مقدمه
یکی از مهم ترین رموز موفقیت رهبران و مصلحان بزرگ در طول تاریخ بشر برخورداری آنان از آئین سیاسی، اجتماعی و یا دکترین است که براساس آن سیر و روند حرکتی خود را ساماندهی کرده و جامعۀ مطلوب خود را محققمی سازند. در این راستا امام حسین (ع) بدون تردید یکی از بزرگ ترین مصلحان و تاریخ سازان حیات بشر بوده که رفتار سیاسی و اجتماعی خود را مبتنی بر ارکان و پایه هایی قرار داد که تا پایان حیات بشر روی این کرۀ خاکی استمرار خواهد داشت و همواره به عنوان الگویی الهام بخش جوامع انسانی را حیات و روشنایی می بخشد.
چالش اساسی و مهمی که به طور معمول سد راه ولایت مداران الهی بوده است و همواره تلاش و کوشش آنان را برای برپایی حکومت دینی با مشکل رو به رو ساخته بود، فتنه گری دنیاپرستان و سکولارمآبان در مقابله با جامعۀ اسلامی و مشروع بوده است که انبیاء و اولیاء الهی را با ترفندها و شیطنت های فراوانی، مورد هجمه قرار می دادند. این افراد در حقیقت با ولایت الهی در جدال بودند و حاکمیت دین و معنویت را به کلی انکار می کردند و حوزۀ دین را در مسائل شخصی و فردی خلاصه می نمودند. این درحالی بود که فقط کسانی که از طرف خدا مأذون به حکومت و فرمان روایی باشند، حق حاکمیت بر مردم را خواهند داشت و هر کسی به غیر از این اولیاء الهی، بخواهد حکمرانی نماید، ماهیتی جز طاغوت نخواهد داشت. قرآن کریم تمامی خلافت ها را مخصوص انبیاء و اوصیای آنان معرفی می کند و حق حاکمیت وقانون گذاری را از آن ایشان می داند، چنان که در مورد حضرت داوود (ع) می فرماید: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الأرْضِ فَاحْکمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیضِلَّک عَنْ سَبیلِ اللهِ» (ص/26)؛ ای داوود ما تو را خلیفه و حاکم در روی زمین قرار دادیم، پس بین مردم به حق و حقیقت حکم و قانون گذاری کن و از هوی و هوس تبعیت مکن که تو را از راه خدا بازدارد.
در همۀ دوران زندگی بشری، حق و باطل در ستیزه بوده اند و باطل، چه در زمینۀ افکار و عقاید، چه در بعد رفتاری و اخلاقی و چه در محور حکومتی و اجتماعی، پدیده ای بوده است که همۀ انبیاء و اوصیاء الهی با آن مبارزه کرده اند. امام حسین (ع) در زمان خویش، با باطلی آشکار همچون حکومت یزید رو به رو بوده و تکلیف ایشان مبارزه با این حکومت فاسد و عملکردهای متکی به باطل در جامعه بوده است. آن حضرت (ع) یکی از زمینه های قیام خویش را این گونه معرفی می فرماید (مجلسی، 1369، 44/381):
«آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پرهیز نمی کنند؟ پس باید به استقبال شهادت رفت».
در آن زمان، بدعت و تحریف به حد اعلای خود رسیده بود و حکومت امویان در خط مقدم زدودن سنت های الهی و احیای بدعت های شیطانی قرار داشت و امام حسین (ع)، برای مبارزه با این باطل، قدم در راه جهاد و شهادت گذاشت، چرا که می دید سنت مرده است و بدعت ها زنده شده اند. آن حضرت (ع) در سفر خود به کربلا، در نطق مهمی کلام رسول خدا (ص) را، که دستور به مقابله با حکومت باطلان و بدعت ستیزی می دهد، بازگو و سپس آن را بر حکومت یزید تطبیق فرمود، چرا که پیرو شیطان و مخالف خدا شده اند و دست به فساد و ظلم آلوده اند و آن حضرت (ع)، تکلیف باطل ستیزی را به صورت کلی و همیشگی در میان امت اسلامی روشن ساخته و تصریح فرمود که در برابر قدرت های باطل، نباید سکوت و سازش کرد.
امام حسین (ع)، با عملکرد مثبت و عظیم خود ثابت نمود که اسلام، دینی است که بعد سیاسی آن بسیار نیرومند است، احکامی که جنبۀ اجتماعی و سیاسی دارد و نقشی که یک مسلمان در قبال موضوع حق و باطل بر دوش دارد و نیز اهمیت مسألۀ حکومت و رهبری و دخالت مردم در سرنوشت اجتماعی خویش و نظارت بر روند کار حاکمان و مسؤولان امور، از ابعاد وسیع این بعد سیاسی اسلام می باشد. در حقیقت نهضت عاشورا، حرکتی انقلابی علیه انحراف سیاسی و دینی حکام مستبد به شمار می رود و پاسخی به این گونه سؤال هاست که «حاکم شایسته کیست؟ صفات رهبر مسلمانان کدام است؟ وظیفۀ حکومت در قبال مردم چیست؟ معیارها و بناهای ساختار سیاسی جامعه چیست؟». حضرت سیدالشهدا( با قیام خونین خویش پاسخ تمامی آنها را به خوبی ارائه فرمود. آن حضرت (ع) در هنگامی که حقایق و معارف اسلامی و قرآنی، دست خوش تحریفات و تغییرات فراوان شده بود، احکام نورانی اسلام، به ویژه بعد سیاسی اجتماعی آن را زنده نمود (صالحی، 1385، کیهان).
بیان مسأله
این تحقیق به دنبال کشف استراتژی پیشوایان دین (رهبران ولایی) در ارتباط با قدرت های حاکم در قالب مدلی مفهومی است و به دنبال آن به بررسی ارتباط مؤلفه های مدل ارائه شده با استراتژی های نهضت عاشورا می پردازد. پیشوایان دین علاوه بر ویژگی رهبران کاریزما (حمایت و اطاعت پیروانشان) از علم و دانشی ازلی برخوردارند که یک موهبت الهی است و براساس سنتی که لایتغیر است، در راه دین خدا عمل به صواب می کنند. اینان همواره سعادت بشر و خود را دنبال می نمایند و این دو (سعادت بشر و سعادت خود) را در یکسو می بینند.
حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) حجت خداوند بلندمرتبه بر روی زمین بوده اند و بنا به همین مسؤولیت که به عهده داشته اند به منظور حفظ دین خدا و اصلاح امت جد بزگوارش پیامبر اسلام (ص) و همچنین عمل به تکلیف خود، به منظور پایه ریزی قیامی علیه نظام اموی بپا می خیزند، اما در میانۀ این راه پیمان شکنی عدۀ کثیری از مسلمانان (ولایت گریزان) مانع می شود و خود این پیمان شکنان در چهرۀ دشمن حجت خداوند ظاهر می گردند و او را به شهادت رسانده و اهل بیت پیامبرشان را به اسارت می برند. این که چرا امام (ع) قیام کردند و اقداماتشان بر چه اساسی بوده و چه اهدافی را دنبال می کرده اند و... از مسائلی است که به تشریح و تحلیل آنها خواهیم پرداخت.
«امامت و رهبری» از اصول و ارکان مهم و محوری و حیاتی دین مبین اسلام[1] می باشد که در کنار سایر مبانی و اصول هویت و موجودیت اسلام را تثبیتمی کند و جامعیت این دین رهایی بخش را در همۀ صحنه ها و عرصه های حیات دنیایی به تجلی درمی آورد. این رکن مهم نه تنها در کنار سایر ارکان و همراه با آنها مکمل دین و برپادارندۀ احکام و قوانین و ارزش های والای الهی می باشد که به دلیل نقش بنیادینی که ایفا می کند حافظ و نگهدار و تداوم دهندۀ آثارارزش مند سایر اصول و مبانی دین اسلام محسوب می شود. یعنی وجود و نقش آفرینی اصل «امامت» است که باعث می شود اصل «توحید» و «عدل» و «نبوت» و «معاد» هم از جنبه های فکری و علمی و هم از جنبه های رفتاری و عملی در ابعاد و جلوه های گوناگون به عینیت رسند و جامعۀ انسانی از آثار مختلف آنها بهره مند گردد. همچنین نقش عظیم و سترگ امامت و رهبری است که موجب استقرار نظام سیاسی اسلام و تشکیل حکومت اسلامی برای مهیاکردن همۀ زمینه ها و ابزار و امکانات به منظور اجرای قوانین سیاسی اجتماعی اقتصادی نظامی اخلاقی تربیتی حقوقی و قضایی و جزایی اسلام در جامعه می گردد.
توجه به جایگاه و نقش حیاتی و آثار گستردۀ اصل امامت و رهبری است که در متن فرهنگ و معارف اسلامی تعلیم و آموزش احکام و تعالیم و قوانین اسلام از وظایف امام و رهبر شمرده شده است (آمدی، بی تا، 2/29) و توصیه شده است که هر کس باید امام زمان خویش را بشناسد (دشتی، 92) و اطاعت و فرمان برداری از امام اطاعت از پروردگار است (آمدی، بی تا، 2/208) و امامان گواهان بر اعمال مردم می باشند (آمدی، بی تا، 2/206).
همان طور که اشاره شد هدایت و رهبری مردم به عهدۀ پیشوایان دین است، حتی زمانی که حق حکومت داری از آنان غصب شده باشد آنان با تمام توان در سخت ترین شرایط نیز به فکر هدایت انسان ها هستند. بدین منظور آنها در هر شرایط و موقعیتی که قرار می گیرند استراتژی مناسب را در پیش می گیرند تا به مأموریت خود و شناساندن حق و حقیقت اقدام نمایند؛ اینانند که به سرچشمۀ علوم دسترسی دارند و نسبت به دیگران از آگاهی بیشتری در علوم الهی برخوردارند.
با توجه به مکاتب تدوین استراتژی که توسط مینتزبرگ و همکارانش جمع آوری شده است، می توان در این تحقیق نگاه خاصی بر مکتب شناختی داشت که تدوین استراتژی را یک فرایند ذهنی قلمداد می کند. بر این اساسمی توان بیان داشت که پیشوایان دین با عنایت به ساختار ذهنی (تفسیری که از جهان و پدیده های آن دارند) و موقعیت معاصرشان (تأثیری که جهان بر شناخت و عملکرد آنها می گذارد) به تدوین استراتژی می پردازند و آن را ملاک عمل قرار می دهند. مشاهده می کنیم که پیشوایان دین علاوه بر ویژگی های فوق، باید استراتژیست نیز باشند و از ذهنی که به علوم الهی مزین است در شکل دهی راه و روش خود بهره گیرند.
نکته ای که لازم می رسد بیان گردد، وجود چشم انداز[2] و مأموریت[3] پیشوایان و حرکت آنان بر صراط حقیقت و صواب است به طوری که دقت عمل و الگوی رفتاری آنان حتی در جزئی ترین اعمالشان نیز قابل مشاهده است. پیشوایان دین خود را وسیلۀ هدایت و اصلاح بشر قرار می دهند؛ یک رهبر ولایی ممکن است خود را به قربان گاه بکشاند تا ضمن تحقق مأموریت خود و کسب سعادت خویشتن، زمینۀ بیداری و موفقیت نهایی را در دوره ای دیگر و به دستان پیشوایی دیگر فراهم سازد.
این تحقیق تلاش دارد براساس الگوها و استراتژی هایی که تاکنون توسط پیشوایان دین، به ویژه حضرات معصومین (ع)، در ارتباط با مدیریت سیاسی جامعه (ولایت ستیزان و ولایت گریزان) به کار گرفته شده است به تدوین مدلی بپردازد تا با تحلیل شرایط هر عصری بتوان به درستی استراتژی اتخاذ شده و الگوهای مدیریتی و رفتاری پیشوایان را بازخوانی و تحلیل نمود. همان طور که اشاره شد آنچه که در این تحقیق بررسی می شود استراتژی های نهضت عاشورا است.
بر اساس مطالعات اولیۀ محقق، می توان ادعا نمود که هیچ گونه مدل جامعی در ارتباط با استراتژی های پیشوایان دین در ارتباط با مدیریت سیاسی جامعه وجود ندارد. بدین منظور مدل پیشنهادی حاصل از همان مطالعات و محقق ساخته در ارتباط با نحوۀ ارتباطات مذکور طراحی شده است که به طور مستمر با استفاده از مصاحبه های خبرگی به تکمیل و اصلاح آن اقدام گردید و در نهایت پرسش نامۀ خبرگی که در اختیار اساتید دانشگاه و حوزه قرار گرفت مدل را با روایی و اعتبار بالا مورد تأیید قرار داد. پس از به تأیید رسیدن مدل بلافاصله نهضت عاشورای امام حسین (ع) به 14 مقطع زمانی از به خلافت رسیدن یزید تا زمان بازگشت و استقرار کاروان اسرای عاشورایی به مدینه تقسیم بندی شد تا براساس مدل مفهومی محقق ساخته به بررسی استراتژی های نهضت عاشورا پرداخته شود. این بررسی نیز با تهیۀ یک پرسش نامه و توزیع آن میان خبرگان دانشگاهی و حوزوی که در زمینۀ نهضت عاشورا مطالعه و فعالیت تحقیقاتی داشته اند به انجام رسید.
ضرورت تحقیق
عاشورا نه فقط یک واقعۀ تاریخی است که در هزار و اندی سال پیش اتفاق افتاد، بلکه جریانی اثربخش و نقش آفرین در طول تاریخ بشریت است که می تواند زندگی انسان را معنادار سازد و چشم اندازهای نوینی را در سیاست و حکومت ارائه دهد. بدین سبب و با عنایت به احساس نیازی که به بازخوانی استراتژی های رهبران الهی به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در نهضت عاشورا در قالب مدل های مدیریت استراتژیک دیده می شد، محقق احساس وظیفه نمود تا در این موضوع وارد شده و زمینه ای را جهت فعالیت تحقیقاتی خود و دیگران در آینده فراهم سازد.
اهداف تحقیق
اهداف اصلی
1- تهیه مدلی در ارتباط با استراتژی پیشوایان دین در ارتباط با قدرت های حاکم؛
2- بررسی و تکمیل مستمر مدل پیشنهادی و در نهایت ارائۀ مدلی جامع به منظور تحول در نگرش محققان نسبت به استراتژی پیشوایان دین در مواجهه با قدرت های حاکم؛
3- تحلیل استراتژی های نهضت عاشورا براساس مؤلفه های مدل ارائه شده در پژوهش.
اهداف فرعی
1- بررسی جایگاه و نقش استراتژی قیام در نهضت عاشورا؛
2- بررسی جایگاه و نقش استراتژی مبارزۀ کلامی در نهضت عاشورا؛
3- بررسی جایگاه و نقش استراتژی مبارزۀ پنهان در نهضت عاشورا؛
4- بررسی جایگاه و نقش استراتژی خلق فرصت در نهضت عاشورا؛
5- بررسی جایگاه و نقش استراتژی تعامل در نهضت عاشورا.
سؤالات تحقیق
سؤال غایی پژوهش
آیا استراتژی های نهضت عاشورا در ارتباط با حکومت اموی مبتنی بر مأموریت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در آن مقطع تاریخی بوده است؟
سؤالات اصلی
1- انواع استراتژی هایی که پیشوایان دین در ارتباط با مدیریت سیاسی جامعه اتخاذ می کنند کدامند؟
2- حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) چه استراتژی هایی را در نهضت عاشورا به کار بردند؟
3- چه میزان ارتباط میان استراتژی های نهضت عاشورا با مؤلفه های مدل پیشنهادی وجود دارد؟
سؤالات فرعی
1- جایگاه و نقش استراتژی قیام در نهضت عاشورا چیست؟
2- جایگاه و نقش استراتژی مبارزۀ کلامی در نهضت عاشورا چیست؟
3- جایگاه و نقش استراتژی مبارزۀ پنهان در نهضت عاشورا چیست؟
4- جایگاه و نقش استراتژی خلق فرصت در نهضت عاشورا چیست؟
5- جایگاه و نقش استراتژی تعامل در نهضت عاشورا چیست؟
نوع تحقیق
با توجه به این که این تحقیق به دنبال توسعۀ دانش کاربردی (کاربرد عملی دانش) در یک زمینۀ خاص (سرمد، بازرگان، حجازی، 1384، 79) به وسیلۀ دست یابی به اصول و قواعدی است که در موقعیت های واقعی و عملی به کار گرفته می شود، این پژوهش از منظر هدف از نوع تحقیقات توسعه ای و کاربردی[4] می باشد و از منظر گردآوری داده ها نظری و تحلیل محتواست[5]
روش تحقیق
با عنایت به بحث مدل سازی در این پژوهش روش مورد استفاده از آغاز اسنادی و مطالعات نظری است و سپس استفاده از روش استنادی (اجتهادی) که در حقیقت استناد به مقام های صلاحیت دار است که با استفاده از آراء خبرگان، مدل طراحی شده از جهات ضرورت و امکان عملی بودن مورد بررسی و آزمون قرار گرفته و در نهایت موضوع پژوهش براساس مدل تأیید شده با استفاده ازپرسش نامۀ خبرگی مورد بررسی قرار می گیرد.
جامعۀ آماری
جامعۀ آماری پژوهش، شامل اساتید حوزه و دانشگاه متخصص در مدیریت استراتژیک، علوم سیاسی، فلسفه، تاریخ، علوم قرآنی، ادیان و عرفان و همچنین مدیران و کارشناسان ارشد مطلع در موضوع پژوهش می باشند.
نمونۀ آماری و شیوۀ نمونه گیری
نمونۀ آماری پژوهش، اساتید حوزه و دانشگاه، مدیران ارزشی و دانشجویان مقطع دکتری می باشند که در حوزه موضوع تحقیق فعالیت یا مطالعه داشته اند. بنابراین روش نمونه گیری قضاوتی است که هدف از انتخاب این روشبهره مندی از آراء خبرگان می باشد.
برای تعیین حجم نمونه با استفاده از آزمون فرضیه برای یک نسبت در جامعه اقدام گردید. این روش برای جامعه ای نامشخص یا تا حدودی نامحدود روش علمی معتبری می باشد و امروزه در پژوهش هایی از این دست مورد استفاده و بهره برداری فراوان قرار می گیرد. برای تعیین تعداد نمونه مورد نظر در این پژوهش از فرمول نمونه گیری زیر استفاده می شود:
اگر (توان آزمون)=90 %، =50%، Pa=70%، Po=50%
آن گاه= 1- 64، = 1- 28 که بدین منظور در این پژوهش60 نمونه مورد مطالعه قرار گرفته اند.
توضیح: برای اطلاع از این نوع نمونه گیری به آدرس زیر رجوع شود:
Sample size determination in health in studies s. k Lwanage and S. Lemeshow word Health organizatio Geneva ترجمۀ دکتر کاظم محمدی، سید حسن صانعی، تهران، انتشارات معاونت پژوهشی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی (1371).
ابزار جمع آوری اطلاعات
در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از ابزارهای زیر استفاده شده است:
1- روش کتابخانه ای؛
2- روش مصاحبه های خبرگی سازمان یافته برای بررسی و اعتباربخشی ساختاری و محتوایی مؤلفه ها و مصادر استخراج شدۀ مدل؛
3- پرسشنامه: از نوع پرسش نامۀ لیکرتی است مشتمل بر 89 سؤال، که 19 سؤال به بررسی ابعاد عینی و ذهنی پیشوایان می پردازد و 60 سؤال به منظور بررسی استراتژی های مدل در 14 مقطع از نهضت عاشورا طراحی شده است که هر سؤال در این بخش به لحاظ وجود استراتژی های خرد برای هریک از 5 استراتژی کلان در مدل در زمان پاسخ گویی صاحب نظران می بایست به استراتژی های فرعی، که در مجموع 22 مورد بودند، در مقاطع زمانی تعریف شدۀ نهضت عاشورا پاسخ گو می بودند که در نتیجه می توان گفت هر فرد در بخش استراتژی های پرسش نامه نظر خود را در ارتباط با 308 سؤال اعلام داشته است.
شیو ۀ تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، علاوه بر روش های ناظر به مطالعات کیفی (طبقه بندی، تلخیص، ترکیب اطلاعات و...) متناسب با سطوح مؤلفه های مدل که در بیان مسأله مطرح شد، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و...) استفاده می شود و همچنین از نرم افزار Spss به منظور انجام آزمون های مورد نیاز پژوهش استفاده خواهد شد.
لازم به توضیح است که در بخش مصاحبه ها نیز از روش تحلیل محتوا[6] استفاده می شود.
روایی و پایایی پرسش نامه
علاوه بر کنترل اولیه ای که در مورد سؤال های پرسش نامه به منظور تعیین نکات مبهم، انجام می شود، بسیار مطلوب است که قبل از استفاده از پرسش نامه به صورت نهایی آن را به صورت آزمایشی اجرا کرد تا از این طریق اطمینان نسبی به روایی و پایایی پرسش نامه جهت اندازه گیری متغیرها کسب نمود.
روایی یا اعتبار
با هدف این که پرسش نامه تحقیق واقعاً همان ویژگی های مورد انتظار را اندازه گیری نماید، پس از تهیۀ پرسش نامه، پرسش نامه به تعدادی از اساتید حوزه و دانشگاه (30 نفر) ارائه و از آنها در خصوص نوع سؤالات، تعداد سؤالات، همبستگی سؤالات با تحقیق نظرسنجی گردید، سپس با جمع آوری و دسته بندی آراء تغییرات مورد نظر در پرسش نامه اعمال گردید (از 28 پرسش نامه تکمیل و عودت داده شده، 4/91 درصد پرسش نامۀ مذکور را تأیید نمودند) و بدین صورت پرسش نامه تحقیق مورد تأیید و اطمینان قرار گرفت.
پایایی یا اعتماد
در این تحقیق به منظور سنجش پایایی پرسش نامه یک مرحله پیش آزمون انجام گرفت؛ بدین صورت که ابتدا 30 پرسش نامه جمع آوری گردید و پس از وارد کردن داده ها با استفاده از نرم افزار Spss. 16 ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) محاسبه گردید.
در این تحقیق آلفای کرونباخ مورد محاسبه برابر 91/0 بود که نشان گر پایای پرسش نامۀ مورد استفاده در تحقیق می باشد.
مروری بر ادبیات تحقیق
تعریف استراتژی
استراتژی در مرحلۀ نخست، پیش از آن که واژه ای سیاسی تلقی شود، اصطلاحی نظامی به نظر می رسد. به طور کلی، علوم نظامی، یعنی مطالعه و کاربرد قواعد و اصول جنگی، که برای نیل به موفقیت در عملیات نظامی طراحی می شود، از دو شاخۀ اصلی تشکیل می شود؛ استراتژی در این مفهوم خاص به عملیات نظامی در سطح وسیع،[7] و تاکتیک به عملیات نظامی در سطح محدود[8] دلالت دارد.
واژۀ استراتژی از ریشۀ یونانی strategema است که خود از واژۀ strategos به معنای ژنرال ارتش مشتق شده است. stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژۀ مزبور به معنای هدایت ارتش می باشد.
به لحاظ تاریخی نیز strategos عنوان افسران عالی رتبۀ ارتش بیزانس بوده که یک منطقۀ نظامی[9] مترادف با یک سپاه نظامی مدرن تحت فرمان آنها قرار داشته است. به طور معمول strategos حاکم منطقه ای نظامی بود که نیروهایش را در آنجا گرد می آورد یا پایگاه نیروهایش را در آنجا قرار می داد، اما در عمل stratagem به مفهوم هر اقدام یا مانوری اطلاق شد که هدف آن فریب یاغافل گیری دشمن باشد و در نتیجه استراتژی نیز یک روش، طرح یا stratagem برای نیل به یک هدف تعریف شد.
مفهوم استراتژی، محدود به بعد نظامی نیست. در کنار استراتژی نظامی، از استراتژی ملی بحث می شود که به معنای هنر و علم توسعه و استفاده از منابع سیاسی، اقتصادی، روانی، اجتماعی و نظامی مورد نیاز در زمان جنگ و صلح برای تأمین حداکثر حمایت از سیاست های ملی و در صورت وقوع جنگ، افزایش احتمال پیروزی و پیامدهای مساعد آن است. انجمن مطالعات عالی نظامی وابسته به پنتاگون یا وزارت دفاع آمریکا نیز در سال 1963 تعریف مشابهی از استراتژی به دست داد: «استراتژی علم و فن توسعه و کاربرد قدرت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت به هنگام صلح و جنگ و به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاست های ملی و افزایش احتمال پیروزی و تقلیل احتمال شکست است».
مفهوم استراتژی در سازمان ها
هر سازمانی به طور معمول راه ها و الگوهای مختلفی برای فعالیت های خود پیش رو دارد و می خواهد مناسب ترین آنها را برای هدایت عملیات انتخاب نماید. الگوها و شیوه ها و گزینه هایی را استراتژیک می گویند که مدیران و برنامه ریزان سازمان باید به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آن پرداخته و در نهایت یکی از آنها را به عنوان استراتژی سازمان برگزینند.
استراتژی را حداقل می توان از دو دیدگاه تعریف نمود؛ از نقطه نظر این که سازمان قصد انجام چه کاری را دارد، و همچنین از نقطه نظر این که سازمان سرانجام چه کاری را انجام می دهد، اعم از این که اقدامات مورد نظر بوده یا خیر؟ از نقطه نظر اول، استراتژی برنامه ای جامع برای تعریف و دست یابی اهداف یک سازمان و اجرای مأموریت خود می باشد و از نقطه نظر دیدگاه دوم استراتژی الگوی پاسخ های سازمان به محیط خود در طول زمان می باشد (Yoginder، 1990، p. 259).
لرند، کریستنسن، اندروز و گوث می گویند: «برای ما استراتژی الگوی اهداف، منظور یا مقاصد، و خط مشی ها و طرح های عمده برای دست یابی به این اهداف است، که به طریقی بیان شده که بتوان توضیح داد که مؤسسه در حال انجام چه کاری یا شروع به آن است و نوعی که هست یا می خواهد بشود (Christensen، 1989، p. 15)، و یا در این دیدگاه به گونه ای کامل تر مینتزبرگ، کوئین و گوشال طرح می نمایند: «استراتژی سازمان عبارت است از الگوی تصمیمات سازمان، که بیان گر و مشخص کنندۀ هدف ها و مقاصد سازمان و منشأ سیاست های اصلی و برنامه هایی برای نیل به این هدف هاست و این الگو همچنین دامنه و نوع فعالیت های سازمان و نیز شیوۀ سازمان دهی منابع اقتصادی و انسانی آن را در راستای دست یابی به مقاصد آن و تأمین خواسته های سهامداران، کارکنان، مشتریان و گروه های ذی نفع تعریف می نماید (Mintzberg and et. al، p. 51).
اسمیت و والش استراتژی را به عنوان مسیرهایی با جایگزین های مختلف آن برای رسیدن به اهداف و مقاصد توصیف می کنند(Smith and Walsh، 1978، p. 19). آلفرد چندلر استراتژی را تعیین هدف های بلند مدت سازمان و اتخاذ مجاری تصمیم گیری و تخصیص منابعی که برای تحقق آن هدف ها ضرورت دارد تعریف می کند (Chandler ، 1962، p. 13).
بنا به نظر اندروز استراتژی «این که سازمان کدام کار را انجام می دهد و یا می خواهد انجام دهد، چه نوع سازمانی است و یا می خواهد باشد را تعریف کرده، هدف و تمامی وظایف و روش های لازمه برای تحقق بخشیدن به آنها را مشخص می کند (Anderws، p. p. 28-35).
صاحب نظر دیگری بنام دیوید همپتون می نویسد: استراتژی برنامه ریزی امکانات است، که شامل تشخیص و آرایش توانایی های سازمانی برای استقرار پیروزمندانه آن در شرایط محیطی متفاوت است (ایگورانسف و جی و... ، 1375، 12).
آقای هنری مینتزبرگ با یک نگاه کلان و جامع معتقد است واژۀ استراتژی به گونه های مختلف به کار می رود، و لذا باید تعاریف مختلفی را برای آن بپذیریم. از این رو وی پنج تعریف را برای استراتژی تحت عنوان پنج حرف پی در استراتژی[10] مطرح کرده است که به طور مختصر به تعریف هر یک از آنها پرداخته می شود (Mintzberg and et. al، p. p. 80-85).
1- استراتژی به مفهوم یک برنامه[11]
معنایی که به طور عام از کلمۀ استراتژی در ذهن هر کسی تداعی می شود این است که استراتژی، همان برنامه است و به مجموعۀ اقداماتی گفته می شود که به شکل آگاهانه و به منظور رسیدن به هدفی خاص اتخاذ می گردد یادستورالعمل هایی است که نحوۀ عملکرد در شرایطی خاص را نشان می دهد. لذا در این مفهوم استراتژی راهی برای رسیدن به آیندۀ مطلوب می باشد.
2- استراتژی به مفهوم ترفند[12]
استراتژی ها نیز همانند برنامه ها، ممکن است مفهوم کلی یا خاص داشته باشند. یکی از معانی این کلمه که به صورت خاص به کار می رود عبارت است از استراتژی به مفهوم ترفند. در این مفهوم، استراتژی مانوری برای مقابله با رقبا محسوب می شود که به قصد فریب رقیب انجام می گیرد.
3- استراتژی به مفهوم یک الگو[13]
در این تعریف، استراتژی به عنوان الگویی که اقدامات در خلال آن پی گیری شده اند تعریف شده است. در این معنی استراتژی به عنوان رفتار هماهنگ در طول زمان مورد نظر می باشد.
4- استراتژی به مفهوم موضع[14]
چهارمین تعریف استراتژی از نگاه مینتزبرگ، استراتژی به مفهوم موضع یا موقعیت است. در این تعریف استراتژی یعنی تعیین نمودن موقعیت سازمان در محیط، به عبارت دیگر انتخاب بازار خاص برای محصول خاص. بر طبق این تعریف، استراتژی نوعی عامل واسطه محسوب می شود که موجب همگونی شرایط درون سازمان با شرایط محیطی می گردد. لذا این تعریف به عوامل خارجی سازمان توجه داشته و با تعیین موقعیت سازمان در محیط خارج ارتباط دارد و در پی موقعیتی معمولی و عینی برای سازمان می باشد.
5- استراتژی به مفهوم چشم انداز[15]
در حالی که تعریف چهارم از واژۀ استراتژی به عوامل خارجی توجه دارد، تعریف پنجم این واژه به عوامل داخلی سازمان توجه دارد. در این تعریف استراتژی به منزلۀ چراغ راهنمایی است برای تصمیم گیری های اساسی، چون با داشتن تصویری روشن از جهت حرکت سازمان با اطمینان خاطر بیشتری می توان قدم برداشت و خطرها را پذیرفت. در این تعریف، استراتژی با ارائۀ تصویری مثبت و تلاش برانگیز از آیندۀ سازمان و تأکید بر اعتقاد عمیق مدیریت در ساختن و تحقق آینده، الهام بخش فعالیت های کارکنان سازمان است.
استراتژی در اسلام
پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) و تشکیل جامعۀ اسلامی در مدینه تا پایان عمر آن حضرت (ع) جنگ های متعددی میان مسلمانان و کفار روی داد. اصولاً در جامعه اسلامی شخص پیامبر (ص) به عنوان رهبر جامعه سیاست کامل یا جامع را براساس اهداف قرآن و وحی الهی تنظیم می کرد. هدف کلی، گسترش اسلام و خیر و صلاح و بازداشتن از کفر، فساد و زشتی ها بود و نهایتاً تنها ابزار نیل به این اهداف، ابزار نظامی نبود و در کنار آن از ابزار فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... نیز استفاده می شد.
از متن قرآن مجید و سنت پیامبر (ص) می توان به اصولی استراتژیک دست یافت که هم اکنون نیز مورد تأیید بسیاری از استراتژی هاست و در استراتژی ملی کشورهای مختلف به کار گرفته می شود. اهم این اصول را به این شرح می توان مطرح ساخت:
1- افزایش قدرت نظامی در زمان صلح و جنگ
در قرآن کریم آمده است که (وَ أعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّۀ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ). در معنای قوه، به تهیۀ تیر و کمان و شمشیر و سلاح یا کسب مهارت در تیراندازی اشاره شده است. اما واژۀ «قوه» به طور کلی به معنای نیرو و در عین حال کسب مهارت است؛ این نیرو می تواند در اوضاع و احوال متفاوت زمانی و مکانی، معنای و مفاهیم مختلفی بیاید و به نوع خاصی از ابزارهای نظامی محدود نمی شود و در عین حال مهارت در کاربرد این نیرو نیز ضروری است «رباط الخیل» را بهترین وسیلۀ نقلیه معنا می کنند که در زمان نزول قرآن اسب های نیرومند را شامل می شده است ولی می تواند در زمان های مختلف و بنا به ضروریات زمانی به هر نوع وسیلۀ ترابری سریع السیر معنا گردد.
یکی از محققان، در تفکیک میان این دو مقوله یعنی نیرو و وسیلۀ نقلیه می گوید که امروز نیز در استراتژی، قدرت آتش و حرکت هر دو مطرح است. قدرت آتش منوط به قوه است اما حرکت یعنی رباط الخیل (استراتژی ملی، 31).
2- بازدارندگی
در ادامۀ آیه فوق چنین آمده است: (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عدُوَّکمْ). در این جا هدف از فراهم آوردن تیر و تجهیزات و سلاح و ادوات، شکست یا تسلیم دشمن ذکر نشده است، بلکه نیل به بازدارندگی منظور بوده است: دشمنان خدا و دشمنان خود را بترسانید تا از تجاوز باز بمانند. این نکته ای است که در استراتژی های ملی قدرت های بزرگ خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم بر آن تأکید شده است.
3- ترجیح صلح در موارد ممکن
در تاریخ اسلام با «غزوات» متعددی رو به رو می شویم که هیچ درگیری نظامی در آنها روی نداده است. برای مثال، در نخستین غزوۀ تاریخ اسلام به نام «الابوا» با وجودی که پیامبر (ص) همراه با 200 سوار و پیاده از مدینه خارج شده بودند، با تقاضای صلح دشمن یعنی بنی حمزه موافقت کردند و به مدینه بازگشتند. پس از آن نیز در محلی به نام عشیره با وجود لشکرکشی علیه کاروان قریشیان، با پذیرش تقاضای صلح آنها درگیری روی نداد.
صلح حدیبیه در سال ششم هجرت نشان دهندۀ وضعیتی است که در آن دادن امتیاز موقت برای استفاده از موقعیت بهتر رزمی و در عین حال کسب امتیاز متقابل (به رسمیت شناخته شدن جامعۀ اسلامی) ترجیح داده می شود و با فراهم آمدن اوضاع و احوال مناسب، اقدام برای پیروزی جنگی بدون استفادۀ گسترده از نیروی نظامی برای فتح مکه صورت می گیرد.
4- ضربه به قدرت اقتصادی دشمن
در بسیاری از غزوات تاریخ اسلام، از جمله در ذات الرقاع، شاهد هستیم که هدف مسلمانان ضربه به نفرات دشمن نبوده است، بلکه می خواسته اند قدرت اقتصادی طرف مقابل را مورد هجوم قرار دهند و تضعیف کنند (شهیدی، 1363، 59).
5- فریب دشمن
استفاده از تاکتیک هایی جهت فریب دشمن برای زیاد نشان دادن قدرت نیروهای خودی و یا پنهان ساختن اهداف واقعی در تاریخ غزوات اسلام دیده می شود که از جمله می توان به تغییر چهرۀ نفرات خودی به نحوی که دشمن تحت تأثیر قرار گیرد، اشاره کرد. در مواردی از اصحاب خواسته می شد با رنگ کردن مو و محاسن خود چهرۀ جوانان را بیابند تا دشمن بیش از پیش از آنان بهراسد. در ماه رجب سال دوم هجرت پیامبر (ص) گروهی را به فرماندهی عبدالله بن جحش به نخله فرستاد تا در کمین کاروان قریش باشند. تعدادی از افراد این گروه با تراشیدن سر خود چنین وانمود کردند که عازم عمره هستند و به این ترتیب توانستند دشمن را غافل گیر کنند (واقدی، 1361، 1011).
6- ایجاد تفرقه در صفوف دشمن
در جنگ خندق یا احزاب، سپاه اسلام باید با اتحادیه یا ائتلافی از گروه های مختلف رو به رو می شد. در چنین شرایطی ایجاد تفرقه در اتحاد دشمنان از اصول ضروری جنگ است. در این راستا پیامبر (ص) کوشید روابط یهودیان بنی قریظه با مشرکان مکه را تیره سازد و با بدبین کردن آنان نسبت به یکدیگر و بی اعتماد ساختن بنی قریظه به دوام اتحاد نظامی شان با کفار مکه در آنها تزلزلی ایجاد کند. یکی از افراد قبایل بیابان گرد که با بنی قریظه دوست بود، اسلام آورد اما کسی از مسلمان شدن او آگاه نبود. وی مأمور شد ولو با گفتن دروغ های مصلحت آمیز بنی قریظه را نسبت به قریش بدبین کند و در عین حال نزد قریش رفت و به آنان هشدار داد که بنی قریظه درصدد خیانت به ائتلاف خود با آنها هستند. به این ترتیب متحدان از خیانت به طرف مقابل بیمناک شدند و از اتحاد صفوف دشمن جلوگیری شد (فارسی، 1363، 468476).
7- توجه به حفظ روحیۀ خودی و تضعیف روحیۀ دشمن
توجه به حفظ روحیۀ خودی و تلاش برای تضعیف روحیۀ دشمن در همۀ رویارویی های نظامی پیامبر (ص) با دشمنان دیده می شود. یکی از عواملی که به بالا بودن روحیه در ارتش اسلام کمک می کرد، داوطلبانه بودن شرکت در غزوات و سریه ها بود. برای نمونه در دستورالعمل پیامبر (ص) برای عبدالله بن جحش در سریۀ نخله آمده بود: «هیچ یک از یاران خود را مجبور نکن که حتماً با تو بیایند». این یکی از نکاتی است که صرفاً پس از انقلاب فرانسه در غرب مورد توجه قرار گرفت.
نمونه ای از تضعیف روحیۀ دشمن و بالا بردن روحیۀ نیروهای خودی را می توان در جنگ احد دید. در این جنگ کفار به رهبری ابوسفیان فریاد «اعل هبل» (ای هبل سرفراز باش) سر دادند. پیامبر (ص) فرمود به او پاسخ دهید: «الله
اعلی و اجل» تا از این طریق با خنثی ساختن تلاش دشمن برای تضعیف روحیۀ مسلمانان، روحیۀ ایشان تقویت شود (شهیدی، 1363، 5960).
مدل مفهومی تحقیق
مفاهیم مدل
مدل: یک سری اجزاء و روابط بین آنها را در دنیای واقعی عنوان می کند. مدل، ساده شدۀ دنیای واقعی است.
مدل ایده آل: مدلی است که بتواند تمامی اجزاء یک سیستم و تمامی روابط اجزاء را مشخص کند. در عمل چنین مدلی نمی توان داشت و اگر مدلی داشته باشیم که بتواند تا 70 درصد روابط بین اجزاء را مشخص کند مدل خوبی خواهد بود، ولی 100 درصد امکان پذیر نیست (یا حداقل به سختی می توان به چنین مدلی دست یافت).
استراتژی: ابزار و روش رسیدن به هدف.
استراتژیست: فردی که با بهره گیری از دانش و معلومات خود به راه کارهایی به منظور دست یابی به اهداف می اندیشد.
رهبری: فردی که از قدرت نفوذ بر مرئوسان از طریق برقراری ارتباط با آنان به منظور تحقق اهداف برخوردار می باشد (الوانی، 1382، 137).
رهبر کاریزما: رهبری که از حمایت و اطاعت پیروانش بهره مند است (مورهد گریفن، 1382، 301).
پیشوا: رهبری که ضمن بهره مندی از حمایت و اطاعت پیروان از دانش و بینشی عمیق برخوردار است.
پیشوایان دین (رهبران ولایی): رهبرانی که ضمن بهره مندی از حمایت و اطاعت پیروانشان از دانش و بصیرتی از جانب پروردگار جهانیان برخوردار می باشند و به درک سنت های الهی نائل آمده اند. این گونه افراد حق ولایت و
سرپرستی بر مردم را دارند.
قدرت های حاکم: حاکمان و تمامی افرادی که در جامعۀ اسلامی زمام امور را به عهده دارند و یا از آن منفعت می برند. اینان به منظور حفظ و افزایش منافع خود به دور بودن حکومت از دستان رهبران الهی راضی و خشنودند. این افراد شامل دو دسته اند؛ یکی ولایت ستیزان و دیگری ولایت گریزان. دستۀ اول که با ولایت سر ستیز و دشمنی دارند، اما دستۀ دوم با ولایت الهی معاند نیستند، اما تحمل پذیرش ولایت الهی و امتحانات آن را ندارند.
نهضت عاشورا: حرکتی که حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) پس از مرگ معاویه به منظور اصلاح امت پیامبر (ص) و حفظ دین خدا صورت داد.
حضرت ابا عبدالله الحسین (ع): فرزند حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمۀ الزهرا (س) و نوۀ پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) است. ایشان پس از برادر بزرگوارشان امامت و ولایت بر مسلمانان را عهده دار شدند و در محرم سال 61 هجری در کربلا به شهادت رسیدند.
مدل مفهومی تحقیق (محقق ساخته)
[به نگاه PDF شود]
شکل شماره (31): مدل مفهومی (چارچوب ادراکی) استراتژی پیشوایان دین
در ارتباط با قدرت های حاکم (ولایت ستیزان و ولایت گریزان)
نتایج و یافته های تحقیق
الف نتایج بررسی استراتژی های نهضت عاشورا براساس بااهمیت ترین استراتژی هر مقطع زمانی
اگر ما بخواهیم رتبۀ اول استراتژی ها را در هر مقطع با عنوان مهم ترین و کاربردی ترین استراتژی در آن مقطع زمانی در نظر بگیریم، بدین سبب می توان براساس جدول زیر به سؤالات تحقیق نیز پاسخ داد.
جدول شماره (15-3): مهم ترین استراتژی هر مقطع زمانی
ردیف مقطع زمانی استراتژی کلان استراتژی خرد
1 حضور در مدینه پس از به حکومت رسیدن یزید خلق فرصت حضور مؤثر
2 خروج از مدینه تا ورود به مکه خلق فرصت هجرت
3 توقف در مکه قیام دفاع
4 حرکت به سمت کوفه تا رسیدن خبر شهادت مسلم مبارزۀ پنهان اعراض
5 بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم تا مواجهه با سپاه کوفه - -
6 مواجهه با سپاه کوفه تا ورود به دشت کربلا مبارزۀ کلامی ارشاد
7 ورود به دشت کربلا تا روز عاشورا مبارزۀ کلامی افشاگری
8 روز عاشورا قیام شهادت طلبی
9 پس از واقعۀ عاشورا تا ورود به کوفه مبارزۀ پنهان صبر
10 در کوفه و مجلس ابن زیاد مبارزۀ کلامی افشاگری
11 از کوفه تا شام مبارزۀ پنهان صبر
12 در شام و مجلس یزید مبارزۀ کلامی افشاگری
13 از شام تا مدینه مبارزۀ پنهان صبر
14 ورود و استقرار در مدینه مبارزۀ پنهان ذکر مصیبت
1- استراتژی از نوع قیام در دو مقطع از نهضت عاشورا، یکی در زمان توقف در مکه به شکل استراتژی دفاع و دیگری در روز عاشورا به شکل شهادت طلبی، مهم ترین استراتژی بوده است.
2- استراتژی از نوع مبارزۀ کلامی در چهار مقطع از نهضت عاشورا، یکی در زمان مواجهه با سپاه کوفه تا ورود به کربلا، که به صورت استراتژی ارشاد و دیگر مقاطع (ورود به کربلا تا قبل از روز عاشورا، در کوفه و مجلس ابن زیاد و همچنین در شام و مجلس یزید) به شکل افشاگری مهم ترین استراتژی بوده است.
3- استراتژی از نوع مبارزۀ پنهان در پنج مقطع از نهضت عاشورا مهم ترین استراتژی بوده است، که سه مورد از آغاز اسارت تا ورود به کوفه، از کوفه به شام و از شام تا مدینه به شکل صبر، از مکه به سمت کوفه به صورت اعراض و در زمان ورود و استقرار در مدینه استراتژی ذکر مصیبت دیده می شود.
4- استراتژی از نوع خلق فرصت در دو مقطع از نهضت عاشورا، یکی در زمان حضور در مدینه پس از به حکومت رسیدن یزید به شکل حضور مؤثر و دیگری در زمان حرکت از مدینه به مکه به شکل هجرت، مهم ترین استراتژی بوده است.
5- استراتژی از نوع تعامل در هیچ یک از مقاطع نهضت عاشورا جزء مهم ترین استراتژی ها نبوده است.
6- در مقطع پس از شنیدن خبر شهادت مسلم( تا مواجهه با سپاه کوفه هیچ یک از استراتژی های مطرح شده امتیاز لازم را کسب ننموده اند که می توان دلایل متفاوتی را برای آن در نظر آورد. از آن جمله این که:
1- این مقطع زمانی با مقطع قبل از آن پیوند دارد و تغییری در استراتژی قبلی رخ نداده است؛
2- تاریخ اطلاع شفافی در این زمینه ارائه نداده است؛
3- پاسخ دهندگان اطلاع کافی و منسجم در ارتباط با این مقطع را نداشته اند؛
4- مؤلفۀ دیگری از ذهن محقق دور مانده که در این مقطع به کار رفته است.
7- در طول 14 مقطع استراتژی کلان، مبارزۀ پنهان بیشترین اهمیت را داشته است و از میان استراتژی های آن صبر بیشترین کاربرد و اهمیت را داشته است.
8- تا قبل از شهادت امام حسین (ع) از انواع استراتژی ها، قیام، مبارزۀ کلامی و خلق فرصت بیشترین اهمیت را داشته اند که از این میان استراتژی های شهادت طلبی، دفاع، افشاگری، ارشاد، حضور مؤثر و هجرت را می توان نام برد.
9- پس از شهادت امام حسین (ع) از انواع استراتژی ها، مبارزۀ پنهان و مبارزۀ کلامی بیشترین اهمیت را در نهضت عاشورا داشته اند که از این میان استراتژی های صبر، افشاگری و ذکر مصیبت را می توان نام برد.
ب نتایج بررسی استراتژی های نهضت عاشورا در روز عاشورا
جدول شماره (5-14): رتبه بندی استراتژی های نهضت عاشورا در روز عاشورا
ردیف متغیر رتبه
1 شهادت طلبی 1
2 کرامت (مبارزۀ کلامی) 2
3 ارشاد
4 کرامت (خلق فرصت) 3
همان گونه که در جدول بالا قابل مشاهده است، استراتژی شهادت طلبی در روز عاشورا رتبۀ اول را دارد، که با مراجعه به فصل چهارم و ضمائم پژوهشمی توان دریافت که این استراتژی با امتیاز بسیار بالایی تأیید شده که نشان از اهمیت بالای آن در نهضت عاشورا و به ویژه در روز عاشورا دارد. امام حسین (ع) در راه حفظ اصول دین خدا با تمام جان و توان و دارایی ایستاد و تسلیم ناپذیری در برابر دشمنان خدا و شریعت او را به نمایش گذاشت. این اقدام امام( عمل به مأموریت خطیر ایشان در تفکیک میان حق و باطل بود و با خون
پژوهش های اجتماعی، اسلامی» زمستان 1394 - شماره 107 (صفحه 80)
خویش ضرورت تبعیت از حق را در تمامی زمان ها نشان دادند.
حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در روز عاشورا با انواع سخن به بیان اشکالات و انحرافات اعتقادی و عملکردی حکومت پرداختند، اما گوش هایی کهشکم هایشان از حرام پر بود قادر به دریافت سخنان آن بزرگوار نشدند.
امام حسین (ع) در روز واقعه نیز بسیار در ارشاد و نصیحت ولایت گریزان و ولایت ستیزان تلاش نمود، حتی در گودال قتلگاه نیز دست از ارشاد آنان بر نداشت.
اقدامات کریمانه و ولایتی امام حسین (ع) در روز عاشورا زمینه ای را فراهم ساخت تا نهایت مهرورزی و مظلومیت ایشان در طول تاریخ برای همگان نشان داده شود و هیچ دست خبیثی قدرت لطمه زدن به آن را پیدا نکند و همیشه راهی باشد تا آزادگان جهان آن را وسیلۀ سعادت خود قرار دهند.
منابع و مآخذ
منابع عربی:
قرآن کریم.
1- آل کاشف الغطاء، محمد حسین (1413ق/1993م)، اصل الشیعۀ و اصولها، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
2- ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد (بی تا)، العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر(تاریخ ابن خلدون)، بیروت، مؤسسۀ جمال للطباعه و النشر.
3- ابن طاووس، ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس (1380)، الملهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق و تقدیم الشیخ فارس تبریزیان، تهران، منظمه الاوقاف و الشئون الخیریه.
4- احمد شلبی (1967)، السیاسۀ و الاقتصاد فی التفکیر الاسلامی، قاهره، مکتبۀ النهضۀ المصریۀ.
5- اسعد القاسم (1418ق)، آزمۀ الخلافۀ و الامامۀ و آثارها المعاصرۀ، قم، دارالمصطفی.
6- بلاذری، ابی الحسن احمد بن یحیی بن جابر (بی تا)، فتوح البلدان، بیروت، مکتبۀ الهلال.
7- تقی الدین محمد بن تیمیه (بی تا)، السیاسۀ الشرعیه فی اصلاح الراعی و الرعیۀ، بی جا.
8- خوارزمی، الموفق بن احمد بن محمد الملکی (1418ق)، مقتل الحسین، تحقیق الشیخ محمد السماوی، قم، انوار الهدی.
9- دینوری، ابی حنیفه احمد بن داود (1960م)، الاخبار الطول، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
10- سیوطی، جلال الدین (1370)، تاریخ الخلفاء، قم، الشریف الرضی.
11- شیخ مفید، محمد بن النعمان العکبری البغدادی (1410ق)، الارشاد، بیروت، مؤسسۀ الاعلمی للمطبوعات.
12- الطبری، محمد بن جریر (1378 ق/1968 م)، تاریخ الرسل و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث.
13- عبدالملک جوینی (بی تا)، غیاث الامم، به نقل از اسعد قاسم، بی جا.
14- الغفاری، ناصر بن عبدالله علی (1415 ق/1991 م)، اصول مذهب الشیعۀ الامامیۀ الاثنی عشریۀ، عرض و نقد، قاهره.
15- قمی، شیخ عباس (1368)، رموز الشهادۀ، ترجمۀ کامل نفس المهموم و نفثۀ المصدور، تهران، انتشارات اسلامیه.
16- ماوردی (1415ق)، ادب الدنیا و الدین، بیروت، دار ابن کثیر.
17- المجلسی، مولا محمد باقر (1369)، بحارالانوار، تهران، بنفقه المکتبه الاسلامیه.
18- مسعودی، ابی الحسن علی بن الحسین بن علی (1409ق)، مروج الذهب و معادن الجوهر، به کوشش یوسف اسعد داغر، ج 2، قم، دار الهجره.
19- مونس، حسین (1423 ق/2002 م)، تاریخ قریش، العصر الحدیث، النشر التوزیع.
20- میثم بن علی بن میثم البحرانی (1406ق)، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، منشورات مکتبۀ آیۀ الله العظمی مرعشی النجفی.
21- نسائی (بی تا)، سننن نسائی، بشرح الحافظ جلال الدین السیوطی و حاشیه الامام السندی، بیروت، دارالکتب.
22- الهیثمی، شهاب الدین احمدبن حجر (1308)، الصواعق المحرقه، قاهره، مطبعۀ الشرقیۀ.
23- یعقوبی، احمد بن اسحاق بن جعفر (1423 ق)، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
منابع فارسی:
1- آیتی، محمد ابراهیم (1347)، بررسی تاریخ عاشورا (مجموعۀ سخنرانی ها در رادیو ایران)، با مقدمۀ علی اکبر غفاری، تهران، کتابفروشی صدوق.
2- ابن خلدون، عبدالرحمن (1363)، العبر، دو جلدی، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، مؤسسۀ تحقیقات و مطالعات فرهنگی.
3- ابن خلدون، عبدالرحمن (1359)، مقدمه این خلدون، ترجمۀ محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
4- ابومخنف، لوط بن یحیی (1378)، اولین مقتل سالار شهیدان(؛ ترجمۀ سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات بنی الزهرا(.
5- احمدی، کوروش (1370)، تفکر نوین سیاسی در سیاست خارجی شوروی، تهران، نشر قومس.
6- ازغندی، علیرضا (1370)، بازدارندگی و همپایگی استراتژیک، تهران، نشر قومس.
7- ازغندی، علیرضا و روشندل، جلیل (1387)، مسائل نظامی و استراتژیک معاصر، تهران، انتشارات سمت.
8- اعثم، ابی محمد احمد بن علی (1372)، الفتوح، ترجمۀ محمد احمد بن مستوفی هروی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
9- الوانی، سید مهدی (1382)، مدیریت عمومی، تهران، نشر نی.
10- امام خمینی ( (بی تا)، حکومت اسلامی، قم، انتشارات آزادی.
11- امام خمینی( (1385ق)، الرسائل، قم، اسماعیلیان.
12- امام خمینی( (بی تا)، صحیفۀ نور.
13- امام علی ( (1370)، نهج البلاغه، ترجمۀ سید جعفر شهیدی، تهران، سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی.
14- برزگر، ابراهیم (1386)، تاریخ تحول دولت در اسلام و ایران، تهران، سمت.
15- بوتول، گستون (1356)، پولمولوژی؛ جامعه شناسی جنگ، ترجمۀ فریدون سرمد، تهران، انتشارات دانشگاه ملی ایران.
16- بوفر، آندره (1369)، استراتژی اقدام، ترجمۀ مسعود کشاورز، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
17- بوفر، آندره (1366)، مقدمه ای بر استراتژی، ترجمۀ مسعود کشاورز، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
18- بیلیس، جان و دیگران (1369)، استراتژی معاصر، ترجمۀ هوشمند میرفخرائی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
19- بی نا (1386) «فرهنگ شناسی «شهادت» در نهضت رهایی بخش عاشورا»، تهران، جمهوری اسلامی.
20- جعفریان، رسول (1363)، تاریخ تحول دولت و خلافت، قم، دفتر تبلیغات حوزۀ علمیۀ قم.
21- جعفریان، رسول (1381)، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انتشارات انصاریان .
22- جمالی، مجید، «برنامه ریزی استراتژیک (جزوه)»، تهران، دانشگاه تربیت مدرس، سال تحصیلی 7877 .
23- جوادی آملی (1368)، وحی و رهبری، قم، الزهراء.
24- حائری یزدی، مهدی (1995)، حکمت و حکومت؛ بی جا، انتشارات شادی.
25- خنیفر، «سلسله مباحث استاد»، سخنرانی های محرم 87 ، قم.
26- خواجه نصیرالدین طوسی (1335)، رسالۀ امامت، به کوشش محمد تقی دانش پژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
27- دیوید، فرد آر. (1388)، مدیریت استراتژیک، ترجمۀ پارسائیان و اعرابی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.
28- رضائیان، علی (1379)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات سمت.
29- زرگری نژاد، غلامحسین (1378)، تاریخ اسلام عصر نبوت، تهران، سمت.
30. زرین کوب، عبدالحسین (1368)، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم.
31- سیف زاده، سید حسین (1368)، نظریه های مختلف در روابط بین الملل، تهران، نشر سفیر.
32- شریعتی، علی (بی تا)، محمد خاتم پیامبران، تهران، انتشارات حسینیۀ ارشاد، مقاله از هجرت تا وفات.
33- شهیدی، سید جعفر (1371)، قیام امام حسین (ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
34- الشیخ المفید (1388)، الارشاد، ترجمۀ استاد امیرخان بلوکی، قم، انتشارات تهذیب.
35- صالحی ، غلامرضا (1385)، دکترین سیاسی اجتماعی امام حسین (ع)، تهران، کیهان.
36- عباس نژاد، محسن (1384)، قرآن مدیریت و علوم سیاسی، مشهد، بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه.
37- علامه حلی (1417ق)، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم.
38- غزالی، ابوحامد محمد (1964)، فضائح الباطنیۀ، تحقیق عبدالرحمن البدوی، قاهره.
39- فرهنگ سخنان امام حسین (ع)، ترجمۀ و تنظیم به کوشش محمد دشتی، انتشارات مشهور.
40. قمی، شیخ عباس (1379)، منتهی الامال، زندگانی امام حسین (ع)، به کوشش منصور کریمیان، تهران، انتشارات اشرفی.
41- قمی، شیخ عباس (1387)، نفس المهموم، ترجمۀ علی نظری منفرد، قم، نشر سرور.
42- قنبری همدانی، حشمت الله (1386)، ردپای دنیا در فاجعه قرن 61، تهران، انتشارات امیرکبیر.
43- لقمانی، احمد (1385)، بلوغ عشق و عقل: شبهه زدایی از قیام امام حسین (ع)، تهران، قدس.
44- مصباح یزدی، محمد تقی (1372)، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
45- مطهری، مرتضی (1387)، مجموعه آثار، (جلد 16 و 17)، تهران، انتشارات صدرا.
46- مورهد و گریفین (1382)، رفتار سازمانی، ترجمۀ الوانی و معمارزاده، تهران، انتشارات مروارید.
47- موسوی، جمال (1380)، «تحقیق دربارۀ تأسیس و وظایف نخستین دیوان در تشکیلات اسلامی»، مجلۀ مقالات و بررسی ها، دفتر 70.
48- مینتزبرگ و همکاران (1384)، جنگل استراتژی، ترجمۀ محمود احمدپور، تهران، شرکت پردیس57-
49- هلالی، سلیم بن قیس (1387)، اسرار خاندان محمد رسول الله(؛ ترجمۀ مهدی صباغی، قم، نشر ولیعصر(عج).
50. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (1347)، تاریخ یعقوبی، ترجمۀ محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
منابع انگلیسی:
1- Adam، e. E. & ebert، R. J. ، Operations Management، N. Y. ، Prentice Hall، 1986-
2- Aron،R. ؛ Peace and war؛ New York ، 1973-
3- Chandler، A. D. "Strategy and Stracture، The MIT press، Cambidge،" 1962-
4- Christensen، Learned، "Anderws and Guth. Business policy: Text and cases Ridard D. Irwin Inc. Hamewood III، 1989-
5- David ، Fred R. "Strategin management ، 4 the edition ، New York: Mcmillan publishing company، "1993-
6- Dictionary of Military Terms ؛ New York: Wilson Co، 1986-
7- Earl ، Edward H. (ed.) ؛ Makers of Modern Strategy ؛ Princeton: Princeton University Press، 1948-
8- Halle، Louis. ؛ The Elements of International Strategy ؛ Lanham: University Press of America، 1984-
9- Handerson، Bruce. d. "Harwrd Business Review، November-December،" 1989-
10- Harry G. Summers On Strategy: A Critical Analysis of the Vietnam War - ، 1995-
11- Holisti،K. J؛ International Politics؛ Englewood cliffs ، 5th ed. ،New York: Prentice-Hall،1988-
12- Lee، Christopher؛ War in Space؛ London: Hamis Hamilton، 1986-
13- Miles، Raymond E and snow charlec . "Organizational strategy ، Structurw، and Process، N. Y: MC ، Graw- Hill Book Company "، 1978-
14- Mintzberg، Henry. Bruce Anstrand & Joseph Lampel، Strategy safari: A Guided Through The wilds of Strategic management، frentice- Hall ، 1998-
15- MINTZBERG، "THE INVISIBLE WORLD OF ASSOCIATION"، 2005-
16- New Websters ' Dictionary ؛ New York: World Publishing، 1968-
17- Osgood، Robert؛ NATO: The Entangling Alliance ؛ Chicago: University of Chicago Press ، 1962-
18- Proter، Mchael. E. "Competitive strategy، NewYork، Free [press، 1980.
19- Proter، Michael. F. "Competitive Advantage، NewYork، A Division of Mc- Millan، Inc، The fess press،" 1985-
20- Richmond، Herbert؛ Sea Power in the Modern Word؛ New York؛ Arno Press، 1972-
21- Rothfels، H. ؛ "Clausewitz، in Earl ؛ Makers of Modern Strategy.
22- Stacey، Ralph،. "Strategic management، N. Y: MC 6raw- Hill،" 2001-
23- Sprout، Harold ؛ "Political Geography " ، in International Encyclopedia of the Social Sciences ؛ Vol.
24- Steiner، G. A. "Top management planning، The Mc Millan co. NewYork"، 1969-
25- Stoner، James A. & Freeman Edward، "Management، 5the Edition ، N. J Prentic - Hall ، U. S. A،" 1995-
26- The New Columbia Encyclopedia ؛ New York: Viking Press، 1960.
27- Tse Sun ؛ L'Art de la Guerre ؛ Paris، Presses Pocket، 1993-
پی نوشت
[7] Large – scale operations
[8] Small – scale operations
[10] Five Ps For Strategy
[13] Strategy is a Pattern
[14] Strategy is a Position
[15] Strategy is a Perspective