به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، بسمالله علیزاده کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی برای دیپلمات نوشت: در تاریخ 28 آپریل، سالگرد پیروزی مجاهدین در افغانستان، گلبدین حکمتیار پس از 20 سال، در انظار عامه ظاهر شد. روز بعد، او نخستین سخنرانی خویش را پس از امضای توافقنامه صلح حزب اسلامی با حکومت افغانستان ایراد کرد.
در ادامه این یادداشت آمده است: حکمتیار رهبر حزب اسلامی است که از او بهعنوان دومین گروه شورشی در افغانستان یاد میشود. حکمتیار در سخنرانیاش جنگ علیه کابل و نیروهای بینالمللی را «نامعقول، بیهوده و نامقدس» خواند. او در سخنرانی خود که 48 دقیقه به درازا کشید، نخست روی صلح، مصالحه و پایان یک «جنگ خونین» تأکید نموده و در ادامه بر سر ارزشهای اساسی جهاد، یک نظام حکومتی متمرکز، و احساسات ضد غربی بهشدت تأکید کرد.
ظاهر شدن حکمتیار در انظار عامه و بازگشت او در سیاست افغانستان در پی امضای توافقنامه صلح با دولت افغانستان و حزب اسلامی که هفت ماه پیش انجام شد، صورت میگیرد. در 29 سپتامبر 2016، حکومت افغانستان طی امضای توافقنامهای با حزب اسلامی، حکمتیار را که زمانی به «قصاب کابل» شهرت داشت و نامش در لیست سازمان ملل بهعنوان تروریست قرار داشت، و برای جنایتهای که در جنگهای داخلی در سالهای 1992 تا 1996 انجام داده بود، مورد عفو قرار داد.
در اوایل فوریه، سازمان ملل متحد نام حکمتیار را از لیست تروریستهای شناختهشده این سازمان حذف و تمام تحریمها بر این گروه را برداشت. یک روز پس از ظاهر شدن حکمتیار، اشرف غنی رییسجمهور افغانستان طی یک فرمان آزادی 55 زندانی حزب اسلامی را امضاء نمود که با واکنشهای مختلفی از از سوی مردم مواجه شد.
علیزاده مینویسد: برای غنی که در جریان مبارزات انتخاباتی مدافع جدی مذاکره بهعنوان گزینهای برای رسیدن به صلح بود، معامله با حکمتیار یک پیروزی بسیار مهم و سرنوشتساز و نیز یک دستاورد سیاسی است. آیا بازگشت حکمتیار برای تحقق دموکراسی، تحمل و مدارا، حقوق بشر، و آزادیهای اساسی که افغانستان در طول 16 سال هزینههای هنگفتی را در این مسیر پرداخته است کمکی خواهد کرد؟ و آیا بازگشت او کمکی برای ثبات سیاسی افغانستان و یا موجب اختلافات بیشتر خواهد شد؟
با گوش دادن به سخنرانی حکمتیار که در حضور تعداد کثیری از هوادارانش ایراد کرد، آدم منطقا به این نتیجه میرسد که پیامدهای منفی بازگشت او محتملتر است. سخنان او در مورد وضع محدودیت بر رسانهها، نظریات او در انتقاد از غرب، خواستن از نیروهای امریکایی برای ترک افغانستان و ستایش متعصبانه او از جهاد، همه اینها حاکی از آن است که حکومت طرفدار امریکا و طرفدار آزادی رسانه غنی برایش مشکل خواهد بود که بتواند با حکمتیار کنار بیاید.
و این همهی ماجرا نیست. حکمتیار جدا از موضع ایدیولوژیک، بهعنوان یک چهره قومی-سیاسی باعث آشفتگی و نابسامانی فضای سیاسی کنونی افغانستان خواهد شد. بازگشت او درست در زمانی اتفاق میافتد که اختلافات سیاسی و عدم توازن قومی سریع در آرایش سیاسی افغانستان در حال شکلگیری است. چهرههای اصلی و مطرح تاجیکها از جلمه احمدضیا مسعود و عطامحمد نور اعضای حزب جمعیت اسلامی، بزرگترین حزب تاجیکها، به حاشیه رانده شدند.
نویسنده اعتقاد دارد: این خشم و نارضایتی میتواند تلنگری باشد برای تاجیکها تا در محور یک آرمان و هدف قومی بسیج شده و برای یک مبارزه جدیتر در انتخابات ریاستجمهوری سال 2019 آمادگی بگیرند.
در همین حال، عبدالرشید دوستم رهبر کاریزماتیک ازبکها که در جریان مبارزات انتخاباتی غنی از او بهعنوان بانک رای یاد میشد، از رفتار غنی برای نادیده گرفتن او و مردمش در مناصب دولتی خشمگین است. دوستم در انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 از غنی حمایت کرد، اما تابهحال بارها غنی را به نقض وعدههایش متهم کرده است. در رویداد اخیر، طبق گزارش نیویورک تایمز غنی تلاش دارد تا دوستم را به ترکیه تبعید کند.
در میان مردم هزاره بهعنوان سومین گروه قومی برزگ در افغانستان نیز ناخشنودی شدیدی نسبت به حکومت وجود دارد. احساس گسترده تبعیض علیهشان، جمعیت عظیمی از هزارهها را دو بار در سال 2016 به خیابانها کشانید که بزرگترین تظاهراتها را در تاریخ افغانستان رقم زدند. دومین تظاهرات هدف یک حمله انتحاری قرار گرفت که منجر به کشته شدن 80 نفر و زخمی شدن صدها تن از معترضین شد؛
بازگشت حکمتیار ممکن است باعث تشدید این ناخشنودی گردد؛ به طوریکه او هنوز از اظهارات نفرتانگیزش در مورد هزارهها که در در آگوست 2013 که گفته بود دیگر هزارهها هیچ پناهگاهی در هیچ نقطه از کشور نخواهند داشت، عقبنشینی نکرده است. موضع تند غنی علیه پناهجویان، که تعداد زیاد آنها را هزارهها تشکیل میدهند، باعث تشدید هرچه بیشتر ناخشنودی هزارهها نسبت حکومت شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: واضح است که بازگشت حکمتیار در برهه حساسی برای حکومت همزمان شده است. وزنه سیاسی و قومی حکمتیار، به اضافه اظهارات تکاندهنده و نفاقافگنانهاش، شکافهای قومی-سیاسی میان گروههای قومی را بیشتر میکند. او بهعنوان یک چهره قومی و نیز یک رهبر جهادی از حمایت گسترده مردم در میان پشتونها برخوردار است که احتمالا حداقل تا انتخابات ریاستجمهوری 2019 از غنی حمایت خواهد کرد. در حمایت از نظام متمرکز او با غنی همگام است، اما تأکید او بر نظام متمرکز باعث خشم دیگر گروههای قومی از جمله هزارهها، تاجیکها و ازبکها خواهد شد.
حکمتیار همچنان برای ایجاد قویترین حزب سیاسی از متحد ساختن دوباره گروهای انشعابیافته حزب اسلامی از جمله شاخه حزب اسلامی افغانستان، که از سال 2004 بدینسو در بدنه حکومت حضور داشته، خبر داده است.
اطلاعات روز نوشت: حزب اسلامی در صورت متحد ساختن گروهای انشعابیافته این حزب، نقش عمدهای را در انتخابات 2019 بازی خواهد کرد. تکنوکراتهای پشتون در محور حزب افغانملت و مردم عامه پشتون از حزب اسلامی حمایت خواهند کرد، که در آنصورت پشتونها در مواجهه با دیگر گروههای قومی که ناخشنود هستند در یک کشور بهشدت قطبیشده، بهعنوان یک گروه قومی قوی ظهور خواهند کرد. با توجه به تجربه انتخابات سال 2014، توافق و سازش مشکل بوده و یک اشتباه سیاسی تلقی خواهد شد.
/