همه می دانیم که بازاریابی و تبلیغات نقش زیادی (و شاید بیشترین نقش) را در فروش محصولات شرکت های بزرگ و کوچک دارد و این شرکت ها سالانه بخش قابل توجهی از درآمد خود را صرف تولید تبلیغات خلاقانه و برنامه های بازاریابی می کنند. در این مطلب قصد داریم شما را با شرکت هایی آشنا کنیم که با تبلیغات نوآورانه ی خود توانسته اند محصولات معمولی خود را به کالاهایی معروف و دوست داشتنی تبدیل کرده و فروش بیشتری را بدست آورند. دیدن تبلیغات هر یک از این شرکت ها شما را وسوسه خواهد کرد که پول خود را برای خرید محصولات آن هزینه کنید.
1- Red Bull
کمپانی ردبول در تلاش برای کنار زدن رقبای خود در اقدامی عجیب قیمت نوشیدنی های گازدار خود را دو برابر کرده و از خرده فروشان و صاحبان فروشگاه ها خواست که نوشیدنی مربوط به این شرکت را در همه جای فروشگاه های خود قرار دهند به غیر از یخچال های محل نگهداری نوشیدنی های دیگر.
2-Taxi Mike
شرکت Taxi Mike به جای چاپ پوستری در مورد فعالیت های شرکت، نقشه هایی را چاپ کرده است که کافه ها، رستوران ها، بارها و دیگر مکان های تفریحی شهر را به مشتریان نشان می دهد. به عبارت دیگر این نقشه مشتریان را با تمام نقاطی که تاکسی مایک می تواند با استفاده از تاکسی هایش آن ها را به آنجا ببرد آشنا می کند.
3- HBO
برای تبلیغ قسمت سوم سریال «بازی تاج و تخت»،شبکه ی HBO سایه ای از یک اژدهای غول پیکر را در جاهای مختلفی از قبیل جلد مجله ها و صفحات روزنامه ها به چاپ رسانده بود. حتی در برخی نقاط سایه ی این اژدها با استفاده از پروژکتور روی ساختمان ها افتاده بود تا تاثیر واقعی تری بر روی مردم داشته باشد.
4- Marlboro
تا چند سال پیش مشتریان سیگارهای مارلبورو عادت داشتند بدون درآوردن پاکت سیگار این شرکت از جیبشان، سیگار های داخل آن را بیرون کشیده و مصرف کنند. این روش باعث می شد که دیگران برند سیگارهای این افراد را نبینند. از این رو کمپانی مارلبورو پاکت هایی طراحی کرد که برای درآوردن هر نخ سیگار از آن ها باید کل پاکت از جیب بیرون کشیده می شد و بدین ترتیب دیگر افراد مارک سیگار شخص را رویت می کردند.
5- IKEA
راهروهای طولانی و پر پیچ و خم IKEA بدون هدف و تصادفی ساخته نشده اند بلکه این شیوه ی طراحی باعث می شود که مشتریان هر محصولی را دستکم سه بار و از سه زاویه ی مختلف ببینند. این روش به طور غیرمستقیم و ناآگاهانه مشتریان را به خرید محصولات این شرکت ترغیب می کند حتی اگر به آن ها نیاز چندانی نداشته باشند.
6- Harley-Davidson
هارلی دیویدسون که یکی از مشهورترین سازندگان موتورسیکلت در دنیا به شمار می آید مقام اول را در میان برندهای تجاری جهان که مردم از طرح ها و لگوی آن برای تاتوهای خود استفاده می کنند در اختیار دارد. این استقبال زمانی آغاز شد که شرکت هارلی دیویدسون به مشتریان خود اعلام کرد در صورتی که لوگوی هارلی دیویدسون را روی بدن خود خالکوبی کرده و به فروشگاه های این شرکت بروند تخفیف بسیار خوبی دریافت خواهند کرد.
7- Alka-Seltzer
در تبلیغات ابتدایی این شرکت ابتدا یک قرص دیده می شد که در لیوان آب انداخته می شود اما در تبلیغات بعدی تعداد این قرص ها به دو عدد تغییر پیدا کرد. به نظر می رسد که این روش در فروش بیشتر بسیار موثر بوده است. شخصی که این روش را ابداع کرد همان شخصی بود که در دستورالعمل روی جلد شامپوها نوشت «در صورت لزوم تکرار کنید». این ترفند باعث شد که فروش شامپوها دو برابر شود.
8- Pampers
یک مهندس شیمی به نام ویکتور مایلز هنگامی که به خواهر خود کمک می کرد تا پوشک بچه اش را عوض کند یک ایده ی خلاقانه به ذهنش خطور کرد. خواهر وی مجبور بود که هر دفعه پوشک ها را شسته تا بتواند بارها و بارها از آن ها استفاده کند. این مشکل باعث شد که مایلز به فکر تولید پوشک های یکبار مصرف بیفتد و بدین ترتیب برند Pampers شکل گرفت.
9- خودتراش هایی برای زنان و مردان
کارشناسان تبلیغ با بررسی بازار به این نتیحه رسیده اند که مردان و زنان عادات خرید بسیار متفاوتی دارند و معمولا زنان وقت بیشتری را به جستجو و خرید محصولات بهداشتی و آرایشی اختصاص می دهند. به همین دلیل محصولاتی طراحی شدند که علیرغم کاربرد یکسانشان، طراحی ها و قیمت های متفاوتی داشتند. برای مثال خودتراش ها (razor) نمونه ای از این محصولات هستند که علیرغم عملکرد یکسانشان در زنان و مردان با شکل ها و قیمت های متفاوتی تولید می شوند.
10- Starbucks
یک بار یک کافی شاپ در تبلیغات خود اعلام کرده بود که «ضد استارباکس» است و در طراحی داخلی خود از مبلمان، موسیقی، فضا و خدمات متفاوتی از استارباکس استفاده کرده بود. آیا می دانید شرکت استارباکس در جواب چکار کرد؟ این شرکت کافی شاپ های مورد نظر را خریداری کرد اما آن ها را تعطیل نکرده و حتی بر ویژگی های غیر استارباکسی آن ها افزود. این کار باعث شد که رقابت بین این دو شرکت شدیدتر شده و در نتیجه درآمد بسیار بیشتری روانه ی جیب شرکتی که در واقع مالک هر دو بود شد.