رکنا: اظهارات محمدعلی نجفی به عنوان تنها متهم قتل میترا استاد، دفاعیات وکیل مدافع، صحبتهای کارشناسان اسلحه شناسایی و پزشکی قانونی و آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافع همه و همه سعی در تشریح و توضیح واقعیت جنایی داشتند که هفتم خرداد ماه در برج آرمیتای شهرک غرب رخ داد. واقعیتی که به عقیده گودرزی، وکیل مدافع این پرونده، چیزی به جز قتل غیر عمد نیست. موضوعی که نجفی هم از همان ابتدا در اظهارات و اعترافاتش به آن تأکید داشته است. در دادگاه روز گذشته اما صحبتهای مطرحشده از سوی کارشناس اسلحه هم احتمال غیرعمدی بودن قتل میترا استاد را از سوی شهردار سابق تهران تقویت کرد؛ بهخصوص آنجا که سرگرد عزتیراد اظهارات نجفی درباره جزییات درگیری و شلیک گلولهها را قرین با واقعیت دانست و در ادامه خطاب به قاضی کشکولی گفت که «بررسیها نشان میدهد که همه گلولهها بیهدف شلیک شده است». با این همه اما تصمیمگیرنده نهایی هیأت قضات است؛ هیأتی که به ریاست قاضی کشکولی در پایان جلسه دادگاه اعلام کرد: «رأی نهایی در مهلت قانونی اعلام میشود». هر چند تاکنون همه شواهد و حتی اظهارات محمدعلی نجفی تا حدود زیادی همه چیز را روشن کرده اما با این حال باید صبر کرد و دید که سرانجام این پرونده جنجالی به کجا میرسد. پروندهای که از زمان وقوع آن تا ختم رسیدگی قضائی به آن تنها ٥٥ روز زمان لازم داشت.
صبح دوشنبه چهارراه گلوبندک خیابان خیام به یکی از مسیرهای پرتردد پایتخت تبدیل شد. توقف پی در پی تاکسی و ماشینهای سواری در مقابل دادگاه کیفری یک تهران از یک روز شلوغ و پرحاشیه دیگر برای ساختمان دادگستری سابق پایتخت حکایت داشت. سومین جلسه دادگاه طبق اعلام رسمی قرار بود ساعت ٩ صبح برگزار شود و از حوالی ساعت ٨ صبح خبرنگاران و تصویربرداران خبری یکی پس از دیگری خودشان را به سالن دادگاه رساندند. حساسیت دادگاه و توجه افکار عمومی به جزییات این دادگاه علنی به جز خبرنگاران خیلیها را قلقک داده بود تا هر طوری هست خودشان را به محل برگزاری دادگاه برسانند. کمکم مراجعان زیاد شده و مسئولان مجبور شدند درهای ورودی را زودتر از موعد باز کنند. لیست خبرنگاران از سوی مسئولان قضائی به دقت چک میشد. لیست بلندبالایی که نشان از حضور پرتعداد فعالان رسانهای برای پوشش این دادگاه مهم داشت. دادگاه مهمی که اخبار در گوشی از پایان رسیدگی قضائی آن خبر میداد. از همان دقایق اولیه صبح و پیش از شروع جلسه دادگاه در گعدههای خبرنگاران و تیمهای رسانهای حاضر در سالن بیش از همه یک جمله به گوش میرسید: «پایانیافتن دادگاه در سومین جلسه». درواقع بیشتر خبرنگاران بهخصوص قدیمیهای جنایی با قاطعیت عجیبی معتقد بودند که رسیدگی به این پرونده بیش از این طول نمیکشد و طی هفته آینده هم حکم نهایی صادر میشود.
زمان میگذشت و این گمانهزنیها ادامه داشت. شرایط سالن برگزاری دادگاه نشان میداد که در بهترین حالت جلسه با نیم ساعت تأخیر شروع میشود. بیشتر صندلیها خالی بود و اهالی رسانهها ترجیحشان حضور در بیرون محل برگزاری بود تا از پوشش حواشی احتمالی عقب نمانند. ساعت ٩:٠٣ بود که محمدعلی نجفی با دستبند همراه مامور بدرقه زندان وارد ساختمان اصلی دادگاه شد، با لباس آبی با راه راههای سورمهای و دمپایی سورمهای. نجفی در حالی که دستبند به دست داشت اینبار یک پوشه هم به همراه خود داشت؛ پوشهای که بعدا مشخص شد بخشی از اظهارات و البته دفاعیات آخرش را در آن درج کرده است. با ورود نجفی همه فهمیدند که جلسه رسمی بهزودی آغاز میشود. تصویربرداران و عکاسان خبری زودتر از بقیه وارد محل برگزاری جلسه دادگاه شدند تا جای مناسبی برای پوشش تصویری دست و پا کنند، بعد از آن هم خبرنگاران و سایر حضار وارد محل برگزاری دادگاه شدند. علنیبودن رسیدگی قضائی به این پرونده خیلیها را به دادگاه کیفری تهران کشانده بود و همین هم شد تا تعدادی از علاقهمندان مجبور باشند که این دادگاه را از بیرون و به کمک تلویزیون دنبال کنند.
قتل عمد را قبول ندارم
در نهایت نوبت به نجفی رسید تا آخرین دفاعیاتش را انجام دهد. شهردار سابق تهران برای آخرین بار در این دادگاه در مقابل قاضی کشکولی قرار گرفت. با همان تسلط همیشگی، واژگان را محکم کنار هم قرار میداد و از آنچه اتفاق افتاده بود را برای روشن شدن واقعیت ماجرا بازگو میکرد. خونسردی و در عین حال چیرگی او به شرایط عجیبی که در آن قرار دارد بازهم سوژه رسانه ها شد. اما این بار او نمیخواست وقت زیادی از دادگاه بگیرد، چون معتقد بود همه واقعیت درخصوص حادثه آن روز و آنچه به گفته خودش در مدت چند ثانیه اتفاق افتاده است را بارها بازگو کرده. نجفی صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: «قصد اصلی من از بیان مطالب تبیین موضوع بود نه برائت و تقصیر خودم را در حدی میپذیرم. اینکه بالای ٩٠درصد گزارش کارشناس اسلحه با اظهارات من تطبیق دارد، نشان از این است که من واقعیت را گفتم.» او سپس با اشاره به اتفاقات آن روز گفت: «وقتی وارد حمام شدم در شرایط پیشبینی نشده با مرحومه سینه به سینه شدم. او مرا به عقب هول داد که تیر اول شلیک شد و 4 تیر بعدی در شرایط غیرمتعادل و درحالیکه او دستم را گرفته بود شلیک شد. من قصد قبلی برای قتل نداشتم واگر داشتهام قطعا راههایی برای پنهان کاری خودم وجود داشت.» در پایان جلسه هم قاضی کشکولی ضمن اخذ آخرین دفاعیات وکیل مدافع متهم، گفت: «در مهلت مقرر قانونی دادگاه اتخاذ تصمیم خواهد کرد.»
دفاع جانانه وکیل آقای شهردار
ساعت ٩:٣٠ دقیقه محل برگزاری دادگاه جای سوزن انداختن نبود، کیپ تا کیپ همه صندلیها به جز ردیف جلو پر شده بود و چشمان منتظر اینکه دادگاه چه زمانی آغاز میشود. وکلای مدافع نجفی همراه دختر و داماد آقای شهردار سابق وارد سالن شدند، همزمان مسعود استاد، مهیار پسر میترا و دو وکیل مدافع
اولیای دم هم از سوی دیگر وارد سالن شدند. محمد نجفی هم وارد دادگاه شد. ردیف جلو هم کاملا پر شد، حالا همه منتظر شروع رسمی دادگاه بودند. چند دقیقه بعد یعنی ساعت ٩:٤٠ قاضی محمدکشکولی هم همراه با هیأت قضات وارد سالن شد؛ قرائت قرآن و انجام تشریفات معمول و شروع سومین جلسه دادگاه رسیدگی به بیسابقهترین پرونده جنایی ایران. پس از صحبتهای قاضی درباره برخی ابهامات مطرحشده از سوی وکیل مدافع متهم در آخرین جلسه دادگاه، از او خواست تا توضیحات ناتمام جلسه گذشته را ادامه دهد. گودرزی در جایگاه قرار گرفت؛ وکیلی که در جلسه قبلی دادگاه صحبتهایش درخصوص نحوه شلیک و تعداد گلولهها ابهامات زیادی را ایجاد کرده بود. این وکیل باسابقه در ادامه همان صحبتهای قبلی و البته با قاطعیت بیشتری از وجود ابهامات متعدد در بررسی صحنه جرم و رسیدگی قضائی در دادسرا صحبت کرد: «دادسرا در تحلیل واقعهای که رخ داده، میتوانسته است موضوع را از سه حیث و جنبه بررسی کند که مورد اول شلیک مستقیم به قفسه سینه، مورد دوم شلیک به دست و در پی آن ورود به قفسه سینه و مورد سوم اصابت گلوله به اجسام سخت و در پی آن کمانهکردن و ورود به قفسه سینه متوفی است؛ اما در کیفرخواست به این موضوع توجهی نشده است.» گودرزی پس از ارایه برخی توضیحات، به موضوع قتل شبه عمد میترا استاد از سوی محمدعلی نجفی اشاره کرد. او در حالی که نیمنگاهی به نجفی داشت، با اشاره به صحبتهای مطرحشده از سوی موکلش در خصوص قتل غیر عمد گفت: «موکل اینجانب هیچگاه اقرار به قتل عمدی نکرده و این پرونده صرفا قتل شبه عمد است.» گودرزی با اشاره به برخی جزییات روز حادثه و مندرجات در پرونده اعتقاد داشت که موکلش در زمان شلیک گلوله کنترلی روی آن نداشته: «اظهارات کارشناس اسلحهشناسی که گفته بود محل اصابت سه گلوله بوده نشان میدهد موکل تعادل نداشته.» اما بخش مهم دیگر دفاعیات گودرزی مربوط به شلیک غیر مستقیم گلوله بود. گلولهای که گودرزی معتقد است که پس از شلیک بیاراده از سوی نجفی به سقف برخورد کرده و سپس پس از کمانه کردن به سینه میترا استاد اصابت کرده است. او با استدلال و کمک از نظرات کارشناسان سعی داشت به هر نحوی هیأت قضات را قانع کند که گلوله کشنده به صورت غیرمستقیم وارد بدن میترا استاد شده و همین مسأله هم مرگ او را رقم زده است: «با ادله علمی میگویم که این گلوله به سقف یا کاشی دیوار اصابت کرده، سپس کمانه کرده و از بالا بهطور کج به قفسه سینه خورده و در انتها در پهلو قرار گرفته است.» گودرزی در ادامه صحبتهایش رو به قاضی کشکولی گفت: «بر این اساس میتوان گفت عمدی در ارتکاب وجود نداشته و موضوع قتل عمدی و جرح عمدی وجود نداشته است.» دفاعیات بیوقفه گودرزی البته چندباری با توضیحات قاضی کشکولی قطع شد اما این وکیل دادگستری در پی هر تذکر، باز هم سعی داشت تا با استناد به برخی جزییات مهم پرونده هیأت قضائی را قانع کند که برای روشنشدن موضوع نیاز به بررسیهای بیشتر از سوی یک هیأت کارشناسایی است.
تایید صحبتهای نجفی از سوی کارشناس اسلحه
با گذشت یک ساعت از شروع رسمی دادگاه نوبت به کارشناسان اسلحه، پزشکی قانونی و بررسی صحنه جرم رسید تا پاسخگوی سوالات قاضی کشکولی و البته رفع ایرادات مطرحشده از سوی وکیل مدافع نجفی باشند. هر چند در خلال صحبتهای این کارشناسان بسیاری از موضوعات مطرحشده از سوی وکیل مدافع نجفی تأیید شد. ابتدا سرگرد اسماعیلی از عوامل بررسی صحنه جرم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «یک ورود و خروج در کف و پشت دست بود و یک ورود در سینه و خروجی مشاهده نشد و گلوله توسط پزشکی قانونی از پشت کمر، پهلوی راست شکافته و خارج شده است.» او ادامه داد: «من نظراتم را درباره ورود و خروج گلوله ارایه کردم؛ البته نظر قطعی را کارشناس اسلحه میگوید.» سپس نوبت به سرگرد عزتیراد، کارشناس اسلحه، رسید. او همان کسی است که گودرزی بارها در ایراداتش به موضوع اصابت گلوله به صحبتهای او استناد کرده بود. این کارشناس اسلحه در پاسخ به سوال کشکولی درباره ابهامات، نحوه شلیک گلوله، زاویه و شیب بر اساس دلایل علمی گفت: «درباره درگیری مرحومه و متهم بر ما محرز است که کشمکش وجود داشت و تیراندازی متهم بیهدف بوده و دقیق نبوده است.» به گفته عزتی اسلحهای که با آن میترا استاد به قتل رسیده 15 تیر میخورد، استنباط داریم که لحظه تیراندازی 13 گلوله داشته، چون 8 گلوله به ما برگردانده شد و 5 تیر شلیک شده است علیالقاعده 13 تیر بود از این 5 تیر یکی به کمد، یکی به گوشه وان، یکی به دیوار و دیگری به دیواری که دوش حمام به آن نصب شده و گلوله آخر به دست و بدن مرحومه اصابت کرده است. این کارشناس اسلحه هم با تأیید اصابت غیرمستقیم گلوله به سینه میترا استاد خطاب به قاضی گفت:«آثار روی سینه مستقیم نبوده و غیرمستقیم است. با تکمیل پرونده و اظهارات متهم این فرضیه قوت گرفت که همان شلیک یک گلوله به کف دست بوده و بعد خارج شده و به سینه اصابت کرده است.» اما بعد موضع گلوله دفرمه مطرح شد. گلولهای که به عقیده وکیل مدافع متهم پس از کمانهکردن وارد بدن و سینه میترا استاد شده است. سرگرد عزتی با نشاندادن بقایای همه گلولهها در برابر تیم قضائی از وکیل مدافع متهم خواست تا از نزدیک آنها را ببیند. در اینجا بود که قاضی کشکولی از سرگرد عزتی پرسید دلیل تغییر شکل گلوله چه بوده و او در پاسخ گفت:«نظر شخصی من این است که گلوله از دست خارج و وارد بدن مقتوله شده، اما میتواند به دیوار نیز اصابت کرده باشد و باید هیأتی از کارشناسان سلاح و پزشکی قانونی در این خصوص مشورت کنند تا به یک نتیجه کلی برسند.» بعد هم دکتر میر رئیسی به عنوان پزشکی که در صحنه جرم پیکر میترا استاد را معاینه کرده بود در جایگاه قرار گرفت و با ارایه توضیحاتی درنهایت گفت که آثار به جا مانده بر بدن متوفی نشان میدهد که گلولهای که باعث مرگ میترا استاد شده با زوایه و به صورت غیرمستقیم وارد بدن او شده است. پس از آن قاضی کشکولی بار دیگر از سرگرد عزتی خواست تا با توجه به توضیحات دکتر میررئیسی نظرش را درباره جای گلوله و نحوه اصابت آنها اعلام کند که عزتی در جواب گفت:«به طور قطع گلوله غیرمستقیم وارد بدن میترا استاد شده و در آن هنگام هم دست آقای نجفی آزاد نبوده و اظهارات نجفی قریب به واقعیت است.»
مسعود استاد و ادعاهایی که مطرح نشد
و اما اولیایدم. در این جلسه هم به منوال جلسات گذشته پدر و مادر میترا استاد در جلسه دادگاه حضور نداشتند. مهیار پسر مقتول همراه با مسعود استاد و وکلای مدافع همه آن کسانی بودند که در جایگاه شاکی حضور داشتند. مسعود استاد این بار آرامتر از دفعات قبل بیشتر شنونده صحبتهای مطرحشده در جلسه دادگاه بود. او درحالیکه خواهرزادهاش را در کنار خود داشت، سعی میکرد مهیار را برای حضور احتمالی در جایگاه آماده کند. حدود سه ساعتی از جلسه دادگاه گذشته بود که مهیار صفری به جایگاه فراخوانده شد. این بار قاضی کشکولی از عکاسان خواست تا هیچ تصویری از این نوجوان ١٣ ساله منتشر نشود. مهیار درحالیکه پیراهن مشکی به تن داشت، در مقابل قاضی کشکولی قرار گرفت و درباره برخی موضوعات مطرحشده توضیح داد:« من 12:10 به خانه رسیدم با جسد مادرم مواجه شدم، شوک عصبی به من دست داد، پیراهنم را پاره کردم و آن دکمهها مربوط به پیراهن من است.» او با نشان دادن پیراهن و تیشرتی که روز حادثه به تن داشت، ادامه داد: «آن روز من شوک عصبی شده بودم، چاقو را برداشتم، ولی آقای آقازاده مرا مجاب کرد که به او تحویل بدهم.» در اینجا قاضی از او پرسید، شما گفتید میخواهید کسی را بکشید؟ که مهیار صفری جواب داد: «خیر صحت ندارد.» سپس مسعود استاد هم برای دقایق کوتاهی در جایگاه قرار گرفت. او پیش از شروع جلسات دادگاه اتهامات جدی را به نجفی وارد کرده و حتی مدعی ارتباط نجفی با چند زن دیگر شده بود و همین موضوع را دلیل اصلی اختلاف خواهرش با او عنوان میکرد. مسعود استاد در آن روزها به رسانهها گفت که مدارک زیادی برای اثبات ادعایش دارد و در دادگاه آنها را ارایه میدهد. مسعود استاد در آخرین جسله دادگاه در اظهاراتی کوتاه گفت: «چند بار برای حل مشکلاتشان پیش آنها رفته بودم، اکثر اختلافات سر دختر نجفی بود. اما شب حادثه که میهمان خانه آنها بودم، چیزی از دعوا و درگیری متوجه نشدم. حالا شاید جلوی من خویشتنداری کردند.» پس از این اظهارات مسعود استاد همراه خواهرزادهاش دور از چشم رسانهها از دادگاه خارج شد، تا اتهامات جدی او نسبت به روابط غیراخلاقی نجفی درحد ادعا باقی بماند