ادبیات معاصر ترکیه قدمهای جدیای برداشته و نویسندگان مطرحی را به جهان ادبیات معرفی کرد. از عزیز نسین گرفته تا یاشار کمال و در نهایت اورهان پاموک که اولین نوبل ادبیات را به عنوان یک ترک تبار از آن خود کرد. شاعران معاصر ترک هم دستکمی از نویسندگانش ندارند و اشعار کسانی چون ناظم حکمت با اقبال فراوانی چه در داخل ترکیه و چه خارج از آن روبرو شدهاند. در کشور ما نیز احمد پوری بسیاری از اشعار او را ترجمه کرده و چندی پیش نیز در قالب کتاب صوتی با صدای خودش آنها منتشر کرد. گزارشی از رونمایی این کتاب صوتی با عنوان انتشار عاشقانهها با صدای احمد پوری را میتوانید در بنیتا بخوانید.
اما ادبیات ترک فقط به این مشاهیر خلاصه نمیشود. الیف شافاک از نویسندگان نسل جدید ترکیه است که آثارش با استقبال خوبی از طرف مخاطبان روبهرو شده به طوری که ملت عشق در چند سال اخیر حدود 500 بار تجدید چاپ شده است. این رمان در ایران نیز خوانندگان بسیاری داشت؛ بهطوری که به تناوب در میان پرفروشهای بازار کتاب ایران قرار میگیرد. با بنیتا همراه باشید تا این رمان را از نظر بگذرانیم.
«کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم، جملهها و کلمهها و حرفها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم، سکوت محض بود.»
اینها سخنان نویسنده در مورد کتابش است. الیف شافاک 45 ساله است. اولین اثرش را در سال 1994 با نام «آناتولیای برای چشمهای بد» منتشر کرد. تمامی رمانهای او به زبان انگلیس و فرانسه نیز منتشر شده است. شافاک دوبار به جرم آنچه که دادگاههای ترکیه اهانت به ترک بودن مینامیدند به زندان محکوم شد ولی هر دوبار به دلیل کمبود مدرک، پروندهاش بسته شد. این اتهامات بهخصوص برای رمان «حرامزاده و استانبول» که به نسلکشی ارامنه پرداخته بود علیه او مطرح شدند.
الیف شافاک
اما خود رمان؛ آنچه که در ابتدا باید در مورد این کتاب گفت این است که این رمان در مورد عشق است و به وضوح دیده میشود که برای دو نفر عشق زمینی و برای دو نفر عشق آسمانی وجود دارد. در این رمان ما شاهد دو روایت هستیم یا شاید حتی دو رمان در قالب یک رمان. در این داستان ما به گونهای شاهد بازگویی رابطهی میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی به نام «اللا» هستیم که همهی مصادیق زندگی مدرن و همسر و شغل خود را با تمام روزمرگیهایش رها میکند به ترکیه سفر میکند و سیر و سلوکی مولاناگونه را آغاز میکند.
عمدهی داستان دربارهی احوالات و ارتباط شمس و مولوی است و کمترین بخشهای کتاب از زبان این دو شخصیت روایت شده است و سعی شده تا از نگاه و زاویههای گوناگون که همان شخصیتهای دیگر داستان هستند به این دو نفر پرداخته شود. دو روایت تودرتو که به صورت موازی روایت می شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرن ها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (آمریکا) بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بنمایهی هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگیست بی شباهت به هم نیستند. نکتهی جالب اینجاست که این دو روایت موازی باهم تداخل ندارند. هوشمندی و قدرت نویسنده هم در همین نکته است که از زوایای متفاوتی استفاده کرده. این کتاب حدود بیست راوی مختلف دارد که در ابتدای هر بخش معرفی میشوند. نویسنده در این کتاب سعی کرده به موازات هم دو داستان و در حقیقت زندگی شخصیتهای دو دورهی زمانی را پیش ببرد. دورهی اول در حدود 639 تا 645 قمری یعنی زمان آشنایی شمس و مولانا و دورهی دوم عصر حاضر است. از ویژگیهای جالب کتاب این است که در حدود بیست راوی مختلف دارد و در ابتدای هر بخش راوی آن نیز ذکر میشود. اشاره به مصادیق عرفانی و درویش مسلکی مانند چلهنشینی، سماع و باده و... و نیز چهل حدیث عشق در لابهلای اتفاقات این رمان دیده میشود.
در کل خواندن این کتاب و همراه شدن با شخصیتها در سفری عرفانی برای مخاطب ایرانی که عرفان و عشق زمینی و آسمانی با فرهنگ طولانیاش آمیختگی دارد، تجربهای شیرین خواهد بود. ملت عشق را ارسلان فصیحی که از مترجمان خوب ادبیات ترک در ایران است ترجمه کرده و نشر ققنوس نیز آن را در 512 صفحه و به قیمت 33000 تومان روانهی بازار کتاب کرده است.
منبع: بنیتا