ماهان شبکه ایرانیان

مشرق گزارش می‌دهد؛

مشایی و بستگان منافقش دست‌پرورده کدام شبکه هستند؟ +فیلم

مشایی و بستگان منافقش را باید یکی از دست پروردگان شبکه‌ای دانست که سعیدی در شمال ایجاد کرده بود و رمزگشایی از معرفان مشایی در پروسه گزینش نهادهای امنیتی به طور قطع حل معمای نفوذ را تسهیل می‌کند.

سرویس سیاست مشرق - اسفندیار رحیم مشایی، نامی است که حیات سیاسی رئیس‌جمهور سابق با آن گره‌خورده است. بسیاری قائل به این هستند که روند انحراف و انحطاط فکری محمود احمدی‌نژاد از زمانی که در جایگاه مرید برای مرادی به نام مشایی قرار گرفت آغاز شد. در تحلیل نظام فکری و وابستگی‌های نظری اسفندیار مشایی نظرات مختلفی بیان شده است.

برخی تحلیلگران رفتارها و ایده‌های مشایی را در قالب نوفرقانیسم و نزدیکی به گروهک تروریستی فرقان تعریف می‌کنند. وجه اشتراک ایده‌های مشایی و گروهک فرقان در زاویه گرفتن از مردم و مرجعیت است. مهم‌ترین خصیصه گروهک فرقان ارائه تفسیری از اسلام منهای روحانیت است. اسلامی که مدنظر گروه فرقان بود با تفسیر به رأی رهبر گروه (در ادبیات و تعبیر انحرافی آن «فرد مورد عنایت قرار گرفته» یا «هدیه الهی») تبیین می‌شد. رگه‌هایی از چنین رفتارهایی نیز در جریان انحرافی و با قطب پنداری شخص مشایی در اندیشه بهار که خود او واضع و بنیان‌گذارش بوده است پیداست؛ اما مسئله به این سادگی‌ها نیست.

کیفرخواست مطرح‌شده توسط قاضی پرونده اسفندیار مشایی خبر از ارتباطات مشکوک وی با عناصر انگلیسی می‌دهد. همکاری با عناصر سرویس‌های خارجی همچون ام آی سیکس در پروندهٔ مشایی به چشم می‌خورد که البته جز فرافکنی و هیاهو با پاسخ دیگری از جانب او مواجه نشده است.

 همکاری با عناصر اطلاعاتی استعمار پیر در کنار وجود گرایش‌ها فکری و نظری انحرافی در جدایی از حوزه و مرجعیت به‌عنوان مبنا و پایگاه فکری اسلام اصیل و در برخی موارد حتی عدم التزام عملی به رأی ولی‌فقیه، نشان‌دهنده این است که این انحراف و خروج از خط مستقیم انقلاب، امری نیست که به‌تازگی رخ‌داده باشد و سابقهٔ قدیمی دارد.

سابقه‌ای که به زمان‌های دورتر از دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بازمی‌گردد. تنها مسئله اینجاست که این انحراف و انحطاط، در چند سال اخیر آشکارشده و برای عامه مردم باورپذیرتر شده است. حال باید دید که تقاطع جاسوسی و عدم التزام عملی و اعتقاد به ولایت‌فقیه در شخصی مانند مشایی از کجا ریشه می‌گیرد!؟ آیا صرفاً یک تشابه فکری به گروهک فرقان است یا ریشه‌های دیگری نیز دارد!؟

جالب است بدانید اسفندیار رحیم مشایی در یکی از جلسات برگزار شده در پارکینگ معروف منزل محمود احمدی‌نژاد، در مردادماه سال 96 به نکته‌ای اشاره می‌کند که کلید اصلی حل این مسئله است. وی در خلال سخنان خود پیرامون رشد معنوی انسان و جهان، مطلبی را تحت این عنوان مطرح می‌کند:

