ماهان شبکه ایرانیان

هشدار به اهالی سینما؛

آیا ماجرای خانه سینما دوباره تکرار می‌شود؟!

آیا این لحن طاغی در مقابل قانون و قضا علامتی برای دستگاه‌های نظارتی برابر قانون نیست؟ آیا این سیاست زده کردن حرکت یک تشکل صنفی نمیتواند دوباره منجر به درگیری و تنش در خانه سینما و خدای ناکرده تعطیلی آن شود؟

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - انگار حالا دیگر ریش سفیدی و خوش بینی سازمان سینمایی دارد جواب معکوس می‌‌دهد و افرادی که قانون را زیرپا گذاشته‌اند، طلبکار شده، چهره حق به جانب و مظلوم گرفته و خواستار احقاق حق فرضیشان هستند. شاید اگر درمورد ماجرای پخش تیزر فیلمها در شبکه «جم» از همان آغاز جدی‌تر و محکم‌تر برخورد می‌شد، حالا دیگر فلان انجمن بیانیه نمی‌داد که پخش تبلیغ از این شبکه‌ها حق ماست. انگار که به سیم آخر زده باشند و مبارز بطلبند که: اصلا این تبلیغ‌ها را ما انجام داده ایم..حق ماست...سهم ماست...

 
 طغیان در برابر قوه قضائیه هزینه گزافی دارد؟!
 
تکرار ماجرای تلخ خانه سینما

چند سال پیش وقتی بسیاری از دلسوزان سینما هشدار و زنهار می‌دادند که خانه سینما را که یک تشکل صنفی است وارد بازی‌های سیاسی نکنید، گوش بعضی‌‌ها بدهکار نبود. انگار گمان داشتند خانه سینما سنگری است برای کمک به پیروزی جناح مورد علاقه‌شان در حوزه سیاست و  گویی بیانیه سیاسی دادن و ژست سیاسی گرفتن می‌تواند بر اعتبار این تشکل بیفزاید.

تمام بازی‌های سیاسی و ورود یک نهاد صنفی به سیاست، همانطور که پیش‌بینی می‌شد، درنهایت به تعطیلی خانه سینما منجر شد و رسمی ترین تشکل صنفی سینمایی  به سادگی پلمپ شد. بعد از تعطیلی خانه سینما هم بدنه این تشکل آنقدر که خیری از آن ندیده بودند،‌به کل عطایش را به لقایش بخشیدند و حاضر نبودند برای بازشدن آن کمترین تلاشی کنند. در این میان شاید اگر سی چهل نفر از روسای بخشهای مختلف خانه و سی چهل نفر از علاقمندان آنها تقلا نمی‌کردند خانه سینما همچنان تعطیل بود.

با آمدن رییس جدید سازمان سینمایی و به اصرار او خانه سینما به‌سرعت بازگشایی شد و از آن پس تصمیم گرفته شد تا خانه سینما در راستای وظایف تعریف شده‌اش حرکت کند و وارد جناح بندی‌ها و بازی‌های سیاسی نشود.

بزنگاه جدید سینما

ماجرای تبلیغ فیلم‌ها در شبکه جم، شاید بزنگاه تازه سینما باشد. جایی که در آن نهادهای قانونی و قضایی کشور با استناد به قانون می‌خواهند مانع از همکاری سینماگران با شبکه‌های خارجی و خصوصا "جم" شوند اما متاسفانه بعضی از سینماگران ناخواسته دارند در دامی می‌افتند که چند سال پیش خانه سینما را به تعطیلی کشاند.

مدیریت شبکه جم با سعید کریمیان است. وابستگی کریمیان به سازمان منافقین مشهود است و درباره پیشینه او و حضورش در تلویزیون سازمان منافقین و مناسباتش با این سازمان جنایتکار هم به‌اندازه کافی گفته شده است. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به حسب وظیفه چندین بار به سینما گران هشدار داد تا تبلیغاتشان را به جم ندهند. بعضی سینماگران، تا مدتها زیربار نمی‌رفتند و مدعی بودند که این شبکه بصورت خودسر، تبلیغات آنها را پخش می‌کند. اما در نهایت، وقتی هم که مشخص شد بین این شبکه و بعضی صاحبان فیلمها ارتباط وجود دارد و اغلب تبلیغ‌ها بدون اجازه صاحبان فیلمها پخش نمی‌شود، سازمان سینمایی تلاش کرد با ریش سفیدی و میانجیگری مانع از عدم اکران فیلمها یا پایین آمدن آنها از پرده شود.

اما این رویه ادامه پیدا کرد و تازه حالا  شورای عالی تهیه کنندگان پخش تبلیغاتش را از شبکه جم حق قانونی خود می‌داند و با ادعای پایبندی به قانون، مقابل قانون و قضا صف آرایی کرده است.

تهدید کمی جدی‌تر و واکنش شدید تهیه کنندگان

به گزارش فارس، دستگاههای قانونی و نظارتی وقتی دیدند این رویه تعطیل نشده و متاسفانه همچنان ارتباط بعضی سینماگران با شبکه جم ادامه دارد، تنها در دومورد تهدیدشان را کمی جدی تر کردند. جالب اینجاست که در مورد دوم، نه تنها این تهدید عملی نشده و «مشگل گیتی»، بصورت کامل از پرده پایین نیامده، که حالا ماجرا عکس شده و قانون شکنان در جایگاه مظلوم قرار گرفته و شورای عالی تهیه کنندگان از آنها حمایت می‌کند.

مهرداد فرید که در انتخابات اخیر مجلس نتوانست گرایشش به سیاست را مخفی کند و تلاش زیادی کرد تا بتواند وارد مجلس شود، پس از شکست در این حوزه حالا دارد مناسبات صنفی  سینما را به سیاست آمیخته می‌کند.

در بیانیه شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما آمده است:

ما تبلیغ فیلمهای سینمایی را در هر رسانه‌ای، حق قانونی و بدیهی خود دانسته و هر گونه ممانعت در این مسیر را که مبنای حقوقی و قانونی نداشته باشد، غیر قابل قبول و ناپذیرفتنی می‌دانیم. مگر آن که رسانه‌ای تعلق مستقیم و صریح به کشور متخاصم یا گروه‌های تروریسم داشته باشد.

آیا این سوال به معنای تشکیک در متخاصم یا تروریست بودن منافقین نیست؟ آیا با این ادعا، جناب فرید و رفقایش خود را محق می‌دانند در شبکه های غیذاخلاقی هم تبلیغ فیلم‌هایشان را پخش کنند.

آیا این لحن طاغی در مقابل قانون و قضا علامتی برای دستگاه‌های نظارتی برابر قانون نیست؟ آیا این سیاست زده کردن حرکت یک تشکل صنفی نمیتواند دوباره منجر به درگیری و تنش در خانه سینما و خدای ناکرده تعطیلی آن شود؟

آیا رواست که به خاطر سود و زیان چند تهیه کننده که حاضر نیستند از یک ریال سود فیلمشان بگذرند، تمام اعضای خانه سینما از همان یک قلم کارت جشنواره که خانه سینما به اعضایش میداد هم محروم شوند؟
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان