ماهان شبکه ایرانیان

علمای شیعه و دفاع از قدس شریف

نخستین قبلۀ مسلمانان و کشور اسلامی فلسطین، در تاریخ ۲۵/ ۲/ ۱۳۲۷ ش. به طور رسمی توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل اشغال شد

علمای شیعه و دفاع از قدس شریف

طلیعه

نخستین قبلۀ مسلمانان و کشور اسلامی فلسطین، در تاریخ 25/ 2/ 1327 ش. به طور رسمی توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل اشغال شد. این رژیم اشغالگر از آن زمان تا کنون، با انجام جنایات فجیع و هولناک، سیاه ترین صفحات تاریخ را در این سرزمین رقم زد؛ اما با وجود این جنایات، رژیم صهیونیستی نتوانسته است به مقصد نهایی خود برسد؛ چرا که همواره با رهبران روحانی مسلمان که الهام بخش حرکتهای مردم فلسطین بوده اند؛ مواجه گردیده است. در این میان، نقش مراجع و دانشمندان برجستۀ شیعه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. رهبران روحانی شیعه در شصت سال اخیر، به اتفاق آرا از حقوق مردم فلسطین دفاع کرده و بر آزادی قدس شریف تأکید ورزیده اند.

طرحی شیطانی

در طول این مدت مدافعان رژیم جعلی اسرائیل بارها برای اختلاف افکنی میان مسلمانانِ حامی فلسطین و قطع حمایت روحانیت شیعه از جنبش فلسطین، به ایجاد جنگ روانی و رواج شایعات بی اساس پرداخته اند. آنان در گذشته و حال در میان شیعیان شایع کرده اند که فلسطینیها ناصبی و دشمن اهل بیت) هستند و کمک به آنان جایز و روا نیست.

استاد مطهری به این شبهه این گونه پاسخ می دهد: «یک وقتی دیدم یک کسی می گفت: این فلسطینیها ناصبی هستند... هیچ فکر نمی کنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کرده اند؛ برای اینکه احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. می دانند مردم ایران شیعه اند و شیعه دوستدار علی(ع) و معتقد است هر کس دشمن علی(ع) باشد کافر است. برای اینکه احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل می کنند؛ در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد می دیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: فلان مسئله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت: من شیعه هستم، این رفقایم سنی اند. معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد.[1] بعد خودشان می گفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم. همین لیلا خالد[2] معروف، شیعه است. او در چندین نطق و سخنرانی خودش در مصر گفته من شیعه ام.»[3]

این نوشتار در نگاهی کوتاه سعی دارد ضمن ارج نهادن به تلاشهای همۀ گروه ها و رهبران روحانی مسلمان در راه آزادسازی قدس شریف، به بخشی از اقدامات و فعالیتهای مراجع بزرگ و متفکران برجستۀ شیعه، در راستای خنثی سازی همین شبهه و اینکه مردم فلسطین نه به عنوان شیعه و یا سنی، بلکه به عنوان مردمی مسلمان باید مورد حمایت تمام مسلمانان عالم قرار گیرند.

اقدامات مراجع و متفکران برجسته شیعه

حضرت امام خمینی (م 1368 ش.)

اقدامات و تلاشهای این رهبر برجسته جهان اسلام که پدید آورندۀ بزرگ ترین انقلاب ضد اسرائیلی است، بر کسی پوشیده نیست و پرداختن به آن مجالی بیشتر می خواهد؛ اما به عنوان حسن طلیعه به 2 مورد از فعالیتهای حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه اشاره می کنیم:

الف. پیام 17 خرداد

امام خمینی (ره) در پیام 17 خرداد سال 1346 ش به مناسبت جنگ شش روزۀ اعراب و اسرائیل، فتوای انقلابی خویش را مبنی بر حرمت هرگونه رابطۀ تجاری و سیاسی دولتهای اسلامی با اسرائیل و حرمت مصرف کالاهای اسرائیلی در جوامع اسلامی صادر کرد. همچنین آن بزرگوار در گفتگویی با نمایندۀ سازمان الفتح فلسطین در 19 مهر 1347 دیدگاههای خویش را دربارۀ مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح نموده و به وجوب اختصاص بخشی از وجوه شرعی زکات به مجاهدان فلسطینی فتوا دادند.

