این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایسنا در خصوص راز ماندگاری دیوان حافظ گفت: موضوعیکه در غزل مطرح میشود واحد است؛ اما در قرن هشتم حافظ دارای نوعی بدعت و نوآوری است و این نوآوری در غزلهای او تعداد قابل توجهی از نظامهای چند گفتمانی را بهوجود میآورد؛ همچنین در یک غزل 10 بیتی با موضوعات و گفتمانهای مختلف مواجه هستید که دارای ابیاتی از عرفان، عشق، فلسفه، طنز و نقد جامعه است.
او افزود:موضوعات مختلف دیگر در اشعار حافظ وجود دارد که برخی حدس میزنند این نظام چند گفتمانی را حافظ از قرآن الهام گرفته؛ زیرا حافظِ قرآن بوده است، بهعنوان نمونه شما وقتی یک سوره از قرآن را مینگرید در این سوره با آیات متفاوتی مواجه خواهید شد و این امر بهگونهای نخواهد بود که یک سوره از اولین تا آخرین آیه پیرامون یک موضوع باشد؛ آیهای به واقعهای تاریخی اشاره داشته و آیهای دیگر بازگو کننده حکمی شرعی است؛ همچنین آیهای وعده میدهد و آیات دیگر نمایانگر و بازگو کننده موضوعات مختلف است.
مرتضایی سپس بیان کرد: این نظام چند گفتمانی که در غزلهای حافظ حاکم است باعث میشود مخاطبان او از طبقات مختلف جامعه باشند؛ زیرا اگر غزل فقط یک گفتمان قالب داشتهباشد، قطعا فقط مخاطبانی که به آن گفتمان علاقهمند هستند بهسراغ آن غزل خواهند رفت، مثلا غزلهای مولانا عرفانی است؛ قطعا افرادیکه تمایلاتِ عرفانی، دارند بهسراغ این غزلها خواهند رفت و کسانیکه تمایلات عرفانی ندارند شاید هرگز سراغ غزلهای مولانا نروند، اما بسیاری از مخاطبانِ اشعارِ حافظ را در بین اقشار مختلف جامعه میبینید؛ که این برگرفته از تسلط حافظ بر نظام چند گفتمانی در غزلهایش است؛ باتوجه به اینکه حافظ به دو بُعد وجودیِ انسان، یعنی روح و جسم انسان و بهعبارتی دیگر هم به جانب مُلکی و هم به جانب مَلکوتی نظر داشته؛ مخاطب غزلهای حافظ مخاطبی گسترده و عام بوده، که این از ویژگی غزلهای او است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: نظام چند گفتمانی یکی از ویژگیهای سبک موسوم به سبک هندی است؛ اما مُبدِع آن حافظ بوده، اگر به غزلهای شاعران قبل از حافظ مانند مولانا، عطار، سعدی، خاقانی بنگرید میبینید که موضوع غزلیات، واحد است.
او خاطرنشان کرد: یکی از غزلیات معروف حافظ این است《کِی شعر تَر انگیزد؟ خاطر که حَزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد》 اگر دقت کنید درمییابید که هرکدام از ابیات دارای موضوعی واحد و مستقل هستند؛ در ادامه شعر، حافظ میگوید《 از لَعلِ تو گَر یابَم انگشتریِ زنهار صَد مُلکِ سلیمانم در زیر نگین باشد، غمناک نباید بود از طَعنِ حسود اِی دل شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد، در کار گُلاب و گُل حُکمِ اَزَلی این بود وکاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد》 همانطور که پیدا است هر کدام از ابیات دارای موضوعی مستقل هستند و میتوان گفت این نظام چند گفتمانی خاص غزلهای حافظ است.
مرتضایی اظهار کرد: افراد مختلف با سطوح مختلف اندیشهگانی میتوانند از غزلهای حافظ بهرهمند شوند؛ اما درک صحیح، دریافت و مواجهه صحیح از غزلهای حافظ نیازمند یکسری دانشها است، بهعنوان مثال آگاهی از عرفان، تاریخ عصر حافظ، آشنایی با طنز در اشعار حافظ؛ همچنین با گفتمان فلسفه، عشق، منطق آشنایی داشتهباشد؛ همچنین آشنایی از بلاغت، زیرا بلاغت حاکم بر غزلیات حافظ کم نظیر است. باتوجه به اینکه ایهام یکی از برجستهترین صنایع بلاغی در غزلهای حافظ است؛ اگر فردی از ایهام که یکی از عناصر بلاغی است، آگاهی نداشتهباشد؛ دریافت درستی از غزلهای حافظ نخواهد داشت.
او در ادامه بیان کرد: دیوان حافظ دارای چند قصیده، رباعی و دو مثنوی است و حدودا 500 غزل دارد؛ که این غزلیات دارای موضوعات مختلفی است که گریبانگیر هر ایرانی خواهد بود؛ باتوجه به اینکه این موضوعات در ارتباط با زندگی ما ایرانیها است و با تاریخ و فرهنگ ما گِرِه خورده؛ ما در حقیقت میتوانیم دورنمایی از سابقه تاریخی و فرهنگی ایران را در غزلهای حافظ ببینیم؛ حافظ بهعنوان یک شخصیت فرهیخته و یک شاعر توانمند ایرانی توانسته فرهنگ ما را بهگونههای مختلف در غزلهای خود نشان دهد برای همین همیشه در بین اقشار مختلف جامعه مخاطب داشتهاست.
مرتضایی همچنین گفت: از آنجایی که ما حافظ را بهعنوان شاعر غزلسرا میشناسیم و مهارت و تسلط حافظ در غزلسرایی سرآمد است؛ همچنین مردم ما آنقَدر به حافظ معتقدند که بسیاری از افراد وقتی میخواهند کاری را انجام دهند و یا تصمیمی مهم بگیرند به حافظ تفعل میزنند و این بسیار مهم است و قطعا این امر برخواسته از یک اعتقاد قلبی و درونی خواهد بود.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: همچنین اگر بخواهیم غزلیات حافظ را درجهبندی و غزلهای ناب حافظ را انتخاب کنیم حدودا به شمار200 الی 250 غزل درجه یک میرسیم که هیچ نمونه دیگری در تاریخ ادبیات فارسی ندارد؛ همچنین یکی از حافظ شناسان معاصر آقای بهاءالدین خرمشاهی بودهاند، که نمونههایی از اقدامات ایشان حافظنامه و شرح 250 غزل از حافظ است.
او اظهار کرد: باتوجه به اینکه حافظ شاعر فُرمالیست درجه یک و همچنین یک صورتگرا است، شاید در حوزه موضوع و مضمون کسی نتواند موضوع و مضمون تازهای که قبل از حافظ گفتهباشند پیدا کند؛ آنچیزی که باعث برجستهگی غزلیات حافظ میشود فُرم زبان غزل حافظ است. فُرمالیستها و صورتگرایان جمله بسیار مشهوری دارند که میگوید《چه گفتن مهم نیست، چگونه گفتن مهم است》.
این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: همچنین آقای بهاءالدین خرمشاهی در وصف حافظ میگوید《حافظ، حافظه تاریخی ایرانیها است》و میتوان هویت ایرانی را در غزلهای حافظ دید.
او در ادامه بیان کرد: ناگفته نماند که ما اقوامی بودهایم که در طول قرون دچار حمله از طرف اعراب، تُرکها، چنگیز و تیمور شدهایم؛ شاید از اسب افتادهباشیم اما هیچوقت از اصل نیفتادهایم؛ همچنین زمانیکه عرب بر ایران مسلط شد فرهنگ عرب، حُکما و خُلَفای عرب در فرهنگ ایران استهاله شدند، اکثر آنها وزرای ایرانی را انتخاب و اختیار میکردند، حکما تُرک سعی داشتهاند تا نصبنامه ایرانی برای خود فراهم کنند؛ پس در مییابیم غزلهای حافظ نمایانگر هویت یک ایرانی رِند است، ایرانیای که از تمام سختیها، پَستی بلندیها زمانه میگذرد و شکست نمیخورد برای همین هیچگاه غزلهای حافظ کهنه نخواهند شد و حافظ برای تمامی اعصار جامعه حرف برای گفتن دارد و ماندگارترین اثر در شعری فارسی محسوب میشود.
مرتضایی عنوان کرد: حافظ را لسان الغیب میدانند؛ همچنین او حافظ قرآن بودهاست و مردم اعتقاد بسیاری به آن دارند و از تمام اقشار مخاطب دارد؛ که این امر برخواسته از یک ارتباط عمیقی است که مخاطب با غزل حافظ برقرار میکند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی خاطر نشان کرد: دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب《با چراغ و آینه》جملهای بسیار زیبا را بازگو میکنند ایشان میفرمایند《ما بعد از حافظ هیچ شاعر بزرگ دیگری در تاریخ ادبیات خود نداشتهایم حافظ نه تنها نسبت به شاعران زمانه خودش حتی در مقایسه با شاعران پیش و بعد از خودش در قالب غزل سرآمد است.
او ادامه داد: همچنین ما در نقد ادبی نظریهای داریم بهنام نظریه فُرمالیسم و صورتگرایی که این نظریه بیش از دو قرن در مغرب زمین یعنی از کشور چکسلواکی سابق شروع میشود و مبانی نظری آن در جمهوری شوروی سوسیالیستی توسط افرادی مانند یاکوبسن و... تبیین میشود، این افراد حرفشان این بوده که آنچه در هنر و ادبیات مهم است صورت و فُرم خواهد بود، یعنی صورت و فُرم بر محتوا و مضمون غلبه خواهد کرد.
مرتضایی اظهار کرد: باتوجه به اینکه حافظ حدودا متولد 720 تا 725 (ه.ق) است؛ همچنین سال فوت این شاعر نامدار ایرانی را سال790 تا792 گفتهاند و عمری تقریبا 75 یا 76 ساله خواهد شد؛ که اگر محاسبه کنیم حافظ از20 الی25 سالگی شروع به سرایش اشعارش کرده، مثلا50 سال شاعری کرده و حدودا 500 غزل بیشتر ندارد؛ بهعبارتی سالی 10 غزل است که برای یک شاعر سالی 10 غزل زیاد نیست و شاعران بسیاری داشتهایم که 200 هزار بیت شعر دارند مانند صائب تبریزی، شمس مولانا 3 هزار و 229 غزل است و هرکدام نسبت به حافظ اشعار بسیاری داشته اند.
او افزود: همچنین از آنجاییکه غزلهای حافظ نمایانگر عالیترین فُرم زبانی است؛ کاریکه حافظ در رابطه با اشعارش انجام داده این بوده که بعد از سرایش غزل، مجدد روی تک تک کلمات آن کار میکرده، تا بتواند غزل را به عالیترین فُرم هنری برساند و صورت اشعارش برجستهگی پیدا کند؛ بههمین علت حافظ سرآمد تمام شاعران غزلسرا است؛ زیرا فُرم اشعار او بسیار متعالی و درجه یک است.