«من چون از سال‌های پیش از انقلاب موقعی که 15-14 سالم بود امداد الهی، عنایت الهی هر چی که اسمش را می‌خواهیم بگذاریم من را وارد یک حوزهٔ فکری و حسی کرد که بحمدلله از آن بیرون نیامدم بلکه هر روز با آن باورمندتر شدم خیلی در این سالها به این فکر کردم یعنی در این چهل سال که از نظر فکری در حوزه‌ای هستم و از این حوزه هرگز بیرون نیامدم یعنی اتفاق نیفتاده و یک روز را هم سراغ ندارم؛ یعنی 40 سال در حوزه‌ای از لحاظ اندیشه، فکر و تحلیل هستم که نصف و یک روز را هم از این حوزه بیرون نیامده ام»

بررسی تاریخچه زندگی مشایی و عقبهٔ فعالیت‌های وی در دوران جوانی (سال‌های قبل از انقلاب و چند سال بعد از انقلاب) نشان می‌دهد که وی عضویت فعال در شبکهٔ انجمن حجتیه را داراست. البته عضویت او یک عضویت عادی نبوده و او در یکی از مصاحبه‌هایش اشاره کرده که تبلیغ روستا به روستای انجمن حجتیه در مازندران را او پی‌ریزی کرده است.

ارتباطات پشت‌صحنه سازمان اطلاعات و امنیت کشور با برخی از افراد شاخص انجمن حجتیه مسئله‌ای ثابت شده است. انجمن حجتیه به‌عنوان گروهی که عملاً خروجی آن تعطیلی حکومت اسلامی در زمان غیبت بود موج انفعال را در بین نیروی‌های مذهبی ایجاد می‌کرد ازاین‌رو ساواک با بزرگ نمایی انجمن حجتیه درصدد آن بود که صحنه گردانی هسته‌های اسلام‌گرای مخالف پهلوی را در دست گرفته و جریان‌های اصیل را به محاق ببرد.

خاطرات ارتشبد حسین فردوست در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی نیز این تحلیل را قوت می‌بخشد. خط نفوذی که سرتیپ منوچهر هاشمی _ مدیرکل اداره هشتم ساواک (ضد جاسوسی) _ با کارگردانی انگلیس در شمال کشور تأسیس کرده بود، به‌ویژه شبکه‌ای که ماشالله سعیدی در شمال کشور ایجاد کرده بود برای ممانعت از پیشروی‌های شوروی در کشور و به سفارش و توصیه اکید نهادهای اطلاعاتی انگلستان بوده است.

مشایی و بستگان منافقش را باید یکی از دست پروردگان شبکه‌ای دانست که ماشالله سعیدی در شمال ایجاد کرده بود. پرداختن به نقش و فعالیت‌های مشایی در سال‌های منتهی به انقلاب و پس‌ازآن، از حوصلهٔ این یادداشت خارج است. رمزگشایی از معرفان مشایی در پروسه گزینش نهادهای امنیتی به طور قطع حل معمای نفوذ را تسهیل می‌کند. اشاره مشایی به تعلق‌خاطر 40 ساله‌اش به حوزه فکری و حسی که از دوران نوجوانی به آن ورود کرده است و تلاش‌های زیادی که برای بسط و ترویج آن در روستاهای مازندران انجام داده است گره‌گشای ارتباط او با عناصر سرویس‌های جاسوسی خارجی است.

انجمن حجتیه پس از اعلام حضرت امام در مورد وجود اعوجاجات فکری توسط رئیس این انجمن منحل شد اما شاخه‌ها و اعضای آن به حیات خود ادامه دادند و در حوزه‌های مختلف و با پوشش‌های متفاوت، نقش‌آفرینی نمودند.

برخی افرادی که حتی یک روز یا نیمه‌ای از روز را نیز نتوانسته‌اند از تعلق‌خاطر به انجمن حجتیه جدا شوند نقش بی‌بدیلی در ریل‌گذاری‌های کلان شبکه نفوذ داشته‌اند. شاید مشایی تنها مهره این شبکه نباشد، اما بلاشک نامزد مطلوب آمریکا و انگلیس در انتخابات 92 ریاست جمهوری، سهم اصلی را در انحراف رئیس دولت نهم و دهم از خط مردم و انقلاب داشته است.

ادامه دارد...

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان