سرویس سیاست مشرق - «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه- 10 تیر 98- در مراسم گرامیداشت روز ملی صنعت و معدن گفت: «آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی ایران با توافق برجام از زنجیرهایی که به دست آن زده شده بود آزاد شده و توانسته در منطقه پیشروی کند، حضورش را افزایش داده است و قدرت و نفوذش را در منطقه بالا ببرد و همزمان آمریکاییها هر روز در صحنه بین المللی منزویتر شدند».
بی دستاوردی برجام موجب شده است تا دولتمردان، هر چند وقت یکبار موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف را به نام برجام بزنند!
چندی پیش آقای روحانی در دیدار با جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر-اردیبهشت 98- گفته بود:
«در سال 94 به توافقی دست یافتیم که توانست شرایط اقتصادی کشورمان را کاملاً تغییر دهد. به واسطه این توافق سرمایهگذاریهای عظیمی در کشور شروع و پروژههای عظیمی افتتاح شد که از آن جمله میتوان به پالایشگاه ستاره خلیج فارس اشاره کرد که به واسطه آن در بنزین خودکفا شدیم و این برجام بود که زمینه تکمیل ستاره خلیج فارس را فراهم کرد چرا که احداث این پروژه قبل از برجام آغاز شده بود، اما چرا افتتاح نمیشد؟ تمام پمپهایی که برای تکمیل ستاره خلیج فارس نیاز بود، تحت توقیف و تحریم بودند و با افتتاح پروژه ستاره خلیج فارس همه پیمانکاران صراحتاً اذعان میکردند که این پروژه را آنها نساختند بلکه آن را برجام ساخت و اگر برجام نبود چه بسا ساخت آن 10 یا حتی 20 سال دیگر به اتمام میرسید».
این اظهارنظر رئیس جمهور در حالی بود که پالایشگاه ستاره خلیج فارس با تلاش جهادی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء ساخته شد. قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران ساخت این پالایشگاه را در اوج تحریمها در دولت نهم شروع کرد و در مقطع فعلی، علیرغم کمتوجهی دولت، آن را به سرانجام رساند.
اگر برجام نبود، داعش بود!
حال آقای ظریف قدرت منطقهای ایران که نتیجه مجاهدت مدافعان حرم و مرهون خون شهداست را دستاورد برجام جا زده است!
اما این اولین بار نیست که قدرت منطقهای ایران، دستاورد برجام جا زده میشود.
روزنامه اصلاح طلب آرمان - آذر 96- در در یادداشتی با عنوان «برجام و پیروزی بر داعش» نوشته بود: «پیروزی بر داعش در بخش مهمی حاصل گشایشهای اقتصادی و سیاسی ناشی از برجام بوده است. اگر برجام نبود، داعش بود»!
روزنامه ایران (ارگان دولت) نیز- دی 97 - در مطلبی با عنوان «برگهای بازی ایران» نوشته بود: «برجام بهعنوان دستاورد مهم دولت روحانی که همواره از آن بهعنوان ضامن امنیت ایران، منطقه و بینالملل یاد میشود، فراهمکننده فرصتی بود تا ایران از موقعیت حساس خود با هدف کاستن از بحرانهای درهم تنیده منطقه و در رأس آن مبارزه با گروههای تروریستی بهره گیرد. جمهوری اسلامی با طراحی یک سیاست مثبت و مؤثر در مبارزه با تروریسم، افراطی گری و ایجاد صلح و امنیت در منطقه کوشید مانع از عمیقتر شدن دامنه خشونتهای تروریستی و سرایت آن به کشورهای دیگر شود»!
همچنین روزنامه همشهری (ارگان شهرداری تهران) - دی 97 - در مطلبی نوشته بود: «برجام ضمن تغییر تصویر و وجهه کشور در عرصه بینالملل، با غیرامنیتی کردن ایران سبب شد تا ایران... در جهت مدیریت بحرانهای منطقهای مطابق با منافع و امنیت ملی کشور اقدام کند که آثار مثبت به رسمیت شناخته شدن نقش ایران در ثبات منطقه در پروندههای باز منطقهای از جمله سوریه، عراق، یمن و افغانستان بخوبی قابل مشاهده است»!
روزنامه اصلاح طلب قانون نیز- بهمن 96- در گزارشی با عنوان «الگوی ماندگار و مشکلگشای برجام» نوشته بود: «تیم مذاکرهکننده ظریف در ابتدای دولت یازدهم با مخابره پیامی جدید به دنیا، موجبات تغییر سیاست دیپلماتیک روسیه، چین، ترکیه و اتحادیه اروپا و…را فراهم آورد. این رویکرد جدید، ضمن خروج دولت از انزوای دیپلماتیک، شرایط ایران در دفاع از ملت مظلوم سوریه و عراق و حمایت از جبهه مقاومت را بهشکل چشمگیری بهبود بخشید و همه معادلات دولت اوباما را در منطقه بهنفع ایران تغییر داد».
فضاسازی رسانههای اصلاح طلب در نسبت دادن قدرت منطقهای ایران به برجام در حالی است که در اواخر آبان 96، با مقاومت و مجاهدتهای شبانهروزی و نثار خونهای هزاران شهید مدافع حرم از ایران و حزبالله لبنان و فاطمیون افغانستان و حیدریون و حشدالشعبی عراق و زینبیون پاکستان و بسیج مردمی سوریه، «وعده صادق» نابودی شجره خبیثه داعش محقق شد و فرزندان مقاومت به فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی، پس از 7 سال، در نبرد دشوار و پیچیدهای پیروز شدند که تحلیلگران ارشد و اندیشکده های آمریکایی آن را جنگ جهانی سوم خوانده بودند.
دفاع از حرم، معنا ندارد!
محور مقاومت با یقین به وعده الهی و با مجاهدت خستگی ناپذیر و اعتماد به جوانان مؤمن و انقلابی در کنار بی اعتمادی مطلق نسبت به آمریکا و شرکای واشنگتن، کمر داعش را در منطقه شکسست. این در حالی بود که پیش از آن اصلاح طلبان به دفعات اعلام کرده بودند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و باید با راه و روش دیپلماسی، با مسأله داعش برخورد کرد.
در همین رابطه، «محمد رضا خاتمی» از نمایندگان مجلس ششم و از اعضای شورای مرکزی حزب منحله مشارکت نیز- تیر 96- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «اصولاً اصلاحطلبان معتقدند که راه و روش دیپلماسی جواب میدهد. مسئله اصلی این است که آیا حضور نظامی ما در سوریه منطقی و قابل قبول است یا نه؟ از نظر اصلاحطلبان این حضور نظامی خیلی معنا ندارد. البته این تبلیغات و شعار وجود دارد که اگر ما آنجا نجنگیم باید با آنها در شیراز و اصفهان بجنگیم. البته من نمیدانم این چقدر واقعیت داشته باشد»!
«غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران نیز- اردیبهشت 96- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «نزنید این حرفها را؛ غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و فلان و اینها. آقا جان! ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آنجا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن اینها حاصل میشود؟ این دولت با غیرت دینی میگوید که بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه میتواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند»!
همچنین «مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه 88 – بهمن 95- گرد و غبار در خوزستان را به مدافعان حرم ربط داده و نوشته بود: «وقتی حفظ اسد مهمتر از پاسداری از خوزستان شد، دیدن چنین وضع ناگواری نیز دور از انتظار نبود. دلواپس خوزستانیم»! تاجزاده پیش از این مدعی شده بود که سوریه هم برجام میخواهد!
پیشتر آمریکائیها اعلام کرده بودند نابودی داعش و گروههای تروریستی بین 20 تا 30 سال طول میکشد و سردار قاسم سلیمانی فرمانده پیروز مقاومت که آمریکاییها او را به اسم ژنرال سلیمانی میشناسند، کار داعش را 24 سال زودتر از برنامه ریزی آمریکاییها به پایان رساند و محاسبات و برنامه ریزی آمریکاییها را از بین برد و با این پیروزی به شهادت مجله نیوزویک، پیش از آنکه داعش را زیر پا بگذارد، هیمنه آمریکا را شکست.
سردار حاج قاسم سلیمانی - تیر 96- گفته بود: «برخی اوقات ما از راه دیپلماسی اقداماتی میکنیم که اقدامات خوبی هم هست اما برخی گرهها و مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمیشود و آنجا اتفاقات دیگری است که از همه رفتارهای دیپلماسی معمولی عبور میکند، درها را میگشاید، پیوندها را ایجاد و یخها را ذوب میکند و اخوت و صمیمیت ایجاد میکند و خون شهید نصیری (از شهدای مدافع حرم) از این خونها بود».
دستاوردسازی برای «تقریباً هیچ»
مقامات ارشد دولت و از جمله آقای ظریف بارها اعلام کرده بودند که هدف اصلی برجام، لغو کامل و یکباره تحریمهاست. در حقیقت قرار بود که به ازای محدودیت گسترده در صنعت هستهای، تمامی تحریمهای ضدایرانی لغو شوند و نه تعلیق. همچنین قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود، چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود اما به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «هم زمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، برجام نتوانست برآوردهکننده این شعارها باشد و به همین دلیل هیچ دستاوردی برای مردم ایران نداشت.
«بوریس جانسون» وزیر خارجه سابق انگلیس- اردیبهشت 97- در یادداشتی در نیویورکتایمز نوشته بود: «برجام دستبندی بر دست ایران است و نباید آن را باز کرد».
همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، بی دستاوردی برجام موجب شده است تا دولتمردان، هر چند وقت یکبار موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف را به نام برجام بزنند!