روزنامه جوان: شش شاخص بارز آیت الله کاشانی را به مناسبت پنجاه و هفتمین سالگرد فوت او در ادامه از نظر میگذرد.
خود گفته بود که: نیم قرن پس از مرگ شناخته خواهد شد! و امروز که پنجاه و هفت سال از فقدان وی میگذرد، به سهولت بیشتری میتوان خصال و ممیزات او را نسبت به دیگر رجال تاریخ معاصر ایران برشمرد، به شرح ذیل:
یک: او دیرپاترین مبارز با استعمار انگلیس در ایران بود، بی هیچ اغراق و زیاده گویی! در جوانی در کسوت یکی از معاونان اصلی میرزا محمد تقی شیرازی در انقلاب هزار و نهصد و بیست عراق نقش آفرید و غیاباً از سوی متجاوزان به اعدام محکوم شد. او مخفیانه از راه کوههای خرم آباد، خود را به ایران رساند. این زمان مقارن است با واپسین سالیان سلطنت قاجار.
دو: او در آشتی دادن مردم ایران به ویژه متدینین با مشروطیت، نقشی درخور ایفا کرد. بدبینی بخش زیادی از روحانیون و مردم به این پدیده، به ویژه پس از مشروطه اول، مجالی ضیق برای مبارزات پارلمانی باقی نهاده بود. این مرد با همراهانش شهر به شهر میرفتند و با سخن گفتن با مردم، آنان را به شرکت در انتخابات راضی میکردند. او به مردم گوشزد میکرد که: اگر صحنه رأی گیری را خالی کنید، عوامل دربار و انگلستان جای شما را پر خواهند کرد!
سه: او در سنین نوجوانی به اجتهاد مطلق رسیده بود. اجازات فاخر و پر مضمون او از اعلام نجف، شاهد بر این مدعاست. با این همه در برابر خواست بسیاری از متدینین، از انتشار رساله عملیه امتناع ورزید. وی میگفت: بر علیه عالمان سیاسی فضایی ساختهاند که احتمالاً مردم رساله مرا در جوی آب خواهند انداخت!
چهار: او تاجایی که توانست از وجهه خویش برای توفیق دولت دکتر مصدق خرج کرد. روزی که تصویر مصدق در حال بوسیدن دست ثریا در جراید منتشر شد، بسیاری از بازاریان به اعتراض به منزل او آمدند که: آقا! داری ما را به دنبال که میبری؟ که او پاسخ داد: «دیدار باشاه درست یا نادرست، آدابی دارد که نخست وزیر ناچار از رعایت آن است، قدری صبر کنید که امور به قاعده و درست شود»
پنج: در مخالفت او با برخی رفتارهای فرا قانونی دکتر مصدق، عملاً عیان شد که به تمامی به مشروطیت پایبند است. او که دردوران اقامت در نجف از نزدیکان آخوند خراسانی و مدافعان مشروطه بود، به هیچ روی نمیتوانست بر تصمیماتی چون: اخذ اختیارات شش ماهه و یکساله قانونگذاری از مجلس، قانون امنیت اجتماعی، انحلال مجلس و... الخ، مهر تایید نهد. او بهای این مخالفت را با سنگباران شدن منزلش و نیز کشته و زندانی شدن اطرافیانش پرداخت.
شش: دستگیری او در دی ماه هزار و سیصد و سی و چهار و در خواست اعدام دادستان برای او، نشان داد که همراهی با واقعه بیست و هشت مرداد، زاده بدخواهی مخالفان است و کینه سازمان امنیت با او بیش از آن است که یارای مخفی کردنش را داشته باشد.
خاطراتی از سفر حج آیت الله کاشانی
کائینی همچنین با انتشار عکسی از سفر حج مرحوم آیت الله کاشانی، نوشته است: «زنده یاد آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی رهبر روحانی نهضت ملی ایران، در مرداد ماه هزار و سیصد و سی و یک و همزمان با انتخاب به ریاست مجلس شورای ملی، همراه با برخی از اصحاب خویش به سفر حج رفت. مخارج این سفر توسط یکی از ارادتمندان ایشان تامین گشت، چه اینکه وی به رغم تمامی آوازهای که داشت و ثروتی که میتوانست داشته باشد، در عمل هیچ اندوختهای نداشت!»
وی در خصوص عکاس نیز توضیحاتی ارائه داده: «عکس توسط دوست فقیدم شادروان سید مصطفی مترجم مدنی (عکاس اختصاصی آیت الله) و در حین احرام برداشته شده و در کنار ایشان حجج اسلام و آقایان: سید شمس الدین ابهری، سید مصطفی کاشانی، دکتر محمود شروین، سید شمس الدین قنات آبادی و... دیده میشوند.»