دین دبلوا در ساخت سری انیمیشنهای چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم وسواس زیادی به خرج داده و در حقیقت نزدیک به ده سال از زندگیاش را وقف این فرنچایز کرده است. قسمت اول این انیمیشن بعد از چند سال تلاش و کوشش در سال 2010 اکران شد و توانست نویدبخش یک سری انیمیشن جذاب از کمپانی دریم ورکس ( بعد از دوران افول شرک ) را بدهد و با وجود فروش متوسطی که داشت، اقبال منتقدین نسبت به آن بسیار مثبت بود. قسمت دوم 4 سال بعد با بودجهای کمتر ولی فروش بیشتر اکران شد و یکی از بهترین آثار انیمیشن آن سال به حساب میآمد که بسیاری معتقدند حقش در جوایزهای سینمایی چون اسکار خورده شد.
- کارگردان: دین دبلوا
- استودیو تهیه کننده: دریم ورکس
- صداپیشگان: کیت بلانشت، آمریکای فررا، جونا هیل، جرارد باتلر
- بودجه: 129 میلیون دلار
قسمت سوم انیمیشن چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم که برای اولین بار به پسوند هم مزین شده و نام Hidden World (دنیای مخفی) برای آن انتخاب شده، بعد از 5 سال رنگ اکران به خود دیده و بازهم بودجه کمتری نسبت به دو قسمت قبلی برایش در نظر گرفته شده است. البته بودجه کم در قسمتهای دوم و سوم یک انیمیشن الزاما به معنای مخالفت استودیو سازنده نیست و باید گفت که بسیاری از موارد تکنیکی در ابتدای راه هزینهبر هستند و بعدا که چرخ آن روی غلطک میافتد، طبیعتا از هزینههای اولیه کاسته خواهد شد. در هر حال قسمت سوم زودتر از موعد در نظر گرفته هم اکران شده و هنوز زود است درباره فروش آن قضاوت کنیم اما میتوانیم درباره محتوای آن صحبت کنیم و ببینیم پایان کار سواران اژدها چگونه از آب در آمده است.
یکی از موارد جالب توجه در روایت داستانهای سری انیمیشن How To Train Your Dragon اینست که شخصیتها در قسمت دوم نسبت به قسمت اول از همه لحاظ رشد داشتند. هیکاپ، شخصیت اصلی داستان، بزرگتر شده بود و مسائل عاطفی بیش از پیش برایش اهمیت داشت و با مشکلات بیشتری مواجه میشد. این امر کمتر در کتابهای اصلی این سری به نویسندگی کرسیدا کاول به چشم میخورد و اصولا باید اعتراف کرد که روند پیشروی داستان انیمیشن با کتاب و حتی پردازش شخصیتها در هر دو پلتفرم کاملا متفاوت است.
- شاید حد فاصل اکران انیمیشنهای How To Train Your Dragon با یکدیگر کمی زیاد به نظر برسد (البته اگر نگاهی به فاصله اکران قسمت دوم انیمیشن شگفت انگیزان بیندازیم، این فاصله چندان هم زیاد نیست!) ولی باید در نظر گرفت که دریم ورکس و تیم سازنده توانستهاند که این فرنچایز را همیشه روی ترند روز قرار دهند. بعد از اکران قسمت اول، بخش تلویزیونی دریم ورکس سریالی با نام Riders of Berk ساخت و پس از آن به فاصله یک سال سریال دیگری به اسم Defenders of Berk را عرضه کرد.
- موفقیت این دو سری و البته فروش بالا و نظر مثبت منتقدین نسبت به قسمت دوم انیمیشن، باعث شد که بخش تلویزیونی این کمپانی تصمیم بگیرد سریالی طولانیتر بر اساس دنیای شخصیتهای انیمیشن بسازد و در سال 2015 (درست یک سال پس از اکران قسمت دوم) سریالی تحت عنوان Race to the Edge را در شش فصل تولید کرد که پخش آن در همین پاییز امسال به اتمام رسید؛ یعنی درست چند ماه مانده به اکران قسمت سوم. این حجم از تولید محتوا و مارکتینگ برای فرنچایز بسیار موفق آمیز بوده و بسیاری از اپیزودهای سریال هم تا حدی از داستانهای کتابهای این سری الگو برداری شدهاند.
- اگر هر دو قسمت انیمیشن How To Train Your Dragon را دیدهاید، شاید بد نباشد که این سریالها را هم ببینید چرا که برخی از تغییرات ریز داستانی در این نسخهها به چشم میخورد. البته ناگفته نماند که بدون دیدن آنها هم از خط داستانی اصلی انیمیشن بازنخواهید ماند و بسیاری از داستانهای سریال در گذشته قرار میگیرند.
در قسمت سوم انیمیشن How To Train Your Dragon هیکاپ 20 سال را رد کرده و حالا تبدیل به رهبری جوان برای اهالی روستای برک شده است. او متوجه میشود که یک شکارچی باسابقه اژدها به اسم گریمل قصد دارد که توثلس، اژدهای از نژاد نایت فیوری که بهترین دوست هیکاپ هم هست، را شکار کند و آن را به کلکسیون اژدهایان شکار شده توسط خودش مبدل سازد. گریمل فرد بی رحمی است و از اژدهایان تنفر دارد و معتقد است که نسل آنان از زمین باید برچیده شود و یا اینکه تعداد کمی از آنها به بردگی انسانها در بیایند.
دهکده برک که حالا با اژدهایان به صلح در آمده و بدون کمک آنها نمیتواند زندانی را پیش ببرد، خودشان را در خطر میبینند. توثلس هم که حالا اژدهای بالغتری شده در جنگل به اژدهای مادهای از نوع خود برمیخورد که به اصطلاح از نژاد لایت فیوری هست و یک دل نه صد دل عاشق این تنها بازمانده میشود.
هیکاپ اوضاعشان را خطرناک میبیند و گریمل و ارتش اژدهایان وحشیاش را دشمنی مهار نشدنی میداند از همین رو تصمیم میگیرد که کل اهالی برک با اژدهایان خود از آنجا کوچ کنند و به دنبال دنیای مخفی باشند، جایی که گفته میشود تمامی اژدهایان در آنجا قرار دارند و جمعیت زیادی از آنها در آنجا زندگی میکنند. مادر هیکاپ سالیان سال به دنبال این سرزمین بوده و آن را پیدا نکرده ولی هیکاپ باور دارد که میتواند با کمک اژدهایان، این سرزمین موعود را بیابد....
قبل از اینکه قسمت سوم اکران شود،مصاحبههایی از صداپیشگان و کارگردان اثر به بیرون درز میشد و همگی آنها وعده بهترین داستان در سری را به طرفداران میدانند. با اکران قسمت سوم اما باید اذعان داشت که فیلمنامه انیمیشن نسبت به قسمت قبلی خود پسرفت داشته و همچنان قسمت دوم این سه گانه دارای بهترین محتوای داستانی است. گریمل، شخصیت منفی قسمت سوم، به هیچ وجه نمیتواند به پای دراگو از قسمت دوم برسد(متاسفانه سرنوشت این شخصیت که در قسمت دوم قسر در رفت در قسمت سوم و نهایی فرنچایز هم مشخص نمیشود و دراگو را باید رسما یک مفقودالاثر معرفی کرد!) و با اینکه سعی شده که او را هم یک کاراکتر بیرحم جلوه دهند، اما به دلیل اینکه پیش زمینه زیادی درباره آن گفته نشده و چرایی کارهایش هم چندان منطق ندارد، این شخصیت منفی نمیتواند به یاد ماندنی باشد.
جدای از این مسائل، طراحی این شخصیت هم ابهت دراگو را ندارد و بیشتر به یک شخصیت مارموز شبیه است تا یک شکارچی؛ شخصیت مارموزی که البته دوز و کلک خاصی هم بلد نیست سوار کند و حیلهای که قرار است به هیکاپ و یارانش بزند از همان ابتدای داستان برای بیننده مثل روز روشن است.
- کتابهای چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، از سال 2003 نگارششان شروع شده و تا سال 2015 هم ادامه یافت. خانم کرسیدا کاول حدود 15 جلد کتاب برای دنیای خلق شده توسط خودش نوشت و پخش و موفقیت سری انیمیشن How To Train Your Dragon باعث نشد که او خللی در عرضه داستانهایش ایجاد کند و یا مسیر داستانی را تغییر دهد.
- از تغییرات عمده کتاب و انیمیشن باید به این نکات اشاره کرد: اژدهای هیکاپ در کتاب، حرف میزند و یک اژدهای لجباز و کله شق است که از قضا متعلق به هیچ نژاد خاص و قدرتمندی هم نیست. همچنین روابط هیکاپ و توثلس در کتاب، اصلا به شکل انیمیشن و یک دوستی محکم و جانانه نیست و بیشتر یک رابطه عجیب و غریب به شمار میرود. راستی پایان بندی کتاب هم نسبت به انیمیشنها تا حد کمی تفاوت دارد.
هیکاپ بزرگتر شده و حالا برای خودش ازدواج کرده ولی بالغ شدن او در قسمت دوم به مراتب بهتر از بزرگ شدن و مسئول پذیر شدن او از آب در آمده بود. در بین تغییراتی که بین شخصیتها به وجود آمده باید به دو مورد توثلس و همسر هیکاپ،آسترید، اشاره کرد که نسبت به نسخ قبلی پختهتر شدهاند. توثلس حالا بالغ شده و وارد یک جریان عشقی میشود و خنگ بودن معصومانهاش برای رسیدن به عشقش از لحظات جذاب و مفرح فیلمنامه به حساب میآید. آسترید نیز برخلاف نسخههای قبلی یک شخصیت فرعی و در حاشیه نیست و حالا به عنوان همسر قهرمان داستان، نقش بیشتری را ایفا میکند و یکی از اهرمهای اصلی ماجرا به شمار میرود.
دیگر شخصیتهای دهکده برک و دوستان هیکاپ هم همگی بزرگ شدهاند اما برخلاف قسمت اول، نقش چندان پررنگی در داستان ندارند و دیدن آنها صرفا شبیه به یک تجدید خاطره با آنهاست و بس. فرعی شدن این شخصیتها و پرداخت بیش از حد به هیکاپ و اژدهایان، شاید برای پایان بندی کار یک سه گانه 8 ساله لازم بود، اما از اینکه این مورد را یک نقطه ضعف عنوان نکنیم هم نباید حذر کرد.
تکنیکهای انیمیشن How To Train Your Dragon 3 مانند همیشه از بهترینها در سبک خود هستند و مشخصا روی تک تک صحنهها مدتها کار شده است. جهانی که در این انیمیشن به چشم میخورد تنوع بسیار بالایی از لحاظ جغرافیایی دارد و کاراکترهای متعدد و بزرگ شده آن نسبت به نسخههای قبل، همگی کار طراحان را سختتر کرده و آنها به خوبی از پس این کار برآمدهاند. دین دبلوای کارگردان که کار خودش را با طراحی کاراکتر در دنیای انیمیشن سازی شروع کرده، شخصیتهایی به یادماندنی را در این سری ساخته و گمان نمیکنم کسی باور نداشته باشد توثلسی که او خلق کرده یکی از بهترین کاراکترهای دنیای انیمیشن است (و البته به مراتب بهتر از ورژن آن داخل کتابها.)
انیمیشن How To Train Your Dragon 3 پایانی برای یک سه گانه است که شاید نتواند مانند قسمت قبل ظاهر شود، اما همچنان یک سر و گردن از بسیاری از آثار بالاتر قرار دارد و خودش را از پا نمیاندازد. دین دبلوا توانسته در اوج پایان این سری را رقم بزند و استودیو هم طمع سودجویی را کنار گذاشته و فرنچایز خود را در بهترین حالت ممکن به اتمام میرساند. هر چند بنا بر شنیدهها قرار است که سرزمین اژدهایان و داستان سواران اژدهایان در قالب یک بازی ویدئویی به نام DreamWorks Dragons Dawn of New Riders ادامه یابد (در این بازی صرفا جهان ساخته شده در انیمیشن مورد استفاده قرار گرفته و شخصیتها و داستان فارغ از قصه اصلی سری فیلمهاست) اما به نظر میرسد داستان هیکاپ و دوست باوفایش به اتمام رسیده و باید با آنها خداحافظی کرد.