ب. اعلام روز جهانی قدس

امام خمینی (ره) در بخشی از فرمان تاریخی خود در مورد اعلام آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس می نویسند:

«من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آنها به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کنندۀ سرنوشت مردم فلسطین باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند. از خداوند پیروزی مسلمانان بر اهل کفر را خواستارم!»[4]

حضرت آیت الله خامنه ای

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به عنوان جانشین بر حقِّ امام خمینی (ره) و تداوم بخش راه آن روح قدسی، مهم ترین مسئله جهان اسلام را اشغال فلسطین به دست صهیونیستها عنوان نموده و در این مورد فرموده اند: «مسئله فلسطین یک راه حل بیشتر ندارد و آن تشکیل دولت فلسطینی در تمام سرزمین فلسطین است.»[5]

حضرت آیت الله خامنه ای، با تأکید بر ضرورت هوشمندی در شناخت دوست و دشمن در موضوع فلسطین فرمود: «در اوج حمایت همه جانبه نظام و ملت از مظلومان فلسطین در جنگ 22 روزه غزه، ناگهان یک ویروس مخرب و شیطانی در جامعه شروع به تکثیر کرد که فلسطینیها را ناصبی و دشمن اهل بیت(ع) می خواند تا با ایجاد بدبینی نسبت به اهل تسنن و تحریک مردم، جمهوری اسلامی را به عقب نشینی از مواضع خود و حمایت نکردن از ملت فلسطین وادار کند... دیدیم پیغام و پسغام که آقا، می گویند اینها ناصبی اند. گفتیم پناه بر خدا! لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث! در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) هست، مسجد الامام الحسین(ع) هست.»

مقام معظم رهبری در همین زمینه افزود: در نقطه مقابل نیز عده ای در لابه لای بعضی سخنرانیها و برخی کتابهای شیعی به دنبال پیدا کردن احتمالی اهانت به مقدسات اهل سنت هستند تا آنها را به شیعیان بدبین کنند؛ اما آحاد ملت به ویژه علمای شیعه و سنی باید با درک عمیق توطئه های پیچیده مخالفان اسلام، در مقابل تحریکات پنهان و آشکار دشمن بایستند و اجازه ندهند تفرقه و اختلاف و سوء ظن، وحدت و همدلی و همکاری صمیمانه موجود را خدشه دار کند.»[6]

علامه سید عبدالحسین شرف الدین (م 1337 ق.)

هنگامی که یهودیان با توطئۀ انگلیس، مهاجرت خود را به فلسطین آغاز کرده بودند، سید شرف الدّین در لبنان مشغول مبارزه با استعمارگران فرانسوی بود. این دانشمند بزرگ شیعه به موقع نیرنگ خطرناک صهیونیستها را تشخیص داد و به مناسبتهای گوناگون با مهاجرت یهودیان به فلسطین مخالفت کرد. نوادۀ این دانشمند فرزانه - سید حسین شرف الدین- نقل می کند که وقتی ژنرال ژرژ کارتروی فرانسوی نمایندۀ دولت اسعماری فرانسه، معاون خود - ژنرال داوید- را نزد شرف الدین فرستاد، ایشان به داوید مطالبی می گویند که مضمون آن چنین است: «... من از شما می خواهم که دربارۀ فلسطین اقدامی کنید. فرانسه اکنون با بریتانیا هم پیمان شده است؛ بنابراین می تواند اقدامی بکند... دولت فرانسه از هم پیمان خود بریتانیا بخواهد تا مهاجرت یهودیان را به سرزمین فلسطین متوقف سازد... ما از این جهت می خواهیم این مهاجرت متوقف شود که این یک اقدام سیاسی است.»[7]

آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (م 1333 ش.)

این مرجع بزرگ و با صلابت جهان تشیّع، در فتوایی که در تاریخ 5/ 6/ 1357 ق در نجف اشرف صادر کرد، ضمن دفاع از فلسطین چنین می فرماید: «... رژیمی که فلسطین را اشغال کرده است، از نخستین روزی که به این اشغال غیرعادلانه و نامشروع دست زده، گویی با خود عهد و پیمان بسته است که نه برای عدالت ارزشی قایل باشد و نه مفهوم را برای حق بپذیرد....»

ایشان در ادامۀ فتوای خود می فرماید: «مسألۀ فلسطین دیگر از مرز اعتراض و گفتگو گذشته و به مرز کار و فعالیت رسیده است. هر انسانی که در رگهای بدنش خون پاک، زنده و آگاه وجود داشته باشد، حتماً همین شرف و پاکی خون او، آواز خواهد داد که چه (چرا) نشسته ای برخیز! و به برادران فلسطینی خود کمک کن!... امروز جهاد بر هر فرد مسلمان خواه عرب یا غیر عرب واجب است....»[8]

همچنین این مرجع آگاه، در پیامی که به همایش آمریکایی دوستداران خاورمیانه در لبنان می فرستد، با تیزبینی تمام حیلۀ استعمارگران را برملا کرده و ترفندهای پیچیدۀ آنان را هویدا می سازد. در بخشی از آن پیام آمده است:

«ای دولت ایالات متحده و ای دولت انگلیس! آیا شما برای معنویتها ارزشی قائل اید؟! آیا جنایتهایی که شما در فلسطین کردید، شما را رو سیاه نکرد؟ مگر به آنها- اسرائیل غاصب- پول و اسلحه نمی دهید؟ شما نهصد هزار عرب- فلسطینی- را بی خانمان و آوارۀ بیابانها نکردید؟! آنها در وطن خود عزیز بودند، شما کاری کردید که دل سنگ به حال آنها می سوزد. آیا نرون هم- امپراطور روم و جنایتکار بزرگ تاریخ- به اندازۀ شما مرتکب جنایت شده است؟! شگفتا! که شما از مسلمانان و اعراب انتظار همکاری دارید و از آنها می خواهید که با شما هم فکری و همکاری کنند. شما عرب را لگدمال می کنید؛ با یک دست بر سرش می کوبید و با دست دیگر او را نوازش می کنید. شما فلسطین را ذبح کردید؛ اما نه با دست دولتهای عربی، بلکه به دست دولتهای اسلامی تا ذبح آن شرعی باشد! به دست مسلمانان و رو به قبله، تا برای شما و صهیونیستها خوردن آن حلال باشد! چرا که شما اهل دین و در پی ارزشهای معنوی هستید! و جز غذای پاک و حلال نمی خورید! آمریکا به اسرائیل کمکهای نقدی می دهد و اسلحۀ فراوان در اختیار او می گذارد.... اما در مورد کشورهای عربی به جز وعده های توخالی، هیچ چیز به آنها نمی دهید.»

این نامۀ کاشف الغطاء بازتاب گسترده ای در میان ملل مسلمان می یابد و مورد حمایت اندیشمندان قرار می گیرد تا آنجا که گفته می شود: «کاشِفُ الْغِطاءِ کَشَفَ الْغِطاءَ؛ کاشف الغطا پرده را کنار زد.»[9]

آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (1365 ق.)

آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی[10] نیز به نوبه خود در این موضوع تلاش نمود. از جمله اینکه طی یادداشتی برای سفارت ایران در بغداد اظهار امیدواری کرد که دولت ایران در جامعه ملل از همه گونه تلاش برای دستیابی ملت فلسطین به حقوق حقه خویش فروگذار ننماید.[11]

عالم مجاهد سید مجتبی نواب صفوی

(شهادت: سوم جمادی الثانی 1374 ق.)[12]

رهبر فداییان اسلام، سید مجتبی نواب صفوی، آزادی قدس را از آرمانهای بلند خود می دانست و برای حاکمیت مسلمانان در آن سرزمین از هیچ گونه کوششی فروگذار نکرد.

ایشان در سال 1332 ش. در جلسات شش روزه کنگره عظیم اسلامی در بیت المقدس شرکت کرد و با سخنرانی شورانگیز خود که بینش وسیع و حرارت ایمان و کمال اخلاص او را نشان می داد، موجی عظیم ایجاد کرد و دفاع از سرزمین مقدس فلسطین را یک آرمان سرنوشت ساز برای مسلمانان جهان قلمداد نمود.[13] هنگامی که آیت الله کاشانی از مردم خواستند با جان و مال خویش به مردم فلسطین کمک نمایند از سوی فداییان اسلام، اعلامیه ای به شرح زیر صادر شد:

«هو العزیز- نصر من الله و فتح قریب خونهای پاک فداییان رشید اسلام در حمایت از برادران مسلمان فلسطین می جوشد؛ گنج هزار نفر از فداییان رشید اسلام عازم کمک به برادران مسلمان فلسطین هستند و با کمال شتاب از دولت ایران اجازۀ حرکت سریع به سوی فلسطین را دارند و منتظر پاسخ سریع دولت می باشند.

از طرف فداییان اسلام، سید مجتبی نواب صفوی.»[14]

آیت الله سید حسین بروجردی (1380 ق.)

آیت الله بروجردی نیز در مورخه 9/3 / 1327 ش. طی اعلامیه ای جنایت های دولت اشغالگر قدس را محکوم نمودند و از مسلمانان ایران و جهان دعوت کردند که افزون بر کمک به مسلمانان، در مجالس دعا و نیایش از یهودیان اشغالگر اعلان برائت و بیزاری نمایند و علیه اشغالگران نفرین و برای پیروزی مسلمانان در جنگ علیه اسرائیل دعا کنند. ایشان در قبال اشغال قدس شریف و سرزمین فلسطین، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی مقتدرانه و غیرتمندانه گرفتند.[15]

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی (م 1340 ش.)

یکی دیگر از اندیشمندان و مراجع مبارزی که نام بلند او در نیم قرن گذشته در بین پیشتازان مبارزه علیه اسرائیل می درخشد، آیت الله کاشانی است. این فقیه مبارز در آن زمان که سکوت مرگباری بر فضای جهان اسلام سایه افکنده بود، با صدور اعلامیه ای خطاب به تمامی مسلمانان جهان در مورد تشکیل دولت غاصب اسرائیل اعلام خطر کرد. در بخشی از این اعلامیه که به تاریخ 11/ 10/ 1326 ش. صادر گردید، آمده است: «تشکیل دولت - صهیونیستی- در آتیه، کانون مفاسد بزرگ برای مسلمین خاورمیانه و بلکه تمام دنیا خواهد بود و زیان آن تنها متوجه اعراب فلسطین نمی گردد و علی ایّ حال، بر تمام مسلمین عالم است از هر طریقی که می شود، از این ظلم فاحش جلوگیری نموده و رفع مزاحمت را از مسلمین فلسطین بنمایند.»[16]

آیت الله شیخ محمدرضا مظفّر ( م 1383 ق.)

این متفکر شهیر شیعی نیز در مورد دفاع از قدس شریف اهتمام ویژ ه ای داشت و فشارهای روزافزون صهیونیستها بر مردم فلسطین و اشغال سرزمینهای اسلامی از دید تیزبین او پنهان نبود. وی علاوه بر نشر مقالات روشن گرانه در این رابطه، در جنگ بینِ مصر و اسرائیل در سال 1956 م. تلگرافی به شیخ الازهر فرستاد و همدردی خود را با ملت مصر اعلام کرد. این استاد مصلح و مجتهد فرزانه، صهیونیسم را خطر بزرگی برای جهان اسلام می دانست و انحراف سردمداران کشورهای اسلامی را از حق و مسامحه آنان را با عوامل تجاوزگر غربی سبب بدبختی مسلمانان و عامل رشد اسرائیل می دانست.[17]

آیت الله شیخ عبدالکریم زنجانی از مراجع بزرگ نجف (م 1388ق.)

آیت الله شیخ عبدالکریم زنجانی[18] از عالمان پرافتخار شیعه و از منادیان وحدت جهان اسلام و از شخصیتهای بین المللی حوزۀ علمیه نجف، از دیگر عالمان شیعی است که در راه اتحاد اسلامی و مسئله فلسطین کوششها کرد. آن بزرگ که در علم و دانش سرآمد اقران خود و در شمار مجتهدان و فقیهان نامی نجف بود، درد و رنج جهان اسلام را بر نمی تابید و هماره دغدغه عزت مسلمانان و تمامیت ارضی سرزمین های اسلامی و بهروزی ستمدیدگان، او را ناآرام می کرد. آن بزرگ، دوری و بی خبری مسلمانان را از احوال یکدیگر عامل اصلی شکست مسلمانان از بیگانگان می شمرد و برای آگاهی از سرزمین های اسلامی و دیدار با علما و سیاستمداران جهان اسلام سفرهای گوناگون به هند و سوریه و مصر و فلسطین انجام داد.

ایشان در سال 1355 ق. به دعوت سید امین حسینی، مفتی فلسطین به آن دیار رفت و با استقبال گرم مردم و علمای قدس روبرو شد. در آن روزها یهود و بریتانیا در آغاز کار بودند و مهاجران یهودی گروه گروه از نقاط گوناگون جهان به ویژه اروپا به این سرزمین می آمدند و با تطمیع و ارعاب، در زمین های مسلمانان ساکن می شدند. شیخ عبدالکریم با تیزبینی، خطر این میهمانان ناخوانده را برای فلسطینیان گوشزد کرد و بدانان یادآور شد که اینان در صورت تسلط بر مردم، میزبانان را از خانه بیرون خواهند راند. وی هشدار داد که وسوسه های دولت بریتانیا برای مشارکت و زیست مسالمت آمیز یهودیان با مسلمانان و تشکیل دولت مشترک، فریبی بیش نیست و مردم می بایست از آغاز، راه را بر خطر ببندند. زنجانی با بیان آیه های قرآن و روایتهای پیشوایان دین در پیروزی حتمی حق و حقیقت و پیروزی مسلمانان بر یهودیان، شعله هایی از امید و مقاومت در دلهای افسرده مسلمانان فلسطین برافروخت و بدانان بشارت داد که در سایه همدلی و پشتیبانی دیگر مسلمانان خواهند توانست در برابر متجاوزان بایستند. وی در این سفر، در اجتماع مردم سخنرانی غراء و مهمی علیه اسرائیل ایراد کرد که به «خطبه ناریه» یعنی سخنرانی آتشین، معروف گردید. این خطبه شیخ چنان شورانگیز و آتشین بود که مفتی فلسطین در پایان چنین گفت: «سود این درس شما در مسجدالاقصی برای فلسطین و عرب و مسلمانان، بهتر از صد هزار سپاهی آماده کارزار بود.»[19]

آیت الله سید محسن حکیم (م 1349 ش.)

مرحوم آیت الله سید محسن حکیم - زعیم عالی قدر جهان تشیع- در حساس ترین مراحل تاریخ فلسطین، هیأتی را به کنفرانس اسلامی که در دی ماه 1346 ش. در کشور لبنان برگزار می شد، اعزام کرد و پیامی به این کنفرانس فرستاد که ترجمۀ بخشی از آن چنین است:

«زمامداران جهان اسلام باید بدانند که آزادی بیت المقدس و سرزمین های اشغال شدۀ اسلامی و پاک ساختن آنها از وجود عناصر آلوده و دشمنهای دیرینه، فقط یک راه دارد و آن اینکه - همۀ آنها- روش واحد و قاطعی را در بیرون راندن نیروهای اشغالگر و غاصب و متجاوز - اسرائیلی- پیش بگیرند و هر گونه طرح دیگری را از طرف هر کسی که باشد، با قاطعیّت تمام رد کنند.»[20]

ایشان همچنین در پاسخ استفتائاتی درباره کمک به نهضت مقاومت فلسطین، کمک به رزمندگان را واجب شمرد. ایشان پس در پاسخ به سؤالی، در این باره نوشت: «اگر کسی بتواند به این نهضت بپیوندد و قدرت داشته باشد که در عملیات آنها شرکت کند و همکاری مزبور تحت رهبری صحیحی انجام پذیرد و عملی به زیان مسلمانان انجام ندهد، این کار بر او واجب است.»

