با ورود دستوری و غیرکارشناسی دولتی در نحوه اداره بازار، قسمت زیادی از فعالان این بخش دچار مشکل شدهاند، تا جایی که عمده فروشان تایر در بازار خردهفروشی میکنند.
به گزارش
خودروبانک و به نقل از اخبار خودرو، موضوع از نامه تایرفروشان استان البرز به رئیس سازمان صنعت و معدن این استان آغاز شد. در این نامه جمع زیادی از لاستیکفروشان استان البرز در نامه خود از عدم فروش تایر سبک و سنگین توسط نمایندگیهاو عاملان توزیع شرکتهای تولیدکننده داخلی و خارجی به سطح خردهفروشی و عدم امکان رقابت و تهیه تایر با نرخ دولتی در سطح بازار خردهفروشی گلایه کرده و خواستار پیگیری و رفع این مشکل شدند. نویسندگان این نامه اتفاقات اخیر را عامل اصلی ضرر و زیان بی سابقه خود میدانند. بعد از این نامه، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت در نامهای به مدیرکل دفتر برنامهریزی تامین، توزیع و تنظیم بازار خواستار رسیدگی به خواسته لاستیکفروشان استان البرز شد.
حال باید دید که موضوع چیست؟ چرا نظم و ساختار سنتی بازار تایر با پیچیدگی روبهرو شده است؟ موضوع این است که اکثر عمدهفروشان تایر که به عنوان نماینده اصلی و عاملان فروش تایرسازان نیز مطرح هستند، به جای قانع بودن به سود 3 درصد عمده فروشی، کار خردهفروشی زیرمجموعههای خود را نیز انجام میدهند تا تمام سود 15 درصدی عمدهفروشی و خردهفروشی را در بازار بدست بیاورند. البته باید شروع این مشکل را از الزام تایرسازان و واردکنندگان به فروش محصولات باری-اتوبوسی خود به تعداد مشخص به نمایندگیهای معرفی شده در هر استان دانست. این الزام نظم بازار را بهم زد و پس از مدتی خردهفروشان بازار را به مشکلات زیادی مواجه کرد. خردهفروشان در حال حاضر نه سهمی از سبد تایرهای سنگین دارند و نه در رقابت بالادستیهای عمدهفروش توان تهیه لاستیک سواری و فروش به مشتریهای خود دارند. این مشکل آن هم در نزدیکی به شب عید باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی برای فعالان بازار شده و باعث بیکاری و از بین رفتن کسبوکار تعداد زیادی شده است.
سود خردهفروشان تایر سنگین با تصمیم فروش اجباری تایرهای باری-اتوبوسی تحت نظارت وزارت صنعت و دفتر برنامهریزی تامین، توزیع و تنظیم بازار از بین رفت و این موضوع بر بازار فروش لاستیک سواری نیز اثر گذاشت. حال خردهفروشان معتقد هستند که عاملان فروش شرکتها باید نقش توزیعکننده در بازار داشته باشند، اما خود آنها اقدام به خردهفروشی میکنند. خردهفروشان میگویند که دولت با ورود دستوری و غیرکارشناسی باعث مرگ تدریجی خردهفروشان تایر شده و باید در این شرایط سخت اقتصادی، جوابگو باشد. البته اتحادیه و تعاونیهای لاستیک و روغن استانی باید از اعضای خود که بخش عمدهای از بازار را تشکیل میدهند، حمایت کنند، اما آنها فقط به دریافت حق عضویت و صدور پروانه کسب بسنده کردهاند.
در شرایط فعلی آینده روشنی برای سیستم فروش تایرسازان و واردکنندگان تایر وجود ندارد، زیرا بار اصلی بازار بر عهده خردهفروشانی است که در حال حاضر در نظام فروش و بازاریابی نقشی ندارند. این افراد که در قالب تعویض روغنیها و آپاراتیها در سطح شهر مشغول فعالیت هستند و ارتباط مستقیمی با مصرفکننده دارند، نیاز به حمایت بیشتری دارند تا به تدریج از بازار حذف نشوند.