ماهان شبکه ایرانیان

چرا نتوانستیم از میلیاردها متر مکعب بارش استفاده کنیم؟

آبی که بر باد رفت

آمارهای وزارت نیرو نشان می‌دهد، ارتفاع کل بارش‌های سال آبی ۹۸-۹۷ بیش از ۱۸۹ میلی‌متر بوده که نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت با افزایش ۵۰درصدی روبه‌رو بوده است.

آبی که بر باد رفت

آمارهای وزارت نیرو نشان می‌دهد، ارتفاع کل بارش‌های سال آبی 98-97 بیش از 189 میلی‌متر بوده که نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت با افزایش 50درصدی روبه‌رو بوده است.

به گزارش به نقل از روزنامه ایران ،این بارش‌ها از زمستان سال گذشته برای نوار غربی و جنوب‌غرب کشورمان پیش‌بینی شده بود و نقشه‌‌های هواشناسی هم نشان می‌داد که بارندگی‌ها بالاتر از حد نرمال خواهد بود.


پر آب شدن رودخانه‌های دز، کارون، کرخه، سیمره، خرم رود و کشکان و حتی رودخانه‌‌های فصلی خطر را گوشزد می‌کرد ولی به اتفاقات تلخی که قرار بود در فروردین‌ماه رخ دهد آنچنان توجهی نشد.


افزایش حجم بارندگی و پر آب شدن رودخانه اترک که از خراسان شمالی سرچشمه می‌گیرد و به دریای خزر می‌ریزد و از سوی دیگر پر آب شدن گرگان‌رود، گمیشان و آق‌قلا را با خطر جدی رو به رو کردند. دو رودخانه‌ای که به گفته کارشناسان چند سال پیاپی لایروبی نشده بودند.


دقیقاً چند روز پس از این ماجرا، جاری شدن سیل در شهرهای خرم‌آباد، معمولان و پل‌دختر و نابودی چند 10 روستا در استان لرستان گزارش شد. حجم بارش‌ها به حدی بود که حتی امکان امدادرسانی در چند روز نخست امکان‌پذیر نبود اما با فروکش کردن سیلاب در شهرها و روستاهای لرستان، خطر این بار به سوی خوزستان سرازیر شد.

با بارش‌های خوب پاییز و زمستان ظرفیت سدهای کرخه و دز تکمیل شده بود و حالا مهار حجم سیلابی که به این 2 سد بزرگ سرازیر می‌شد در توان آنها نبود. بنابراین به ناچار و با توجه به نبود چند سد کوچک در پایین دست سد کرخه که باید سال‌ها پیش ساخته می‌شد و حتی برای آن ردیف بودجه هم اختصاص داده شده بود، باعث شد مسئولان ارشد خوزستان برای پیشگیری از خطر آسیب وارد شدن به سد دز و کرخه دریچه‌های آنها را باز کنند تا آب‌های ورودی به ناچار وارد زمین‌های پایین دست شود.

آب مازاد که دست‌کم بیش از هفت میلیارد متر مکعب بود بسیاری از روستاها و چند شهر خوزستان را بشدت تهدید کرد و هزاران نفر از مردم شهرهای سوسنگرد و حمیدیه و شیبان و رفیع و بامدژ و... آواره شدند. موضوع قابل بررسی، گذشته از آوارگی مردم و از بین رفتن زمین‌های کشاورزی و به خطر افتادن چاه‌های نفت و آلودگی‌های زیست محیطی، هدررفت میلیاردها آبی بود که به دریا سرازیر شد؛ ثروتی خدادادی که با برنامه‌ریزی بهترین استفاده را از آن می‌شد کرد از دست‌مان رفت.

به عبارتی دیگر می‌توان گفت مصرف یکسال آب آشامیدنی کشور در طول چند روز از سر ناچاری به دریا ریخته شد!برگردیم به آمار بارش، 20 روز ابتدایی فروردین ماه میانگین حجم بارش‌ها به290میلی‌متر رسید که این حجم نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت 50درصد افزایش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته 190 درصد افزایش نشان می‌دهد.

در شمال کشور حوضه آبریز تالش در 20 روز نخست سال شاهد بارش 86 میلی ‌متری بودیم که نسبت به سال گذشته 10 برابر افزایش داشت. همچنین سفید رود با بارش 85 میلی‌متری و افزایش 12 برابری در مجموع بیشترین بارندگی را داشتند. اما در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان کرخه 201میلی‌متر بارش دریافت کرد درحالی که مدت مشابه کوتاه مدت آن فقط 5 میلی‌متر بوده.

کارون هم با 180 میلی‌متر از این بارش‌ها دشت خوبی داشت. این درحالی است که سال گذشته این حوضه فقط شاهد بارش سه میلی‌متری بوده. فلات مرکزی هم رکورد زد و حوضه آبریز آن که طی مدت مشابه سال گذشته فقط یک میلی‌متر باران دیده بود، در کمتر از سه هفته 107 میلی‌متر بارش را تجربه کرد.


خب این حجم بارش را که در50سال گذشته تقریباً بی‌سابقه بوده چطور می‌توانستیم کنترل و از آن به بهترین نحو بهره ببریم تا هم به محیط زیست و شهرها و روستاها و اموال مردم آسیب وارد نشود و هم بخشی از بی‌آبی و خسارات ناشی از خشکسالی را جبران کنیم؟


پروفسور کریم سلیمانی، استاد آبخیزداری و منابع طبیعی دانشگاه مازندران یکی از مهم‌ترین دلایل بروز سیلاب در غرب و جنوب‌غرب کشور را تعرض به بستر و حریم رودخانه‌‌ها، از بین بردن طبیعت و بهره نبردن از آبخیزداری و آبخوان‌داری در کشور می‌داند.


او درباره نقش انسانی در بروز سیلاب چنین می‌گوید: «رفتار ما با محیط زیست و طبیعت‌مان از زمان قاجار تاکنون خوب نبوده و هر بلایی خواسته‌ایم سر آن درآورده‌ایم. به‌عنوان مثال بروید و عکس‌های هوایی که از پوشش سراسری ایران در سال 1955 گرفته شده با عکس‌های سال پیش مقایسه کنید و ببینید چه اتفاقی افتاده. بخش اعظمی از پوشش گیاهی به دلایل مختلف از جمله چرای بی‌رویه، توسعه فیزیکی غیرکارشناسی زیرساخت‌ها در مناطقی که در مسیر رودخانه‌ها قرار دارند یا با ساخت و سازهای بی‌شمار ضریب نفوذپذیری آب به داخل زمین را از بین برده‌ایم.


وقتی منطقه‌ای پوشش گیاهی خود را از دست داده باشد بارندگی رخ دهد روان آب سرعت زیادی به خود می‌گیرد و تبدیل به سیل می‌شود و خیلی زود غیرقابل کنترل می‌شود و زیان‌ به بار می‌آورد. در سیل گمیشان و آق قلا افزایش بارندگی‌ها و لایروبی نشدن گرگان‌رود و اترک و از طرفی ساخت و ساز در حاشیه این رودخانه‌ها و ضعیف بودن پوشش گیاهی منطقه منجر به بروز چنین سیلی شد که هر دو شهر را به زیر آب برد.»


پروفسور سلیمانی عنوان می‌کند که متأسفانه در کشورمان محاسبات سیلاب پیش‌بینی نشده‌اند و آمارهایی که موجودند مربوط به 60 سال پیش هستند و همین کمبود اطلاعات برایمان خطرساز می‌شود: «گاهی ساخت ابنیه و پل‌ها بدون مطالعه یا با در نظر گرفتن اقلیم گذشته آن منطقه صورت می‌گیرد که با بروز سیل همین ابنیه و پل‌ها خود عامل خطر می‌شوند. وقتی سیل جاری می‌شود و با خود سنگ و چوب و هر چیزی که زورش برسد می‌آورد، تبدیل به سد می‌کند و خطر سیل باز هم تشدید می‌شود.»


اما چرا نتوانستیم سیلاب را کنترل کنیم؟ به عقیده پروفسور کریم سلیمانی نبود لجستیک و اهمیت ندادن به نظر کارشناسان و محققان دانشگاهی جزو دلایل اصلی از دست رفتن این حجم از بارندگی‌هاست. وی در این باره می‌گوید: «روش جمع‌آوری سیلاب خودش یک تکنیک است که هنوز نتوانسته‌ایم آن را عملی کنیم و از یک تهدید برای خودمان یک فرصت بسازیم. درحالی که ژاپنی‌ها توانسته‌اند سیلاب‌ها را کنترل کنند و حتی از آن برق هم تولید کنند ولی ما در سیل اخیر کاملاً شکست خورده بودیم.


ما با استفاده از آبخیزداری و آبخوان‌داری می‌توانستیم این ثروت عظیمی را که آسمان هدیه داده بوده ذخیره کنیم و بسیاری از مشکلات کم آبی را با آن برطرف کنیم. حتی می‌توانستیم با توجه به نقشه‌های هواشناسی که بارندگی‌ها را از چند ماه قبل پیش‌بینی می‌کند سدها را سبک کنیم و آب آن را به دشت ارژن و هورالعظیم و برخی مناطق تشنه منتقل کنیم ولی متأسفانه نه زیرساخت‌ها فراهم بود نه اینکه از تحقیقات و مطالعات دانشگاهیان استفاده‌ای شد.

اگر مسئولان اجرایی از تحقیقات ما بهره ببرند دست‌کم از بروز بسیاری از مشکلات طبیعی پیشگیری می‌شود. سال‌هاست که می‌گوییم برای مناطقی که پوشش گیاهی آنها از بین رفته‌ سدهای زیرزمینی بزنید تا سیلاب‌ها را کنترل کنیم و با آن سفره‌های زیرزمینی را تقویت کنیم و حتی طرح آن هم آماده است ولی هیچ وقت به آن توجهی نشده و به مرحله اجرا درنیامده است.»


آسمان در این چند ماه سخاوتمندانه بارید تا زمین تشنه را سیراب کند ولی قدرش را ندانستیم و همه را به دریا بخشیدیم. چندین دهه زمان برایمان کافی بود تا بتوانیم با توازن منابع آبی و توجه به آبخیزداری و آبخوان‌داری از بروز چنین اتفاقات تلخی که معمولاً هر ساله در فصل بهار دامن‌مان را می‌گیرد، پیشگیری کنیم. هفت میلیارد متر مکعب آب از دست دادیم و آن را تبدیل به تهدیدی بزرگ کردیم. معلوم نیست آیا آسمان دوباره با ما سخاوتمندانه رفتار می‌کند یا نه؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان