روزنامه خراسان - بنفشه دولت آبادی، مشاور خانواده و روان درمانگر: دست یابی به آرامش و احساس خوشبختی، یکی از دلایل اصلی بسیاری از جوانان برای ازدواج است.
در چند وقت اخیر، چندین سوال مشابه درباره درستی و نحوه دست یابی به این مسئله از طرف شما مخاطبان گرامی به دست ما رسیده است که حکایت از اهمیت این موضوع برای دختر و پسرهای دم بخت دارد.
به این سه سوال به عنوان نمونه از سری سوالاتی که به دست مان رسیده، دقت کنید:
- اگر آمار بگیریم واقعا چند درصد از زوج های کشورمان، زندگی مشترک موفقی دارند؟ ما که سرمان را هر طرف می چرخانیم صدای ناله بلند است. می شود به من بگویید ازدواج واقعا برای چیست؟
- این قدر که شما در صفحه تان تبلیغ ازدواج را می کنید باید به این سوال من هم پاسخ دهید که ازدواج برای رسیدن به آرامش است یا برای ادامه نسل یا ... ؟ در این دوره زمانه، همه چیز خیلی سخت و پیچیده شده. می شود راستش را بگویید که آیا آرامش واقعی با ازدواج حتما به دست می آید یا خیر؟
- پسری 24 ساله ام. همه دور و بری هایم از ازدواج نالان هستند. به شوخی و گاهی هم جدی به من می گویند که خودت را در چاه نینداز. دوست دارم ازدواج کنم اما نمی خواهم مثل آن ها شوم. چاره ای هست یا ماهیت ازدواج همان است؟
در ادامه مطلب توضیحاتی برای تان در این باره داریم.
ضرب المثلی که دردسرساز شده است
از قدیم گفته اند که ازدواج مانند هندوانه در بسته است و نمی توان آینده اش را دید، در حالی که می توان با داشتن آگاهی و استفاده از تجربیات دیگران انتخابی درست داشت و از بروز مشکلات در آینده تا حدود زیادی جلوگیری کرد.
بنابراین این ضرب المثل نباید به باور جوانان تبدیل شود. بیشتر دلایل شکست در ازدواج مربوط به آگاهی نداشتن دو طرف از نحوه انتخاب شریک مناسب زندگی خود است. قبل از ازدواج شرط هایی وجود دارد که توجه به آن ها می تواند بسیاری از افراد را که در آستانه ازدواج قرار دارند و در انتخاب خود دو دل هستند، نجات دهد. با تمام این تفاسیر و نقل قول هایی که وجود دارد به راستی ازدواج چیست؟
ازدواج چی نیست و چی هست؟!
ازدواج ادامه روابط سطحی بعضی دختر و پسرها نیست، ازدواج ادامه توهمات مجردی نیست، ازدواج سه روز آشنایی و سی سال تحمل نیست، ازدواج همسر را به دلیل فرزند تحمل کردن نیست، ازدواج وعده تا آخر عمر خوشبختت می کنم نیست، ازدواج درمان نواقص شخصیتی و بیماری های روحی و روانی یکی از دو طرف نیست و ازدواج امید به تغییر طرف مقابل و اصلاح او هم نیست.
در طرف دیگر، ازدواج شناخت متقابل داشتن، آگاهی متقابل داشتن، انعطاف متقابل داشتن و هنر عشق ورزیدن است. ازدواج تعهدی است رسمی برای پذیرش و درک متقابل به منظور تشکیل زندگی خانوادگی تا زوج در سایه آن در مسیر معین و شناخته شده ای از زندگی به سمت موفقیت قرار گیرند.
این تعهد با رضایت زوج ها و بر مبنای آزادی کامل دو طرف شکل می گیرد. ازدواج یعنی برداشتن باری که برای آن به نیروی دوستی همراه و مورد اعتماد نیاز است یعنی همبستگی یعنی تکمیل پازل نیمه کاره ای که فقط با حضور یک همراه و همسر کامل می شود.
ازدواج فقط یک رابطه عاطفی نیست
ازدواج مبنای مشخصی دارد. زندگی مشترک می تواند به رشد فکری، روان شناختی و اجتماعی، شغلی و ارتباطی بینجامد و بیشترین هدف جوانان 20 تا 30 ساله از ازدواج، یافتن یک همسر بدون توجه به میزان تشابه دیدگاه ها و باورهای خودشان با اوست.
این رویکرد دلایلی مانند فشار خانواده ها، ترس از تنها ماندن، تکیه به همسر از نظر اقتصادی یا چشم و هم چشمی دارد. یکی از دلایل انتخاب نادرست همسر و بروز طلاق و گلایه و شکایت های نسل جوان امروز بی اطلاعی از هدف واقعی ازدواج است. زمانی که جایگاه والدین در خانواده به درستی تعریف نشده و روابط عاطفی اعضای خانواده سطحی است جوانان به دنبال کسی می گردند که با او رابطه عاطفی برقرار کنند و این روابط با همین شیوه ادامه پیدا می کند و به ازدواج منجر می شود.
در زمینه هدف گذاری برای ازدواج خانواده ها از آموزش کافی برخوردار نیستند چون خانواده که رکن اصلی در ازدواج جوانان است بیشتر به معیارهای ظاهری توجه دارد و به اشتراک باورها، شباهت نظام ارزشی و ... توجهی نمی کند. همین مسئله باعث شده دوام ازدواج ها بسیار کم باشد چون جوانان با باورهای نادرستی وارد رابطه ازدواج شده اند و نداشتن آگاهی، سازگاری آنان را طی زندگی مشترک بسیار کاهش داده است.
آرامش واقعی با ازدواج به دست می آید؟
برای رسیدن به آرامش در زندگی مشترک، یک تلاش مشترک لازم است. هرگز قادر نخواهید بود به تنهایی و به صورت یک طرفه معنای آرامش را در زندگی مشترک درک کنید. اگر جوانان در زندگی مشترک روش درست زندگی کردن را بلد نباشند و به آرامش نرسند هیچ گونه امکاناتی نمی تواند حس خوشبختی را در قلب شان ایجاد کند.
باید به این مسئله توجه کنید که آرامش واقعی در پرتو چیست؟ چه چیزی شما را به آن اصول اصلی آرامش می رساند؟
توصیه هایی برای خوشبختی زوج ها
آرامش و خوشبختی از آسمان به دامن کسی نمی افتد. کافی است آستین ها را بالا بزنید و کاری کنید که در کنار همسرتان در کمال آرامش و خوشبختی زندگی کنید. این آرزوی تمام جوانان است و برای تحقق آن کافی است پنج پیشنهاد ساده را رعایت کنید که در ادامه مطلب به آن ها اشاره می شود.
دنیای زنانه و مردانه را بشناسید: اگر دنیای همسرتان را نشناسید گرفتار دنیای سوء تفاهم ها می شوید و آن وقت هر روز از هم فاصله می گیرید. راهکار بسیار آسان است. کافی است با هم قرار بگذارید تا درباره احساسات و نوع برداشت های هم حرف بزنید. هیچ وقت خود را در نقطه مجهول قرار ندهید نقطه مجهول باعث نداشتن آرامش می شود.
احساسات خود را پنهان نکنید: محبت زوج برای شعله ور شدن نیاز به هیزم عشق دارد. محبتی که در قلب تان احتکار شود و بخواهید با عمل و در طول زمان به همسرتان نشان دهید، نمی تواند به شعله ور شدن این آتش کمک کند. بهتر است به او بگویید که چقدر برایتان مهم است. معجزه کلمات را فراموش نکنید.
به هم اعتماد کنید: اگر می خواهید در زندگی مشترک، درگیر دعواهای بی پایه و اساس نشوید تا آرامش تان به هم نخورد فراموش نکنید که باید به شریک زندگی تان اعتماد داشته باشید. البته باید حواس تان به همسر و دوستان و حال و هوایش باشد اما گرفتار شک و بددلی نشوید که بهترین زندگی ها را خراب می کند.
حرف بزنید و بخندید: با هم حرف بزنید، گفت و گو کنید، بخندید و مطمئن باشید که شرایط زندگی به هر سمت هم تغییر کند با حرف زدن، گفت و گو کردن و خندیدن می توانید از پس آن بر بیایید.
صبر، صبر و صبر: رویای زندگی بدون مشکل در بسیاری از مواقع باعث می شود شما و همسرتان آرامش را تجربه نکنید.
صبر کردن در مقابل خصوصیاتی که از همسرتان نمی پسندید، مشکلات مالی و اختلاف نظرها می تواند کمک کند تا آرامش رابطه تان به هم نخورد پس صبر را در راس زندگی خود
قرار دهید.
آرامش یکدیگر را تضمین کنید
نکته پایانی هم این که زوج های موفق و خوشبخت کار خاصی انجام نمی دهند، آن ها فقط آرامش یکدیگر را تضمین می کنند. بنابراین تمام تلاش تان را بکنید که در طول زندگی با وجود شرایط متفاوت، آرامش روحی همسرتان را خدشه دار نکنید. اگر هر کدام از شما حواس تان به یکدیگر باشد آن وقت در کنار هم خوشبخت خواهید بود.
ازدواج همانند قدرت، پول و موقعیت اجتماعی بالا، وسیله و راهی برای رسیدن به هدف های بزرگ تر و مهم تر است. زن و مرد فقط برای تداوم نسل با هم ازدواج نمی کنند.
آن ها برای برطرف کردن نیازهای عاطفی، احساسی، جنسی، مالی، حمایتی و ... با هم وارد یک رابطه می شوند. به خاطر داشته باشیم با رفع نیازهاست که دوطرف به آرامش و تعادل خواهند رسید و در مسیر پویایی و تکامل قرار می گیرند.