سرویس ورزش مشرق – در هفته هایی که رقبای تیم ملی کشورمان خود را برای مسابقات جام ملتهای آسیا آماده می کنند در آخرین روز از فیفا دی نوامبر، کره جنوبی با ازبکستان مصاف داد، ژاپن به دیدار قرقیزستان رفت، عربستان با اردن مسابقه داشت، چین با فلسطین دیدار کرد، امارات از یمن برای دیدار دوستانه دعوت کرده بود، استرالیا روبروی لبنان به میدان رفت و عراق هم با بولیوی بازی داشت. برگزاری مسابقات دوستانه آسیایی (منهای بازی عراق که با بولیوی مصاف داد) مشخص کرد دیگر حریفان تیم ملی فوتبال کشورمان در جام ملتهای 2019 آسیا نیز به مسابقه با تیم های سید دو و سه آسیا در راه آماده سازی خود اهمیت می دهند اما همچنان ذره ای از موج گسترده انتقادات از انتخاب رقبای دیدارهای دوستانه تیم ملی کاسته نمی شود!
بیشتر بخوانید:
علیرضا مرزبان در گفت و گو با مشرق، درباره دیدار اخیر تیم ملی برابر ونزوئلا و حواشی اخیر پیرامون این تیم، بخشی از طرفداران تیم ملی، رسانه ها و التهاب های بوجود آمده در فدراسیون بر سر بازنشسته شدن مدیران این مجموعه صحبت کرد.
گزیده ای از صحبتهای علیرضا مرزبان را می خوانید:
*کی روش باید کمک مربی اش را اخراج کند
*اینقدر به بازیهای تیم ملی انتقاد نکنیم
*انتخاب رقبای تیم ملی بعضاً اجباری است
*جو بدی بین مردم، رسانه و تیم ملی می بینیم
*بلبشوی فوتبال فقط به ضرر بازیکنان است
*آرژانتین یا ونزوئلا مهم نیست، مهم فوتبال بازی کردن است
*کیروش دنبال شناسایی تیم دومش است نه تیم اصلی
*دعوت از برخی بازیکنان صددرصد سیاسی است
*افنبرگ هم به دلیل توهین به مردم اخراج شد
متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید:
*در فاصله یک ماه و نیمه تا آغاز مسابقات تیم ملی در جام ملتهای آسیا شرایط تیم فوتبال کشورمان را چطور ارزیابی می کنید؟
- ما با چند موضوع درباره تیم ملی مواجه هستیم. یکی بحث روابط درون گروهی داخل تیم ملی است که فوق العاده خوب است. بازیکنان احترام خیلی خوبی برای یکدیگر قایل هستند و با هم کار می کنند. از طرفی ارتباط بین کادر فنی و بازیکنان است که این ارتباط هم فوق العاده خوب است. این دو موضوع، دو فاکتور جهانی است که ما در آنها مثبت به جلو می رویم. اما از آنسو یک مسأله دیگر هم داریم. اینکه روابط بین مردم و تیم ملی باید برقرار باشد که متأسفانه حالا به هم خورده است. دلیلش هم مسایل حاشیه ای است که از عدم احترام مربیان به همدیگر ایجاد شده است. از آنطرف مردم هم با تیم ملی فاصله گرفته اند که مسأله جالبی نیست. از طرف دیگر رسانه ها نیز با تیم ملی زاویه دارند. با کی روش و دیگر مربیان تیم ملی که این موضوع ضربه اش را به بازیکنان تیم ملی می زند. از یکسو عدم شفاف سازی در اینکه یک خط رادیکال در فدراسیون فوتبال ایران وجود داشته باشد. درمورد اینکه اهانت هایی که از سوی برخی از مربیان تیم ملی به مردم ایران و مربیان ما شده و هیچکس در این باره دخالت مستقیم نداشته و حتی شیوه های گفتگوی ما با یکدیگر هم مشخص نشده است. این باعث شده اوضاع درهم برهمی بوجود بیاید و همه منتظر هستند یک اتفاق خاص رخ بدهد و این هم به تیم ملی ضربه می زند. از طرف دیگربخشی از بازیکنان تیم ملی بیرون از کشور بازی می کنند و بخشی در داخل ولی برای اینکه یک تیم موفق باشد باید یک احساس بزرگ پشت سرش باشد و این احساس بزرگ از طرف هواداران و رسانه ها ایجاد می شود که حالا هر دو آنها با تیم ملی اختلاف دارند. این مسأله جالبی نیست و به ما ضربه می زند. اگر این مسأله به همین شکل پیش برود نباید هیچ انتظاری از این مسابقات داشته باشیم.
* چه نگاهی به انتقادات این هفته ها درباره انتخاب رقبای تدارکاتی تیم ملی دارید؟ آیا ونزوئلا، ترینیدادوتوباگو، بولیوی و ازبکستان تیم های مناسبی برای دیدار دوستانه با تیم ملی مان نبودند؟
- باید یک مقدار از این مسایل فاصله بگیریم. اگر بحث بر سر انتخاب رقبای ما باشند ما داریم راه را اشتباه می رویم. برخی اعتقاد دارند مثلا چون ما با تیمی مانند مراکش بازی داشتیم حتما باید با یک تیم آفریقایی بازی می کردیم. فوتبال این روزها فرهنگش تغییر کرده است. معیارهای بین المللی پیدا کرده است. مربیان اروپایی در تمام دنیا در حال چرخش هستند و تیم ها به هم نزدیکند، از نظر فنی خوبند، از نظر تاکتیکی خوبند و اینکه در آسیا تیم های دیگر هم با تیم های همطراز خودشان بازی می کنند دو بحث بوجود می آید. یکی اینکه برخی از بازیکنانی که در لیگ هایی مانند ژاپن و کره در اروپا شاغل و درگیر هستند، دقیقا در این روزها (فیفادی ها) به خودشان استراحت می دهند. یعنی اصراری ندارند در این مدل بازی ها شرکت کند. بررسی کیفی این مسأله که تیم ملی ایران الان با ونزوئلا بازی می کند اصلا مهم نیست. مهم نیست که این حریف چقدر قوی است. بلکه بحث بر سر اعتماد بنفس بازیکنان است. اینکه تیم با هم احساس خوبی داشته باشند و یکبار دیگر جمع می شوند. یکبار دیگر احساس درون تیمی را می تواند قوی کنند. این کنار هم بودن شان به آنها کمک می کند. حالا ما با ونزوئلا یا آرژانتین بازی می کردیم. چه تفاوتی داشت.
* چطور می توان این نگاه را تغییر داد؟
- ما نمی توانیم این موضوع را کتمان کنیم که به دلیل مسایل برون مرزی مان برخی از کشورها حاضر نیستند با تیم ملی مان بازی کنند. این مسأله سیاسی است و نمی توانیم روی آن سرپوش بگذاریم. ما در خیلی از تورنمنتها نمی توانیم شرکت کنیم. تیم فوتبال امیدمان را دچار مشکل می کنند. برای بازی با برخی کشورها واقعا دچار مشکل می شویم چون بحث معادلات سیاسی است مثل دیدار با ونزوئلا که به جای تهران در دوحه با ما بازی کرد. این مسایلی است که وجود دارد. از طرف دیگر ما خیلی از مسایل را متأسفانه سه بار در ماهیتابه سرخ می کنیم تا مطمئن شویم که حتما پخته است ولی ممکن است کار به سوختن آن مواد برسد. این مسأله ای است که باید به خودمان بقبولانیم و معیارهای بین المللی را بپذیریم که با توجه به مسایل سیاسی که داریم هر کشوری حاضر به بازی با ما نیست. دوم اینکه سطح انتخابات ما برای حریفان تدارکاتی تیم ملی دستمان را باز نمی گذارد چون ما منتخب اصلی نیستیم بلکه گاهی این انتخابات به ما تحمیل می شوند. یعنی چند گزینه باقی می ماند و ما باید یکی از آنها را بر داریم. اینکه ما کادر فنی را در این زمینه مسئول بدانیم درست نیست.
* تیم ملی مان در دیدار با ونزوئلا با چندین تغییر به میدان رفت. دلیل این موضوع چیست؟ کی روش هنوز دنبال پیدا کردن ترکیب اصلی اش است یا با تحت فشار گذاشتن نفرات جدید، دنبال تیم دومش را می گردد؟
- یکسری مسایل است که کی روش مجبور است انگشت مواظب باشیدش را بالا ببرد. بازیکنان واقعا باید این احساس را داشته باشند. برخی از آنها ممکن است به مرحله ای برسند که تیم ملی و پستشان را حق طبیعی خودشان بدانند. چیزی که مشخص است اینکه دعوت شده ها به اردوی تیم ملی تقریبا بهترین ها هستند و اینکه وقتی برخی از جدیدها شانس بازی پیدا می کنند یک تست خیلی خیلی خوب است اما سالیان سال است که کی روش روی معیار خاص حرکت می کند و آن بازیکنانی که به آنها اعتماد زیاد دارد است. آنها همیشه همراهش هستند و باز هم به آنها اعتماد می کند. اگر اتفاق خاصی نیافتد ما در بحث های تاکتیکی و انتخاب نهایی تغییرات بزرگی را نمی بینیم.
* مانند پشتوانه سازی که با بردن سید مجید حسینی به جام جهانی انجام داد و پس از مصدومیت چشمی او را به میدان فرستاد و جواب هم گرفت؟
- بله! اینها کارهایی هستند که انجام می شود. البته برخی انتخاب های کی روش انتخاب های صددرصد سیاسی هستند. این مسأله را به خوبی می شناسیم که بحث استقلال و پرسپولیس هم مطرح است و بازیکنان در آنجا نقش دارند. به ویژه نفراتی که شماره 16 ، 17 به بالا هستند. در آن جمع، چند مهره هستند که به دلایل سیاسی، روانی و درون کشوری انتخاب می شوند. این مسأله خیلی خیلی روشن است و برای ما هم مشخص است. این حق طبیعی خود سرمربی تیم ملی هم هست که بتواند راهش را انتخاب کند.
* با این تفاسیر نمی خواهید بازی تیم ملی را از نظر فنی مورد تحلیل و بررسی دقیق تر قرار بدهید؟
- در لیگ هم خود مربیان ما هم همینطور هستند. ما مربیان لیگی هم اگر تعطیلی داشته باشیم از لیگ دو، سه یا یک حریف می آوریم تا با هم فوتبال بازی کنیم. مهم این است که انسجام درون تیمی حفظ شود و بازیکنان تجربه بازی کنار هم را پیدا کنند. این از هر فاکتوری مهمتر است. در دیدارهای جام جهانی که ما هم رفتیم، بقیه تیم ها همیشه صحبت می کردند که تیمی مانند عربستان بیشترین بازیها و بهترین تدارکات را داشت ولی در جام جهانی، نیامده ساکشان را بستند و رفتند. به نظرم مهم احساس درون تیمی است که در این قبیل بازیهای ملی بدست می آیند. شما که در یک بازی نمی توانید بازیکنی را تست کنید و ببینید به درد تیم ملی می خورد یا نه! این موضوع خنده دار است.
* حرف خاصی دارید؟
- احساس شخصی من این است که با توجه به شرایط روحی که بر فدراسیون فوتبال ایران حاکم است، یکی بحث رفتن و نرفتن تاج است که می رود یا نمی رود. بحث اینفانتیو است. بحث تأثیر فدارسیون جهانی روی فوتبال ایران. ارتباط مجلس و فوتبال ایران درباره موضوع بازنشستگان که بالاخره به چه صورت می شود و از آنطرف ارتباطی که باید بین فدراسیون فوتبال ایران و کادر فنی تیم ملی باشد، اینها همه بلبشویی است که آنجا وجود دارد. عدم صداقتی که در گفتارمان داریم! این از یکطرف دارد به ما ضربه می زند و از آنطرف به بازیکنان، چون بازیکنان هم با همان کادر فنی کار می کنند. این وسط ارتباط خوب و اتحادی پشت تیم ملی مان نمی بینیم. خط واحدی را تعقیب نمی کنیم و هواداران ما هم که تقسیم شده اند و بخش بزرگی از آنها اصلا ارتباط جالبی با تیم ملی ندارند و این مسایل نمی تواند تیم ملی مان را به طرف موفقیت سوق بدهد.
* ایجاد این اتحاد وظیفه کیست؟
- این مسایل باید روشن شود. یک؛ این مربی که به این شکل اهانت می کند و یکدفعه به عنوان لات محله وارد میدان می شود و فحش می دهد باید از طرف کی روش کنار گذاشته شود. این در همه دنیا هست. این رفتار که دیگر حمایت کردن ندارد. این جلوی هر چیزی را می گیرد. ما باید به همان اندازه که پول خوب می گیریم، آستانه تحمل مان هم بالا و خوب باشد و نمی توانیم بگوییم که نباید کسی از ما انتقاد کند، نباید کسی به ما حمله کند. کی روش باید خودش این تصمیم را بگیرد. اگر نگیرد، زخمی است که می ماند و آثارش به ما ضربه می زند. در دنیا به دلیل چنین مسایلی مانند اهانت به هواداران و خبرنگاران، با بازیکنان بزرگ جهان به شدت برخورد می شود. در جام جهانی 1994 وقتی آلمان 2-3 کره جنوبی را شکست داد، هواداران آلمانی معترض شدند و افنبرگ به مردم اهانت کرد و برتی فوگتس او را از تیم ملی اخراج کرد. وقتی که مربی در تیم ملی اهانت می کند باید با برخورد مواجه شد. اهانت به خبرنگار اهانت به مردم است. کی روش باید تصمیم بگیرد. فدراسیون باید قوی ظاهر شود و این مسأله را حل کنند. تنها راه حلش رادیکال است. این آقا باید برود. این کمک مربی با چنین فرهنگ و عکس العملی نباید باشد.