تفویض اختیار به استانداران

بپذیریم که در طول چهل سال گذشته، مردم استان‌ها به دلیل آنکه در انتخابات متعدد مشارکت کرده و پخته و آگاه شده‌اند می‌توانند خوب را از بد تشخیص بدهند و معتمدینی  که در طول سالها با آنها زندگی کرده، دیده و شناخته شده هستند انتخاب کنند تا در کنار استاندار، توانمندی‌ها  و نیازمندی های واقعی مردم استان را در برنامه و بودجه‌ریزی و دخل وخرج مورد توجه قرار ...

تفویض اختیار به استانداران

امان قرایی‌مقدم *

خبرهای اخیر  ( چهارشنبه 21 آذر 97) حاکی از آن است که ریاست جهموری به وزرا دستور داده ا ند که امور مختلف استان ها را به استانداران همان استان  تفویض اختیار کنند واجازه دهند  که خود استانداران با توجه به شناخت و نیازسنجی  و آشنایی که با "ساختار و سازمان فضایی" منطقه ای و استانی خود دارند به هرنحو که خود، اندیشمندان وکارشناسان متخصص همان استان تشخیص می دهند  برنامه ریزی  و خرج و دخل  نمایند و بودجه و یارانه وغیره را به هر نحو که صلاح می دانند برنامه ریزی و  هزینه نمایند.

چون این  شیوه از مدیریت" نیمه متمرکز" از لحاظ مدیریت ورشد وتوسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وفرهنگی و... ازدیدگاه اقتصادانان وبزرگان جامعه شناسی توسعه ، چون: "بینامین هی گینز" ، "ژوزف شومپیتر" ،"کیندل برگر"، "ژاکوب مینسر"، و"تئودور شولتز"ودیگران بسیار مهم واساسی   و حر کت جامعه را بسوی مدیریت "نیمه متمرکز" که از لحاظ جامعه شناسی  برای جامعه ما بهترین و کم آسیب زا ترین نوع مدیریت است سوق می دهد و میزان مشارکت، دلسوزی، همدلی، اعتماد ،انسجام  نظارت و کنترل، سازماندهی  و سرمایه اجتماعی  را که از ویژگی های یک جامعه توسعه یافته است بشدت افزایش می دهد و از مدیریت  متمرکز و برج عاج نشینی کنونی که معایب بسیار زیادی دارد پرهیز می دهد   و موجب می شود کسانی را که کمترین  آگاهی از ویژگی های  طبیعی و قابلیت های ؛سطح الارضی و تحت الارضی،اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی  و نیازها وتوانمندی های استان را ندارند و در مرکز کشور در برج عاج نشسته اند پرهیز به عمل آید.

علاوه بران معایب شیوه مدیریت متمرکز سالهاست  که بر همه صاحبنظران علم مدیریت چون پاول هرسی ،کنت بلانچارد ،کریس آر گریس ،داگلاس مک گریگور، رنسیس لیکرت،  و "مدیریت اقتضائی فیدلر"و تحقیقات ده ساله "کورت لوین " در دانشگاه (ام –ای- تی) امریکا و تجارب  کشورهای توسعه یافته و هم چنین سابقه تاریخی  دوهزار وپانصد سال  قبل  شیوه نیمه  متمر کز "ساتراب نشین"( شهر بان یا استاندار ) در ایران برهمه روشن است و ایرانیان به جهت فوائد و کارکرد مثبتی که در شیوه نیمه متمرکز مدیریت وجود دارد  قبل از همه کشورهای جهان از شیوه نیمه متمرکز “ساتراب نشینی “ بویژه در عصر طلائی ؛ هخامنشی واشکانیان استفاده می کرده اند .

اما بعد از آنکه حکومت های متمرکز از دوره ساسانی به بعد شکل گرفت و مردم در هیچ کاری  مشارکت نداشتند، حرفشان شنیده نمی شد وتحت سلطه واستثمار پادشاهان وحاکمان قرار گرفتند وهستی ونیستی خود را ازدست دادند و شکاف طبقاتی  عمیق وگسترده شد. دلبستگی و وابستگی آنها به دوام حکومت از بین رفت. بی تفاوت گردید ند وهرکس به این سر زمین حمله کردند به استقبال انها رفتند. زیرا برای انها تفاوتی نمی کرد که چه کسی حکومت می کند و چه بر سر این سزمین می آید .بنا براین از لحاظ جامعه شناسی واگذار امور استان ها به استاندارن و در واقع خود مردم همان استان در هنگامی که حکومت مستحکم واقتدار مشروع ان در سرتاسر کشور حاکم و ساری وجاری است وترسی از گروه های خود کامه محلی و استانی ندارد و چشم و گوش حکومت بیدارند، هم می تواند اصلح باشدو هم در ذات نظام جمهوری  و هم قانون اساسی  پذیرفته شده است. علاوه بران  چهل سال از عمر انقلاب می گذرد.

باید مردم را باور کنیم که به قول "کریس ارگریس " صاحب نظر علم مدیریت تا حدی به رشد و بلوغ فکری رسیده و می توانند به انتخاب اصلح بپردازند. از این رو مدیریت نیمه متمرکز و تفویض اختیار وزیران به استاندارن، زمینه مشارکت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ، دلبستگی و بالندگی و آرامش روحی و روانی و در نتیجه علاقمندی مردم را به نظام مستحکم تر کرده و تحت تاثیر القائات بیگانگان قرار نمی گیرند. بپذیریم  که در طول چهل سال گذشته، مردم استان ها به دلیل آنکه در انتخابات متعدد مشارکت کرده و پخته و آگاه شده اند می توانند خوب را از بد تشخیص بدهند و معتمدینی  که در طول سالها با آنها زندگی کرده، دیده و شناخته شده هستند انتخاب کنند تا در کنار استاندار، توانمندی ها  و نیازمندی های واقعی مردم استان را در برنامه و بودجه ریزی و دخل وخرج مورد توجه قرار دهند.

علاوه بر آن  بارها وبارها مقام  معظم رهبری مشارکت هرچه بیشتر مردم را مورد تاکید قرار داده  وگفته اند که کار مردم را به مردم واگذار کنید  .بنابراین بهترو اصلح است که همواره در تمام زمینه ها از لحاظ اجتماعی به  عقاید و نظرات  مردم  احترام بگذاریم  و در نتیجه  به  بالا بردن "سرمایه اجتماعی " واحساس دلبستگی وپیوستگی بیشتر به نظام: اجتماعی، اقتصادی ،سیاسی وفرهنگی جامعه کمک کنیم و از "برج عاج "نشینی وشیوه متمرکز مدیریت دست برداریم . انشالله .

* جامعه شناس و استاد دانشگاه

214214

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان