ماهان شبکه ایرانیان

تنفر شغلی چه بلایی سر جسم‌تان می‌آورد؟

بسیاری از مردم در زندگی شهری خود، در دام مشاغل سمی دست و پا می‌زنند، این موقعیتی است که هر دو گروه کارمند و کارفرما باید آن را جدی‌تر بگیرند

تنفر شغلی چه بلایی سر جسم‌تان می‌آورد؟

همه در محل کارشان با روزهای بد هم روبرو می‌شوند، اما کارمندان با مشاهده برخی نشانه‌ها باید مراقب باشند که یک هفته بد کاری، به استرس و فشار کاری بی‌پایان و ناامید‌کننده‌ای تبدیل نشود که سلامتی‌شان را بر باد دهد.

بسیاری از مردم در زندگی شهری خود، در دام مشاغل سمی دست و پا می‌زنند، این موقعیتی است که هر دو گروه کارمند و کارفرما باید آن را جدی‌تر بگیرند. جفری ففر استاد رفتار سازمانی استنفورد و نویسنده کتاب «مردن بخاطر چک حقوق» در تحقیقات خود دریافت که مدیریت ضعیف شرکتهای آمریکایی باعث افزایش 8 درصدی هزینه‌های سلامت سالانه در این کشور شده است و این ضعف را می‌توان یکی از عوامل مرگ 120 هزار کارمند در سال دانست.

حتی قبل از آنکه خودتان به صورت آگاهانه شغل‌تان را عامل اصلی علائم اضطراب و پریشانی‌تان بدانید، بدن‌تان به خوبی آن را درک کرده و واکنش نشان می‌دهد. این واکنش با ارسال اخطارهای جدی در اشکال گوناگون انجام می‌گیرد که فریاد می‌زنند شما خوب نیستید!

نمی‌توانید خوب بخوابید

مونیک رینولدز روانشناس کلینیک سلامتی مریلند و عضو مرکز اضطراب و تغییر رفتار می‌گوید: «اغلب اوقات اولین شکایتی که از کارمندان ناراضی می‌شنویم، شبهای طولانی بی‌خوابی است. مردم می‌گویند که به دلیل فعالیت دائمی مغز‌شان نمی‌توانند بخوابند و اگر هم خواب بروند، خواب با کیفیت و طولانی را تجربه نمی‌کنند. آنها نیمه شب بیدار شده و تا صبح به لیست کارهای فردای فکر می‌کنند.»

چند شب بی‌خوابی مساله زیاد مهمی نخواهد بود، اما اگر این مساله تبدیل به الگوی خواب‌تان شود، می‌تواند نشانه‌ای از افول رضایت شغلی شما و آغاز محیط کاری و  شغلی کشنده باشد.

رینولدز می‌گوید: «اگر این موضوع همیشگی شده و مرتبط با شغل‌تان باشد، می‌تواند نشانه‌ای از عدم تعادل در بخشی از زندگی یا ذهن‌تان باشد.»

اغلب دچار سردرد می‌شوید

ماهیچه‌های بدن همیشه آماده و حساس بوده و آماده‌اند تا در تنش‌ها، بدن را از آسیب نجات دهند. طبق یافته‌های انجمن روانشناسی آمریکا، هنگامی در ذهن شما محیط کار تبدیل به منطقه‌ای خطرناک می‌شود، عضلات و ماهیچه‌ها دائما در حال انقیاض و آماده فرار خواهند بود. درست مانند آنجه که طی هزاره های پیشین برای اجدادمان در محل کارشان (جنگل وحشی) اتفاق می‌افتاد.  تنش و انقباض مزمن در ماهیچه‌های گردن، شانه‌ها و سر می‌تواند باعث میگرن و سردردهای استرسی شود.

رینولدز می‌گوید: «اضطراب و تنش علائم فیزیولوژیکی متعددی تولید می‌کند که اغلب به صورت درد ظاهر می‌شوند.»

بدن‌تان درد می‌کند

هنگامی شغلتان سمی شود، احتمالا بعد از ساعت کاری احساس می‌کنید پشت میز کارتان تمام مدت با یک ببر وحشی جنگیده‌اید. هنگامی که مغز یک خطر و تهدید را درک می‌کند، بدن‌تان را غرق در آدرنالین و دیگر هرمون‌های استرس می‌کند.

دکتر رینولدز می‌گوید: «سیستم عصبی ما در مشاغل سمی دائما خود را در لبه پرتگاه تصور می‌کند. ما دائما در حال پیش‌بینی وضعیت و آماده عکس‌العمل نسبت به کارهای رئیس یا همکاران ناخوشایند‌مان هستیم.»

اگر با شانه‌هایی قوز شده دائما در حال نوشتن ایمیل‌های پیگیری هستید، و با فکی منقبض دندان‌های‌تان را روی هم می‌سایید، این می‌تواند نشانه آن باشد که شغل‌تان سلامتی شما را تهدید می‌کند.

سلامت روانی‌تان به هم می‌ریزد

رینولدز اشاره می‌کند که استرس و اضطراب‌های فزاینده می‌توانند مشکلات کوچک سلامت روانی در شما را تشدید کنند. «کسی که به شکل فزاینده‌ای نگران وضعیت خود در یک محیط کار واقعا سمی است، این نگرانی می‌تواند وی را به آستانه مشکلات روانی بالینی سوق دهد.»

اگر احساس می‌کنید که رئیس‌تان دائما برای گیر دادن به شما از اتاقش خارج می‌شود، با به خطر انداختن سلامت روان‌تان هزینه این ترس و نگرانی را پرداخت خواهید کرد. تجزیه و تحلیل 279 مطالعه‌ای که در سال 2012 انجام گرفتند، نشان می‌دهد که کارمندان هزینه احساس بی‌عدالتی در محیط کار را با فشارهای وارد بر سلامت جسمانی و روانی‌شان می‌پردازند. این تحقیقات ارتباط مستقیمی میان شغل سمی و مشکلاتی چون پرخوری و افسردگی برقرار می‌کنند.

کوین کلاوی صاحب کرسی روانشناسی بهداشت حرفه‌ای در دانشگاه سنت مری می‌گوید رفتار ناعادلانه در محیط کار می‌تواند باعث استرس و اضطراب بیش از اندازه‌ای در کارکنان شود. «بی‌عدالتی یکی از عوامل مهم استرس‌زا است. زیرا ضربات این موضوع مستقیما بر ماهیت روانی ما و اینکه “ما که هستیم” اصابت می‌کنند. وقتی شما رفتار ناعادلانه‌ای با من دارید، در واقع به شان و مقام انسانی من حمله کرده‌اید. اساسا گفتن اینکه من لایق رفتار عادلانه یا رفتاری همانند دیگران نیستم، ضربه‌ای سهمگین است.»

بیش از اندازه مریض می‌شوید

اگر پشت سر هم سرما می‌خورید، این موضوع را مد نظر قرار دهید که درباره شغل‌تان چه احساسی دارید. مجموعه بزرگی از تحقیقات موجود، نشان می‌دهد اضطراب مزمن می‌تواند سیستم ایمنی بدن را در معرض خطر قرار دهد و شما را مستعد پذیرش بیماری کند.

دیگر علاقه‌ای به رابطه جنسی ندارید

اینکه وقت‌تان را چگونه می‌گذارنید، بازتابی از چیزهایی است که برای‌تان ارزشمند هستند. هنگامی که کار را با خودتان به خانه می‌آورید، روابط‌تان تحت تاثیر قرار می‌گیرند. انجمن روانشناسی آمریکا اشاره می‌کند که هنگامی زنان اجبارا تحت فشار اضطراب‌های حرفه‌ای و کاری قرار می‌گیرند و این موضوع بر تعهدات شخصی و مالی‌شان چیره می‌شود، علاقه‌شان به رابطه جنسی کاهش می‌یابد. در مردان هم استرس و اضطراب‌های مزمن می‌توانند باعث کاهش تولید تستسترون شوند، که نتیجه این امر کاهش میل جنسی است.

رینولدز می گوید: «برای اینکه احساس برانگیختگی به وجود بیاید، میزان معینی از آرامش و تمدد اعصاب نیاز است. و پس از آن، زمان هم فاکتور مهمی است. افراد در گزارش‌های‌شان می‌گویند که زمان کافی برای برقراری ارتباط جنسی ندارند.»

همیشه خسته هستید

این خستگی چنان آزاردهنده است که تا مغز استخوان‌تان نفوذ کرده و تنها راه کنار آمدن با آن یک خواب حسابی یا استراحت کامل آخر هفته است.

کلاوی می گوید: «هیچ راه حل یکسان و مشخصی وجود ندارد که همه افراد بتوانند از آن برای عکس‌العمل مناسب نسبت به محیط کاری سمی استفاده کنند.» البته او معتقد است که احساس خستگی دامنه وسیعی از علائم فیزیکی دارد که در هر کارمندی می‌تواند منحصر به فرد باشد.

فیفر می‌گوید: «مشاغل سمی یک چرخه ایجاد می‌کنند که ما را از درون خالی می‌کند. شما احساس  شکست و سرخوردگی می‌کنید، زیرا مدت زمان کارتان بسیار طولانی است و شما مدت زمان زیادی است که مشغول کار هستید، زیرا بازتولید شکست و سرخوردگی دائما با شما است.»

معده‌تان شما را آزار می‌دهد

سوء هاضمه، یبوست و نفخ می‌توانند کاملا با استرس و اضطراب در ارتباط باشند. زیرا اضطراب می‌تواند هضم غذا در سیستم گوارش و روده را تحت تاثیر قرار داده و حتی جمعیت باکتری‌های روده را تغییر دهد و به این شکل بر حال و حوصله (مود)‌ ما هم تاثیر بگذارد.

کلاوی می‌گوید این دلیل اصلی دردهای ناگهانی شکم و معده هنگام ناراحتی و عصبی بودن است. وی اذعان دارد که خودش هم در یک شغل سمی چنین مشکلاتی را تجربه کرده است.

او می‌گوید: «بعد از شش ماه کاری متوجه شدم که عصرهای یکشنبه درد شدیدی در ناحیه شکم احساس می‌کنم. این علامت خاصی نبود، اما چرخه زمانی ظهور آن (درست در زمانی که فکر و خیال من درباره کارها و مشکلات روز دوشنبه شروع می‌شد) اخطار می‌داد که ارتباطی میان این درد و شغل من وجود دارد. هنگامی که آن شغل را ترک کرده و سراغ کار دیگری رفتم، تمامی این علائم ناپدید شدند.»

اشتهای شما تغییر می‌کند

اشتها و ذائقه شما مستقیما با مغزتان در ارتباط است. هنگام بروز اضطراب‌های حاد، واکنش “بجنگ یا فرار کن” بدن‌تان با آزادسازی آدرنالین آغاز می‌شود. این هورمون به بدن دستور می‌دهد برای تمرکز بر نجات شما از خطر قریب‌الوقوع، سیستم گوارش و روند هضم غذا را سرکوب کند. طی استرس و اضطراب‌های طولانی مدت، غدد آدرنالی بدن‌تان ترشح کورتیزول را آغاز می‌کنند. این هورمون می‌تواند باعث افزایش احساس گرسنگی شود. اگر کارتان به گونه‌ای است که باعث فشارهای احساسی بلند مدت می‌شود، ممکن است برای جبران و یافتن یک نقطه امن و راحت، به غذاها حمله کنید.

مجله سلامتی هاروارد گزارش می‌دهد که خوردن غذاهای شیرین می‌تواند از شدت احساسات و واکنش‌های استرسی بکاهد. به همین دلیل اغلب افراد این غذاها را خوراکی‌های رهایی بخش و شادی افزا می‌دانند. البته این رژیم غذایی ناسالمی است که حتما باید از آن حذر کنید.

خب، برای مبارزه با این مشکلات چه می‌توان کرد؟

استراحت کنید: پس از آغاز اخطارهای بدن‌تان برای دفاع در برابر درخواست‌های غیرمنطقی و روسای بدجنس و داخلاق، لازم است فرصت لازم برای بازیابی و استراحت را برای جسم‌تان فراهم آورید. رینولدز توضیح می‌دهد که «اگر فرصت‌های لازم برای آرامش و استراحت سیستم عصبی‌مان را فراهم نیاوریم، آسیبهای بلندمدت و ماندگار آغاز می‌گردند.» وی می‌گوید مصاحبت و دوستی‌های خارج از محیط کار، مدیتیشن و تمرینات ورزشی می‌توانند در جبران نشانه‌ها و اثرات استرس به شما کمک شایانی کنند.

تفکرات منفی‌تان را بازبینی کنید: یکی از اصول رفتاردرمانی شناختی این است که چگونگی تفکرات شما، می‌توانند چگونگی احساس‌تان را تغییر دهند. رینولدز می‌گوید: «برای همه امکان‌پذیر نیست که شغل‌شان را عوض کنند. اما می‌توانیم روی موقعیت‌های قابل کنترل تمرکز کنیم.» با استفاده از ذهن‌آگاهی می‌توانیم به مدیریت خودخوری‌های ناخوشایند در خصوص مسائلی بپردازیم که در حیطه کنترل و اختیار ما نیستند. مسائلی چون اینکه آیا ارائه گزارش هفتگی‌مان چگونه بود یا اینکه همکاران درباره ما چه فکری می‌کنند در این زمره قرار دارند.

رهایی و ترک: این نشانه‌ها را به عنوان اخطار جدی در نظر بگیرید و اینکه احتمالا شما نیازمند تغییر شغل‌تان و یافتن  یک کار جدید هستید. فیفر می‌گوید ساعات کاری طولانی، عدم استقلال، دورنمای نامطمئن و ناامنی اقتصادی در مشاغل، فاکتورهای متعددی هستند که در تشدید یک محیط کاری سمی مشارکت دارند. و اینجا است که ضروت دارد کارمندان به جای مقابله با این موضوعات، همه اینها را پشت سر بگذارند و رها کنند. او می‌گوید: «باید به جای مقابله با نشانه‌ها و علائم، به حل مشکلات اصلی بپردازیم.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان