندازهگیری دقیق محاسبه گران عملیات پرتاب و بازگشت فضانورد به زمین بهدرستی انجام میشود و رؤیای آمریکاییشان به حقیقت میپیوندد.
• گلن پاول (Glen Powell) فضانوردی که در پروژه اعزام حضورداشته بهتازگی فوتشده است. در طول فیلم تأثیر کاترین را بر روی اعتمادبهنفس و اعتماد گلن به پروژه بارها مشاهده میکنیم و شاید گلن تنها فردیست که از اولین لحظه در داستان نگاهی بی تبعیض به رنگینپوستان ناسا داشته است.
بپردازیم به چندی از نظر منتقدین به این فیلم:
منتقد واشنگتنپست (washingtonpost) معتقد است که یکی از خاصههای بینظیر فیلم، توانایی نمایش صحنههایی چنان پرلذت، خروشان و هیجانانگیز است. داستانی فوقالعاده از سه زن سیاهپوست آمریکاییِ ریاضیدان و دانشمند که در دهه 50 و 60 به کمک ناسا آمدند تا به برنامه فضایی ناسا کمک کنند. شروعی فوقالعاده که ته نشین نمیشود و قسمتی کمتر شنیدهشده از تاریخ را با بینندگان سهیم میشود. فیلمی که کاملاً از پس تشکر از این شخصیتهای مهم تاریخی برآمده است. آهنگ متن ساختهشده توسط فرل ویلیام (Pharrell Williams) که یکی از تهیهکنندگان فیلم هم هست، توسط این منتقد بسیار ستوده شده است.
منتقد رولینگ استون (rollingstone) معتقد است که فیلم با تکنیکی عجیب و خارقالعاده ساخته نشده بلکه انتخاب هوشمندانهی داستان و پردازش آن است که باعث موفقیت فیلم شده است. داستانی که بیشک ارزش تعریف را داشته و تاکنون توجه زیادی به آن نشده است. انتخاب درست هنرپیشگان هم در تأثیر فیلم بیتأثیر نبوده است. تاراجی هنسون و اکتاویا اسپنسر و جنل مونی در نقشهای خود، بسیار خوش درخشیدهاند.

منتقد راجر ایبرت (rogerebert) که خود ریاضی و کامپیوتر خوانده است و اتفاقاً سیاهپوست نیز هست میگوید با دیدن فیلم به این فکر کرده که اگر 30 سال پیش، قبل از تصمیم برای خواندن این رشته این فیلم را میدیده و با مشکلات پیش روی رنگینپوستان برای همکاری در پروژهها آشنا میشده حتماً با دیدی بهتر به سراغ این رشته میرفته و با اطمینانی بیشتر این رشته را انتخاب میکرده. عجیبی فیلم برایش این است که در فیلم تعداد کد نویسان سیاهپوست بیش از چیزی است که او در طول عمر کاریش در این رشته دیده و این باعث خوشحالیاش است. او فیلم را فیلمی تأثیرگذار میداند و امیدوار است داستانهایی اینچنینی بیشازپیش بازگو شوند.
منتقد ایندی وایر بر خلاف 3 منتقد دیگر فیلم را معمولی و داستان آن را ناقص خوانده است و به نظر او عمق مشکلات سیاهپوستان در دههی نمایش داده شده بهدرستی تصویر نشده و روابط روزمره بین افراد خیلی بد و ناقص بیانشده. با توجه به احتیاج شدید صنعت سینما به فیلمی با محوریت رنگینپوستان، این فیلم با تکیهبر داستانی گیرا تنها سعی در جمعکردن بیننده کرده در حالی که توانایی پرورش داستان را داشته، اما تنها به داستانی گرم و روندی امن قناعت کرده است.
Post Views:
3