این مرجع بیدار در پاسخ به این سؤال که: «به نظر حضرت عالی اگر سرباز یا فدایی مسلمانی که وضع نماز و روزه او مشکوک است، در هنگام جهاد با اسرائیل کشته شود، با توجه به اینکه اسرائیل متجاوز است و اراضی مسلمانان و اماکن مقدسه آنان را اشغال نموده است، آیا چنین فردی در نزد خداوند شهید محسوب می شود یا نه؟» نوشت: «اگر این چنین شخص به قصد پیروزی مسلمانان و به نیت تقرب به خداوند تبارک و تعالی اقدام کند، اگر کشته شود، شهید خواهد بود.»[21]

فقیه مخلص محمد تقی آملی تهرانی (م 1391 ق.)

در سال 1339 ش. آیت اللَّه آقا محمد تقی آملی تهرانی، فقیه، حکیم و عارف معاصر به همراه جمعی از علمای دیگر طی اعلامیه شدید اللحنی اعتراض خود را - درباره به رسمیّت شناختن رژیم اشغالگر قدس از سوی رژیم شاه - به اطلاع جهانیان رساندند.[22]

در فرازی از این اعلامیه آمده است: «نظر روحانیون کشور ایران دربارۀ شناسایی اسرائیل از طرف دولت ایران به وسیلۀ ذکر این آیۀ شریفۀ قرآنی به جهانیان اعلام می شود و این آیه این است: «لَتَجِدّنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمنُوا الْیهُود»[23]

سید صدرالدین شوشتری - محمد تقی آملی و چندین نفر از علماء.»[24]

آیت الله آملی که همواره نگران موضوع فلسطین بود، بار دیگر در تاریخ 22/ 3/ 1346 در اقدامی دیگر همراه با علمای تهران اعلامیه ای صادر کردند که در آن به دفاع از مردم مظلوم فلسطین برخاسته و تجاوز نظامیان صهیونیست به سرزمینِ فلسطین را محکوم کردند. در بخشی از آن اعلامیه با تمسک به آیۀ «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکُمْ کیْدُهُمْ شیْئا»[25] آمده است:  

«وظیفۀ اسلامی هر مسلمان آن است که به قدر توانایی و امکانات به کمک آنان (فلسطینیان) شتافته و از هر نوع مساعدتی که ممکن باشد، دریغ ننمایند.»[26]

آیت الله حاج سید هادی میلانی (م 1354 ش.) و امام موسی صدر (مفقود 1357 ش.)

همزمان با حرکتها و تلاشهای مذبوحانۀ صهیونیستها شخصیت مبارز جهان تشیّع امام موسی صدر در نامه ای خطاب به آیت الله میلانی دست کمک به سوی ایشان دراز کرد. آیت الله میلانی نیز در جواب، فتوای معروف خود را صادر کرد که بر اساس آن، هر گونه مساعدت در راه دفاع از قدس و فلسطینیها لازم محسوب می شد.

نامۀ امام موسی صدر به آیت الله میلانی

«بسم الله الرحمن الرحیم

سرور معظم آیت الله العظمی آقای حاج سید هادی میلانی- دامت برکاته!

دست مبارک را بوسیده ملتمس، دعا هستم و گمان دارم از جنگ خونین این منطقه کاملاً مطلع اید. همۀ مسلمانان عرب و همۀ نیروها به کار افتاده و جنگ علیه اسلام و شرافت مسلمانان با کمک همۀ نیروهای شیطانی در جریان است. سزاوار است ایران با قدرت در میدان وارد شود و کشور اهل بیت(ع)، صدر میدان مجاهدان را اشغال کند. اسلحه، هواپیما، کارشناسان گوناگون و دست کم کمکهای مادی، طبّی، سیاسی، ضرورت دارد. واسلاما! الغوث! الغوث!

تلگرافی هم حضور مبارک ارسال شد. امیدوارم از همۀ امکانات استفاده شود و دولت و مردم را وادار فرمایید کوتاهی نشود. بحرانی سخت در جریان است و چشمهای مردم به ایران دوخته شده؛ باید از فرصت استفاده کرد. اگر مسلمانان در این جنگ شکست بخورند، موجب ذلت ابدی مسلمانان عالم است و به هیچ وجه نباید کوتاهی کرد... فرزند شما، صدر.»

نظر آیت الله میلانی دربارۀ معامله با یهود

«السلام علیکم

این حادثۀ مولمه، فوق الحد موجب تأثر و تأسف همۀ مسلمین جهان شد و بر تأثر از فجایع گذشته افزود؛ «إِلَی اللَّهِ الْمُشْتَکَی وَ إِلَی وَلیِّهِ الْمَهْدی عَلَیهِ الصَّلوةُ وَ السلامُ نرْفَعُ الشکوی!» خداوند متعال یهود را معرفی فرموده که «یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً»[27] و نیز فرموده: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمنُوا الْیَهُودَ»[28] و در حدیث از پیغمبر اکرم(ص) است که می فرماید: «فَأَظْهِرُوا الْبَرَائةَ مِنْهُمْ... وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلَا یطْمَعُوا فی الْفسَادِ فِی الْإِسْلَام.»[29]

بنابر این، بر همۀ مسلمانان لازم است از هرگونه معامله و رفتار دوستانه با اسرائیلیان خودداری نمایند و نیز لازم است نسبت به برادران مسلمان مصیبت دیده از هر نوع مساعدت مادی و معنوی دریغ ننمایند که رسول اکرم(ص) فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمَّ بِاُمُورِ المُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسلِمٍ.»[30] و بسیار مقتضی است اقامۀ مجلس یادبود برای لشکریان اسلام که در این جنگ تا آخرین نفس مقاومت کرده و با کمال شهامت از حدود و کشورهای اسلامی و مسجد الاقصی دفاع نمودند. البته نام نیک خود را در روزگار به ودیعت گذاردند. «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ»[31]

محمد هادی حسینی میلانی.»[32]

آیت الله سید محمود طالقانی (م 1358 ش.)

ایشان از عالمان مبارزی است که هرگز در برابر تجاوز اسرائیل سکوت نکرد و در همایشهای متعدد از حق ملت فلسطین و اشغال قدس شریف دفاع کرد. وی در خطبۀ نماز عید فطر سال (1348 ش) به مسئله فلسطین پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعیت مسلمانان فلسطین و یادآوری مسئولیت آنان در این مبارزه، از آنها خواست تا فطریه خود را برای کمک به مبارزان مسلمان هدیه کنند.[33]

علامه طباطبایی (م 1360 ش) و استاد مرتضی مطهری (شهادت 1358 ش.)

به موازات حملات وحشیانۀ رژیم صهیونیستی به کشورهای عرب، استاد شهید مرتضی مطهری به همراه مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله حاج ابوالفضل موسوی زنجانی با انتشار بیانیه ای از مردم تهران دعوت کردند تا برای یاری برادران مسلمان کمکهای لازم را جمع آوری نمایند.

استاد شهید مطهری (ره) مبارزه سخت و پیگیری را با صهیونیسم بین الملل در اسرائیل و در دفاع از حقوق پایمال شدة فلسطینیها دنبال می کرد. ایشان در فرازی از سخنان خود در حسینیه ارشاد خطاب به مردم می گوید:

«... هر چند اگر تمام پول مسلمین [را] جمع کنند به اندازۀ ثروت دو نفر سرمایه دار صهیونیست که پولهای دنیا را می دزدند، نخواهد شد؛ لکن شما مسلمانی و وحدت خود را نشان دادید.»[34]

استاد مطهری(ره) در بخش دیگری از سخنانش که در عاشورای سال 1390 ق برابر با اسفند 1348 ش. در حسینیه ارشاد ایراد کرد، گفت: «واللَّه و باللَّهِ! ما در برابر این قضیه مسئول ایم. به خدا قسم! مسئولیت داریم. به خدا قسم! ما غافل هستیم. واللَّهِ! قضیه ای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی(ع) را خون کرده، این قضیه است.... اگر امروز حسین بن علی(ع) بود می گفت: اگر می خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمرِ امروز موشه دایان[35] است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد؛ شمرِ امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می خورد. مرتّب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسئله داخلی است؛ مربوط به عرب و اسرائیل است.... اگر مربوط به اینها است و مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر دنیا مرتب برای اینها پول می فرستند؟»[36]

آیت الله سید عبدالله شیرازی ( م 1405 ق.)

آیت الله سیدعبدالله شیرازی[37]، افزون بر استشهاد به آیات قرآن، در وجوب نبرد با اسرائیل و آزادی سرزمینهای غصب شده، به سیره علی(ع) در جانبداری از مظلومان و ستمدیدگان استدلال کرد و با اشاره به ماجرای هجوم لشکریان معاویه به انبار و کشتن مردم و غارت بی گناهان و ربودن خلخال از پای زنی یهودیه، نوشت: «حضرت امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: خلخال از پای یک زن که در ذمه اسلام بود، لشکر دشمن بیرون آورده. اگر مسلمانی از این غصه بمیرد، جا دارد و نباید آن را ملامت کرد.»[38]

آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی (م 1413 ق.)

هنگامی که در تاریخ (22 صفر 1387 ق) اسرائیل یورش وحشیانۀ خود را به کشورهای اسلامی آغاز نمود و بخشی از سرزمینهای اسلامی را به اشغال خود درآورد، آیت الله خویی در تاریخ (17/ 7/ 1352 ش) اعلامیه ای خطاب به جهان اسلام صادر کرد و خواستار مبارزۀ جدی مسلمانان برای آزادی سرزمینهای اسلامی شد. آن مرجع عالی قدر در همان پیام فریاد مظلومیت مسلمانان را سر داد و ضمن یادآوری تسلط اسرائیل و مزدوران استعمار بر مقدرات کشورهای اسلامی، به ملتهای مسلمان هشدار داد. ایشان در آن پیام - که به زبان عربی منتشر شد- با اشاره به رنج سالهای طولانی مسلمانان فلسطین و اشغال مسجد الاقصی، آنان را به وحدت و دفاع از کیان اسلام فراخواند.[39]

فهرست منابع

 قرآن کریم

1- اسلامی، غلامرضا، غروب خورشید فقاهت، دارالکتب الاسلامیه، تهران.

2- اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران.

3- جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، نشر معروف، قم.

4- حکیم، محمدرضا، شرف الدین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.

5- دوانی، علی، مفاخر الاسلام، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران.

6- روزنامۀ جمهوری اسلامی 8/ 5/ 1360.

7- سایت تابناک، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله خامنه ای.

8- سایت تبیان، مقاله تشیع در فلسطین.

9- عباس زاده، سعید، آیت الله میلانی مرجع بیدار، دیدار با ابرار، سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران، بی تا.

10- گلی زواره، غلامرضا، سیمای قدس، غلامرضا گلی زواره، نشر پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، قم.

11- ماهنامه کوثر، آستانه مقدسه حضرت معصومه(ع)، قم.

12- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران.

13- ولایتی، علی اکبر، ایران و مسئله فلسطین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.

14- هفته نامه پگاه حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم.

پی نوشت ها

[1] در تأیید این سخن گفتنی است که جهاد اسلامی به عنوان شیعی ترین جنبش فلسطینی پیوند مستحکمی را با حزب الله و ایران برقرار کرد و به همین واسطه، نقش مهمی را در گسترش شیعه در این کشور داشت. شهید فتحی شقاقی دبیر کل پیشین این جنبش و حامی جدی انقلاب اسلامی بارها اعلام کرد که از دهه هفتاد بود که با اسلام انقلابی از طریق آثار امام خمینی (ره) و آیت الله سید محمد باقر صدر (ره) آشنا شدیم. علاوه بر جهاد اسلامی، جنبشهای ملی و دینی دیگری با صبغه شیعی در فلسطین شکل گرفت که بیشتر کارکرد فرهنگی و اجتماعی دارند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکلی تحت عنوان اتحاد الشباب الاسلامی (اتحادیه جوانان اسلام) در بیت اللحم پا گرفت که جمعیتی خیریه با رویکردی تبلیغی بود. این گروه اقدام به تأسیس درمانگاه خیریه الاحسان، درمانگاه السبیل، مرکز جراحی نقاء الدوحه، مدرسه النقاء و مرکز زنان کردند و مضاف بر آن دوره های آموزشی قرآن را در مساجد و مؤسسات به راه انداختند که نقش مهمی در گسترش تشیع داشت. گروه فعال دیگر در این زمنیه الحرکه الاسلامیه الوطنی (جنبش اسلامی ملی) است که مدتی پیش با شیعه شدن محمد ابوسمره رئیس و دیگر اعضاء خود به حرکت جهاد اسلامی پیوستند. مرکز شیعی دیگر در بیت اللحم توسط محمد الشحاده یک از یاران جنبش جهاد اسلامی اداره می شود که به سهم خود در گسترش شیعه نقش داشته است. یکی دیگر از مؤسسات پرکار شیعی جمعیت الجعفریه است که زیر نظر استاد اشرف امونه اداره می شود و حسینیة الرسول الاعظم، مکتب الزهراء و مجله السبیل به این جمعیت وابسته اند. (سایت تبیان/ مقاله تشیع در فلسطین)

[2] چریک فلسطینی که در چند عملیات هواپیما ربایی شرکت داشت.

[3] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 26، ص 406.

[4] سیمای قدس، ص 228.

[5] سیمای قدس، ص 231.

[6] بیانات معظم له در دیدار علما، روحانیون و طلاب منطقه کردستان، چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388.

[7] شرف الدین، محمدرضا حکیمی، ص 227.

[8] روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5 / 1360.

[9] گلشن ابرار، ج 2، ص 638.

[10] وفات او در روز دوشنبه نهم ذی الحجه 1365 ق. مطابق به سیزدهم آبان 1325 ش. بوده است.

[11] ایران و مسئله فلسطین، علی اکبر ولایتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1376 ش، صص 91 -105.

[12] حضرت آیت الله خامنه ای در مورد تأثیر ایشان در مورد جریان فلسطین می فرماید: یکی از رهبران معروف سازمان آزادیبخش فلسطین به من گفت: در آن سفری که نواب صفوی مصر آمده بود، من مشغول درس خواندن در رشتۀمهندسی بودم که مشغول کارهایم بشوم. ایشان آمد، گفت که تو داری درس می خوانی اینجا؟ برو فلسطین بجنگ! من منقلب شدم. همان شخص بلند شد آمد در فلسطین. و این آمدنها بود که اصلاً مسئله فلسطین را جور دیگری کرد. خیلی مرد قوی ای بود مرحوم نواب؛ من شنیدم یک وقتی رفته بود اردن، گوش ملک حسین را گرفته بود، گفته بود: «انگلیسها خیلی خطرناک اند پسرعموجان!» آدم اینجوری ای بود گوش ملک حسین را می گرفت، فشار می داد. (سایت تابناک به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله خامنه ای)این روحانی مجاهد در 27 دی 1334 ش. مطابق با سوم جمادی الثانی، روز شهادت حضرت زهراء (ع) به همراه یاران فداکارش: مظفر ذوالقدر٬ خلیل طهماسبی و محمد واحدی توسط رژیم پهلوی به شهادت رسید. دقیقا 23 سال بعد روز 26 دی محمد رضا پهلوی از ایران فرار کرد.

[13] مقاله: نواب صفوی آذرخشی در ظلمت، از نگارنده.

[14] همان، ص 217.

[15] جهت اطلاع از متن بیانیه به کتاب مفاخر الاسلام، ج 12، ص 362، نوشته علی دوانی مراجعه شود.

[16] پگاه حوزه، 16 آذر 1381، ش 78.

[17] گلشن ابرار، ج 2، ص 686.

[18] آیت الله عبدالکریم زنجانی در هشتم ماه مبارک رمضان سال 1304ق. در زنجان به دنیا آمد. این فقیه و حکیم برجسته، در فصاحت و بلاغت نابغه روزگار، در فنّ خطابه بیانی قوی و سحرآمیز داشت؛ به طوری که پس از سخنرانی در دانشگاه الازهر مصر، همه دانشمندان حاضر در جلسه، در مقابل جلالت و عظمت او سر فرود آوردند و دکتر طه حسین بر دستان وی بوسه زد و گفت: «کنت اذا سمعت محاضرة الامام الزنجانی ظننت ان ابن سینا حّی یخطب؛ زمانی که سخنرانی امام زنجانی را شنیدم، گمان کردم که ابوعلی سینا زنده شده و سخن می گوید.»آیت الله شیخ عبدالکریم زنجانی سرانجام، پس از عمری تلاش علمی و خدمات ارزنده به اسلام و مسلمانان در سال 1348 ش. برابر با جمادی الثانی سال 1388 ق. دیده از جهان فرو بست و پس از اقامه نماز به امامت شاگردش، آیت الله سید ابوالقاسم خویی (ره) در جوار بارگاه ملکوتی امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپرده شد.

[19] مجله پگاه حوزه، 16 آذر 1381، ش 78.

[20] ماهنامه کوثر، ش 11، ص 32.

[21] مجله پگاه حوزه، 16 آذر 1381، ش 78.

[22] اسنادانقلاب / ج3 / ص 119.

[23] مائده/ 82.

[24] اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص 19.

[25] آل عمران / 120.

[26] اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، ص 207.

[27] مائده / 33.

[28] مائده/ 82.

[29] الکافی، کلینی، ج 2، ص 375، ح 4.

[30] همان، ص 164، ح 4.

[31] بقره/ 157.

[32] آیت الله میلانی مرجع بیدار، ص 144 و 147.

[33] گلشن ابرار، ج 2، ص 810.

[34] سیمای قدس، ص 225.

[35] نخست وزیر وقت اسرائیل.

[36] مجموعه آثاراستاد شهید مطهری، ج 17، ص 291- یهودیان ایران خودمان در سال گذشته (1348 ش) سی و شش میلیون دلار پول از یهودیان ایران خودمان برای آنها به عنوان کمک رفت.

[37] آیت الله سید عبدالله شیرازی در شب 13 شعبان 1309 ق مطابق با 13 اسفند 1271 ش. در شیراز به دنیا آمد. وی یکی از مراجع تقلید عالم تشیع و از نوادگان امامزاده احمد بن موسی، معروف به شاه چراغ است. آیت الله سید عبدالله شیرازی از شخصیتهای مبارزی است که در جریان کشف حجاب و اعتراض علما و پس از سرکوب قیام مرد مشهد در واقعه مسجد گوهرشاد، دستگیر و زندانی شد. وی در 5 مهر 1363 ش در سن 96 سالگی در مشهد درگذشت و در حرم علی بن موسی الرضا(ع) دفن شد.

[38] مجله پگاه حوزه، 16 آذر 1381، ش 78.

[39] غروب خورشید فقاهت، ص 127.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان