رهبر معظم انقلاب در دیدار هزارن نفر از دانشآموزان و دانشجویان با بیان اینکه افول آمریکا به واقعیتِ مورد اجماع صاحبنظران معتبر جهان تبدیل شده، افزودند: در یک نگاه وسیعتر، قدرت و اقتدار و هیمنه امریکا در دنیا، رو به افول و زوال است و آمریکای امروز به مراتب ضعیفتر از آمریکای چهار دهه قبل است.
ایشان با اشاره به اذعان بسیاری از سیاسیون و جامعه شناسان معتبر دنیا مبنی بر فرسوده شدن و از بین رفتن «قدرت نرمِ» امریکا گفتند: قدرت نرم امریکا به معنای «اقناع و قبولاندن نظر خود به کشورهای دیگر»، اکنون در ضعیفترین موقعیت ممکن قرار دارد و بخصوص از زمان روی کار آمدن رئیس جمهور فعلی امریکا نه تنها ملتها بلکه دولتهای اروپا، چین، روسیه، هند، افریقا و امریکای لاتین نیز با تصمیمهای امریکا صراحتاً مخالفت میکنند.
تصور از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مورد افول قدرت آمریکا در وجه سخت و در وجه نرم است، در وجه سخت همه کارشناسان و مقامات غربی به آن اذعان دارند که بخش زیادی از زیرساختهای ایالات متحده در حال فرسایش جدی است، این زیرساختها نقش بسیار جدی در توسعه آمریکا دارد و بخشی از شهرهای بزرگ آمریکا فرسوده و بخشی هم بدهی بسیار بزرگ ایالات متحده است که این بدهی حدود 20 هزار میلیارد دلار یا بیشتر از 130 درصد تولید تولید ناخالص داخلی این کشور است، این موارد مولفههایی است که حتی در ارزیابی ساختاری قدرتی است که آن را هژمون میداند و با داشتن پایگاهها و ایستگاههای متعدد به دنبال مدیریت تحولات است.
آقای ترامپ رسما اعلام کرد در بخش آسیای غربی حدود هفت هزار میلیارد دلار هزینه کرده است در حالیکه خروجی برای آنها نداشته است، این نشان دهنده افول قدرت آمریکا است. زمانیکه کارخانهای هزینهاش بیشتر از تولید باشد، نشان از سقوط است.
اگر این جنبههای سخت را کنار جنبههای نرم که مهمترین پیشران یا مولفه در حفظ یک قدرتی مثل ایالات متحده است، لحاظ کنیم، مشاهده میشود که امروز ایالات متحده در اقصی نقاط مختلف جهان در موقعیت دشواری از جنبه دسترسی به ظرفیت و به کارگیری ظرفیت نرم است.
ظرفیت نرم عنصر کلیدی برای تحمیل اراده قدرت هژمون به کشورهای فرودست است و امروز ایالات متحده ناگزیر از این شده است که بر خلاف هنجار و ظرفیتهای نرم خودش عمل کند، همانند اعلام موضع اول آمریکا، مانند اتخاذ مواضعی که بر خلاف قواعد تجارت آزاد است در شکل برقراری تعرفههای تجاری و حتی نسبت به شرکاء و متحدان خود در اتحادیه اروپا رفتاری برخلاف قوانین و قواعد پذیرفته شد از جمله سازمان تجارت جهانی در (wto).
خروج آمریکا از سازمانهای بین المللی و توافقهای بین المللی مثل کمیسیون حقوقبشر سازمان ملل و یا خروج از توافقنامه ترانس پاسفیک و همچنین بیاعتنایی به توافقنامه ترانس آتلانتیک و یا رفتار آن به صورت آشکار در حمایت از رژیمهای متحجر و تروریستی مثل عربستان سعودی و اتخاذ مواضع غیر دموکراتیک و برخلاف حقوقبشر در ماجرای قتل خاشقچی و نوع رفتار و مواضع با دولتهای دیکتاتوری و توتالیته در آمریکای لاتین است.
بیثباتی در حفظ مواضع اعلانی مثل توافق سنگاپور با کره شمالی که ایشان کمتر از دوساعت بر خلاف توافقی که در نشست با کیم جونگ اون داشت به آن عمل کرد. ادامه حضور نظامی در افغانستان و افزایش نیرو بر خلاف موضعی که نشستن بر کاخ سفید اعلام کرده بود.
ترجیح منافع کانونهای قدرت در ایالات متحده مثل انجمن سلاح برای فروش سلاح به عربستان در کشتار مردم بیدفاع یمن و برخلاف انتظار است و منافع مردم ایالات متحده در یک کلام تخریب چهرههای آمریکا و دولت ایالات متحده در نزد افکار عمومی تمامی این ملاحظات و مولفهها میتواند ناظر بر فروپاشی موقعیت ایالات متحده آمریکا در محیط داخلی و بین المللی باشد.
این ملاحظات برآیندی است نقطه نظرات مشتکر بسیاری از کارشناسان حوزه بین الملل است. آمریکا نسبت به گذشته دچار افول شده است، لذا ایران تنها کشوری نیست که افول قدرت آمریکا را مطرح می کند. علاوه بر سیاستمداران و دولتمردان آمریکایی و اروپایی، بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران روابط بین الملل نیز سیاستهای نابه هنجار ترامپ در عرصه سیاست خارجی را به منزله ضرباتی سهمگین به منزلت ایالات متحده آمریکا و جایگاهی می دانند که واشنگتن سالها برای رهبری جهان به دنبال آن بوده است.