ماده روانگردان یا آنچه که به غلط در جامعه به آن ماده مخدر میگویند، در هریک از رشتههای علمی تعریف خاصی دارد. به طور کلی به هر مادهای که پس از مصرف و ورود به بدن بتواند بر یک یا چند عملکرد آن اثر بگذارد، ماده روانگردان میگویند.
از نظر دارویی و پزشکی نیز هر مادهای که با تأثیر روی دستگاه عصبی مرکزی بتواند تغییرات جسمانی، روانی و رفتاری در انسان ایجاد کند، ماده روانگردان نامیده میشود. از نظر روانشناسی، وابستگی عامل اصلی مصرف مواد روانگردان و اعتیادآور است. با پذیرش این معیار است که اعتیاد را میتوان به گستره وسیعتری از رفتارهای آدمی تعمیم داد و از رفتارهای اعتیادی سخن گفت. برای نمونه میتوان از قماربازی، پرخوری مرضی، روابط جنسی بیشازحد، ارتباطات تکنولوژیکی مرضی یا اعتیاد اینترنتی هم علاوه بر مصرف مواد به عنوان اعتیاد یاد کرد. اما به راستی مصرف یا سوءمصرف مواد یا وابستگی به مواد چیست؟ چه تفاوتی وجود دارد و چه معیارهایی را میتوان به عنوان شاخصهای اعتیاد به مواد نام برد؟
همان گونه که گفته شد، موضوع دربارهٔ هر نوع مادهای اعم از طبیعی یا غیرطبیعی، به غیر از مواد غذایی است که به سبب ماهیت شیمیایی یا فیزیکی خود ساختمان یا عملکرد موجودات زنده را تغییر بدهد.
مصرف و سوءمصرف
استفاده از انواع مواد به قصد بهرهبردن از آثار آن را مصرف مواد میگویند. زمانی که از مواد قانونی استفاده غیرمجاز بشود یا مواد غیرقانونی مصرف شوند و در نتیجه مشکلاتی برای فرد ایجاد شود، سوءمصرف مواد روی میدهد. بعضی از محققان مصرف مواد را که توسط افرادی زیر سن قانونی صورت بگیرد، سوءمصرف میگویند.
وابستگی به مواد
وابستگی به مواد عبارت است از استفاده اجباری از یک ماده. استفاده اجباری از مواد یا وابستگی به مواد، اصطلاحی تازه است که به جای کلمه اعتیاد به کار میرود. از آنجا که اصطلاح اعتیاد با برچسبهای منفی همراه بوده، لذا سازمان جهانی بهداشت توصیه کرده است که به جای این کلمه از اصطلاح «وابستگی به مواد» استفاده شود. با وجود این هنوز در تعدادی از کشورها و از جمله در جامعه ما اعتیاد اصطلاحی با کاربرد فراوان است و بسیاری از همین کلمه استفاده میکنند، حتی به طور مشخصتر در کشور ما هنوز هم هر نوع ماده روانگردانی را ماده مخدر مینامند و این در حالی است که مواد مخدر تنها یک دسته از مواد روانگردانند.
با این توضیحات ملاکهای وابستگی به مواد چه هستند؟ محققان از سه شاخص در این باره یاد کردهاند:
1. وجود تحمل نسبت به ماده یا بروز علائم بازداری (خماری)؛
2. تلاش ناموفق برای محدودکردن مصرف؛
3. صرف وقت زیاد و پول و امکانات برای یافتن مواد و مصرف آن؛
پژوهشگران دیگر سه وجه شایع برای وابستگی به مواد را چنین آوردهاند:
1. مواجهه و برخورد با مواد؛
2. اضطرار و اجبار؛
3. ازدستدادن کنترل.
در ملاکهای بالا، به مقولههایی چون بازداری و تحمل اشاره شده است. پرداختن به اعتیاد بدون ارائه تعاریفی از مقولههای بالا ناقص خواهد بود.
پدیده تحمل
تحمل یک واکنش اکتسابی یا یادگرفتنی است که در آن فرد برای آنکه ماده مصرفی اثر قبلی خود را داشته باشد یا فرد نخواهد که دچار علائم ناراحتی بشود، مجبور است مقدار ماده مصرفی خود را بیشتر از قبل بکند یا اینکه ماده مصرفی خود را به یک ماده قویتر تبدیل کند.
به این ترتیب یک شاخص وابستگی به مواد، بروز پدیده تحمل است؛ یعنی افزایش تدریجی ماده مورد مصرف یا تغییر ماده به مادهای قویتر.
بازداری
اگر ماده مصرفی به فرد نرسد، او علائمی از خود نشان خواهد داد که به آنها علائم بازداری میگویند. علائم بازداری همان علائمی هستند که در جامعه به آن علائم خماری گفته میشود. بازداری یک حالت ناخوشایند و ناراحتکننده است که بخشی از علائم آن در ذیل میآید:
اسپاسم شدید روده، حالت خمیدگی بدن رو به جلو، انقباض مکرر دستگاه گوارش، بیاشتهایی، اضطراب شدید، بیقراری حرکتی، اسهال شدید (گاه تا 40بار در روز)، تب، احساس ناگهانی گُرگرفتگی و سرمای شدید، بیخوابی، پرخاشگری، ریزش اشک، دردهای عضلانی، پرش عضلات، احتقان و آبریزش بینی، تعریق، سیخشدن موهای بدن، تهوع و استفراغ و خمیازه شدید.
وابستگی و انواع آن
وابستگی دو گونه است: فیزیکی و روانشناختی.
وابستگی فیزیکی، زمانی است که سلولهای بدن به یک ماده نیاز پیدا میکنند. در وابستگی فیزیکی استفاده مداوم از ماده به دلیل اینکه بافتهای بدن با وضعیت فعلی خود سازگار شوند، ضرورت مییابد. در این شرایط بدن به ماده احتیاج پیدا میکند تا تعادل زیستی خود را برقرار سازد.
وابستگی روانشناختی، تمایل بسیار قوی و ولع شدید فرد برای مصرف و استمرار مصرف ماده را وابستگی روانشناختی میگویند. افرادی که این نوع وابستگی را دارند، اظهار میکنند که برای راحتی و آسایش روانی به مصرف ماده نیازمند هستند.