یک لبخند ساده گاهی نجات دهنده است. دیدن بخشی از دندانهای اطرافیانمان زمانی که در غم روزمرهخود فرو رفتهاند. لبخند، این حس مشترک میان ما است. لطافت را زمانی که انتظارش را نداریم به ما هدیه میکنند؛ درست مانند تکه مقوایی که بر شیشه مغازه سوار است روی نوشته شده: «لطفاً با لبخند وارد شوید.»
به گزارش به نقل از ابتکار ،در تقویم جهانی، هر ساله اولین جمعه ماه اُکتبر را به عنوان روز جهانی لبخند گرامی میدارند. روز جهانی لبخند برای اولین بار در سال 1999 برگزار شده و از آن پس ادامه یافته است. گفتنی است ایده روز جهانی لبخند توسط هاروی بال ایجاد و پایه گذاری شد. وی هنرمندی فعال در عرصه تبلیغات از ایالت ماساچوست آمریکا بود که نماد اسمایلی فیس (smiley face) را در سال 1963 ایجاد کرد.
در فراز و نشیبهای زندگی خندیدن امری دشوار به نظر میرسد. ما در کنار اطرافیان شامل دوستان، خانواده، همکاران و تمام کسانی که با آنها سر و کار داریم، راحتتر تن به خنده و قهقهه زدن میدهیم. حال این که لبخند را میتوان به هرکسی هدیه داد. آیا آن را از دیگران دریغ میکنیم؟
نادرصادقیان، جامعه شناس با اشاره به اینکه میزان لبخند در یک جامعه نشاندهنده جاری بودن آرامش در آن است، میگوید: «در جامعه ما که ساختاری سنتی دارد، فردیت معنای کلی خود را از دست داده است. همه چیز در سایه ارزشهای جمعی تعریف میشود. همین موضوع باعث میشود فرد بروز تمایلات درونی خود را از کودکی یا به خوبی فرا نگیرد و یا به شدت دست به سانسور آن بزند.»
این جامعهشناس ادامه میدهد: «حتماً شنیدهاید که یک بچه خوب، بچهای است که ساکت و آرام در گوشهای بنشیند و بروز لبخند و خنده در بزرگسالی این فرد نیز برچسب جلف بودن به او میزند. از این رو همه ما بیشتر در جمعهایی خود واقعیمان را بروز میدهیم که با آنها راحتتر هستیم. این همان فردی است که نیاز به سانسور ندارد اما در جامعه به شدت خوددار است.»
وی ادامه میدهد: «شاید به همین دلیل است که جامعه را میتوان جامعهای درونریز و خوددار نامید. جامعهای که در هنگام حضور در میان مردم بسیار خوددار، بدون لبخند و کنترل شده رفتار میکند.»
ما در زندگی روزانه به غیر از آشنایان با افراد بسیاری دیدار میکنیم، هرچند کوتاه. نحوه برخورد اولیه ما با آنها چگونه است؟ اولین چهرهای که از خود بروز میدهیم، نشان دهنده شخصیت ما است. یا حداقل اولین برخورد همان اولین برداشت طرف مقابل از شخصیت ما است.
صادقیان میگوید: «نباید فراموش کنیم که ساختار جامعه در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این موضوع بیتاثیر نیست. دلایل بسیار پیچیدهای وجود دارد که چرا جامعهای ایرانی جامعه شادی نیست و حتی ساکنانش لبخند زدن را از یکدیگر دریغ میکنند.»
علم دندانپزشکی هم در این بین به کمک افرادی آمده که از لبخندهای خود ناراضی هستند. برخی دندانهای جدید میکارند و برخی به روشهای مختلفی دندانهای خود را سفید میکنند. تلاشی برای بهتر لبخند زدن و خندیدن. صادقیان با اشاره به این افراد میگوید: «اگر میگوییم جامعه ما جامعهای بیلبخند است، دادههای آماری بسیاری وجود دارد. حال این که اشاره به افرادی که با عملجراحی سعی میکنند لبخند زیبایی داشته باشند، بخش بسیار کوچکی از این جامعه هستند؛ حال این که نمیتوان آنها را نیز نادیده گرفت.»
این جامعهشناس با اشاره وضعیت کمدی در کشور میافزاید: «طنز و کمدی در کشورمان بسیار ضعیف ارائه میشود و بیشتر در موضوع تراژدی محصولات خوبی ارائه میشود. حال این که اگر طنزی هم ارائه میشود، چون در ارائه موضوعات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ساخته میشود، مخاطبانی دارد. نباید فراموش کنیم که نبود لبخند در جامعه طی مدت طولانی تبدیل به ناهنجاری میشود. زمانی که لبخند، خنده و شادی در جامعهای نباشد، بزه در آن رو به افزایش میرود.»
لبخند نماد مهر، آرامش و ادب است. لبخند میتواند افراد را به حرف وادار کند. درست مانند رانندگی تاکسی که در پیچوخم مسیر و ترافیک اخم بر چهرهاش نقش بسته و لبخند یک مسافر در هنگام کرایه دادن، او را به حرف و ارتباط بیشتر وادار میکند. اتفاقی که اگر در شرکتها و سازمانها نیز از سمت کارکنان ارائه شود، میتواند نوید دهنده یک روز خوب برای شخص کارکنان و ارباب رجوع باشد.
از طرفی این لبخندهها در ایران گاهاً به سمت مسخره کردن و رفتارهایی مبدل میشود که بیشتر آزاردهنده است. این رفتار از سویی عدم آگاهی فرد در ارتباط با دیگران را نشان میدهد و از طرف دیگر نیز موجب برداشت بد از طرف مقابل میشود. این فرآیند تا آنجا ادامه میابد که فرد را به دلقکبازی محکوم میکنند.